سرخط خبرها
خانه / صراط عشق / متون / آیا پرونده ترور و قتل ناجوانمردانه شهید مطهری توسط شاگردان موسوی خوئینی ها باز گشایی می شود

آیا پرونده ترور و قتل ناجوانمردانه شهید مطهری توسط شاگردان موسوی خوئینی ها باز گشایی می شود

آیا پرونده ترور و قتل ناجوانمردانه شهید مطهری توسط شاگردان خوئینی ها باز گشایی می شود[؟؟]

سید محمد مهدی:
خوئینی ها بیش از 500 سمپات جریان چپ را بورسیه اروپا و آمریکا کرد تا سرباز جنگ نرم ضدّ روحانیّت، ولایت فقیه ، انقلاب و حوزه ها تربیت و آماده کنند
سید محمد مهدی ماجراهای مربوط به موسوی خوئینی ها از زبان آقای شجونی چنین شرح میدهد:
حجت الاسلام شجونی، عضو جامعه روحانیت مبارز هم در بخشی از خاطرات خود و مصاحبه با شبکه خبر ایران(۱) سابقه خوئینی ها را این طور معرفی می کند: «گودرزی بعد از آنکه از طرف علمای محترم و شناخته شده و حوزه های علمیه مهم تهران طرد شد، به سراغ آقای موسوی خوئینی‎ها در مسجد جوزستان [شمیران] رفت و او هم گودرزی را پذیرفت و این هم امر غیرمنتظره‎ای نبود.آقای خوئینی‎ها قبل از انقلاب در آن مسجد در مقام تفسیر قرآن حرف های عجیب و غریبی می زد که من اسم آن را گذاشته بودم قرآن‎شناسی آسان[!!] این آقای موسوی خوئینی‎ها هم به گفتن تفاسیر مارکسیستی معروف بود.
آقای مطهری چند باری به او هشدار داده بودند ولی او کار خودش را می کرد. مدتی در آن مسجد این حرفها را زد و عده ای جوان ناآگاه هم دور و برش را گرفتند و تصور می کرد که بازارش همیشه گرم می ماند. گودرزی به مسجد جوزستان رفت و[بعد از مدتی…]آقای موسوی خوئینی‎ها هم او را به مسجد خمسه فرستاد. مسجد خمسه در اواسط خیابان سراب در خیابان دولت- یخچال- واقع شده است.
موسوی خوئینی‎ها از کسانی بود که قبل از انقلاب به این ذهنیت دامن می زد که هر نوع فعالیتی در دستگاه های دولتی و شبه‎دولتی کمک کردن به رژیم است و حال آنکه توجه نمی کرد که بعضی ها از همین کارهای شبه‎دولتی توانستند به‎ اندازه ده ها سال تاثیر کار او داشته باشند و حتی بسیار بیشتر.
خوئینی ها حتی علنا می گفت آقای مطهری و آقای مفتح که تدریس در دانشگاه را پذیرفته اند با حکومت سازش کرده اند و تبدیل به ترمز انقلاب شده اند! او همین حکم را هم درباره آقای بهشتی و آقای باهنر می داد که به آموزش و پرورش رفته بودند و کتاب های درسی را تدوین می کردند. خوئینی ها درباره آنها هم با تندی [و وقاحت] می گفت که اینها همکار فرخ‎ رو پارسا [وزیر وقت آموزش و پرورش] شده‎اند.
و حال آنکه اگر قرار به انقلابی‎گری و منبرهای داغ رفتن و بعد هم زندانی شدن باشد من(شجونی) که از بسیاری از اینها جلوتر بودم ولی هیچ‎وقت از این فکرها نمی کردم. من ۲۵ بار زندان رفته و شلاق هایی خورده ام که اگر به دیوار می زدند خراب می شد، منتهی کار امثال بنده روبنایی بود. یعنی اگر یک پروژه ساخت و ساز خانه را در نظر بگیرید کار ماها حکم دکوراسیون خانه را داشت و کارهای زیربنایی و پی‎ریزی و اسکلت بندی را امثال آقای مطهری انجام می دادند.
یک شیخ محترمی به نام “آقای قاسمی” نقل می کرد من یک شب در مسجد جوزستان کنار آقای کروبی نشسته بودم و آقای موسوی خوئینی‎ها هم روی منبر بود. “اکبر گودرزی و محمود کشانی”[سران تروریست گروه فرقان] نشسته و محو حرف های آقای خوئینی‎ها شده بودند. این آقا رفته بود بالای منبر و آیه شریفه «ویصدون عن سبیل الله» را کنایتا و گاهی تصریحا بر آقایان مطهری و مفتح و بهشتی تطبیق می داد و می گفت: اینها ترمز انقلاب و سازشکارند و با دستگاه روی هم ریخته‎اند! من که دیدم گودرزی و کشانی مات و مبهوت حرف های “موسوی خوئینی‎ها” هستند به “کروبی” گفتم: بابا، اگر فردا انقلاب پیروز بشود اینها با اولین اسلحه‎ای که به دستشان بیفتد می روند و اینها را می کُشند. “کروبی” را که می‎دانید هم احساساتی است هم عصبی، دستش را بلند کرد و زد روی پای من و گفت: نه بابا! این‎جوری نیست.
ولی بعدها دیدیم که اتفاقا این‏جوری شد! همین “محمود کشانی” از کسانی بود که آقای مفتح را در دانشگاه الهیات به گلوله بست. این مسئله که فکر را چه‎کسی توی کله یک مشت بی‎سواد کرده بود، باید ریشه‎یابی کرد. بعد از سی سال که از انقلاب می گذرد باید معلوم شود محرکین اینها[عوامل گروه تروریستی فرقان] چه‎کسانی بودند که این‏قدر به خود جسارت دادند که چنین شخصیت هایی را ترور کرده و ناجوانمردانه بکشند.
[آقای شجونی موضوع را چنین شرح میدهد]
صریح بگویم آقای مطهری معتقد بود که او(خوئینی ها) مارکسیست شده است!
آقای مطهری اعتقاد افراد را از روی ظاهر و لباسشان نمی ‎سنجید بلکه محتوای حرف و فکر آنها را بررسی می کرد. ایشان می فرمود این نوع تفاسیر، تفاسیر مارکسیست هاست، حالا بر زبان هرکسی که می خواهد جاری شده باشد.از آیت الله آقا رضی شیرازی بپرسید.
ایشان تعریف می کرد که وقتی آیت الله انواری از زندان آزاد شدند با آقای مطهری به دیدن ایشان رفتیم. وقتی به منزل ایشان وارد شدیم، دیدیم موسوی خوئینی‎ها هم آنجا نشسته. او چون با آقای مطهری بد بود تا چشمش به ایشان افتاد بلند شد و رفت بیرون! آقای مطهری با حالت عصبانیت و تحکم از آقای انواری پرسیده بود: او را می شناسید؟

“آقای انواری” جواب داده بود: بله، این آقای خوئینی ‎هاست. آقای مطهری می‎گوید: خبر دارید مارکسیست شده؟ آقای مطهری واقعا درباره آقای موسوی خوئینی‎ها همین‏طور فکر می کرد و بخشی از هشدارهایی هم که در مقدمه کتاب گرایش به مادیگری داد درباره همین آدم(خوئینی ها) و اطرافیانش بود».(۲)

مجتبی مطهری: امام هیچ‌وقت تحت تأثیر آقای هاشمی نبود- اخبار رسانه ...
مواضع خوئینی ها در انفجار نخست وزیری و شهادت شهیدان رجایی و باهنر و به خصوص بعد از رحلت امام خمینی(ره) درخصوص رهبری انقلاب اسلامی، ولایت فقیه، فتنه سال های ۱۳۷۸ و ۱۳۸۸ و بعد از آن، خود حکایت طولانی است که ورود به آن در حیطه این بحث نیست.۳

●بیشترین فضا بعد از رحلت امام خمینی  (ره) برای خوئینی ها و نشر افکار او، توسط حجت الاسلام هاشمی رفسنجانی فراهم شد.[برغم ضدیّت قدیمی او با هاشمی] آن گاه که او را به ریاست مرکز تحقیقات استراتژیک ریاست جمهوری منصوب نمود. خوئینی ها از سال ۱۳۶۹ تا ۱۳۷۲ مسئول این مرکز بود. اغلب شاگردان وی و همفکران و همکاران خاتمی در کیهان و کیهان فرهنگی و نیز وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، در این مرکز جمع شدند تا به مباحث تئوریکی بپردازند که در آینده می بایستی بر مبنای آن، انقلاب اسلامی و رهبریت ولی فقیه و روحانیّت و حوزه ها را به چالش بکشند!
عباس عبدی از شاگردان مسجد جوزستان و هاشم آغاجری[که به خاطر حمایت علنی از شعار”کارل مارکس“مبنی بر افیون خواندن دین برای توده ها، محاکمه و محکوم شد]همچنین، علیرضا علوی تبار،  مجید محمدی، مصطفی تاج زاده[که به تازگی گفت برای جلوگیری از افزایش قیمت دلار باید رهبری مذاکره مجدد و چندباره با آمریکا را تجویز کند!!]و علاوه بر آنها بهزاد نبوی و محسن سازگارا[که از زمان فتنه سال ۸۸ به آمریکا پناهنده و برای دولت و دستگاههای امنیتی آمریکا تلاش و فعالیت میکند] و همچنین امین زاده، آرمین و… از جمله این افراد بودند که عموما طیف چپ محسوب می شدند.
پروژه توسعه سیاسی دولت خاتمی در این مرکز بررسی می شد. از جمله کارهای خوئینی ها در این مرکز، اعزام بیش از پانصد[۵۰۰] نفر از نیروهای همسوی خود [و سمپات جریان چپ] با «بورس دولتی» به کشورهای اروپایی و آمریکا بود تا نیروهای مورد نیاز در پروژه را تامین کند.
همفکری و همکاری و مجالست طولانی خاتمی با چنین فردی و نیز شاگردان او، تاثیر وسیعی در اندیشه ها و رفتار خاتمی داشت. خوئینی ها که به «عالیجناب سایه» شهرت یافته، کمتر در مسئولیت ها ظاهر می شود و در پشت پرده، کارهای خود را پیش می برد. در احزاب مجمع روحانیون مبارز و حزب مشارکت ایران اسلامی بیشترین تاثیر را داشته است. خاتمی در تصمیم گیری های مجمع روحانیون مبارز حتی در انشعاب آن از جامعه روحانیت مبارز و سایر مواضع و بیانیه ها، با خوئینی ها مشارکت و همفکری نموده است.》

●حال با توجه به رونمایی های جدید از تحرکات سیاسی افراطی موسوی خوئینی ها، این احتمال وجود دارد که زخم کهنه ترور ناجوانمردانه آیت الله شهید مرتضی مطهری(رییس وقت شورای انقلاب) بدستِ شاگردان و عوامل مرتبط با موسوی خوئینی ها، سر باز کند و حتی ممکن است خانواده شهید مطهری خواستار بازگشایی پرونده این ترور و پیگرد خوئینی ها شوند؟!

۱- مورخ ۱۲/۵/ ۱۳۸۹ به نقل از اطلاعات روز۳/۴/  ۱۳۵۹
۲- همان

ایتابلهسروشآپارات

همچنین ببینید

پاسخی به یادداشت موسوی خوئینی‌ها

محمدکاظم انبارلویی

طرح ولایت، مؤثرترین طرح جاری در کشور است

بسیاری از کارهای حزبی تاکنون ناموفق بودند

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.