گفت تو کانال کمیل دنبال پیکر شهدا بودیم. نزدیک غروب، مرتضی یک شهید در گودال پیدا کرد. هر بیل خاک که می ریخت بیرون مقدار بیشتری خاک تو گودال برمی گشت!
دم اذان مغرب شد.
مرتضی بیل را تو خاک فرو کرد و گفت: فردا برمی گردیم.
صبح برگشتیم فکه به محض رسیدن، مرتضی رفت سراغ بیل و از خاک کشید بیرون و راه افتاد. تعجب کردم گفتم آقا مرتضی کجا داری میری؟!
یه نگاه به من کرد و گفت:دیشب یه جوونی اومد به خوابم و گفت: من دوست دارم مثل حضرت زهرا سلام الله علیها گمنام بمونم! بیلت بردار و برو…
شهید ابراهیم هادی
برچسبابراهیم هادی بمونم پیکر شهدا تفحص جوونی حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها شهدا شهید شهید ابراهیم هادی فکه کانال کمیل گمنام
همچنین ببینید
پدر شهید خرازی از شهید زاهدی میگوید
پدر سردار شهید خرازی درباره سرلشکر شهید زاهدی در جمع رزمندگان لشکر ۱۴ امام حسین