سرخط خبرها
خانه / صراط عشق / متون / يَا كُمَيْل، إِنَّ هذهِ الْقُلُوبَ أَوْعِيَةٌ

يَا كُمَيْل، إِنَّ هذهِ الْقُلُوبَ أَوْعِيَةٌ

ومن كلام له عليه السلام لكُمَيْل بن زياد النخعي

کلامی از مولاامیرالمؤمنین صلوات الله علیه به كميل بن زياد نخعى.

قال كُمَيْل بن زياد: أخذ بيدي أميرالمؤمنين علي بن أبي طالب عليه السلام، فأخرجني إلى الجبّان فلمّا أصحرتنفّس الصّعَدَاء ثمّ قال: يَا كُمَيْل بْن زِيَادٍ، إِنَّ هذهِ الْقُلُوبَ أَوْعِيَةٌ فَخَيْرُهَا أَوْعَاهَا فَاحْفَظْ عَنِّي مَا أَقُولُ لَكَ:

كميل بن زياد گويد: امير مؤمنان، على بن ابى طالب، دست مرا گرفت و از شهر بيرون برد. چون به صحرا رسيدم آه بلندى كشيد وفرمود: اى كميل، دلها چونان ظرفهايند و بهترين آنها نگهدارنده ترين آنهاست. پس، هر چه مى گويم به خاطر بسپار.

النَّاسُ ثَلاَثَةٌ: فَعَالِمٌ رَبَّانِيٌّ وَمُتَعَلِّمٌ عَلَى سَبِيلِ نَجَاةٍ، وَهَمَجٌ رَعَاعٌ أَتْبَاعُ كُلِّ نَاعِقٍ يَمِيلُونَ مَعَ كُلِّ رِيحٍ، لَمْ يَسْتَضِيئُوا بِنُورِ الْعِلْمِ، وَلَمْ يَلْجَؤُوا إِلَى رُكْنٍ وَثِيقٍ.

مردم سه دسته اند، عالمى ربانى و آموزنده اى بر راه راست و همج رعاع. يعنى كسانى كه از پى هر آواز مى روند و با وزش هر باد به چپ و راست ميل مى كنند. از نور علم بهره ورنشده اند و به ركن استوارى پناه نجسته اند.

يَا كُمَيْلُ، الْعِلْمُ خَيْرٌ مِنَ الْمَالِ: الْعِلْمُ يَحْرُسُكَ وَأَنْتَ تَحْرُسُ المَالَ، وَالْمَالُ تَنْقُصُهُ النَّفَقَةُ، وَالْعِلْمُ يَزْكُو عَلَى الاِِْنْفَاقِ، وَصَنِيعُ الْمَالِ يَزُولُ بِزَوَالِهِ.

اى كميل، علم بهتر از مال است. علم تو رانگه مى دارد و تو بايد مال را نگه دارى. مال به هزينه كردن كاسته مى شود و حال آنكه، از علم هر چه انفاق كنى، افزونتر شود و آنچه به مال پرورده شود با زوال مال زوال مى يابد.

يَا كُمَيْل بْن زِيَادٍ، مَعْرِفَةُ الَعِلْمِ دِينٌ يُدَانُ بِهِ، بِهِ يَكْسِبُ الاِِْنْسَانُ الطَّاعَةَ فِي حَيَاتِهِ، وَجَمِيلَ الاَُْحْدُوثَةِ بَعْدَ وَفَاتِهِ، وَالْعِلْمُ حَاكِمٌ، وَالْمَالُ مَحْكُومٌ عَلَيْهِ.

اى كميل بن زياد، معرفت فضيلت علم، ركنى از اركان دين است كه بايد بدان گردن نهاد. به علم است كه آدمى، تا هنگامى كه زنده است به اطاعت پروردگارش پردازد و پس از مرگش نام نيك او بر جاى ماند. علم، حاكم است و مال، محكوم.

يَا كُمَيْل بْن زِيادٍ، هَلَكَ خُزَّانُ الاََْمْوَالِ وَ هُمْ أَحْيَاءٌ، وَالْعَُلَمَاءُ بَاقُونَ مَا بَقِيَ الدَّهْرُ: أَعْيَانُهُمْ مَفْقُودَةٌ، أَمْثَالُهُمْ فِي الْقُلُوبِ مَوْجُودَةٌ. هَا إِنَّ ها هُنَا لَعِلْماً جَمّاً لَوْ أَصَبْتُ لَهُ حَمَلَةً

اى كميل بن زياد، هلاک شدند آنان كه گنج وران مال اند، هر چند، به ظاهر زنده اند، ولى عالمان تا جهان برپاى است برجاى اند. اجسادشان از ميان مى رود، ولى آثارشان دردلها موجود است. بدان كه در اينجا [اشاره به سينه خود فرمود] علمى گرد آمده است، اگر براى آن عاملانى بيابم.

بَلَى أَصَبْتُ لَقِناً غَيْرَ مَأْمُونٍ عَلَيْهِ، مُسْتَعْمِلاً آلَةَ الدِّينِ لِلدُّنْيَا، وَمُسْتَظْهِراً بِنِعَمَ اللهِ عَلَى عِبادِهِ، وَبِحُجَجِهِ عَلَى أَوْلِيَائِهِ،

آرى، يكى را يافتم كه نيكو در مى يافت ولى امين نبود. زيرا دين را وسيله رسيدن به دنيا ساخته بود و با نعمت خدا بر بندگان خدا برترى مى فروخت. و مى خواست به حجت علم، اولياى خدا را مغلوب سازد.

أَوْ مُنْقَاداً لِحَمَلَةِ الْحَقِّ لاَ بَصِيرَةَ لَهُ فِي أَحْنَائِهِ يَنْقَدِحُ الشَّكُّ فِي قَلْبِهِ لاََِوَّلِ عَارِضٍ مِنْ شُبْهَةٍ. أَلاَ لاَ ذَا وَلاَ ذَاكَ!

يا كسى است كه پيرو حاملان علم است، ولى در شناخت رمز و راز علم بصيرتش نيست، در اولين شبهه كه بر او عارض مى شود، شك و ترديد در دلش شراره مى افروزد. نه اين و نه آن.

أَوْ مَنْهُوماً بِالَّلذَّةِ، سَلِسَ الْقِيَادِ للشَّهْوَةِ، أَوْ مُغْرَماً بِالْجَمْعِ وَالاِِْدِّخَارِ لَيْسَا مِنْ رُعَاةِ الدِّينِ فِي شَيْءٍ، أَقْرَبُ شَيْءٍ شَبَهاً بِهِمَا الاََْنَعَامُ السَّائِمَةُ كَذلِكَ يَمُوتُ الْعِلْمُ بِمَوْتِ حَامِلِيهِ.

يا كسى است كه سخت خواستار لذت است و در شهوات، عنان گسيخته و شيفته جمع مال و اندوختن آن. اينان، هيچيك، پاسدار دين نباشند. بيش از هر چيز به ستوران چرنده مى مانند. بدين گونه است كه علم با مرگ حاملانش مى ميرد.

اللَّهُمَّ بَلَى! لاَ تَخْلُو الاََْرْضُ مِنْ قَائِمٍ لله بِحُجَّةٍ، إِمَّا ظَاهِراً مَشْهُوراً، أوْ خَائِفاً مَغْمُوراً لِئَلاَّ تَبْطُلَ حُجَجُ اللهِ وَبَيِّنَاتُهُ. وَكَمْ ذَا وَأَيْنَ أُولئِكَ؟ أُولئِكَ ـ وَاللَّهِ ـ الاََْقَلُّونَ عَدَداً، وَالاََْعْظَمُونَ قَدْراً،

آرى، زمين هيچگاه از حجت قائم خداوندى خالى نمى ماند. خواه آشكار و مشهور باشد يا ترسان و پنهان از ديده ها. تا حجتها و نشانه هاى روشن دين خدا از ميان نرود اينان آيا چند تن هستند، يا در كجايند؟ به خدا سوگند، كه شمارشان بس اندك است، ولى قدر و منزلتشان بسيار است.

يَحْفَظُ اللهُ بِهِمْ حُجَجَهُ وَبَيِّنَاتِهِ، حَتَّى يُودِعُوهَا نُظَرَاءَهُمْ، وَيَزْرَعُوهَا فِي قُلُوبِ أَشْبَاهِهِمْ، هَجَمَ بِهِمُ الْعِلْمُ عَلَى حَقِيقَةِ الْبَصِيرَةِ، وَبَاشَرُوا رُوحَ الْيَقِينِ، وَاسْتَلاَنُوا مَا اسْتَوْعَرَهُ الْمُتْرَفُونَ وَأَنِسُوا بِمَا اسْتَوْحَشَ مِنْهُ الْجَاهِلُونَ، وَصَحِبُوا الدُّنْيَا بِأَبْدَانٍ أَرْوَاحُهَا مُعَلَّقَةٌ بِالْـمَحَلِّ الاََْعْلَى، أُولئِكَ خُلَفَاءُ اللهِ فِي أَرْضِهِ، وَالدُّعَاةُ إِلَى دِينِهِ، آهِ آهِ شَوْقاً إِلَى رُؤْيَتِهِمْ! انْصَرِفْ إذَا شِئْتَ.

خداوند به اينان حجتها و نشانه هاى روشن خود را حفظ كند، تا آن را به همانندان خود به وديعت سپارند و اين بذر دردلهاى ايشان بكارند. علم و حقيقت و بصيرت به آنان روى آور شده و روح يقين رايافته اند و آنچه ناز پروردگان، دشوار پنداشته اند، بر خود آسان ساخته اند. و بر آنچه نادانان از آن مى ترسند انس گرفته اند. به تن همدم دنيايند ولى جانشان به جهان بالا پيوسته است. جانشينان خداوند در روى زمين هستند و داعيان دين اويند.

آه، آه. چه آرزومند ومشتاق ديدارشان هستم. اى كميل، اگر خواهى بازگرد.

حکمت ۱۴۷

ایتابلهسروشآپارات

همچنین ببینید

معجزات/ مریض و دردمندی برو در خانه ی مولا علی(علیه السلام)

برو ای گدای مسکین در خانه‌ی علی زن

الهی و ربی من لی غیرک

می‌گویند: به هرچه فکر کنی، روحا در آنجا هستی

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.