سرخط خبرها
خانه / صراط عشق / متون / شعر بهاری

شعر بهاری

 

در این هوای بهاری، شدم دوباره هوایی
بهار می‌رسد اما، بهار من! تو کجایی؟

چه برکتی، چه نویدی، چه سبزه‌ای و چه عیدی؟
به سال نو چه امیدی؟ اگر دوباره نیایی

مقلّبانه به قلبم، هوای تازه بنوشان
محوّلانه به حالم، اشاره کن به دعایی

مقدرست به فالم، مدبّرانه بتابی
خوش است لیل و نهارم، اگر نظر بنمایی

اگر قرار چنین شد، تو را بهار نبیند،
چنین نکو، زِ چه رویی؟ چنین خجسته چرایی؟

اگر چه حُسن فروشان، به جلوه آمده باشند،
تو آبروی جهانی، تو روی ماه خدایی

دل از امیر سواران، گرفته است بشارت
از آسمان خراسان، شنیده است ندایی

به سوی‌ چشمه‌ی عشقت، اگر که تشنه بیاییم
قسم که حضرت باران! همین بهار می‌آیی

خودت مگر که به زهرا، توسلی کنی امشب
نمی‌رسد گل نرگس! دعای ما که به جایی

قاسم صرافان

 

ایتابلهسروشآپارات

همچنین ببینید

آهنگ/ قوم به حج رفته

در بادیه سرگشته شما در چه هوایید

شعر/ فکرِ بلبل همه آن است که گُل شد یارش

بلبل از فیضِ گل آموخت سخن، ور نه نبود

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.