سرخط خبرها
خانه / صراط عشق / متون / داستان زندگی این شهید خواندنی است

داستان زندگی این شهید خواندنی است

کتاب «تو شهید نمی‌شوی»، روایت‌هایی از حیات جاودانه شهید مدافع حرم، شهید محمودرضا بیضایی، با استقبال مخاطبان به چاپ هجدهم رسید.

در یکی از این خاطرات درج شده در این کتاب، روحیه شهید برای خدمت‌رسانی به محرومین چنین توصیف شده است:

میدان انقلاب سر خیابان کارگر جنوبی با هم قرار داشتیم. یک پراید سفید رنگ داشت که آن روز با همان آمد سوار شدم و راه افتادیم سمت اسلامشهر. همیشه می‌نشستم توی ماشین و بعد روبوسی می‌کردیم. آن روز موقع روبوسی دیدم چشم‌هایش سرخ است و سر و ریشش پر از خاک از زور خواب به سختی حرف می‌زد؛ حتی کلمات را اشتباه ادا می‌کرد. مرتب دستش را می‌کشید روی سرش. به زور چشم‌هایش را باز نگاه داشته بود.

گفتم: چرا اینطوری هستی؟

گفت: سه چهار روز است درست نخوابیده‌ام و خانه هم نرفتم.

گفتم: بیابان بودی؟

گفت: آره

می‌دانستم دوره آموزشی برگزار کرده است، گفتم خوب این طوری درست نیست زن و بچه هم حق و حقوقی دارند. چرا خانه نرفته‌ای؟

-گفت بعضی از اینهایی که مهمان ما هستند(منظورش نیروهای مقاومت بود) خیلی مستضعف هستند. طرف کاپشنش را فروخته آمده چطور اینها را ول کنم بروم توی خانه بخوابم؟ …

در پشت جلد این کتاب آمده است: ماندن در تهران برایش به معنی ماندن در میانه میدان و برگشتن به تبریز، به معنی پشت میز نشینی و از دست دادن فرصت خدمتی بود که برای آن، نیروی قدس را انتخاب کرده بود… بعد از اینکه در تهران، تشکیل خانواده داد، در جواب برادری که به او پیشنهاد کرده بود خانواده‌اش را بردارد و برود تبریز زندگی کند، گفته بود: «تو شهید نمی‌شوی».

ایتابلهسروشآپارات

همچنین ببینید

در جمعی که «غیبت» می‌کنند مثل این شهید رفتار کنید

روایت هایی از زندگانی شهید مدافع حرم ابراهیم اسمی

مولانا علی(علیه السلام) شیعه جاهل نمی‌خواهد!

شهید مرتضی مطهری

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.