*وقتی پای تلویزیون نشسته بودم و اخبار دادگاه مفسدین اقتصادی رو میدیدم دفاع این متهم اکبر طبری خیلی بهم برخورد وقتی میگفت دوستان زیادی دارم که فلان مبلغ و فلان جا را بنامم میزنن دلم گرفت نگاه به دورو برم کردم ببینم من چه رفیقایی دارم و اگه نیاز بهشون داشتم چی بنامم میزدن …*
*جناب طبری من رفیقهایی دارم که با دستکاری در شناسنامه چهارده سال رو هجده کردن تا بتونن از کشورشون چطور جلو تانک و توپ و خمپاره و میدان مین دشمن متجاوز دفاع کنن ، همراهشون بودم که چجور تکه تکه شدن و بعضیاشون بی دست و بی پا و قطع نخاع شدن ، همه چیشون را دادن که با اون میلیارد میلیارد رفیقهات نمیتونی یک بندانگشتشون را درست کنی و فقط عکساشون رو میتونی تو بعضی از خیابونهای شهر و پایین شهر تهران ببینی چون دیگه تو بالاشهر جاشون شده تبلیغات کت شلوار و مبل و پیتزا و باندها و سهمشون شده یک قبر در گوشه کنار شهرها و روستاها که در بهترین نقطه اون محلههاست ، نمیدونم لواسونت کجاست و چرا بعضیهای پایتخت نشین آرزوی اونجا رو دارن و بنامت میزنن تو را در منصبی گذاشته بودن که عدل و داد باید پای و دست میگرفتی در مقابل دست و پای که جانبازان دادن و بقول خودت بیست سال در انجا بودی چه کردی نا نجیب که دشمن را از خودت اینقدر خوشحال کردی این بود جواب اون خون رفیقهای من ؟ حالا پز رفیقهای دزد و اختلاس گرت رو میدی ؟ الهی شکر که همچین رفیقهای نداریم و دلمون خوش هست به رفیقهایی که در دل خاک گلزار شهدا و گوشه گوشه آسایشگاها و کنج خانهها رفیقهای دارم که هنوز جان فدای کشورشون میکنن نه رفیقهایی که مال و اموال و بیت المال برمیدارن و وقتی گرفتار شدن تو و امثال تو با گرفتن رشوه اونارو فراری میدادی … الهی شکر که ما ازین رفیقها نداریم و رفیقهایی داریم که دعای خیرشون از اون میلیارد پول رفیقهای شما برامون با ارزشتر هست …*