بسم الله الرحمن الرحیم
«سفر حمد»
بسم الله الرحمن الرحیم[1]، آیهای با عجایب فراوان!
همان آیه، که بلقیس را هجرت داد، از زمان و مکان خویش و مسافر زمان و مکانِ مُلک سلیمان (ع )کرد[2].
آیهای که دروازهی ابتداییترین سورهی قرآن است.
سورهی حمد، سورهای که در طول روز بارها و بارها از زبانمان جاری میگردد. خدا برایمان اینگونه پسندیده!
اما چرا؟؟
بسم الله الرحمن الرحیم میگویی، کنده میشوی، از حجاب زمان، از حجاب مکان، از تمامی دغدغهها،روزمرگیها، در حالیکه نگاهت به سوی بالاست، میدانی او میآید و تو را با خود به سفر میبرد، او که درزمان و مکان نمیگنجد! آن همیشه مسافر!
کنده شدن از غُلّ زمان، طلیعه اتصال به دامان اوست! او تورا با خود همراه میکند، در سفری که خدایت برایت تدارک دیده است.
همراهش کوچ میکنی! زیباترین کوچهای عمرت را!
چه شگفتانگیز است مربی و پرورش دهندهات[3]، او که تو را آفرید و راه هدایت بر تو گشود[4] و اکنون باذکراسم او، مسافر زمان شدهای.
نسیم رحمتش را احساس میکنی که تورا در برگرفته و وجودت را مینوازد[5]، همواره در آن غوطهور بودهای و گاه، حواست نبوده که او تا چه اندازه رحمان است و رحیمانه تورا در آغوش گرفته تا از زمین،دورت کند و آسمان آشنایت نماید.
بسته به بالَش گرداندَت ،تا تورا با خود ببرد! تا کجا؟ تا قیامت[6]!
یوم الدین، ایامی که ظاهر میشود، دینداری تو! تمام رفتار و کرداری که در دنیا در قبال معبودت داشتهای!
ظهور درجات عبودیت تو!
خودرا در پیشگاهش میبینی!
پیشگاه او، که مالک تو و مالک یوم الدین است!
در بارگاهش ایستادهای، بیپردهتر از همیشه!
و خداییاش مینگری، بدون پردهای در مقابل دیدگانت!
میبینی رب العالمین که بوده و چه کرده!
چگونه خلق نموده! چگونه اداره کرده و چگونه هدایت نموده!
حال با تمام وجودت نیاز داری، توجه رضایتمندانه آن قدرت لایزال را به سمت خود ببینی! که عدم رضایتش، دردناکترین عذابهاست!
ایکاش بیشتر با او هماهنگ میبودی [7]در لحظه لحظه نفس کشیدنهایت!
ایکاش بیشتر عبد میبودی[8]! خدایا عبودیت تو سخت بود و نفس مانع!
دست کمک به سویش دراز میکنی! در حالیکه حجابها کنار رفته و تمام تو آشکار گشته است.
قیامت دوران ظهور است و حال تو هستی و ظهور صادرههایت[9]!
پیشکشها را پیشاپیش فرستادهای[10]!
استعانت، جایگاهی ندارد[11]!
تو هستی و او و اعمالت !
درست، که مالک یوم الدین است ولی مالک شفاعت نیز هست[12]!
پس در آن خلوت حسابرسی، شفاعتت مینماید و باز کرامت و رحمتش را اثبات!
بیشترین نمود عبودیت کجاست؟
آنگاه که نعمت معرفت به عبد عطا کنند و هرچه عبدتر بوده باشی بر قله رفیعتری خواهی ایستاد و صاحبان معرفت را از مقام قریبتری درک خواهی نمود![13] مقامی که حسرت،برخواهد انگیخت! شاید این، همان دلیلی باشد که قیامت را یومالحسره نامیدهاند[14]! شاید!
سفر هنوز تمام نشده است! هدایتت میکنند به سوی صراط[15]!
اکنون باید از صراطی بگذری که جنس آن، نور معرفت است! و نمیتوانی بگذری، مگر از آن جنس گشتهباشی!
باید عبدتر میبودی!
باید عبدتر میبودی، تا کنون زلالی معرفت به نور او، از وجودت، نور ساطع مینمود، نورانی میشدی، نور میشدی! رهگذر صراط میشدی!
باید عبدتر میبودی تا بتوانی گام بر صراط نهی و نلغزی! آن میزان عبد بودنت کافی نبوده است!
این جاست که استعانت به کار میآید! باید به دامانش درآویزی!
استعانتِ سوره حمد رویکردی به سمت صراط دارد، کمک میطلبی تا کم و کاستیات مانع عبورت از اینجاده نباشد و او باز دستگیر تو میشود و آهسته آهسته وجودت را ارتقاء میدهد، تا همراهش شوی و ازآن طریق بگذری!
پس نعمتی که برای گذر از صراط به کار میآید همانا معرفت به نور است[16]! آنانکه معرفت دارند به بهشت رضوان میرسند و بقیه مغضوب و ضالین هستند[17].
چشم میگشایی! بر سجادهات نشستهای! امید که سجدهگاهت جایگاه رسیدن به مقام اقتراب باشد..
مقام اقتراب همان مقام عبودیت است، هرچه عبدتر، عارفتر، مقربتر!
سوره حمد، سفری است از زمان خود به سمت قیامت، صراط، بهشت!
خدایا! تو در هر شبانه روز، ده بار مارا به این سفر میخوانی تا یاد آورمان کنی، راه بهشت رضوان از عبودیت میگذرد چرا که محصول عبودیت معرفت است! و تو میدانی راه عبودیت بس دشوار است و جز با استعانتت هموار نمیگردد!
خدایا! توفیق عبودیت عطایمان کن تا در آن ایام، بیمعرفت به صاحبان معرفتت نباشیم!
خدایا! تاب شرمندگی در برابرت نداریم!
ایاک نستعین
………….
[1] [الفاتحة1 ] ص1 – بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ
[2] [النمل30 ] ص379 – إِنَّهُ مِنْ سُلَيْمانَ وَ إِنَّهُ بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ
[3] [الفاتحة2 ] ص1 – الْحَمْدُ لِلّهِ رَبِّ الْعالَمينَ
[4] [طه50 ] ص314 – قالَ رَبُّنَا الَّذي أَعْطي کُلَّ شَيْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدي
[5] [الفاتحة3 ] ص1 – الرَّحْمنِ الرَّحيمِ
[6] [الفاتحة4 ] ص1 – مالِکِ يَوْمِ الدِّينِ
[7] معنای عبودیت
[8] [الفاتحة5 ] ص1 – إِيّاکَ نَعْبُدُ وَ إِيّاکَ نَسْتَعينُ
[9] [المدثر38 ] ص576 – کُلُّ نَفْسٍ بِما کَسَبَتْ رَهينَةٌ
[10] [الأنفال51 ] ص183 – ذلِکَ بِما قَدَّمَتْ أَيْديکُمْ وَ أَنَّ اللّهَ لَيْسَ بِظَلاّمٍ لِلْعَبيدِ
[11] [الفاتحة5 ] ص1 – إِيّاکَ نَعْبُدُ وَ إِيّاکَ نَسْتَعينُ
[12] [الزمر44 ] ص463 – قُلْ لِلّهِ الشَّفاعَةُ جَميعًا لَهُ مُلْکُ السَّماواتِ وَ اْلأَرْضِ ثُمَّ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ
[13] یوم اعراف-یوم ششم قیامت
[14] [مريم39 ] ص307 – وَ أَنْذِرْهُمْ يَوْمَ الْحَسْرَةِ إِذْ قُضِيَ اْلأَمْرُ وَ هُمْ في غَفْلَةٍ وَ هُمْ لا يُؤْمِنُونَ
[15] [الفاتحة6 ] ص1 – اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقيمَ
[16] [الفاتحة7 ] ص1 – صِراطَ الَّذينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ غَيْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ وَ لاَ الضّالِّينَ
[17] [الفاتحة7 ] ص1 – صِراطَ الَّذينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ غَيْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ وَ لاَ الضّالِّينَ