نگاه جدید «شاهرگ» به جنایات منافقین
امروز که منافقین به جای اسلحه و ترور مشغول تحریک گروه های جدایی طلب، ترویج اغتشاش و دروغ پراکنی علیه نظام هستند بهتر است با بازخوانی اعمال شنیع این وحوش نسل جدید را با نیات پلید آنها آشنا کنیم.
: به تازگی و در چند سال اخیر حرکت های رو به جلویی در سینمای سیاسی ایران انجام شده است. «امکان مینا»، «سیانور»، «ماجرای نیمروز» و «لباس شخصی» از مهم ترین آثار سینمایی و «پروانه» و «نفس» نیز در قالب سریال تلویزیونی سعی در آشکار کردن ابعاد مختلف سازمان منافقین داشتهاند.
سریال «شاهرگ» به کارگردانی سید جلال اشکذری و تهیهکنندگی محمدرضا شفیعی، اتفاقات سیاسی و تاریخی سال ۱۳۶۰ و منافقین را روایت میکند.
در سال های نا آرام پس از انقلاب اسلامی در سال 60، گروه ویژهی اطلاعات و عملیات باید خود را برای یک عملیات بزرگ آماده کنند. گروه «شاهرخ» میکوشند تا قبل از آن که منافقین مردم بی گناه را به خاک و خون بکشند بمب های آن ها را خنثی کنند.
قصد نداریم تمام جنایت های منافقین سیاه دل را بازخوانی کنیم و صرفا به مهم ترین جنایت های آن ها اشاره خواهیم کرد:
در روز ۷ تیر ۱۳۶۰ آیتالله بهشتی، رئیس وقت دیوان عالی کشور و بیش از ۷۰ نفر از مقامات و چهرههای برجسته سیاسی از جمله چهار وزیر، چند معاون وزیر، ۲۷ نماینده مجلس و جمعی از اعضای حزب جمهوری اسلامی در جریان انفجار مقر اصلی این حزب به شهادت رسیدند. این حادثه شش روز پس از عزل بنیصدر از ریاست جمهوری صورت گرفت.
عامل انفجار دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی، محمدرضا کلاهی، از اعضای رده پائین سازمان منافقین بود. نفوذ کلاهی در تشکیلات حزب جمهوری با کمک «جواد قدیری» از اعضای قدیمی و مهم سازمان و نفوذی در کمیته انقلاب مستقر در اداره دوم ارتش صورت گرفته بود و در جریان انفجار دفتر حزب جمهوری نیز، جواد قدیری عامل انتقالدهنده بمبهای ساختهشده از قسمت فنی سازمان منافقین به عوامل اجرایی و از جمله کلاهی بوده است. سه روز قبل از وقوع این حادثه، محمد جواد قدیری، به دوستان خود با اطمینان خبر داده بود که روز هفتم تیر کار یکسره خواهد شد.
روزنامه کیهان روز 8 تیر در گزارشی نوشت: «حدود ساعت ۲۱ دیشب دو بمب بسیار قوی در محل دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی منفجر شد که بر اثر شدت انفجار قسمتهایی از ساختمان فروریخت و موجب شهادت دهها تن از مقامات مملکتی و نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی و چند تن از وزرا گردید.»
نفوذی منافقین، یعنی مسعود کشمیری که در نهایت به شهادت رئیس جمهور و نخستوزیر ایران ختم شد میتوانست خسارتهای بسیار سنگینتری را به نظام نوپای جمهوری اسلامی تحمیل کند؛ براساس شواهد موجود، نفوذی سازمان درصدد ترور رهبر کبیر انقلاب نیز بود.
علی رغم این که وقایع دهه شصت خاصع تاریخچه مجاهدین خلق سرشار از ریزه کاری ها و نکات مغفول مانده است اما بسیاری از آثار ساخته شده در این موضوع، نتوانسته اند نکات تاریخی مهم را برای مخاطب روایت کنند و بیشتر اسیر تکنیک شده اند تا محتوا.
شاهرگ در ابتدا ریتم کندی داشت اما به تدریج بهتر شد و توانست ذهن مخاطب را با قصه درگیر کند. شاید این سریال در مقایسه با بسیاری از رقبای تاریخی اش فرم معرکه ای نداشته باشد، لوکیشن، گریم، طراحی صحنه و بسیاری از تکنیکهای فرمی در حد معمول هستند و نقطهی عطف سریال پژوهش دقیق و قوی آن است.
محمدحسن روزی طلب، مولف کتابهای «صخره سخت»، «پرونده مسکوت»، «تکیهگاه»، «ترکیب التقاط و ترور» و «اینجا فتنهای اتفاق افتاده است» در حوزه تاریخ انقلاب و محقق فیلم سینمایی ماجرای نیمروز درباره پژوهش این سریال می گوید:
امروز که منافقین به جای اسلحه و ترور مشغول تحریک گروه های جدایی طلب، ترویج اغتشاش و دروغ پراکنی علیه نظام هستند بهتر است با بازخوانی اعمال شنیع این وحوش تاریخ معاصر ایران که علاوه بر سیاسیون بر روی مردم بی گناه هم اسلحه می کشیدند، نسل جدید را با نیات پلید آنها آشنا کنیم. البته در دهه نود هم کسانی بودند که از این اوباش دفاع کردند و به تعبیر رهبر معظم انقلاب جای «جلاد» و «شهید» را عوض کردند. با این وجود برای شناساندن حقیقت همتی مضاعف نیاز است. ساخت کارهایی مثل شاهرگ میتواند در اثبات حقایق و وقایعی که بر ملت ایران گذشته است کمک کند.