متأسفانه بخشی از مسئولین اسیر روزمرگی و دنیاطلبی شدند. این روزمرگی و دنیاطلبی آنها را به سمتی سوق داده که نگاه معطوف به قدرت داشته باشند. نگاهشان معطوف به تکلیف نیست.
محمدصادق کوشکی استاد دانشگاه و تحلیلگر سیاسی به بررسی عملکرد مسئولین نظام در مسئله حجاب پرداخت.
کوشکی در مصاحبه گفت که اولین مطالبهگر بحث حجاب و عفاف رهبر معظم انقلاب بودند. بخشی از مسئولین اسیر روزمرگی و دنیاطلبی شدند. این روزمرگی و دنیاطلبی آنها را به سمتی سوق داده که نگاه معطوف به قدرت داشته باشند. اولین پیامد این روند نصیب مسئولینی خواهد شد که خیال میکنند بیاعتنایی به حجاب موجب تضمین بقای آنها در قدرت میشود و موجب میشود در انتخاباتهای پیشرو رای خوبی داشته باشند. آحاد میلیونی انقلابی که در هر مقطعی لازم شده از اسلام و انقلاب دفاع کردند، دلزده میشوند از همه جریانهای مدعی اصولگرایی و انقلابی که در این مدت یک سال اخیر از آنها کوچکترین حرکتی برای دفاع از احکام خدا مشاهده نشده است.
مشروح این گفتوگو در ادامه آمده است:
به عنوان سوال اول میخواهیم بدانیم شما جهت کلی مسئولان نظام را در مسئله حجاب، بعد از بلوای سال گذشته، چگونه ارزیابی میکنید؟ لطفا کوتاه و صریح پاسخ بدهید.
از مهرماه سال گذشته تا امروز متأسفانه ما جز انفعال، بیاعتنایی و غفلت در خصوص مسئله «ترویج رو به گسترش بیحجابی در جامعه» از مسئولین ارشد و حتی مسئولین میانی عملکردی ندیدیم.
خب آقای دکتر اگر ارزیابی شما این است، عواملی که باعث شده مسئولان نظام سبکسری پیشه کنند و در مقابل مطالباتی که مدام توسط اقشار متدین و حزبالهی پیرامون حجاب و عفاف مطرح میشوند بیاعتنا باشند را چه میدانید؟
دلائل متفاوتی دارد. اولین مطالبهگر بحث حجاب و عفاف رهبر معظم انقلاب بودند. ایشان سال گذشته با صراحت این پدیده را هم حرام سیاسی و هم شرعی اعلام کردند و دست دشمن را بر گسترش این پدیده خیلی پررنگ کردند. در واقع نکته ایشان این بود که آن جریانی که بیحجابی را ترویج میکند، در اختیار دشمن است. مخاطب ایشان افراد بیحجاب خیابانها نبود، بلکه جریانی که بیحجابی را از طریق رسانههای لندنی، فضای مجازی و عوامل نفوذی در داخل کشور ترویج و تشویق میکند، بود. پس اولین مطالبهگر رهبر انقلاب است؛ بهواسطه وظیفهای که ایشان در دفاع از اسلام، انقلاب و کیان جمهوری اسلامی دارد.
مطالبه بعدی مربوط به انقلابیترین و مؤمنترین بخش جامعه ماست؛ یعنی کسانی که محور و ستون فقرات جمهوری اسلامی رو تشکیل دادند و از ابتدای انقلاب تا به امروز پناهگاه انقلاب و نظام بودند. این مطالبه وجود داشته و ادامه هم دارد؛ اما چرا مسئولان به این مطالبه بیتوجه هستند؟
متأسفانه بخشی از مسئولین اسیر روزمرگی و دنیاطلبی شدند. این روزمرگی و دنیاطلبی آنها را به سمتی سوق داده که نگاه معطوف به قدرت داشته باشند. نگاهشان معطوف به تکلیف نیست و بهواسطه وجود اطرافیان و مشاوران جاهل یا مغرض و بهواسطه نفوذ آنها اینگونه تصور و تخیل میکنند که اگر بخواهند در مسئله حجاب و عفاف ورود بکنند و مانع از گسترش بیحجابی و بیعفتی بشوند، قدرت را از دست میدهند، آرایشان ریزش پیدا میکند و محبوبیتشان را از دست میدهند!
بخش دیگر به علت تأثیرپذیری شدید اطرافیان یا مشاوران مسئولین و حتی خود مسئولین از فضای مجازی است. فضای مجازی بهواسطه اینکه اغلب توسط دشمن طراحی میشود، اگر هرکسی این فضا را جدی بگیرد به این نتیجه میرسد که دیگر نمیشود کاری کرد، باید وضعیت را رها کرد و اگر بخواهیم مقابله کنیم با گسترش بیحجابی به بحران برمیخوریم. این القائات فضای مجازی که مستقیماً توسط دشمن اتفاق میافتد، خوراک فکری بسیاری از اطرافیان و مشاوران مقامات ارشد کشور را تأمین میکند. حتی بعضی از مقامات از همین فضای مجازی آلوده استشمام و استنشاق میکنند و تغذیه آنها متأسفانه از این فضا صورت میگیرد.
حتی بعضی از نهادهایی که وظیفه رصد اطلاعات را دارند به شیوهی ناشیانه، همین رصد خودشان از این فضای آلوده مجازی را در بستههایی مرتب، به سمع و نظر مسئولین ارشد میرسانند. بنابراین مسئولین ارشد تصور میکنند که این دادهها، واقعیت عینی جامعه است؛ درحالیکه این دادهها و این رصدها، گزارش فضای مجازی است و با واقعیتهای عینی جامعه کیلومترها فاصله دارد. این هم این دلیل دیگری است که بسیاری از مسئولین ارشدی که در این قضیه مؤثر هستند، این مسئله را رها کردند. چرا؟ چون بازی را باخته میبینند و هیچ فرصت موفقیتی را برای خودشان متصور نیستند. این هم به این علتی است که از واقعیتهای جامعه بریدند. این مسئولین دیدارهایشان و ارتباطشان با جامعه، مخصوصاً آن ستون فقرات نظام و انقلابی که گفتیم یعنی مؤمنترین و انقلابیترین بخش جامعه، ارتباطشان به شکل ارتباط مصنوعی یکطرفه درآمده است، یعنی در ماه سه و چهار ساعت دیدار بیواسطه و بیمانع با آن بدنه مؤمن و انقلابی ندارند و به همین خاطر از حقیقتها خیلی به دورافتادهاند و متأسفانه اسیر همان مشاورین مغرض یا جاهل شدند. بنابراین این انفعال، وادادگی و رخوت را هم در این مسئولین ارشد و هم در مشاورینشان بهطورجدی میبینید. چون از آن نسل مؤمن انقلابی که همیشه مورد امید رهبری بودند، از آنها بریدند و ارتباطی ندارند. گاهی اوقات یک جلسهای هم شرکت میکنند، بالا مینشینند، سخنرانی میکنند و بعد هم میروند. یک ارتباط واقعی، بیواسطه و رودرروی حقیقی ندارند و به همین خاطر تصور و تخیلشان این است که دیگر بیشتر کاری نمیشود کرد، کاری است که شده، ضربهای است که خورده شده و امکانی برای جبرانش نیست؛ به همین خاطر میگویند بهتر است انرژیمان رو در مقوله عفاف و حجاب هزینه نکنیم!
فکر میکنید که پیامدهای این بیاعتنایی مسئولین به مسئله حجاب به خصوص برای نظام و این نیروی مؤمن و انقلابی، که از این بیاعتناییهای مکرری که به هنجارهای دینی میشود خشمگین است، در کوتاه مدت و بلند مدت چه خواهد بود؟
اولین و ترسناکترین پیامد این روند نصیب مسئولینی خواهد شد که خیال میکنند و توهم میکنند بیاعتنایی به حجاب موجب تضمین بقای آنها در قدرت میشود و موجب میشود در انتخاباتهای پیشرو رای خوبی داشته باشند. اینها بهطورجدی شکست خواهند خورد؛ چراکه آن بدنهی اصلی انقلابی را رها کردند و رضایت چهار، پنج درصد بیحجاب را به رضایت آحاد میلیونی امت انقلابی ترجیح دادند. اولین بازندگان این فرایند همینهایی هستند که الان برای خوشامد و جذب رضایت یک عده قلیل بیحجاب حاضرند پا بر باورهای خودشان هم بگذارند و تصور و توهم میکنند که اگر ورود به مسئله حجاب نکنند آرایشان حفظ میشود و مثلاً در انتخابات های پیشرو پیروز خواهند بود. این یک نکته.
نکته بعدی این است که زیان اساسی این بیحجابی قبل از همه دامن زنان جامعه را خواهد گرفت. در واقع زنان بازنده اصلی این روند خواهند بود چراکه زن محور خانواده است و بیحجابی و بیعفتی عامل اصلی فروپاشی خانواده است. پیامد این بیحجابی منجر خواهد شد به فروپاشی خانواده و در این فروپاشی خانواده، بازنده اصلی زنان و دختران خواهند بود.
به دنبال فروپاشی خانواده، ما در آستانه فروپاشی اجتماعی قرار خواهیم گرفت. فروپاشی اجتماعی یعنی چه؟ یعنی جامعه ما، یک جامعه خانواده محور است و خانواده در آن به محاق میرود؛ نرخ طلاق در بعضی از استانها و شهرهای بزرگ و پرجمعیت بیش از پنجاهدرصد میشود. این مساوی با فروپاشی اجتماعی و بحرانهای جدی سیاسی-امنیتی به دنبال آن خواهد بود.
سومین نکته این است که وقتی وفاداران به انقلاب، آن بدنهی مومن، آن آحاد میلیونی انقلابی که در هر مقطعی لازم شده از اسلام و انقلاب دفاع کردند و برای نظام شهید دادن، جانباز شدند و فداکاری کردند، آنها قطع میشوند از مسئولین و روی خودشان را از مسئولین برخواهند گرداند. این افراد انقلابیون خالص و تکلیفمحور هستند. دلزده میشوند از همه جریانهای مدعی اصولگرایی و انقلابی که در این مدت یک سال اخیر از آنها کوچکترین حرکتی برای دفاع از احکام خدا، جوهره اسلامی و شریعتمحور کشور و نظام مشاهده نشده است. آن وقت آن مسئولین خواهند ماند و آن عده غریب چند درصد محدود بیحجابی که هیچکدام از آن بیحجابها، حاضر نیستند تا پای صندوقها بیایند چه برسد که به این افراد رای بدهند. یعنی ما دلسردی و دلزدگی نیروهای اصلی انقلاب رو از این طیف مسئولین داریم که متأسفانه مدعی انقلابی و اصولگرایی هستند.
البته از طرفی دیگر شاهد رویشهایی هم خواهیم بود؛ رویشهایی که اتفاقاً خیلی جدی مانند به روزهای نخست انقلاب مدافع اسلام، انقلاب و دین هستند و برای حاکمیت احکام خدا مبارزه خواهند کرد و اجازه نخواهد داد کشور امامزمان(عج) جولانگاه حرامکاری و حرامداری باشد.
پس میفرمایید نتیجه این رویکرد و سیاست برخی از مسئولین ارشد نظام به خیال اینکه در هدف افزایش سرمایه اجتماعی است، در حقیقت یک سرمایه اجتماعی گسترده را از نظام میسوزاند؟
سرمایه اجتماعی این افراد ریزش خواهد کرد. سرمایه اجتماعی نظام نه، سرمایه اجتماعی این افراد ریزش خواهد کرد.
این مسئله میتواند تبعات خیلی سنگینی را از حیث سیاسی، امنیتی و… برای کشور به وجود بیاورد؟
حالا من وارد بحث امنیتی نشدم اما نکته این است که رژیم صهیونیستی، آمریکاییها و اروپاییها قطعاً به این نتیجه رسیدند که از نظر نظامی و اقتصادی امکان تسلط به ما را ندارند. سالها تحریم کردند، تهدید کردند، هرچه میتوانستند انجام دادند اما تنها یک راهکار برای آنها باقیمانده است؛ ماجرای بیحجابی این ظرفیت را دارد که دوباره بتواند فتنههایی نظیر فتنه «زن، زندگی، آزادی» را ایجاد کند. در واقع بیاعتنایی به گسترش بیحجابی عملاً همکاری با کسانی است که میخواهند از لحاظ امنیتی در کشور شورش و آشوب به پا کنند. یعنی تکتک مسئولینی که در قبال گسترش بیحجابی، ساکت و منفعل و بیاعتنا هستند، عملاً خواسته یا ناخواسته، جاهلانه یا عامدانه زمینهسازی میکنند برای وقوع شورشهایی از جنس «زن، زندگی، آزادی» در ایام پیش رو.
نظام جمهوری اسلامی، نظام مردمنهاد است. نظام مردمنهاد امکان سرکوب را ندارد. امکان سرکوب به آن شکل که در جهان هست را ندارد. به همین خاطر باید با رافت با جامعه برخورد کند. همین باعث شده که دشمنان ما، صهیونیستها، اروپاییها و آمریکاییها به این نتیجه برسند که اینجا نقطه ضعف ما و پاشنه آشیل نظام است. حتماً در ادامه شاهد آشوبها، ناآرامیها و بحرانهایی از جنس آن جنبش هرزگی سال هزار چهارصد و یک خواهیم بود؛ مگر اینکه مسئولین به تکالیفشان و به قوانین موجود تن بدهند، مانع گسترش بیحجابی بشوند و این بحران بیحجابی را مهار کنند.
به عنوان سوال پایانی میخواهم بپرسم که در شرایط کنونی استراتژی نیروهای انقلاب و تاکتیکهایی که باید در کوتاهمدت در پیش بگیرند، چه چیزی باید باشد؟
به نظر من محور فعالیتهای نیروهای انقلاب باید مطالبهی جدی و قاطعانه با مسئولین نظام باشد. شما ببینید ورود در مسئله حجاب و جلوگیری از گسترش بیحجابی، یک پدیده سیاسی، امنیتی و رسانهای است. یک موقع است که ما با یک دختر بیحجاب روبهرو بودیم خب حالا دختر بیحجاب را میشود نصیحت کرد، میشود آن دختر بیحجاب را مهربانانه دعوت به حجاب کرد، میشود امربهمعروف و نهیازمنکر کرد؛ اما مسئله ما الان آن چهار-پنج درصد بیحجاب در خیابان نیستند، آن چهار پنج درصد خودشان معلول هستند، علت که نیستند.
مطالبه اصلی امت حزبالله از مسئولین باید مقابله با جریانها و روندهای گسترشدهنده بیحجابی باشد. ببینید ما یک ماجرایی داشتیم در ایام کرونا؛ خب آن فردی که خودش بیماری کرونا میگرفت و ناقل بود مثلاً باید محدودیتهایی را تحمل میکرد یا به لحاظ قانونی جریمه میشد اما کار اصلی حاکمیتی این بود که واکسیناسیون را انجام بدهد و اقدامات ایمنی اصلی را انجام بدهد.
الان وظیفه اصلی حاکمیت این است که جریانها و روندهای ضدامنیتی را که گسترشدهنده بیحجابی هستند، را مهار کند. تولید و فروش لباسهایی که در واقع برهنگی رو ترویج میکنند، باید با آن مبارزه شود. فیلمها و مجموعههایی که در فضای مجازی در همین ایران ساخته و پخش میشود که مروج بیحجابی است، با آنها مقابله شود. [جریان] سینمایی و تئاتری که مروج بیحجابی است، [جریان] کنسرتهایی که مروج بیحجابی است، در برابر اینها باید ایستاد.
مثلاً وقتی که فردی که در فضای مجازی میلیونها دنبالکننده دارد و مروج بیحجابی است، این آدم بارها به قوه قضاییه احضار شده و هر بار دلیر و شجاعتر برگشته بیرون و مرتکب جرم شده، این فرق میکند با دختری که به خاطر جهالت در خیابان روسری سرش نیست.
در واقع امت حزبالله خود نمیتواند با جریانهای اصلی بیحجابی و بیحیایی برخورد کند چون این وظیفه حاکمیت است. مطالبه از حاکمیت برای اینکه با جریانها، بانیان اصلی و پشت پرده ترویج بیحجابی برخورد شود، یک مطالبه جدی و مهمترین کاری است که امت حزبالله میتواند و باید انجام بدهد.
انتهای پیام/