بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحيمِ
آیه ۱ سوره بقره
الم
آیه ۲ سوره بقره
ذلِكَ الْكِتابُ لا رَيْبَ فيهِ هُدىً لِلْمُتَّقينَ
اين كتاب با عظمتى است كه هيچگونه شكّى در آن نيست و مايهی هدايت پرهيزكاران است.
العسکری (علیه السلام)- هُوَ الْقُرْآنُ الَّذِی افْتُتِحَ بالم هُوَ ذلِکَ الْکِتابُ الَّذِی أَخْبَرْتُ مُوسَی (علیه السلام) فَمَنْ بَعْدَهُ مِنَ الْأَنْبِیَاءِ فَأَخْبَرُوا بَنِیإِسْرَائِیلَ أَنِّی سَأُنْزِلُهُ عَلَیْکَ یَا مُحَمَّدُ (صلی الله علیه و آله).
امام عسکری (علیه السلام) فرمودن: ای محمّد ! آن، همان قرآنی است که با الم شروع شده است؛ آن، همان کتابی است که [نزولش] را به موسی (علیه السلام) و انبیای پس از او خبر دادهام. پس ایشان بنیاسرائیل را مطّلع کردند که آن کتاب را بر تو نازل خواهمکرد.
الَّذينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ وَ يُقيمُونَ الصَّلاةَ وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ يُنْفِقُونَ
الباقر (علیه السلام)- شِیعَتِنَا هُمُ الْمُتَّقُونَ الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ.
امام باقر (علیه السلام) شیعیان ما همان متّقین هستند که به غیب ایمان دارند.
الصّادق (علیه السلام)- فِی قَوْلِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ قَالَ: مَنْ أَقَرَّ بِقِیَامِ الْقَائِمِ (عجل الله تعالی فرجه)أَنَّهُ حَقٌّ.
امام صادق (علیه السلام) منظور از ایمانآورندگان به غیب کسانی است که به حقّانیّت قیام قائم (عجل الله تعالی فرجه) اقرار کردهاند.
العسکری (علیه السلام)- الذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ قَالَ: یُصَدِّقُونَ بِالْبَعْثِ وَ النُّشُورِ وَ الْوَعْدِ وَ الْوَعِیدِ وَ الْإِیمَانُ فِی کِتَابِ اللَّهِ عَلَی أَرْبَعَهًِْ أَوْجُهٍ فَمِنْهُ إِقْرَارٌ بِاللِّسَانِ قَدْ سَمَّاهُ اللَّهُ إِیمَاناً وَ مِنْهُ تَصْدِیقٌ بِالْقَلْبِ وَ مِنْهُ الْأَدَاءُ وَ مِنْهُ التَّأْیِیدُ.
امام عسکری (علیه السلام) آنها کسانی هستند که زندهشدن پس از مرگ، روز رستاخیز، نوید و وعید را تصدیق کرده و باور دارند. در کتاب خدا ایمان چهارگونه است: یکی از اقسام آن اقرار به زبان است که خداوند آن را ایمان نامیده؛ قسم دوّم آن تصدیق و باور بهوسیلهی دل است؛ قسم سوّم اداء و بیانکردن و قسم چهارم تأیید و صحّهگذاشتن است.
سوره بقره آیه ۲۴۸
«وَ قَالَ لَهُمْ نِبِيُّهُمْ إِنَّ آيَةَ مُلْكِهِ أَن يَأْتِيَكُمُ التَّابُوتُ فِيهِ سَكِينَةٌ مِّن رَّبِّكُمْ، وَ بَقِيَّةٌ مِّمَّا تَرَكَ آلُ مُوسَى وَآلُ هَارُونَ تَحْمِلُهُ الْمَلآئِكَةُ إِنَّ فِي ذَلِكَ لآيَةً لَّكُمْ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ»
و پيامبرشان به آنان گفت: يقيناً نشانه فرمانروايى او اين است كه آن صندوق [ كه موسى را در آن گذاشتند و به دريا انداختند ] نزد شما خواهد آمد، در آن آرامشى از سوى پروردگارتان است. و باقى مانده اى از آنچه خاندان موسى و هارون به جا گذاشته اند [ چون الواح تورات ، عصاى موسى و عمامه هارون ] و فرشتگان آن را حمل می كنند ، البته در آن نشانه اى براى شماست اگر مؤمن باشيد .حضرت مهدی که وارث انبیاء و اوصیاء است، هنگام ظهور میراث بعضی از انبیاء و اوصیاء را با خود همراه دارد و بر دلهای کسانی که درباره ایشان شبهه دارند، از این طریق خویشتن را اثبات می کند.
هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَكَفَى بِاللَّهِ شَهِيدًا اوست كسى كه پيامبر خود را به (قصد) هدايت با آيين درست روانه ساخت تا آن را بر تمام اديان پيروز گرداند و گواه بودن خدا كفايت میكند.محتوای این آیه به حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه دلالت دارد؛ چون هنوز دین حق اسلامی به کل جهان کامل پخش نشده است و در عصر ظهور ایشان این کار صورت می پذیرد.
إِذْ قَالَ يُوسُفُ لِأَبِيهِ يَا أَبتِ إِنِّي رَأَيْتُ أَحَدَ عَشَرَ كَوْكَبًا وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ رَأَيْتُهُمْ لِي سَاجِدِينَ ( ياد كن) آن گاه كه يوسف به پدرش گفت: پدرم! من در خواب ديدم يازده ستاره و خورشيد و ماه برايم سجده كردند!
کلمه قیام نیز در قرآن ۱۲بار یاد شده که به قیام امام زمان، حضرت حجت عجل الله تعالی فرجه اشاره دارد، چرا که طبق روایات حضرت مهدی (ع) قائم آل محمد (ص) است.
«وَإِذَا مَسَّ الإِنسَانَ الضُّرُّ دَعَانَا لِجَنبِهِ أَوْ قَاعِدًا أَوْ قَآئِمًا فَلَمَّا كَشَفْنَا نْهُ ضُرَّهُ مَرَّ كَأَن لَّمْ يَدْعُنَا إِلَى ضُرٍّ مَّسَّهُ كَذَلِكَ زُيِّنَ لِلْمُسْرِفِينَ مَا كَانُواْ يَعْمَلُونَ و چون انسان را گزند و آسيبى رسد ، ما را [در همه حالات] به پهلو خوابيده يا نشسته يا ايستاده [به يارى] می خواند ، پس زمانى كه گزند و آسيبش را برطرف كنيم ، آن چنان به راه ناسپاسى و گناه می رود كه گويى هرگز ما را براى برطرف كردن گزند و آسيبى كه به او رسيده [به يارى] نخوانده است، اين گونه براى اسراف كاران اعمالى كه همواره انجام میدادند آراسته شده تا جايى كه زشتى اعمالشان را نمی فهمند.
سوره ص آیه ۱۲
كَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ وَعَادٌ وَفِرْعَوْنُ ذُو الْأَوْتَادِ
پيش از اينان نيز قوم نوح و عاد و فرعون كه از تمام ابزار حاكميت برخوردار بودند، پيامبران را انكار كردند
ذُو الْأَوْتَادِ كسی (حضرت مهدی) كه البته صاحب قدرت و دارای اوتاد و ياران خاصی است
سوره مرسلات آیه ۱۲
لِأَيِّ يَوْمٍ أُجِّلَتْ
اشاره به غيبت طولانی حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه دارد.
سوره نازعات آیه ۱۲
قَالُوا تِلْكَ إِذًا كَرَّةٌ خَاسِرَةٌ
اشاره به مسئله رجعت و حيات در ظهور امام زمان دارد.
سوره فجر آیه ۱۲
فَأَكْثَرُوا فِيهَا الْفَسَادَ
کلمه بقیت الله در آیه ۸۶ سوره آمده است و محتوای آن با وجود مبارک امام زمان عجل الله تعالی فرجه بیشتر مطابقت می کند.
بَقِيَّتٌ اللّهِ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ وَمَا أَنَاْ عَلَيْكُم بِحَفِيظٍ
آنچه خدا باقى میگذارد، براى شما بهتر است اگر مؤمن باشيد و من بر شما نگهبان نيستم.
آیه ۱۲۲ سوره انعام
أَ وَ مَنْ كانَ مَيْتاً فَأَحْيَيْناهُ وَ جَعَلْنا لَهُ نُوراً يَمْشي بِهِ فِي النَّاسِ كَمَنْ مَثَلُهُ فِي الظُّلُماتِ لَيْسَ بِخارِجٍ مِنْها كَذلِكَ زُيِّنَ لِلْكافِرينَ ما كانُوا يَعْمَلُونَ
آیه ۱۲۲ سوره هود
وَانتَظِرُوا إِنَّا مُنتَظِرُونَ
گفتنی است، بیشترین آیات و نشانهها در قرآن با اعداد 12 و 13 یاد شده، که می توان گفت 12 نشان حضرت موعود و 13 برگرفته از 313 یار امام زمان عجل الله تعالی فرجه است.
کل قرآن از مهدی و مهدویت سخن دارد
عجیبه که
قرآن پژوهان ..
به تعداد معدودی از آیات مهدوی اشاره می کنند..
کل قرآن به مهدی عج هدایت می کند
در آیه ۹ سوره اسراء
إِنَّ هذَا الْقُرْآنَ يَهْدِي لِلَّتِي هِيَ أَقْوَمُ وَ يُبَشِّرُ الْمُؤْمِنِينَ الَّذِينَ يَعْمَلُونَ الصّالِحاتِ أَنَّ لَهُمْ أَجْراً كَبِيراً
اين قرآن، به راهى كه استوارترين راههاست، هدايت مىكند و به مؤمنانى كه كارهاى شايسته انجام مىدهند بشارت مىدهد كه براى آنها پاداش بزرگیست
الصّادق ِ الْعَلَاءِبْنِسَیَابَهًَْ عَنْ أَبِیعَبْدِ اللَّهِ إِنَّ هذَا الْقُرْآنَ یَهْدِی لِلَّتِی هِیَ أَقْوَمُ قَالَ یَهْدِی إِلَی الْإِمَامِ.
امام صادق (علیه السلام)- علاءبنسیابه گوید: امام صادق (علیه السلام) فرمود:
«إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ یِهْدِی لِلَّتِی هِیَ أَقْوَمُ؛ یعنی بهسوی امام هدایت میکند».
تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۸، ص۹۸ الکافی، ج۱، ص۲۱۶/ بحارالأنوار، ج۲۴، ص۱۴۴/ بصایرالدرجات، ص۴۷۷/ تأویل الآیات الظاهرهًْ، ص۲۷۳/ العیاشی، ج۲، ص۲۸۲ نورالثقلین/ البرهان
قران به جز ذکر علی ولی الله
و اولاد علی علیه السلام آیه ندارد
قرآن هادی به سوی ولی الله اعظم
السّجّاد عَنْ عَبَّاسِبْنِیَزِیدَبْنِالْحَسَنِ الْکَحَّالِ عَنْ أَبِیهِ عَنْ مُوسَیبْنِجَعْفَرٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ جَدِّهِ عَنْ عَلِیِّبْنِالْحُسَیْنِ قَال الْإِمَامُ مِنَّا لَا یَکُونُ إِلَّا مَعْصُوماً وَ لَیْسَتِ الْعِصْمَهًُْ فِی ظَاهِرِ الْخِلْقَهًِْ فَیُعْرَفَ بِهَا فَلِذَلِکَ لَا یَکُونُ إِلَّا مَنْصُوصاً فَقِیلَ لَهُ یَا ابْنَ رَسُولِاللَّهِ فَمَا مَعْنَی الْمَعْصُومِ فَقَالَ هُوَ الْمُعْتَصِمُ بِحَبْلِ اللَّهِ وَ حَبْلُ اللَّهِ هُوَ الْقُرْآنُ لَا یَفْتَرِقَانِ إِلَی یَوْمِ الْقِیَامَهًِْ وَ الْإِمَامُ یَهْدِی إِلَی الْقُرْآنِ وَ الْقُرْآنُ یَهْدِی إِلَی الْإِمَامِ وَ ذَلِکَ قَوْلُ اللَّهِ عزّوجلّ إِنَّ هذَا الْقُرْآنَ یَهْدِی لِلَّتِی هِیَ أَقْوَمُ.
از امام سجّاد (علیه السلام) روایت است که فرمود: «امامان از خاندان ما همه معصوم هستند و عصمت در چهره و ظاهر نیست تا شخص بهواسطهی آن شناخته شود و معصوم فقط از جانب خدا معیّن و مشخّص میشود».
سؤال شد: «ای فرزند رسول خدا (صلی الله علیه و آله)! معصوم یعنی چه»؟
فرمود: «معصوم کسی است که به ریسمان الهی چنگ زده و ریسمان خدا همان قرآن است.
و آن دو، تا روز قیامت از هم جدا نمیشوند و امام بهسوی قرآن هدایت میکند و قرآن به سوی امام هدایت میکند و این معنی کلام خداست که میفرماید:
إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ یِهْدِی لِلَّتِی هِیَ أَقْوَمُ».
تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۸، ص۱۰۰ بحارالأنوار، ج۲۵، ص۱۹۴/ معانی الأخبار، ص۱۳۲/ نورالثقلین/ البرهان/
الباقر عَنِ الْفُضَیْلِ عَنْ أَبِیجَعْفَرٍ إِنَّ هذَا الْقُرْآنَ یَهْدِی لِلَّتِی هِیَ أَقْوَمُ قَالَ یَهْدِی إِلَی الْوَلَایَهًِْ.
امام باقر (علیه السلام)- فضیل گوید: امام باقر (علیه السلام) فرمود: إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ یِهْدِی لِلَّتِی هِیَ أَقْوَمُ؛
یعنی بهسوی ولایت هدایت میکند.
تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۸، ص۹۸ بحارالأنوار، ج۲۴، ص۱۴۵/ العیاشی، ج۲، ص۲۸۳/ نورالثقلین/ البرهان
سلام،کلمه صاحب ۱۲ بار درقرآن آمده؟
بسم الله الرحمن الرحیم
مسئولین محترم سایت وزین «صراط عشق»
حوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی «باشگاه خبرنگاران» دراین مورد اشتباه کرده و مطلب دقیقی درباره ی واژه صاحب مطرح نکرده.. بعضی آیات مربوط به رسولان علیهم السلام است
بعضی آیات مربوط به آدم بدها..
چه طور استناد شده که منظور خدا؛« 12 امام معصوم علیهم السلام» بوده؟؟؟
و اشکال مهمتر اینکه اکثر مترجمین فارسی زبان «آیات قرآن» … واژه صاحب را همسر معنا کرده اند.. به چه دلیل؟؟
عجیبه ..چرا مترجمین اینطور در قبال قرآن رفتار می کنند؟؟
ترجمه اکثر آیات سوره ها طوری است که زمینه…برای گمراه کردن مخاطبان قرآن خوان… فراهم شده..
یکی از دلایل اینکه اگر خدا در این آیات منظورش همسر بود از واژه زوج یا زوجه یا نساء یا رجل یا … استفاده میفرمود
آیات را باهم مرور کنیم
واژه صاحب در 18آیه قرآن آمده
بیشتر با معنی مصاحبه کننده وهم صحبت
نه بامعنای «مالکیت یا امامت یا … »
نساء36 – وَ اعْبُدُوا اللّهَ وَ لا تُشْرِکُوا بِهِ شَيْئًا وَ بِالْوالِدَيْنِ إِحْسانًا وَ بِذِي الْقُرْبي وَ الْيَتامي وَ الْمَساکينِ وَ الْجارِ ذِي الْقُرْبي وَ الْجارِ الْجُنُبِ وَ الصّاحِبِ بِالْجَنْبِ وَ ابْنِ السَّبيلِ وَ ما مَلَکَتْ أَيْمانُکُمْ إِنَّ اللّهَ لا يُحِبُّ مَنْ کانَ مُخْتالاً فَخُورًا «احسان به مصاحب »
و خدا را بپرستيد، و چيزي را با او شريک مگردانيد؛ و به پدر و مادر احسان کنيد؛ و در باره خويشاوندان و يتيمان و مستمندان و همسايه خويش و همسايه بيگانه و همنشين و در راه مانده و بردگان خود [نيکي کنيد]، که خدا کسي را که متکبر و فخرفروش است دوست نميدارد:
أنعام101 – بَديعُ السَّماواتِ وَ اْلأَرْضِ أَنّي يَکُونُ لَهُ وَلَدٌ وَ لَمْ تَکُنْ لَهُ صاحِبَةٌ وَ خَلَقَ کُلَّ شَيْءٍ وَ هُوَ بِکُلِّ شَيْءٍ عَليمٌ « الله »
پديدآورنده آسمانها و زمين است. چگونه او را فرزندي باشد، در صورتي که براي او همسري نبوده، و هر چيزي را آفريده، و اوست که به هر چيزي داناست.
أعراف184 – أَ وَ لَمْ يَتَفَکَّرُوا ما بِصاحِبِهِمْ مِنْ جِنَّةٍ إِنْ هُوَ إِلاّ نَذيرٌ مُبينٌ «رسول الله ص»
آيا نينديشيدهاند که همنشين آنان هيچ جنوني ندارد؟ او جز هشداردهندهاي آشکار نيست.
توبة40 – إِلاّ تَنْصُرُوهُ فَقَدْ نَصَرَهُ اللّهُ إِذْ أَخْرَجَهُ الَّذينَ کَفَرُوا ثانِيَ اثْنَيْنِ إِذْ هُما فِي الْغارِ إِذْ يَقُولُ لِصاحِبِهِ لا تَحْزَنْ إِنَّ اللّهَ مَعَنا فَأَنْزَلَ اللّهُ سَکينَتَهُ عَلَيْهِ وَ أَيَّدَهُ بِجُنُودٍ لَمْ تَرَوْها وَ جَعَلَ کَلِمَةَ الَّذينَ کَفَرُوا السُّفْلي وَ کَلِمَةُ اللّهِ هِيَ الْعُلْيا وَ اللّهُ عَزيزٌ حَکيمٌ «رسول الله ص»
اگر او [پيامبر] را ياري نکنيد، قطعاً خدا او را ياري کرد: هنگامي که کساني که کفر ورزيدند، او را [از مکّه] بيرون کردند، و او نفرِ دوم از دو تن بود، آنگاه که در غار [ثور] بودند، وقتي به همراه خود ميگفت: «اندوه مدار که خدا با ماست.» پس خدا آرامش خود را بر او فرو فرستاد، و او را با سپاهياني که آنها را نميديديد تأييد کرد، و کلمه کساني را که کفر ورزيدند پستتر گردانيد، و کلمه خداست که برتر است، و خدا شکستناپذيرِ حکيم است.
يوسف39 – يا صاحِبَيِ السِّجْنِ ءَ أَرْبابٌ مُتَفَرِّقُونَ خَيْرٌ أَمِ اللّهُ الْواحِدُ الْقَهّارُ «یوسف ع»
اي دو رفيق زندانيم، آيا خدايان پراکنده بهترند يا خداي يگانه مقتدر؟
يوسف41 – يا صاحِبَيِ السِّجْنِ أَمّا أَحَدُکُما فَيَسْقي رَبَّهُ خَمْرًا وَ أَمَّا اْلآخَرُ فَيُصْلَبُ فَتَأْکُلُ الطَّيْرُ مِنْ رَأْسِهِ قُضِيَ اْلأَمْرُ الَّذي فيهِ تَسْتَفْتِيانِ «یوسف ع»
اي دو رفيق زندانيم، اما يکي از شما به آقاي خود باده مينوشاند، و اما ديگري به دار آويخته ميشود و پرندگان از [مغز] سرش ميخورند. امري که شما دو تن از من جويا شديد تحقق يافت.
کهف34 – وَ کانَ لَهُ ثَمَرٌ فَقالَ لِصاحِبِهِ وَ هُوَ يُحاوِرُهُ أَنَا أَکْثَرُ مِنْکَ مالاً وَ أَعَزُّ نَفَرًا «باغ دار»
و براي او ميوه فراوان بود. پس به رفيقش ـ در حالي که با او گفت و گو ميکرد ـ گفت: «مال من از تو بيشتر است و از حيث افراد از تو نيرومندترم».
کهف37 – قالَ لَهُ صاحِبُهُ وَ هُوَ يُحاوِرُهُ أَ کَفَرْتَ بِالَّذي خَلَقَکَ مِنْ تُرابٍ ثُمَّ مِنْ نُطْفَةٍ ثُمَّ سَوّاکَ رَجُلاً «مصاحب باغ دار»
رفيقش ـ در حالي که با او گفت و گو ميکرد ـ به او گفت: «آيا به آن کسي که تو را از خاک، سپس از نطفه آفريد، آنگاه تو را [به صورت] مردي درآورد، کافر شدي؟»
کهف76 – قالَ إِنْ سَأَلْتُکَ عَنْ شَيْءٍ بَعْدَها فَلا تُصاحِبْني قَدْ بَلَغْتَ مِنْ لَدُنّي عُذْرًا « موسی ع و خضر ع»
[موسي] گفت: «اگر از اين پس چيزي از تو پرسيدم، ديگر با من همراهي مکن [و] از جانب من قطعاً معذور خواهي بود».
لقمان15 – وَ إِنْ جاهَداکَ عَلي أَنْ تُشْرِکَ بي ما لَيْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ فَلا تُطِعْهُما وَ صاحِبْهُما فِي الدُّنْيا مَعْرُوفًا وَ اتَّبِعْ سَبيلَ مَنْ أَنابَ إِلَيَّ ثُمَّ إِلَيَّ مَرْجِعُکُمْ فَأُنَبِّئُکُمْ بِما کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ «رفتار در قبال پدر و مادر »
و اگر تو را وادارند تا در باره چيزي که تو را بدان دانشي نيست به من شرک ورزي، از آنان فرمان مبر، و[لي] در دنيا به خوبي با آنان معاشرت کن، و راه کسي را پيروي کن که توبه کنان به سوي من بازميگردد؛ و [سرانجام] بازگشت شما به سوي من است، و از [حقيقت] آنچه انجام ميداديد شما را با خبر خواهم کرد.
سبأ46 – قُلْ إِنَّما أَعِظُکُمْ بِواحِدَةٍ أَنْ تَقُومُوا لِلّهِ مَثْني وَ فُرادي ثُمَّ تَتَفَکَّرُوا ما بِصاحِبِکُمْ مِنْ جِنَّةٍ إِنْ هُوَ إِلاّ نَذيرٌ لَکُمْ بَيْنَ يَدَيْ عَذابٍ شَديدٍ «رسول الله ص»
بگو: «من فقط به شما يک اندرز ميدهم که: دو دو و به تنهايي براي خدا به پا خيزيد، سپس بينديشيد که رفيق شما هيچ گونه ديوانگي ندارد. او شما را از عذاب سختي که در پيش است جز هشداردهندهاي [بيش] نيست.
نجم2 – ما ضَلَّ صاحِبُکُمْ وَ ما غَوي «رسول الله ص»
[که] يار شما نه گمراه شده و نه در ناداني مانده؛
قمر29 – فَنادَوْا صاحِبَهُمْ فَتَعاطي فَعَقَرَ «قاتل ناقه الله= قوم صالح ع»
پس رفيقشان را صدا کردند و [او] شمشير کشيد و [شتر را] پي کرد.
قلم48 – فَاصْبِرْ لِحُکْمِ رَبِّکَ وَ لا تَکُنْ کَصاحِبِ الْحُوتِ إِذْ نادي وَ هُوَ مَکْظُومٌ «یونس ع»
پس در [امتثال] حکم پروردگارت شکيبايي ورز، و مانند همدم ماهي [=يونس] مباش، آنگاه که اندوه زده ندا درداد.
معارج12 – وَ صاحِبَتِهِ وَ أَخيهِ «فداکردن مصاحب یکی از رفتارهای مجرم در قبال عذاب خدا»
و [نيز] همسرش و برادرش را،
جن3 – وَ أَنَّهُ تَعالي جَدُّ رَبِّنا مَا اتَّخَذَ صاحِبَةً وَ لا وَلَدًا «رب ما مصاحب ندارد»
و اينکه او، پروردگار والاي ما، همسر و فرزندي اختيار نکرده است.
عبس36 – وَ صاحِبَتِهِ وَ بَنيهِ «فرار ازمصاحب یکی ازرفتار آدم ها در قبال دوران عذاب »
و از همسرش و پسرانش ميگريزد،
تکوير22 – وَ ما صاحِبُکُمْ بِمَجْنُونٍ «رسول الله ص جن زده نیست»
و رفيق شما مجنون نيست؛
ترجمه ذیل آیات را مشاهده نمودید..؟