سرخط خبرها
خانه / صراط عشق / اشعار / شعر/ به جهان خرم از آنم که جهان خرم از اوست

شعر/ به جهان خرم از آنم که جهان خرم از اوست

به جهان خرم از آنم که جهان خرم از اوست

عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست

 

به غنیمت شمر ای دوست دم عیسی صبح

تا دل مرده مگر زنده کنی کاین دم از اوست

 

نه فلک راست مسلم نه ملک را حاصل

آنچه در سر سویدای بنی‌آدم از اوست

 

به حلاوت بخورم زهر که شاهد ساقیست

به ارادت ببرم درد که درمان هم از اوست

 

زخم خونینم اگر به نشود به باشد

خنک آن زخم که هر لحظه مرا مرهم از اوست

 

غم و شادی بر عارف چه تفاوت دارد

ساقیا باده بده شادی آن کاین غم از اوست

 

پادشاهی و گدایی بر ما یکسان است

که بر این در همه را پشت عبادت خم از اوست

 

سعدیا گر بکند سیل فنا خانهٔ عمر

دل قوی دار که بنیاد بقا محکم از اوست

ایتابلهسروشآپارات

همچنین ببینید

آهنگ/ قوم به حج رفته

در بادیه سرگشته شما در چه هوایید

شعر/ ای قوم به حج رفته کجایید کجایید

معشوق همین جاست بیایید بیایید

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.