سرخط خبرها
خانه / صراط عشق / متون / بهشت جایگاه ازلی و ابدی انسان

بهشت جایگاه ازلی و ابدی انسان

بسم الله الرحمن الرحیم

خداوند آدم (ع) را خلق کرد [1]و اسماء اهل بیت(ع) را به ایشان تعلیم داد[2] تا با آن بهشتی برپا کند و همراه با جسم ذره ای انسانها ساکن در آن بهشت شود[3] چرا که بهترین مکانی که انسان شایستگی سکونت در آن را دارد بهشت است[4] .آدم (ع) در آن بهشت ساکن در خانه ایی شد که  زندگی در آنجا برایش گوارا بود و در آن مکان امنیت داشت  و ایشان همنشین ابرار  بود [5] . خداوند آدم(ع) را از ابلیس و عداوت و دشمنی او برحذر داشت و بالاخره هم ابلیس نتوانست بودن آدم (ع) را در این بهشت تاب بیاورد و به دار المقام  و همنشینی او با ابرار حسادت ورزید و در نهایت منجر به از بین رفتن این بهشت و قوانین بهشتی بر ایشان شد [6].

اما خداوند دوباره وعده ی این بهشت را به انسان می دهد[7] و از همان بدو هبوط نسخه و راهکار بازگشت به بهشت را به انسان یاد می دهد[8] اما شیطان قسم می خورد که نگذارد انسان به جایگاه اصلی خود بازگردد[9]. از این رو با عیادی خود مشغول به زینت دادن دنیا می شود[10] و آنقدر ظاهر این دنیای ظلمانی و پست را با چیزهای مختلف ،زیبا و گول زننده می کند تا انسانها را مجذوب آن کند[11]  و به ظاهر بهشتی مصنوعی برای آنها بسازد تا دیگر انسانها میل به بازگشت به بهشت حقیقی را نداشته باشند[12]و در همین دنیا از غم و اندوه بمیرند[13] .

خداوند برای رهایی انسانها از این وضعیت ، انبیاء و رسولانی زیادی مبعوث می کند تا چهره از این دنیای زشت بردارند و انسانها را به سمت بهشت حقیقی هدایت کنند[14] و بالاتر از آن برترین مخلوقاتش یا همان صاحبان آن بهشت حقیقی[15] با جسم مادی پا به دنیا می گذارند تا انسانها را وصل به ولایت یا همان حبل المتین خویش نمایند[16] و از این دنیای ظلمانی به سمت نور در آسمانها خارجشان کنند [17].دنیا به لحاظ حضور این صاحبان بهشت ، شاهد برخی از قوانین بهشتی شده بود. بوی بهشت از منزل این بزرگواران استشمام می شد[18] ومنزل ایشان محل رفت و آمد ملائک شده بود[19] ومحل اذن رفعت  [20]وغذاهای بهشتی[21] و ……

بارها و بارها سخنانی از این بزرگوارن را شنیده ایم مضمون بر مذمت دنیا و دل نبستن به آن[22] چرا که این بزرگواران جایگاهی جزء  بهشت را برای انسان در نظر نمی گیرند و خودشان کوچکترین تعلقی به این دنیا نداشتند[23] و مدام در جستجوی بهشت رضوان بودند[24].

در این میان عداه ایی فریب شیطان را می خورندو شیفته ی ظاهر سازی ها و زینت های دنیا  می شوند و در ذهن خود می پندارند که از ابتدا در این دنیا بوده اند [25] و دنیا را همچو بهشتی حقیقی  می یابند[26]
و غرق در دنیا و دنیاییات می شوند  تا حدی که به زمین می چسبند و توان اوج گرفتن به سمت بهشت حقیقی را از دست می دهند و به حیات دنیا راضی می شوند[27] برای آنها هیچ چیز ناخوش آیندتر از جدایی از این دنیا نیست[28] حال آنکه نمی دانند این حیات دنیا چیزی جزء لهو و لعب نمی باشد[29].

اما عده ایی از انسانها فریب ظاهر این دنیای نفسانی را نمی خوردند دنیا را مکانی بی آب و غیرمسکونی می دانند و در صدد کوچ به سوی منزلی پرنعمت  یا همان بهشت حقیقی هستند.[30] دنبال نور می گردند تا بوسیله ی آن از این ظلمات خارج شوند[31] آزاد و رها از وابستگی ها و تعلقات این دنیا هستند [32] برای بازگشت به سمت این بهشت به سوی خیرات و خوبی ها از یکدیگر سبقت می گیرند[33]. به جستجوی ساختار یا همان قوانین و فرهنگ آن بهشت در دنیا می گردند تا آن را برای خود پیاده کنند [34] و اینگونه از همین دنیا ساکن در آن بهشت می شوند[35] و از نعمات آن بهره می برند این افراد  فقط به فکر خود نیستند و حتی بقیه انسانهای محروم از این نعمات را نیز بهره مند می کنند.[36]

آنها می دانند که حیات و زندگی واقعی چیزی است که در بهشت ها برای ایشان واقع می شود[37] و خود را به کمتر از ساکن شدن در آن بهشت نمی فروشند.

ما انسانها از بهشت آمده ایم از همنشینی با ابرار(در راس ابرار اهل بیت(ع) هستند)[38] به کمتر از آن نباید قانع نشویم  باید در دنیا  به جستجوی فرهنگ و قوانین آن  بهشت بگردیم و در همین دنیا  با ابعاد دیگرمان ساکن در آن فضا شویم و از نعمات آنجا بهره ببریم تا در نهایت در آخرت وارد آن فضا شویم [39].

به راستی بهشتی که بیت اهل بیت (ع)در آنجا باشند چه ساختاری دارد؟؟؟

به راستی بهشتی که بیت اهل بیت (ع)در آنجا باشند چه فرهنگی  دارد؟؟؟

به راستی بهشتی که بیت اهل بیت (ع)در آنجا باشند چه قوانینی دارد؟؟؟

به راستی بهشتی که بیت اهل بیت (ع)در آنجا باشند چه آدابی دارد؟؟؟

[1] (سوره الاعراف 11)لَقَدْ خَلَقْناکُمْ ثُمَّ صَوَّرْناکُمْ ثُمَّ قُلْنا لِلْمَلائِکَةِ اسْجُدُوا لآدَمَ فَسَجَدُوا إِلاّ إِبْليسَ لَمْ يَکُنْ مِنَ السّاجِدينََ

[2]  (سوره بقره 31) وَعَلَّمَ آدَمَ اْلأَسْماءَ کُلَّها ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَي الْمَلائِکَةِ فَقالَ أَنْبِئُوني بِأَسْماءِ هؤُلاءِ إِنْ کُنْتُمْ صادِقينَ

وعَلَّمَ آدَمَ الْأَسْماءَ کُلَّها أسماء أنبياء الله، و أسماء محمد ص و علي و فاطمة و الحسن و الحسين، و الطيبين من آلهما، و أسماء خيار شيعتهم و عتاة أعدائهم ثُمَّ عَرَضَهُمْ عرض محمدا و عليا و الائمة عَلَي الْمَلائِکَةِ أي عرض أشباحهم و هم أنوار في الاظلة. … قالَ الله عز و جل يا آدَمُ أنبئ هؤلاء الملائکة بأسمائهم أسماء الانبياء و الائمة فَلَمَّا أَنْبَأَهُمْ فعرفوها أخذ عليهم العهد، و الميثاق بالايمان بهم، و التفضيل لهم. قال الله تعالي عند ذلک/ تفسيرامام‏عسکري(ع) ص216

در مورد قول خداوند که «خداوند همه اسما را به آدم تعليم داد» فرمودند: اسماء انبياء خداوند و اسماء محمد (ص) و علي و فاطمه و حسن و حسين و طيبين از خاندان حسنين را و اسماء بهترين شيعيان و متکبران دشمنان اهلبيت را. در مورد «سپس آنها را بر ملائکه عرضه کرد» فرمودند: اشباح محمد و علي و ائمه را بر ملائک عرضه نمود در حاليکه آن اشباح، انواري در سايه بودند…. سپس خداوند عزوجل فرمود اي آدم اين ملائک را به اسماء انبياء و ائمه انباء ده. پس زماني که آدم، ملائک را انباء داد ملائک به ياد آوردند که نسبت به ايمان آنان و برتر شمردن ايشان عهد و ميثاق گرفته شده اند.

[3](سوره بقره 35)وَ قُلْنا يا آدَمُ اسْکُنْ أَنْتَ وَ زَوْجُکَ الْجَنَّةَ وَ کُلا مِنْها رَغَدًا حَيْثُ شِئْتُما وَ لا تَقْرَبا هذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَکُونا مِنَ الظّالِمينَ

عَنْ حَبِيبٍ السِّجِسْتَانِيِّ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ ع يَقُولُ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ لَمَّا أَخْرَجَ ذُرِّيَّةَ آدَمَ ع مِنْ ظَهْرِهِ لِيَأْخُذَ عَلَيْهِمُ الْمِيثَاقَ بِالرُّبُوبِيَّةِ لَهُ وَ بِالنُّبُوَّةِ لِکُلِّ نَبِيٍّ فَکَانَ أَوَّلَ مَنْ أَخَذَ لَهُ عَلَيْهِمُ الْمِيثَاقَ بِنُبُوَّتِهِ مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ ص ثُمَّ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لاِدَمَ انْظُرْ مَا ذَا تَرَي قَالَ فَنَظَرَ آدَمُ ع إِلَي ذُرِّيَّتِهِ وَ هُمْ ذَرٌّ قَدْ مَلَئُوا السَّمَاءَ قَالَ آدَمُ ع يَا رَبِّ مَا أَکْثَرَ ذُرِّيَّتِي وَ لِأَمْرٍ مَا خَلَقْتَهُمْ فَمَا تُرِيدُ مِنْهُمْ بِأَخْذِکَ الْمِيثَاقَ عَلَيْهِمْ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ يَعْبُدُونَنِي لَا يُشْرِکُونَ بِي شَيْئاً وَ يُؤْمِنُونَ بِرُسُلِي وَ يَتَّبِعُونَهُمْ قَالَ آدَمُ ع يَا رَبِّ فَمَا لِي أَرَي بَعْضَ الذَّرِّ أَعْظَمَ مِنْ بَعْضٍ وَ بَعْضَهُمْ لَهُ نُورٌ کَثِيرٌ وَ بَعْضَهُمْ لَهُ نُورٌ قَلِيلٌ وَ بَعْضَهُمْ لَيْسَ لَهُ نُورٌ فَقَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ کَذَلِکَ خَلَقْتُهُمْ لِأَبْلُوَهُمْ فِي کُلِّ حَالَاتِهِمْ‏ …

چون خداوند عزوجل نژاد آدم را از پشتش بر آورد تا از آنها پيمان گيرد به پروردگاري خود و نبوت هر پيغمبر، اول کس که به نبوت او پيمان گرفت از آنان، محمد بن عبدالله بود، سپس خداوند عزوجل به آدم فرمود: بنگر چه مي‎بيني؟ فرمود: آدم به نژاد خود نگاه کرد که مورچه وار فضاي آسمان را پر کردند، آدم گفت: پروردگارا، چه بسيار است نژاد من، براي کار بزرگي آنها را آفريدي؟ تو از آنها چه مي‏خواهي که از آنها پيمان مي‏گيري؟ خدا فرمود: براي آنکه مرا بپرستند و چيزي را شريک من ندانند و به رسولانم بگروند و از آنها پيروي کنند، آدم گفت: پروردگارا پس مرا چه شده که برخي ذره ها را بزرگتر از بعضي ديگر مي بينم و بعضي روشني بسيار دارند و بعضي روشني اندک و بعضي هيچ روشني ندارند؟ خداوند عزوجل فرمود: چنين آنها را آفريدم تا در هر حالي آنها را امتحان کنم / کافي ج2 ص8 / علل‏الشرائع ج1 ص10 باب‏9 / بحارالانوار ج64 ص116 باب3(فلذا هنگام هبوط هم خداوند می فرماید اهبطوا جمیعا)

[4] و در جاي ديگر مي‌فرمايند: «مَنْ كَرُمَتْ عَلَيْهِ نَفْسُهُ هَانَتْ عَلَيْهِ شَهْوَتُهُ، إِنَّهُ لَيْسَ لِأَنْفُسِكُمْ ثَمَنٌ إِلَّا الْجَنَّةُ فَلَا تَبِيعُوهَا إِلَّا بِهَا»

هر كس نزد خود كريم و بزرگوار جلوه كند شهوات نفساني در برابرش كوچك مي‌نمايد. بدانيد كه بهايي جز بهشت برين براي جان‌هاي شما نيست. پس مراقب باشيد خود را به كمتر از آن نفروشيد. (محمد باقر مجلسي، بحار الأنوار، ج 75، ص 13.)

[5] ثُمَّ أَسْكَنَ سُبْحَانَهُ آدَمَ دَاراً أَرْغَدَ فِيهَا [عِيشَتَهُ] عَيشَهُ وَ آمَنَ فِيهَا مَحَلَّتَهُ وَ حَذَّرَهُ إِبْلِيسَ وَ عَدَاوَتَهُ فَاغْتَرَّهُ عَدُوُّهُ نَفَاسَةً عَلَيهِ بِدَارِ الْمُقَامِ وَ مُرَافَقَةِ الْأَبْرَارِ فَبَاعَ الْيقِينَ بِشَكِّهِ وَ الْعَزِيمَةَ بِوَهْنِهِ وَ اسْتَبْدَلَ بِالْجَذَلِ وَجَلًا وَ [بِالاعْتِزَازِ] بِالاغْتِرَارِ نَدَماً ثُمَّ بَسَطَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ لَهُ فِي تَوْبَتِهِ وَ لَقَّاهُ كَلِمَةَ رَحْمَتِهِ وَ وَعَدَهُ الْمَرَدَّ إِلَى جَنَّتِهِ وَ أَهْبَطَهُ إِلَى دَارِ الْبَلِيةِ وَ تَنَاسُلِ الذُّرِّيةِ.

آن گاه خداوند سبحان آدم را در بهشت جاى داد، سرايى كه زندگى در آن خوش و آرام بود و جايگاهى همه ايمنى. و از ابليس و دشمنى اش برحذر داشت. ولى دشمن كه آدم را در آن سراى خوش و امن، همنشين نيكان ديد، بر او رشك برد.
آدم يقين خويش بداد و شك بستد و اراده استوارش به سستى گراييد و شادمانى از دل او رخت بر بست و وحشت جاى آن بگرفت و آن گردن فرازى و غرور به پشيمانى و حسرت بدل شد.
ولى خداوند در توبه به روى او بگشاد و كلمه رحمت خويش به او بياموخت و وعده داد كه بار دگر او را به بهشت خود بازگرداند. ليكن نخست او را به اين جهان بلا و محنت و جايگاه زادن و پروردن فرو فرستاد(خطبه 1 نهج البلاغه ترجمه:محمد دشتی ص30)

[6] (سوره بقره 36) فَأَزَلَّهُمَا الشَّيْطانُ عَنْها فَأَخْرَجَهُما مِمّا کانا فيهِ وَ قُلْنَا اهْبِطُوا بَعْضُکُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ وَ لَکُمْ فِي اْلأَرْضِ مُسْتَقَرٌّ وَ مَتاعٌ إِلي حينٍ

[7] ثُمَّ أَسْكَنَ سُبْحَانَهُ آدَمَ دَاراً أَرْغَدَ فِيهَا [عِيشَتَهُ] عَيشَهُ وَ آمَنَ فِيهَا مَحَلَّتَهُ وَ حَذَّرَهُ إِبْلِيسَ وَ عَدَاوَتَهُ فَاغْتَرَّهُ عَدُوُّهُ نَفَاسَةً عَلَيهِ بِدَارِ الْمُقَامِ وَ مُرَافَقَةِ الْأَبْرَارِ فَبَاعَ الْيقِينَ بِشَكِّهِ وَ الْعَزِيمَةَ بِوَهْنِهِ وَ اسْتَبْدَلَ بِالْجَذَلِ وَجَلًا وَ [بِالاعْتِزَازِ] بِالاغْتِرَارِ نَدَماً ثُمَّ بَسَطَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ لَهُ فِي تَوْبَتِهِ وَ لَقَّاهُ كَلِمَةَ رَحْمَتِهِ وَ وَعَدَهُ الْمَرَدَّ إِلَى جَنَّتِهِ وَ أَهْبَطَهُ إِلَى دَارِ الْبَلِيةِ وَ تَنَاسُلِ الذُّرِّيةِ.(خطبه 1 نهج البلاغه ترجمه:محمد دشتی ص30)

[8] (سوره بقره 38)قُلْنَا اهْبِطُوا مِنْها جَميعًا فَإِمّا يَأْتِيَنَّکُمْ مِنّي هُدًي فَمَنْ تَبِعَ هُدايَ فَلا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ

[9] (سوره ص82) قالَ فَبِعِزَّتِکَ َلأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعينَ

[10] (سوره الانفال 48) وَ إِذْ زَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطانُ أَعْمالَهُمْ وَ قالَ لا غالِبَ لَکُمُ الْيَوْمَ مِنَ النّاسِ وَ إِنّي جارٌ لَکُمْ فَلَمّا تَراءَتِ الْفِئَتانِ نَکَصَ عَلي عَقِبَيْهِ وَ قالَ إِنّي بَري‏ءٌ مِنْکُمْ إِنّي أَري ما لا تَرَوْنَ إِنّي أَخافُ اللّهَ وَ اللّهُ شَديدُ الْعِقابِ

(سوره حجر 39) قالَ رَبِّ بِما أَغْوَيْتَني َلأُزَيِّنَنَّ لَهُمْ فِي اْلأَرْضِ وَ َلأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعينَ

[11] (سوره آل عمران 14) زُيِّنَ لِلنّاسِ حُبُّ الشَّهَواتِ مِنَ النِّساءِ وَ الْبَنينَ وَ الْقَناطيرِ الْمُقَنْطَرَةِ مِنَ الذَّهَبِ وَ الْفِضَّةِ وَ الْخَيْلِ الْمُسَوَّمَةِ وَ اْلأَنْعامِ وَ الْحَرْثِ ذلِکَ مَتاعُ الْحَياةِ الدُّنْيا وَ اللّهُ عِنْدَهُ حُسْنُ الْمَآبِ

[12] حضرت علی(ع) در نامه ای به امام حسن(ع) می فرمایند: کسانی که دنیا را خوب آزموده اند به مسافرانی می مانند که در منزل بی آب و غیرمسکونی قرار گرفته اند و در صدد کوچ به سوی منزلی پرنعمت هستند و در این راه متحمل زحمات زیادی می شوند. آنان تمام مشقات را قبول می کنند تا به سرای آرامش برسند و هیچ چیز برای آنها محبوبتر از آن نیست که به محل آرامش واقعی برسند. اما کسانی که فریفته دنیا شده اند به مسافرانی شبیه اند که در منزل پرنعمتی قرار گرفته اند، ولی به آنها گفته اند که باید به سوی محلی خشک و خالی از نعمت حرکت کنند. برای آنها هیچ چیز ناخوش آیندتر از جدایی از آنجا نیست. «تاریخ ابن عساکر، شرح حال امام حسین علیه‌السلام، ص215

[13] مَثَلُ الحَرِیصِ عَلَی الدُّنیا مَثَلُ دُودَهِ القَزِّ کُلَّما ازدَادَت مِنَ القَزِّ عَلَی نَفسِها لَفّاً کانَ أبعَدَ لَها مِنَ الخُرُوجِ حَتّی تَموتَ غَمَاً. حکایت انسان حریص به دنیا حکایت کرم ابریشم است، که هر چه بیشتر بر خود می تند، بیرون آمدنش از پیله بعیدتر می شود تا اینکه از غم و اندوه می میرد. (کافی ط-الاسلامیه ج2 ، ص316 )

[14]امام‌علي(ع) می‌فرمایند: (وَ هُوَ الَّذِي أسْكَنَ الدُّنْيَا خَلْقَهُ وَ بَعَثَ إلَي الْجِنِّ وَ الْإنْسِ رُسُلَهُ لِيَكْشِفُوا لَهُمْ عَنْ غِطَائِهَا وَ لِيُحَذِّرُوهُمْ مِنْ ضَرَّائِهَا)خداوند مخلوقاتش را در دنيا اِسكان داد و رسولش را به سوي جنّ و إنس مبعوث كرده تا پرده از چهره‌ زشت دنيا برگيرند و آنها را از زيانهايش بر حذر دارند) ( نهج البلاغه، خطبه 183)

[15] (سوره الطور 17)إِنَّ الْمُتَّقينَ في جَنّاتٍ وَ نَعيمٍ .عبدالله بن نجيح گويد: به امام صادق – عليه‏السلام – گفتم: معني فرمايش خدا: (ثم لتسئلن يومئذ عن النعيم) چيست؟ فرمود: نعيم نعمتي است که خداوند براي شما از ولايت ما و حب محمد و آل محمد صلي الله عليه و آله و سلم ارزاني داشته است. (کنز الفوائد: ۴۰۵، بحارالأنوار: ج ۲۴ ص ۵۶ ح ۲۷) ، قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع : نَحنُ النِّعمَهُ الّتی اَنعَمَ اللهُ بِها عَلی عِبادِه وَ بِنا یفوزُ مَن فازَ یومَ القِیامَهِ اصول کافی ،ج۱،ص۲۱۷. تَلَا أَبُو عَبْدِ اللّهِ عليه السلام: هذِهِ الْآيَةَ فَاذْكُرُوا آلاءَ اللّهِ قَالَ: «أَ تَدْرِي مَا آلَاءُ اللّهِ؟» قُلْتُ: لَا، قَالَ: «هِيَ أَعْظَمُ نِعَمِ اللّهِ عَلى خَلْقِهِ وَ هِيَ وَلَايَتُنَا اصول کافی ،ج۱،ص۲۱۷ »نعیم در احادیث ولایت اهل بیت (ع) بیان شده ،در نتیجه بهشت بروز ولایت اهل بیت (ع) است)

[16] در تفسیر “عیاشی” از امام باقر ع که فرمود: ریسمان الهی” آل محمد ص می‌ باشند، که مردم مامور به تمسک به آن هستند. تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی، ج۳، ص۲۸.

[17]الر کِتابٌ أَنْزَلْناهُ إِلَيْکَ لِتُخْرِجَ النّاسَ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَي النُّورِ بِإِذْنِ رَبِّهِمْ إِلي صِراطِ الْعَزيزِ الْحَميدِ (سوره ابراهیم 1)

[18] محبوب‌ترین شخص برای پیامبرتنها حضرت فاطمه(س) است، بطوری که آن حضرت(س) همیشه به دیدارش می‌شتافت و او را می‌بویید و می‌فرمود: «فاطمهًْ حوراءٌ انسیهًْ فکلّما‌اشتقتُ الی رائحهًْ الجنّهًْ شممت رائحهًْ ابنتی فاطمهًْ؛ فاطمه، حوریه‌ای در چهره انسان است. هر گاه مشتاق بوی بهشت می‌شوم، بوی فاطمه را استشمام می‌کنم.» (بحارالانوار، ج43، ص 4(

[19] محل رفت و آمد فرشتگان
امام باقر(ع) فرمود: «خانه حضرت على(ع) و فاطمه(س) بخشى از حُجره رسول خدا(ص) است و سقف خانه آنها، عرش پروردگار می‌باشد. محل فرود وحى و رفت و آمد فرشتگانى است که هر صبح و شام و هر ساعت و لحظه، با آوردن پیام در حال آمد و شد هستند. آن‌جا خانه‌اى است که هرگز رفت و آمد فرشتگان در آن، پایانى ندارد. گروهى فرود می‌آیند و گروه دیگر بالا می‌روند. خدای تبارک و تعالی پرده را از آسمان‌ها براى حضرت ابراهیم(ع) کنار زد و به نور دیده‌اش قوّت بخشید، تا نگاهش به عرش افتاد. خداوند به دید چشم محمد، على، فاطمه، حسن و حسین قدرت بیشترى داد؛ و آنها عرش پروردگار را از خانه‌هاى خود می‌دیدند و هرگز سقفى براى خانه‌هایشان جز عرش پروردگار نمی‌دیدند(بحار الأنوار، ج ‏25، ص 97»

[20] خانه رفیع و پر نور
این خانه از نورانیت و جلال و شکوه خاصى برخوردار و از خانه‌هایى بود که قرآن مجید درباره آنها فرمود: فی بُيُوتٍ أَذِنَ اللّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَ يُذْکَرَ فيهَا اسْمُهُ يُسَبِّحُ لَهُ فيها بِالْغُدُوِّ وَ اْلآصالِ در روایتى که در ذیل آیه فوق آمده است، انس از بریده نقل می‌کند: هنگامى که پیامبر خدا(ص) این آیه را تلاوت می‌کرد، مردى از جاى برخاست و گفت: مقصود از این خانه‌ها کدام خانه‌ها است؟ پیامبر فرمود: «خانه‌هاى پیامبران». ابوبکر در حالى که با دست‏خود به خانه حضرت على(ع) و فاطمه(س) اشاره می‌کرد گفت: ای رسول خدا! آیا این خانه از جمله آن خانه‌ها است؟ پیامبر فرمود: آرى. بلکه افضل از همه آنها است».بن عقده کوفی، احمد بن محمد، فضائل أمیر المؤمنین(ع)، محقق و مصحح: حرز الدین، عبد الرزاق محمد حسین، ص 199، قم، دلیل ما، چاپ اول، 1424ق

[21] حضرت على علیه السلام به منزل خود وارد شد، بعد از آن كه سه روز بر حضرت على و زهرا علیهماالسلام گذشت كه چیزى به عنوان غذا نخورده بودند على علیه السلام وارد منزل شد كه رسول خدا صلى الله علیه و آله نشسته و فاطمه علیهاالسلام نماز مى خواند و بین این دونفر چیزى سرپوشیده است .وقتى كه فاطمه علیهاالسلام از نماز فارغ شد، روپوش از آن برداشت دید كه كاسه اى بزرگ مملو از نان و گوشت است .
حضرت على علیه السلام فرمود: یا فاطمه ! این از كجا برایت آمده ؟ گفت : از جانب خدا نازل گردیده ، خدا به هر كه بخواهد روزى مى دهد. رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود:آیا مى خواهید نظیر این را براى شما نقل كنم ؟ گفتند: بلى . فرمود: یا على ! مثال شما زكریا است كه هر وقت بر حضرت مریم علیهاالسلام وارد مى شد، مى دید كه او در محراب عبادت است و در پیشگاه وى خوراك مهیا نهاده است ، مى فرمود: اى مریم ! این از كجا آمده است ؟مریم درجواب مى گفت : از جانب خدا، خدا به هر كس كه بخواهد روزى مى دهد آن گاه آن غذا را یك ماه خوردند و آن كاسه همان ظرفى است كه حضرت قائم مهدى (عج ) در آن غذا مى خورد. (بحارالانوار، ج 42، ص 31.)

[22]. امام علی (ع) می فرمایند :والله لدنياکم هذه اهون في عيني من عراق خنزير في يد مجذوم«به خدا سوگند اين دنياي شما در چشم من خوارتر (و بي ارزش تر) از استخوان بي گوشت خوکي است که در دست بيماري جذامي باشد». نهج  البلاغه، حکمت 236، ص 540، چاپ دارالثقلين- قم.

[23] «رسول خدا| از کنار بزغاله‌اي بي‌گوش مرده که در زباله‌گاهی انداخته بودند گذشت. پيامبر| به اصحابش فرمود: اين بزغاله به چند مي‌ارزد؟ گفتند: اگر زنده بود شايد به يک درهمي مي‌ارزيد. پيامبر| فرمود: سوگند به خدايي که جانم در دست اوست البتّه دنيا ناچيزتر است نزد خدا از اين بزغاله پيش صاحبش». کليني، الکافي، ج2، ص129؛ مجلسي، بحارالانوار، ج70، ص55

[24] (سوره فتح 29) مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللّهِ وَ الَّذينَ مَعَهُ أَشِدّاءُ عَلَي الْکُفّارِ رُحَماءُ بَيْنَهُمْ تَراهُمْ رُکَّعًا سُجَّدًا يَبْتَغُونَ فَضْلاً مِنَ اللّهِ وَ رِضْوانًا سيماهُمْ في وُجُوهِهِمْ مِنْ أَثَرِ السُّجُودِ ذلِکَ مَثَلُهُمْ فِي التَّوْراةِ وَ مَثَلُهُمْ فِي اْلإِنْجيلِ کَزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْأَهُ فَآزَرَهُ فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوي عَلي سُوقِهِ يُعْجِبُ الزُّرّاعَ لِيَغيظَ بِهِمُ الْکُفّارَ وَعَدَ اللّهُ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ مِنْهُمْ مَغْفِرَةً وَ أَجْرًا عَظيمًا

[25] حضرت علي(ع)  مي‌فرمايد:«أ تزعم أنّك جرم صغير       و فيك انطوي العالم الأكبر»؛

اي انسان، آيا گمان مي‌كني همين بدن مادي هستي و ديگر هيچ؟ در حالي‌كه در نهاد تو عالم بزرگ‌تري جاي دارد. (میبدی، حسین بن معین‌الدین، دیوان أمیر المؤمنین(ع)، محقق، مصحح، زمانی، مصطفی، ص 175، قم، دار نداء الإسلام للنشر، چاپ اول، 1411ق.)

[26]حضرت علی(ع) در نامه ای به امام حسن(ع) می فرمایند: کسانی که دنیا را خوب آزموده اند به مسافرانی می مانند که در منزل بی آب و غیرمسکونی قرار گرفته اند و در صدد کوچ به سوی منزلی پرنعمت هستند و در این راه متحمل زحمات زیادی می شوند. آنان تمام مشقات را قبول می کنند تا به سرای آرامش برسند و هیچ چیز برای آنها محبوبتر از آن نیست که به محل آرامش واقعی برسند. اما کسانی که فریفته دنیا شده اند به مسافرانی شبیه اند که در منزل پرنعمتی قرار گرفته اند، ولی به آنها گفته اند که باید به سوی محلی خشک و خالی از نعمت حرکت کنند. برای آنها هیچ چیز ناخوش آیندتر از جدایی از آنجا نیست. (تاریخ ابن عساکر، شرح حال امام حسین علیه‌السلام، ص 215)

[27] (سوره توبه 38)يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا ما لَکُمْ إِذا قيلَ لَکُمُ انْفِرُوا في سَبيلِ اللّهِ اثّاقَلْتُمْ إِلَي اْلأَرْضِ أَ رَضيتُمْ بِالْحَياةِ الدُّنْيا مِنَ اْلآخِرَةِ فَما مَتاعُ الْحَياةِ الدُّنْيا فِي اْلآخِرَةِ إِلاّ قَليلٌ

[28] حضرت علی(ع) در نامه ای به امام حسن(ع) می فرمایند: کسانی که دنیا را خوب آزموده اند به مسافرانی می مانند که در منزل بی آب و غیرمسکونی قرار گرفته اند و در صدد کوچ به سوی منزلی پرنعمت هستند و در این راه متحمل زحمات زیادی می شوند. آنان تمام مشقات را قبول می کنند تا به سرای آرامش برسند و هیچ چیز برای آنها محبوبتر از آن نیست که به محل آرامش واقعی برسند. اما کسانی که فریفته دنیا شده اند به مسافرانی شبیه اند که در منزل پرنعمتی قرار گرفته اند، ولی به آنها گفته اند که باید به سوی محلی خشک و خالی از نعمت حرکت کنند. برای آنها هیچ چیز ناخوش آیندتر از جدایی از آنجا نیست. (تاریخ ابن عساکر، شرح حال امام حسین علیه‌السلام، ص 215)

[29] (سوره انعام 32) وَ مَا الْحَياةُ الدُّنْيا إِلاّ لَعِبٌ وَ لَهْوٌ وَ لَلدّارُ اْلآخِرَةُ خَيْرٌ لِلَّذينَ يَتَّقُونَ أَ فَلا تَعْقِلُونَ

[30] حضرت علی(ع) در نامه ای به امام حسن(ع) می فرمایند: کسانی که دنیا را خوب آزموده اند به مسافرانی می مانند که در منزل بی آب و غیرمسکونی قرار گرفته اند و در صدد کوچ به سوی منزلی پرنعمت هستند و در این راه متحمل زحمات زیادی می شوند. آنان تمام مشقات را قبول می کنند تا به سرای آرامش برسند و هیچ چیز برای آنها محبوبتر از آن نیست که به محل آرامش واقعی برسند. اما کسانی که فریفته دنیا شده اند به مسافرانی شبیه اند که در منزل پرنعمتی قرار گرفته اند، ولی به آنها گفته اند که باید به سوی محلی خشک و خالی از نعمت حرکت کنند. برای آنها هیچ چیز ناخوش آیندتر از جدایی از آنجا نیست. (تاریخ ابن عساکر، شرح حال امام حسین علیه‌السلام، ص 215)

[31] مفضل از امام صادق (ع) سئوال کرد قبل از اينکه خداوند آسمانها و زمين ها را خلق کند شما چه بوديد؟ امام صادق (ع) فرمودند: ما انواري حول عرش بوديم که خدا را تسبيح مي گفتيم و تقديس مي کرديم تا اينکه خداوند سبحان ملائکه را خلق کرد و به ملائکه فرمود تسبيح کنيد. آنها گفتند پروردگارا نمي دانيم. خداوند به ما فرمود تسبيح کنيد و ما تسبيح کرديم. پس ملائکه به تسبيح ما تسبيح گفتند. آگاه باش ما از اور خدا خلق شديم و شيعيان ما از مادون آن نور و هنگامي که روز قيامت فرا برسد پائين ترين، به بالاترين ملحق مي شود. سپس آن حضرت بين دو انگشت سبابه و انگشت وسط را جمع کرد و فرمود مانند اين دو. سپس آن حضرت فرمودند اي مفضل! آيا مي داني که چرا شيعه، شيعه ناميده شد؟ اي مفضل! شيعيان ما از ما هستند و ما از شيعيانمان. آيا نمي بيني که اين خورشيد از کجا شروع به حرکت مي کند؟ گفتم از مشرق. و فرمود به سوي کجا برمي گردد؟ گفتم به سوي مغرب. امام (ع) فرمودند: شيعيان ما چنين هستند از ما شروع مي شوند ـ شروع به حرکت مي کنند ـ و به سوي ما برمي گردند. / بحارالأنوار ج25 ص21 باب 1

[32] (سوره آل عمران 92) لَنْ تَنالُوا الْبِرَّ حَتّي تُنْفِقُوا مِمّا تُحِبُّونَ وَ ما تُنْفِقُوا مِنْ شَيْ‏ءٍ فَإِنَّ اللّهَ بِهِ عَليمٌ

[33] رسول اکرم(ص) می فرمایند:مَنِ اشتاقَ اِلَى الجَنَّةِ سارَعَ فِى الخَيراتِ؛ هر كس مشتاق بهشت است براى انجام خوبى ها سبقت مى گيرد (بحارالأنوار، ج77، ص96، ح1)

[34] (سوره فتح 29) مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللّهِ وَ الَّذينَ مَعَهُ أَشِدّاءُ عَلَي الْکُفّارِ رُحَماءُ بَيْنَهُمْ تَراهُمْ رُکَّعًا سُجَّدًا يَبْتَغُونَ فَضْلاً مِنَ اللّهِ وَ رِضْوانًا سيماهُمْ في وُجُوهِهِمْ مِنْ أَثَرِ السُّجُودِ ذلِکَ مَثَلُهُمْ فِي التَّوْراةِ وَ مَثَلُهُمْ فِي اْلإِنْجيلِ کَزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْأَهُ فَآزَرَهُ فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوي عَلي سُوقِهِ يُعْجِبُ الزُّرّاعَ لِيَغيظَ بِهِمُ الْکُفّارَ وَعَدَ اللّهُ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ مِنْهُمْ مَغْفِرَةً وَ أَجْرًا عَظيمًا

[35] (سوره قمر 52)إِنَّ الْمُتَّقينَ في جَنّاتٍ وَ نَهَرٍ

[36](سوره الانسان 6) عَيْنًا يَشْرَبُ بِها عِبادُ اللّهِ يُفَجِّرُونَها تَفْجيرًوَا(ایه 8) يُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلي حُبِّهِ مِسْکينًا وَ يَتيمًا وَ أَسيرًا

[37] (سوره عنکبوت 64) وَ ما هذِهِ الْحَياةُ الدُّنْيا إِلاّ لَهْوٌ وَ لَعِبٌ وَ إِنَّ الدّارَ اْلآخِرَةَ لَهِيَ الْحَيَوانُ لَوْ کانُوا يَعْلَمُونَ

[38]سَلْمَانُ الْفَارِسِيُّ قَالَ النَّبِيُّ (ع):‏ الْأَئِمَّةُ بَعْدِي بِعَدَدِ نُقْبَاءِ بَنِي إِسْرَائِيلَ كَانُوا اثْنَيْ عَشَرَ ثُمَّ وَضَعَ يَدَهُ عَلَى صُلْبِ الْحُسَيْنِ وَ قَالَ مِنْ صُلْبِهِ تِسْعَةُ أَئِمَّةٍ أَبْرَارٍ وَ التَّاسِعُ مَهْدِيُّهُمْ يَمْلَأُ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً فَالْوَيْلُ لِمُبْغِضِيهِمْ‏. (36)

سلمان فارسی از نبی مکرم اسلام (صلی الله علیه و آله) نقل می کند: امامان بعد از من به تعداد پیشوایان بنی اسرائیل دوازده نفر هستند. سپس دستشان را بر پشت حسین نهادند و فرمودند از پشت او نُه امام نیکوکار و نهمین آنان مهدی است که عدل و داد را در  زمین می گستراند همچنان که از ظلم و جور پر شده است. (مناقب آل أبي طالب عليهم السلام، جلد ‏1، صفحه 295)

کلمه ابرار که در قرآن مجید، 6 بار تکرار شده است جمع کلمه بر ـ به فتحه باء ـ است و کلمه بر صفت مشبهه از مصدر بر ـ به کسره باء ـ است، که به معنای احسان است، و این معنا در مورد کسی صادق است که عمل خود را نیکو بسازد و در نیکو ساختن آن هیچ نفعی که عاید خودش شود، در نظر نگرفته باشد نه جزایی که در مقابل عملش به او بدهند و نه حتی تشکری را. و خلاصه کلمه بر ـ به فتحه باء ـ به معنای کسی است که خیر را بدان جهت که خیر است می خواهد نه بدان جهت که اگر انجام دهد نفعی عایدش می شود.

حال با در نظر گرفتن اینکه هیچ خیر و صلاحی در هیچ عملی نیست مگر با ایمان به خدا و رسولش، و ایمان به روز جزا، لذا ابرار کسانی هستند که عمل خیر را به خاطر ایمان به خدا و رسولش و روز جزا انجام می دهند. و مراد از “ابرار” در آیه 5 سوره انسان (76) طبق روایات معتبر (حضرت علی و فاطمه و حسن و حسین علیهم السلام) و شیعیان آنها می باشد.( تفسیر المیزان، ترجمه فارسی، ج 20، ص199 به بعد، ذیل آیات سوره انسان)

[39](سوره توبه 72) وَعَدَ اللّهُ الْمُؤْمِنينَ وَ الْمُؤْمِناتِ جَنّاتٍ تَجْري مِنْ تَحْتِهَا اْلأَنْهارُ خالِدينَ فيها وَ مَساکِنَ طَيِّبَةً في جَنّاتِ عَدْنٍ وَ رِضْوانٌ مِنَ اللّهِ أَکْبَرُ ذلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظيمُ

ایتابلهسروشآپارات

همچنین ببینید

جملات کلیدی و طلایی در نهج البلاغه

ويدئو/

دعاهای بعد از نمازهای واجب ماه رمضان _ شب دوم

ماه رمضان مائده آسمانی

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.