معرفت او _ بخش چهارم

معرفت او(۴) 

«حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها) را محدود به تاریخ نکنیم»

مشکل ما برای درک برخی مفاهیم، تاریخی نگاه کردن به مقولات است.

وقتی نام فاطمه زهرا(سلام الله علیها) می آید، تمام توجه ما به یکباره ۱۴۰۰ سال به عقب برمی گردد.

می خواهد ایشان را در تاریخ مورد بررسی قرار دهد، لذا کتب تاریخ را تورق می کند و از لابلای تاریخ به جستجوی ایشان می پردازد و نتایج زیادی هم حاصل نمی کند.

عموم ما تا اسم ایشان را می شنویم از ایشان یک کلیشه معرفتی که رنگ و بوی تاریخی دارد به ذهنمان خطور می کند، حافظه ی معرفتی ما، گاه از در نیم سوخته و آزار و اذیت ها و …مصائبی که بر آن حضرت وارد شد ، فراتر نمی رود.

لازم به ذکر است هرچند پرداختن به مصائب این بزرگواران یک ضرورت است اما کفایت نمی کند.

در نگاه تاریخی، زن بودن، از قوم عرب بودن، دختر پیامبر(ص) بودن، همسر امیرمومنان(علیه السلام) بودن و مادر حسنین (علیهماالسلام) بودن و … معیارهای شناخت قرار می گیرند.

و صرفا این معیارها، معیارهای مناسبی برای شناخت ایشان نیست. 

شخصیتی که ابعادی فراتاریخی و فرا مادی دارد را نمی توان صرفا با این نگاه محدود مورد بررسی قرار داد. و ثمره نگاه تاریخی نمی تواند باعث آبادی باشد.

نمی تواند انسان را حی کند. گاه صرف این نگاه، انسان را به حسرتی دچار می کند و غم و اندوهی بزرگ برای انسان به ارمغان می آورد.

اینکه انسان بلند شود، حرکت کند و بخواهد از هدایت ایشان بهره مند شودو به تبع آن حی شود، کمتر مورد توجه قرار می گیرد.

این نوع نقد در شناخت حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها) مسلما این سوال را در ذهن متبلور می کند که پس با کدامین منظر و با کدامین نوع نگاه می توان به شناخت ایشان پرداخت؟

برای درک و معرفت فردی که نور عظیم ملکوتی است و به نقل اهلبیت (علیهم السلام) حجت بر اهلبیت(ع) است، هیچ منبعی بهتر و گویاتر و مورد وثوق تر از قرآن و روایات اهلبیت(ع) نداریم.