سرخط خبرها
خانه / صراط عشق / متون / بخش دوم| پشت پرده پروژه ابرشهر «نئوم» چیست؟

بخش دوم| پشت پرده پروژه ابرشهر «نئوم» چیست؟

پروژه ۵۰۰ میلیارد دلاری بن سلمان در صورت تکمیل می‌تواند چندین طرح کلان منطقه‌ای را به یکدیگر مرتبط ساخته و در نهایت پازل مورد نیاز جریان صهیونیسم در منطقه برای پیشبرد یک هدف کلان را تکمیل کند.

به گفته کارشناسان، برنامه دولت سعودی برای ساخت ابرشهر «نئوم» نقطه تجمیع طرح‌هایی است که تلاش دارد به مجموعه اهداف سیاسی در سطح کلان برسد. شبکه المیادین در مستندی تلاش کرده است تا راز این پروژه ۵۰۰ میلیارد دلاری را افشا کند و به سرنخ‌های قابل توجهی برسد. در بخش ابتدایی این مستند به ویژگی‌های فنی و اقتصادی و دست اندرکاران پروژه پرداخته شد. (جزئیات بیشتر)

در ادامه این مستند، المیادین تلاش کرده ارتباط نئوم را با یک طرح کلان صهیونیستی -آمریکایی در منطقه غرب آسیا بر ملا کند. آنچه می‌خوانید بخش دوم گزارش فارس از این مستند المیادین است.

نئوم و منافع رژیم صهیونیستی

«سفیان التل» نویسنده و تحلیلگر اردنی در این باره به المیادین گفت: می‌توان پروژه‌های اقتصادی در شبه جزیره عربی و کشورهای حاشیه خلیج (فارس) را به دو دسته تقسیم کرد. دسته اول، پروژه‌های اقتصادی کشنده هستند که اساسا نه از لحاظ اقتصادی دارای سود و عایدی هستند و نه اینکه امت عربی به وجود چنین پروژه‌هایی احتیاج دارند. هدف اصلی از راه‌اندازی این دسته از پروژ‌ه‌ها تنها از بین بردن اموال و دارایی‌های امت و ایجاد فرصت‌های اقتصادی برای شرکت‌های اروپایی است. به همین دلیل است که می‌بینیم بسیاری از این پروژه‌‏‌ها در میانه راه و علیرغم هزینه‌های سرسام‌آور رها می‌شوند. دسته دوم، پروژه‌هایی هستند که در راستای عادی‌سازی روابط با رژیم صهیونیستی انجام می‌شوند. نمونه‌های این دسته از پروژه‌ها بسیار است که از جمله آن‌ها باید به پروژه «نئوم» اشاره کرد. عنصر دوم، ماهیت طرف‌های شرکت‌کننده در پروژه است. چه طرف‌های اعلام شده نظیر عربستان سعودی، مصر و اردن و چه طرف‌های اعلام نشده نظیر اسرائیل.

وزیر حمل و نقل عربستان اعلام کرده است؛ طرح ساخت «پل ارتباطی» که مصر و عربستان را به یکدیگر متصل کند، در حال بررسی است. وی گفت که مقامات ریاض و قاهره مذاکراتی را در این خصوص با یکدیگر انجام می‌دهند. پروژه احداث «پل ارتباطی» میان مصر و عربستان که «پل ملک سلمان»  نامگذاری شده است. زمینه برای تردد خودروها و قطارهای بادی و مسافربری را فراهم می‌کند. این پروژه همچنین شمال غرب عربستان در منطقه «تبوک» واقع در نزدیکی دریای سرخ را به استان جنوب «سیناء» در شمال شرق مصر متصل می‌کند. این پروژه همچنین از شهر «شرم‌الشیخ» مصر می‌گذرد.

عبدالخالق فاروق در خصوص ارتباط پل ملک سلمان با پروژه نئوم گفت: «پروژه احداث پل میان مصر و عربستان سعودی در واقع، یک پروژه قدیمی است. این پروژه از زمان ملک عبدالله مطرح بوده و اکنون نیز در چارچوب پروژه «نئوم» بار دیگر مطرح شده است. هدف سعودی از این طرح از یک سوی تطمیع مصر و از سوی دیگر، جلب موافقت اسرائیل بوده است، زیرا پل ارتباطی باید از صحرای نقب بگذرد و این اتفاق بدون رضایت اسرائیل امکان‌پذیر نیست.»

حمدی الجمل، کارشناس مصری معتقد است: من معتقدم که پل «ملک سلمان» که پیشتر پل «ملک عبدالله» خوانده می‌شد، مصر را به پروژه «نئوم» مرتبط می‌سازد. براساس پیمان‎‌نامه‎‌ها «کمپ دیوید» مصر متعهد شد که از تجارت اقتصادی اسرائیل، از طریق تنگه‌ها و آبراهه‌ها حمایت کند. مصر همچنین در این پیمان‌نامه متعهد به تأمین امنیت دریانوردی برای اسرائیل شده بود. بنابراین، طبیعی است که اسرائیل با اتصال مصر به عربستان از طریق پل ارتباطی کاملا موافق باشد، زیرا پروژه احداث پل در واقع محقق‌کننده رؤیای اسرائیل است. بدون شک پروژه احداث «پل ارتباطی» در کنار پروژه «نئوم» اسرائیل را وارد قلب اقتصاد کشورهای عربی می‌کند.

محل احداث پل «ملک سلمان»

سفیان التل، نویسنده اردنی هدف از احداث «پل ارتباطی» متصل ساختن شبه جزیره عربی به رژیم اسرائیل می‌داند. او می‌گوید که طرح، این است که پلی بر فراز جزایر «تیران» و «صنافیر» احداث شود. این پل از اراضی سعودی یعنی جایی که برخی چاه‌های نفتی وجود دارد، آغاز می‌شود. در زیر پل مذکور نیز خطوط انتقال نفت وجود دارد تا نفت بوسیله آن به صورت مستقیم به طرف مصری و یا طرف اسرائیلی منتقل شود. «بنابراین، هشدارها درباره اجرایی شدن این پروژه گفته‌های قبلی مرا درباره اینکه چنین پروژه‌هایی بر اساس نقشه‌های از پیش طراحی شده انجام می‌شوند، تأیید می‌کند.»

 در مارس سال ۲۰۱۸ مصر به عربستان سعودی تعهد داد که ۱۰۰۰ کیلومتر مربع از اراضی جنوب صحرای سینا را در اختیار پروژه «نئوم» قرار دهد. این اراضی واقع در نزدیکی دریای سرخ در حقیقت جزئی از صندوق مشترک میان مصر و عربستان به ارزش ۱۰ میلیارد دلار است. این صندوق در جریان سفر شاهزاده «محمد بن‌سلمان» ولیعهد سعودی به قاهره، تأسیس شد. برخی از تحلیلگران سیاسی معتقدند که این همکاری مصر و عربستان هسته اولیه حمایت از معامله قرن به شمار می‌رود.

عبدالخالق فاروق کارشناس اقتصادی مصری گفت: پروژه «نئوم» امتداد جغرافیایی و سیاسی محور کانال «سوئز» است. در حال حاضر نیز سالانه حجم بالایی از تجارت جهانی از کانال سوئز عبور می‌کند. شاید پروژه «نئوم» مکملی برای پروژه‌های همکاری مصر و عربستان باشد. از خطراتی که پروژه «نئوم» را تهدید می‌کند این است که شاید این پروژه باعث شود اسرائیل مجددا پروژه ایجاد ارتباط میان «خلیج عقبه» و «بحرالمیت» را مورد بازنگری قرار دهد. اسرائیل ممکن است همچنین پروژه خطوط ریلی میان «ایلات» و «حیفا و اشدود» را بازنگری کند. این اتفاق در ساختار جدید «تقسیم‌بندی منطقه‌ای و جغرافیایی» رخ می‌دهد و طبیعتا پروژه «نئوم» نمی‌تواند از این چارچوب مستثنی باشد.

«عبدالله صوالحه» مدیر مرکز پژوهش‌های اسرائیل-اردن به ابعاد دیگر پروژه نئوم و ارتباط آن با اسرائیل اشاره کرد و گفت: اکنون پروژه خطوط راه آهن به صورت شفاف، واضح و آشکار وجود دارد. خطوطی که از دریای مدیترانه آغاز می‌شوند و به مرزهای اردن و اسرائیل می‌رسد این خطوط راه آهن اسرائیلی در حال حاضر آماده است. قطارهای اسرائیلی در آن کار می‌کنند و ایستگاه‌های این قطارها نیز در منطقه «بیسان» فعال هستند.  اما این خطوط از منطقه «بیسان» تا مرزهای اردن که ۱۰ کیلومتر است، هنوز به بهره‌برداری نرسیده‌اند. از مرزهای اردن و اسرائیل تا مرزهای عربستان سعود و اردن اساسا خطوط راه‌آهن وجود ندارد.

او افزود: ما امروز درباره پروژه‌ای سخن می‌گوییم که از اردن نیز برای پیشبرد آن استفاده می‌شود. در این پروژه همچنین نوعی تعویض و تبادل اراضی صورت گرفته است. این پروژه اکنون وجود دارد اما مشکلی که بر سر راه آن قرار دارد، تأمین منابع مالی توسط اردن است. اردن تاکنون منابع مالی برای آن اختصاص نداده است. افزون بر این، خطوط راه‌آهنی نیز وجود دارد که از مرزهای اردن و عربستان آغاز می‌شوند و به ریاض، جده و تمامی شهرهای عربستان و کشورهای خلیج فارس می‌رسند.

به گفته وی بنابراین، ما در حاضر از پروژه خطوط راه‌آهن کنونی از دریای مدیترانه (از غرب تا شرق) یعنی از اردن تا عربستان سخن می‌گوییم و این مهمترین پروژه است. این پروژه خطوط راه‌آهن با پروژه «نئوم» مرتبط است.حجم تجارت برآورد شده در خطوط راه‌آهن اشاره شده سالانه به ۲۵۰ میلیارد دلار می‌رسد. در این خطوط، اسرائیل به پل دریایی میان دریای مدیترانه و اروپا تبدیل می‌شود و اردن نیز به پلی زمینی میان اسرائیل، عربستان و کشورهای  حاشیه خلیج (فارس) مانند عراق و سوریه، مبدل می‌گردد. بر اساس آنچه که گفته شد نتیجه می‌گیریم که مهمترین پروژه کنونی همین پروژه خطوط راه‌آهن است که اردن نقش بسزایی در آن دارد.

او افزود: «اگر به طور کلی از منظر اقتصادی به این پروژه نگاه کنیم می‌بینیم که از سه عنصر اساسی در آن بکار گرفته می‌شود. در این پروژه از پول و سرمایه عربستان و کشورهای عربی، تکنولوژی اسرائیل و نیروی کار اردن و مصر استفاده می‌شود، طبیعتا نیروی کار عربستان نیز در این پروژه نقش آفرینی می‌کنند.»

در این پروژه از پول و سرمایه عربستان و کشورهای عربی تکنولوژی اسرائیل و نیروی کار اردن و مصر استفاده می‌شود.

«ماکس اشنایدر» در روزنامه صهیونیستی «جروزالم پست» می‌نویسد: تعدادی ازشرکت های اسرائیلی با سعودی ها همکاری میکنند.این روزنامه می گوید که دولت اسرائیل نیز به طورهمه جانبه با سعودی ، اردن ومصر همکاری خواهد کرد. چنان چه راه حلی برای پایان منازعات با فلسطین به دست آید. درحال حاضر شرکت‌های اسرائیلی مجبورند به صورت مخفیانه با سعودی‌ها همکاری کنند تا بتوانند قراردادهایی به ارزش چندین میلیارد دلار با آن‌ها به امضاء برسانند.

عبدالخالق فاروق، کارشناس اقتصادی مصری نیز عقیده دارد که بدون شک اسرائیل در پروژه‌های سعودی سرمایه‌گذاری می‌کند اما مسئله مهمتری وجود دارد و آن، این است که نگرش اسرائیل چه در عرصه صنعت تکنولوژی و چه در زمنه مدیریت روابط اقتصادی با کشورهای سه گانه مصر، عربستان و اردن مبتنی بر خلق یک ساختار منطقه‌ای جدید است. هدف اسرائیل از خلق چنین ساختاری، این است که در زمینه تحولات مسئله فلسطین و همچنین تحولات دیگر کشورهای عربی در محوریت قرار داشته باشد. اسرائیل می‌خواهد کشورهای عربی را وارد ساختاری کند که در پی آن خاورمیانه‌ای که «شیمون پرز» آرزویش را داشت، تشکیل شود. در چنین خاورمیانه‌ای، اسرائیل مرکز رهبری منطقه‌ای محسوب می‌شود و جزئی اساسی از ساختار منطقه‌ای به شمار می‌رود. اسرائیل می‌خواهد در سایه ساختار منطقه‌ای جدید، چه در عرصه نظامی و امنیتی و چه در عرصه ائتلاف‌های سیاسی، نقش محوری داشته باشد. داده‌های میدانی به خوبی این هدف اسرائیل را نشان می‌دهند.

این پروژه، پروژه‌ای نیست که تحت تأثیر قوانین داخلی سعودی باشد و بنابراین هر شرکت سعودی می‌تواند شرکای اسرائیلی در منطقه برای خود داشته باشد، زیرا همکاری تجاری شرکت‌های عربی با اسرائیل تابع قوانین بین‌المللی است و قوانین مربوط  به «محدودیت همکاری تجاری با اسرائیل در عربستان» نمی‌تواند بر این همکاری تأیرگذار باشد. بنابراین هر شر کت سعودی می‌تواند از تکنولوژی اسرائیل استفاده کند.

عبدالله صوالحه در ادامه به نظر می‌رسد جان مایه تحلیل خود را ارائه می‌دهد. او گفت: «اسرائیل در تمامی سیاست‌های خارجی خود در قبال کشورهای عربی به دنبال به رسمیت شناخته شدن است. اسرائیل به دنبال پروژه‌های اقتصادی نیست زیرا شرایط اقتصادی در اسرائیل شاید بهتر از وضعیت اقتصادی در بسیاری از کشورهای عربی باشد. صادرات تولیدات فناورانه اسرائیل سالانه از ۲۵ میلیارد دلار فراتر می‌رود و بدین ترتیب، اقتصاد اسرائیل با مشکل زیادی مواجه نیست، زمانی که اسرائیل از پروژه‌های اقتصادی سخن می‌گوید. هدفش همان تلاش برای به رسمیت شناخته شدن و مورد پذیرش واقع شدن در کشورهای عربی است. بر این اساس، این پروژه نیز جزئی از اهداف اصلی سیاست خارجی اسرائیل برای به رسمیت شناخته شدن توسط دیگر کشورها است.»

اسرائیل می‌خواهد کشورهای عربی را وارد ساختاری کند که در پی آن خاورمیانه‌ای که «شیمون پرز» آرزویش را داشت، تشکیل شود

به عقیده «عبدالخالق فاروق»، دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا، با ایجاد کانال ارتباطی مستقیم میان اسرائیل و کشورهای عربی از جمله عربستان زمینه برای ساختار جدید منطقه‌ای را فراهم کرد. وی ای کار را در جریان سفر خود به عربستان در ماه می سال ۲۰۱۷ انجام داد. پس از این سفر، ترامپ به صورت مستقیم از شهر ریاض به تل‌آویو رفت و با مقامات ارشد اسرائیل دیدار کرد. بنابراین، رویدادهای جدیدی اتفاق افتاد که در نتیجه آن مشخص شد پروژه «نئوم» به چه سمت و سویی حرکت می‌کند و چه طرف‌هایی به صورت مستقیم و یا غیرمستقیم در آن مشارکت دارند. سفر «بنیامین نتانیاهو» نخست‌وزیر اسرائیل به عمان در واقع یک سفر معمولی نبود. آنچه که میان طرف‌های عمانی و صهیونیستی در پشت درهای بسته گذشت، بیش از آن چیزی بود که مطرح شد.

یحیی العسیری نیز عقیده دارد که شاید هدف اصلی از پروژه «نئوم» به نوعی ادغام اسرائیل در منطقه باشد، هرچند که ابعاد برخی مسائل همچنان پنهان است. اما ناگفته پیداست که مقامات سعودی برای عادی‌سازی روابط با اسرائیل چه از رهگذر پروژه «نئوم» و چه از رهگذر سایر پروژه‌ها، هیچ مانعی در برابر خود نمی‌بینند.

سفیان التل: رهبران یهود همواره مرزهای کشور خود را پنهان ساخته‌اند، به عنوان نمونه، روزی رئیس جمهور آمریکا از «گلدا مئیر» پرسید: «شما تمایل دارید کدام مرزها را در اختیار داشته باشید تا مذاکره با کشورهای عربی در خصوص آن را آغاز کنیم؟» مئیر پاسخ داد: «زمانی که با اعراب بر سر میز مذاکره نشستیم، جزئیات مسئله مرزهای خود را به اطلاع ایشان می‌رسانیم». رئیس جمهور آمریکا به مئیر گفت: «شما به دشمنان عرب خود اعتماد دارید اما به ما نه».

این مسئله به خوبی نشان می‌دهد که یهودیان همواره از اعلام مرزهای کشور اسرائیل خودداری کرده‌اند.

عبدالخالق فاروق؛ کارشناس مصری تأکید کرد: «واقعیت این است که معامله قرن در حال اجراء شدن است و پروژه «نئوم» جزئی از این طرح (معامله قرن) است که در قلب آن قرار دارد. معامله قرن تنها به حل ‌و فصل مسئله فلسطین ارتباط ندارد بلکه با خلق یک ساختار منطقه‌ای جدید مرتبط است. هدف از این ساختار جدید، ایجاد همکاری‌های سیاسی، اقتصادی و امنیتی میان کشورهای عربی و اسرائیل است. تا اسرائیل از ظرفیت کشورهای عربی برای مواجهه با ایران و همچنین مواجهه با مسئله فلسطین استفاده کند. پروژه «نئوم» هم دقیقا به دنبال شکل‌گیری چنین ساختاری در منطقه است و تصور می‌کنم که این پروژه در دراز مدت خطرات استراژیکی برای تمامی کشورهای جهان عرب در پی خواهد داشت.»

آیا طرح احداث این شهر حتی بدون «محمد بن‌سلمان» هم ادامه پیدا خواهد کرد؟

شهر «نئوم» همچنان یک شهر رمزآلود است. آیا ساخت این شهر، طرح شاهزاده سعودی بوده؟ و یا یک پروژه سیاسی بین‌المللی است که دیگران در آن نقش آفرینی میکنند؟

عبدالله صوالحة در این باره می‌گوید: «من معتقدم که این پروژه تا حدود زیادی به شاهزاده بن‌سلمان مرتبط است، تصور نمی‌کنم فرد دیگری غیر از بن‌سلمان در عربستان باشد که چشم‌انداز، شور و اشتیاق و همچنین عزم و اراده اجرایی ساختن چنین پروژه‌ای را داشته باشد.»

سفیان التل، نویسنده اردنی نیز معتقد است: «بسیاری از پروژه‌های اقتصادی پیشتر شکست خورده‌اند، تمامی پروژه‌هایی که ماهیت اقتصادی دارند اساسا باید شکست بخورند، زیرا این پروژه‌ها برای شکست خوردن برنامه‌ریزی شده‌اند. زیرا رژیم‌های عربی از طریق این پروژه‌ها تنها به دنبال تصاحب اموال هستند و نه انجام فعالیت اقتصادی، اما این پروژه توسط صهیونیست‌ها حمایت می‌شود. این پروژه باید ادامه پیدا کند، فارغ از اینکه چه کسی ایده‌پرداز آن بوده و یا اینکه چه کسی در رأس قدرت عربستان است. همانگونه که با پیمان “بالفور” بر فلسطین مسلط شدند، اکنون نیز پیمان جدیدی را مطرح کرده‌اند و مدعی هستند اراضی وجود دارد که آن‌ها در طول تاریخ در آن مستقر بوده‌اند و لذا اکنون باید بر این اراضی سیطره یابند.

یحیی العسیری نیز در پایان گفت: «مقامات عربستان سعودی به دنبال نابودی تاریخ و همچنین نابودی میراث منطقه هستند تا تاریخ جدیدی را بسازند. آن‌ها می‌خواهند فضا را به این سمت و سوی هدایت کنند که گویی منطقه هیچ اصل و ریشه عربی، اسلامی و تاریخی نداشته است. سعودی‌ها به دنبال حاکم ساختن این توهم هستند که تاریخ منطقه به ۲۰۰ سال پیش یعنی به زمان هم‌پیمانی «محمد بن سعود» و «محمد بن عبدالوهاب» باز می‌گردد.»

 

ایتابلهسروشآپارات

همچنین ببینید

چرا کشوری مثل مصر سریال “حشاشین” را ساخت؟

پژوهشگر جریان‌های اسلامی حجت‌الاسلام سید علی بطحایی

اسرائیل در گرداب 

عملیات سهمگین «وعده صادق»، درگیر شدن مرابطین اسرائیل در منطقه

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.