صراط عشق؛ مجله ی فرهنگی، معرفتی، ادبی، هنری مجله ی فرهنگی، معرفتی، ادبی، هنری
لینک دانلود
لینک دانلود
مولوی « مثنوی معنوی » دفتر سوم
رقص و جولان بر سر میدان کنند
رقص اندر خون خود مردان کنند
چون رهند از دست خود دستی زنند
چون جهند از نقص خود رقصی کنند
برچسبرقص خون سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی شهادت گریان
سرخط خبرها
- انقلاب نورانی آمریکا
- شناسایی پیکر مطهر شهید دفاع مقدس پس از ۴۲ سال
- در جمعی که «غیبت» میکنند مثل این شهید رفتار کنید
- صهیونیستها توانستهاند هنر را از چرخه تولید تفکر و اشاعه آگاهی خارج کنند
- در محضر قرآن _ آیات ولایت
- نادرترین سردار
- نحوه انتخاب ۵ اثر ایرانی حاضر در بینال ونیز هوشمندانه بود
- تلاش شهید مطهری ذخیره تمامنشدنی جامعه است
- ماجرای چمدان آلوده نادر طالبزاده
- دستخط استاد نادر طالب زاده که روی سنگ قبرش حک شد
- نماهنگی در رثای زندهیاد حاج نادر طالب زاده (ره)
- عبدالحمید قدیریان: زبان هنر از دیپلماسی هم تاثیرگذارتر است
- شهیداحمد پلارک / راز شهادت «شهید عطری» چه بود؟
- ماجرای حضور آیتالله خامنهای در خانه شهید شیرودی
- یادی از شهید لشکر فاطمیون
- یک نیروی به درد بخور و ارزنده کشف کردم.
- رزمنده مدافع حرم در زندان های رژیم باکو به شهادت رسید
- پدر شهید خرازی از شهید زاهدی میگوید
- لشگر شهدا می آید..
- ۳ ترور با یک فرمول
حاج قاسم مرد ميدان و عمل _ حاج قاسم دور از كين و دغل
حاج قاسم بود مرد كارزار _ بُد مساوي يك تنه با صد هزار
حاج قاسم پُشت بر دشمن نكرد _ او فرار از جنگ اهريمن نكرد
حاج قاسم ياورِ مستضعفان _ بود هرجا, هر زمان و هر مكان
حاج قاسم مرد میدانِ جهاد _ فتح کرد او هرکجا که پا نهاد
بود با نیروی قدسش در جهان _ در کنارِ جمله یِ مستضعفان
مردِ میدان در عراق و سوریا _ هم به لبنان و فلسطین، لیبیا
در جنوب و غرب ایران در دفاع _ هم به لُبنان، صور و صیدا و بُقاع
درهرات و بلخ و کابل مستشار _ بر جهادیهای مؤمن، دین مدار
فاطمیّون را هِدایت کرده است _ زینبیّون را حمایت کرده است
حیدریّون را نجف تا بوکمال _ رهنمائی ها نمود آن بی مثال
او اُوِیسِ این زمان بُد در یمن _ در تَعِز، صَنعا و صعده، اِب، عدن
بود در فلّوجه، موصل، بوکمال _ در حلب، سنجار، اِدلِب، در نزال«نضال»
هرکجا پا مینهاد آن شیر مرد _ رهنما میشد به میدانِ نبرد
مالك اشتر بُد از بهر علي _ در كنار حضرتِ سيّد علي
بود او هارون مکّی این زمان _ بر ولیّ امر این دور و جهان
در تنور جنگها آن قهرمان _ بی محابا میشد او با جسم و جان
با دلاور مردی پیشینه اش _ دو نشان فتح شد بر سینه اش
گیرد او چونکه نشانِ ذوالفقار _ دست رهبر بوسد او با افتخار
بر سرِ او بوسه رهبر ميزند _ نيشتر برقلب كافر ميزند
آن كراواتِ ترامپِ بی کتاب _ بند پوتينش نيايد در حساب
چون قمار بازش بخواند آن شیر مرد _ زخمِ قلبِ کهنه یِ او تازه کرد
بود دنبالِ تقاصی آن پلید _ در فرودگاهی ز کین کردش شهید
حاج قاسم رقص و جولان کرد و رفت _ رقص در خونِ مردِ میدان کرد و رفت
باقری؛ گفته است آن مردانِ مرد _ مردِ میدان گاه جولان و نبرد
«رقص و جولان بر سر میدان کنند / رقص اندر خون خود مردان کنند»
«چون رهند از دست خود دستی زنند / چون جهند از نقص خود رقصی کنند»
شعرازمولوی در مثنوی معنوی دفتر سوم است :
رقص آنجا کن که خود را بشکنی / پنبه را از ریش شهوت بر کنی
رقص و جولان بر سر میدان کنند / رقص اندر خون خود مردان کنند
چون رهند از دست خود دستی زنند / چون جهند از نقص خود رقصی کنند
سروده حجة الاسلام سیدمحمد باقری پور در سالگرد شهادت سردار دلها 13 دیماه 1399
ازکتاب مجموعه اشعارباقری اینجا و اینجا مشاهده فرمائید
اشعار و سروده های باقری ، ویژه نامه سپهبدشهیدحاج قاسم سلیمانی
http://www.hedayat.org
http://www.hedayat.org/post/10298
السلام علی عبادالله الصالحین راستی هیچ میدانید که یاوران علی زمانه ما خامنه ای عزیز یکایک دارن براه اسمانی خود میروند وبه آن عهد ازلی خود جامه عمل میپوشانند چقدر اوضاع این زمانه شبیه روز عاششوراست گویا روز عاشورا را دربسترایام زمانه ما گسترش دادند تا هرانکس که دارد هوس کرب بلا بسم الله جالبه که این یوم الله بلند از خرداد ۴۲ با فریاد بلند خمینی کبیر که چون جد بزرگوار شهیدش ندای هل من ناصرش را بلند کرد یاوران یک بیک به میدان امدند و سربازی خود به جان شیرین تمام نمودند واکنون که این گونه خداوند ولی زمانه ما را از مجرای خلیف اللهی مهدی فاطمه عج در وجود نورانی علی خامنه ای عزیز نهاده ممکنه نور وجود ولی تغیرر کرده اما مسیر نورانی همان راه است که بود وهمچنان اصحاب رسول ویاوران ولی پای دراین میدان جهاد اکبر نهاده سینه های خود را سپر بلای دشمنان صراط نور قرار داده واین بار گوهری دیگر از انوار اصحاب علی برچید و ان قاسم عزیز ما بود اما اینبار یه فرق در زمین دارد ویک تشابه درزمین دارد ویک تشاب دراسمان تشابه درزمین آن وجه ایم کاروانیان را بیاد میاورد که امیرکاروان تنهامیشود ویکایک کاروانیان به اسمان پرمیکشند و تشابه آسمانی ماجرا دراین است که امیر کاروان درملکوت منتظر رسیدن یاوران است که یکا یک ناصران دین خدا بسوی امیر جانها حسین بن علی ع آغوش گشاده وشهدا را به سینه خود میفشارد .خداوند انشالله توفیق درک چنین سعادتی را نسیبمان بفرماید ان شالله . یا علی مدد
چطور میتوانیم ما هم در عالم مادی با همه سختی ها و محدودیت هایش همچون سردار دلها شد؟
برای آنها موقعیت بود ولی تو این زمانه با همه مشکلات و گرانی و چند دستگی ها و… شاید نشه مثل ایشان شد
خوشا بحالشان. .. …