شهید حمیدرضا اسداللهی برای دوست عراقی اش علت نرفتن به عراق را مینویسد: ببخشید وظیفهای مهم بر عهده من است و من به سمت حرم حضرت زینب سلام الله علیها میروم.
29 آذر سال 94 حمیدرضااسداللهی در سوریه به شهادت رسید.
او 6 سالی میشد که برای شرکت در مراسم پیاده روی اربعین به نجف می رفت و در کنار دوستان عراقی اش به زوار اباعبدالله الحسين عليه السلام خدمت میکرد.
اما آن سال مأموریت مهمی در سوریه برایش پیش آمد و اربعین آن سال به جای نجف وارد بهشت شد.
سید زمان جواد علی دوست عراقی حمید خاطره آن سال را روایت می کند:
ایام محرم نزدیک اربعین با او تماس گرفتم و گفتم: «امسال کربلا و نجف میآیی؟»
گفت: «نه!» من کمی شک کردم و پرسیدم: «کجا میخواهی بروی؟ میخواهی بروی سوریه؟ میخواهی جهاد کنی؟»
گفت: «تقریبا این شکلی است.» پیگیر احوال حمید بودم.
حمید بعد از آن یک روز دیگر هم با من تماس گرفت و گفت: «برو حرم. برای من دعا کن که شهید شوم.»
آخرین بار وقتی با او تماس گرفتم تا صحبت کنم متوجه شدم که شهید شده است.
سید زمان در حالیکه گوشی همراهش را نشان میدهد.
میگفت: «کار مهمی روی دوش من است و آن هم اینکه من بروم سمت حرم حضرت زینب(س) در سوریه.»
متن پیام این است: «سلام عزیزم. خدا بهت سلامتی بدهد. ببخشید وظیفهای مهم بر عهده من است و من به سمت حرم حضرت زینب(س) میروم. امسال برای اربعین به نجف نمیآیم. انشاالله بعد از اینکه برگشتم همه چیز را با تو حساب میکنم.»