باید اصل این ادعا را نیز زیر سئوال برد که اصلاح طلبان چگونه به این موضوع یقینی رسیدهاند که بخشی از مردم ایران که جزو انسانی ترین و پرعاطفه ترین مردم دنیا هستند چشم خود را به جنایات اسرائیل بسته اند
اصلاح طلبان از هر چیزی ولو موارد حیثیتی و ملی برای خود یک دستاویز سیاسی می سازند. بدین معنا که این جریان سیاسی همه چیز را با عینک منافع خود نگاه می کند و در هر راهی که قدم میگذارد این منافع جناحی خود را لحاظ می کند.
اخیرا «محمد جواد آذری جهرمی» وزیر ارتباطات دولت روحانی در یک برنامه ویژه مردم فلسطین و غزه حضور یافت؛ ماحصل این برنامه که باید برای مردم فلسطین می بود، انتقاد از حاکمیت و دولت بود.
از همین رو بود که مجری برنامه با انتقادی مودبانه عنوان کرد که آقای جهرمی به انتخاب خود، وقتی که در این برنامه و آنتن تلویزیون در اختیارشان بود را به موارد سیاسی داخلی و مربوط به حاکمیت اختصاص دادند وچندان این قسمت از برنامه «به افق فلسطین» رنگ و بوی اتفاقات اخیر را نداشت.
به نظر میرسد این انتقاد مجری به نوعی پوزش از مخاطبان این برنامه نیز بود که انتظار داشتند که درخصوص مسائل سرزمینهای اشغالی شاهد یک برنامه مفید و دارای ارزش افزوده سواد رسانهای و سیاسی باشند.
نکته قابل توجهی که نشان می دهد بسیاری از سیاسیون اصلاح طلب در موضوع فلسطین به همین مسیر می روند. درحالی که همه از کشتار بی رحمانه و نسل کشی آشکار صهیونیست ها در غزه که رقم آن هر روز بیشتر می شود و بیش از 60 درصد این جنایات را کودکان و زنان تشکیل میدهند اصلاح طلبان حتی در موضع گیری علیه رژیم صهیونیستی راه را کج کرده و سعی می کنند بیشتر اعتراض را به سمت حاکمیت بچرخانند.
آذری جهری در پاسخ به انتقاد مجری برنامه به افق فلسطین گفت که اگر جوالدوزی به دشمن می زنیم باید سوزنی هم به خودمان بزنیم که در طنزی جالب مجری برنامه بیان کرد که بیشتر شبیه زدن دسته بیل به خودمان بود.
از سوی دیگر با نگاهی به موضع گیری های سیاسیون اصلاح طلبی چون عباس عبدی، آذر منصوری، معصومه ابتکار، یادداشت های روزنامه های شرق و اعتماد و … این موضع وجود دارد که در اعتراض به جنایات صهیونیستها به یکباره همه چیز را به سمت کشور خود باز می گردانند و به مسائل داخلی می پردازند که این مساله بسیار قابل تامل و عجیبی در موضع گیری های اصلاح طلبان است.
اخیرا یک نوع سیاست ایجاد جدایی بین حاکمیت و مردم در موضوع فلسطین دیده می شود که معلوم نیست آمار و ارقامی که اصلاح طلبان ارایه می دهند از کجا آمده است.
به طور مثال معصومه ابتکار، فعال چپ و از مقامات دولت روحانی به تازگی در یادداشتی پیرامون حمایت اکثریتی مردم ایران از غزه نوشته است: «نوع نگاه حاکمیت و استانداردهای دوگانه باعث شده بخش قابلتوجهی از اقشار مختلف در دفاع از مظلومیت مردم غزه دچار تردید شوند!»
جالب اینجاست که به نظر می رسد این نوع تحلیل فقط مختص خانم ابتکار نیست و آذر منصوری رئیس غیر قانونی جبهه اصلاحات نیز در یادداشتی با عنوان «برخورد دوگانه در دفاع از مظلوم» نوشت:
«همه میدانیم ظلمی که بر مردم فلسطین طی این سالها رفته با هیچیک از این تصاویر قابلمقایسه نیست و آنچه مسلم است انتشار متعدد این نوع تصاویر با هدف جابهجا کردن مظلوم و ظالم است و ای کاش نیروهای مقاومت اجازه نمیدادند این تصاویر خلق شود و اینچنین هدف حمله که دفاع از تمامیت ارضی فلسطین است، تحتالشعاع این صحنهها قرار گیرد.
اما سوال اصلی که این نوشتار در پی پاسخ به آن است این است که چرا در کشور ما همراهی با مردم و مقاومت فلسطین در سطح رسانهها و نهادهای رسمی و گروههای منتسب به حکومت خلاصه میشود و جامعه به مانند سالهای ابتدایی انقلاب و مانند قبل، همراهی لازم را به این موضع حاکمیتی ندارد؟»
موارد مشابه دیگری از این اظهارات در جریان اصلاحات درباره تحولات فلسطین و فضای کشورمان منتشر شده است که به سبب مشابهت آن در اینجا از ذکر این موارد چشم پوشی می کنیم.
اما باید یک موضوع بسیار قابل توجهی را در این حیطه در نظر بگیریم که یا اصلاح طلبان تفکیکی میان سیاست خارجی و داخلی قائل نیستند که این موضوع شدنی نیست و یا اینکه قصد دارند که از هر چیز ولو مشکلات مردم فلسطین به نفع جریان سیاسی خود ماهیشان را از آب بگیرند.
هر چند که باید اصل این ادعا را نیز زیر سئوال برد که اصلاح طلبان چگونه به این موضوع یقینی رسیدهاند که بخشی از مردم ایران که جزو انسانی ترین و پرعاطفه ترین مردم دنیا هستند چشم خود را به جنایات اسرائیل بسته اند و با وجود همه جنایاتی که هر روز در شبکه های اجتماعی توسط کاربران مردمی دیگر منتشر میشود نسبت به این جنایات بی تفاوت هستند؟!
جالب اینجاست که همین مردم وقتی جلو دوربین برنامههای اینترنتی و نه صداوسیما قرار می گیرند درباره جنایات صهیونیستها در غزه با نفرت تمام موضع گیری و آنرا محکوم می کنند.
اخیرا یکی از برنامه های اینترنتی که در آن خانمی با تیپهای روشنفکری حضور داشت واکنشهای قابل تاملی از مردم خیابان که اکثرا جوان بودند گرفت که نشان می داد چقدر موضوع مقابله با جنایات اسرائیل در میان مردم ایران قوی است.
این درحالی است که انتشار تصویر این جنایات باعث شده مردم کشورهای غربی نیز نسبت به این جنایات موضع گیری کنند.
به نظر می رسد اصلاح طلبان در اظهار نظرهای جدید خود درباره موضوع مهم فلسطین سعی دارند یک خط مرموز دیگری را به جامعه القاسازی کنند که از آن چزی جز شکست دوباره عاید آنان در پیشگاه افکارعمومی ایران نمیشود.
و
هنر منحصر به فرد اصلاح طلبانی مثل عباس عبدی؛ ارتباط دهی جنایات اسرائیل با انتخابات مجلس ایران!
در یادداشت عبدی آمده است: «بازندگان اين جنگ در ايران نيز شناخته شده هستند.
اما باید به جناب عبدی چند نکته را متذکر شد:
اولاً، زمانی که تظاهرات سراسری ملت ایران در روز جمعه 21 مهرماه در حمایت از طوفان الاقصی درحال برگزاری بود، احتمالا جناب عبدی یا خواب تشریف داشتند یا مشغول یادداشت نویسی برای ستون فردای اعتماد بودند و به خود زحمت ندادند تصاویر و فیلم های اجتماعات مردمی را مشاهده کنند. یا روز چهارشنبه 26 مهر که ملت ایران برای محکومیت جنایت حمله به بیمارستان المعمدانی، در سراسر کشور به خیابانها آمده بودند، احتمالا آقای عبدی مشغول به کارهای دیگری بودند و از دیدن تصاویر این تجمعات در رسانهها بازماندند. البته اگر حتی چنین هم بوده باشد، از کسی که ادعای روزنامه نگاری دارد، این توقع میرود که حداقل اخبار و تصاویر این تجمعات بزرگ را که در بسیاری از شهرها و روستاها برگزار شد، در رسانهها رصد کرده باشد.
ثانیاً، هنر بسیاری میخواهد که فردی حتی از جنایات وحشیانه رژیم صهیونیستی، چنین بهره برداری سیاسی و انتخاباتی کند. حقیقتا کار سختی است ولی ظاهرا تنها این امور از عهده اصلاح طلبانی از جمله جناب عبدی بر می آید.
ثالثاً، عباس عبدی درحالی جریان مومن انقلابی را بازندهی جنگ غزه معرفی میکند که پیش از این، شیمون پرز نخست وزیر اسبق رژیم صهیونیستی، اصلاح طبان را نمیاندهی اسرائیل در مبارزه با جمهوری اسلامی معرفی کرده بود. همچنین نتانیاهو که امروز در حال جنایت در غزه است، چهارده سال پیش، اصلاح طلبان را بزرگترین سرمایههای اسرائیل در ایران خوانده بود.
رابعا، در زمانه ای که مسلمانان، مسیحیان و حتی یهودیان در محکومیت رژیم صهیونیستی و حقانیت صاحبان اصلی سرزمین های اشغالی سخن می گویند، چهره مطرح اصلاح طلبان دم از دو دولتی می زند و به سمت آرزوی بر زمین مانده جریان استکبار چراغ راهنما می زند.