حجاب علاوه بر الزام قانونی، حکم شرعی هم بوده و اتخاذ موضع اینچنینی آن هم از یک روحانی ملبس به جامهی پیغمبر در نوع خود عجیب است. این اقدام مخالفت با حکم خدا است اما از نظر خاتمی به تناسب زمان باید این حکم قطعی خداوند نیز تغییر پیدا کند!
اخیرا محمد خاتمی در مقدمهی مقالهای با عنوان «پژوهش اجتماعی جمعی از حقوقدانان، جامعهشناسان و حوزویان درباره مسئله حجاب» اظهاراتی را پیرامون حجاب بیان داشته است. وی در بخشی از این مقاله که توسط بلندگوهای جریان اصلاحات نیز به صورت گسترده بازنشر داده شد، گفته است: «حجاب (اجباری) برای حکومت تبدیل به امر هویتی شده و باید بپذیرد که بخش کثیری از جامعه، حجاب اجباری را نمیخواهد. از ده ماه پیش، زنان زیادی به حجاب اجباری تن نمیدهند. حکومت در صدد تصویب قوانین سختگیرانه برای حجاب است.»
همچنین در بخش دیگری افزوده است که : «حکومت به دنبال تحقق اهداف و آرزوهایی است که کثیری از جامعه یا آنها را نمیخواهند و یا در اولویت آنها نیستند. پس باید شیوههای حکمرانی اصلاح و متناسب با تغییرات اجتماعی، فرهنگی باشد. مساله حجاب نیز یکی از مهمترین نمودهای این شکاف فزاینده است.»
این نوشتهها دقیقا زمانی منتشر شدهاست که قوای سهگانه برای تصویب لایحه عفاف و حجاب اقدامات فوری و مهمی را برداشتهاند. هرچند نسبت به بندهای این لایحه ابهامات و نگرانیهایی وجود دارد، اما تقارن زمانی این دو اتفاق و تلاشهای خاتمی و رسانههای جریان اصلاحات، سوالاتی را برای مخاطب ایجاد میکند که باید نسبت به آنها پاسخ مناسبی داده شود.
یکی از این سوالات مربوط به نقش دولت در عرصه حقوق شهروندی بوده که مشخصا مورد توجه محمد خاتمی قرار نگرفته است. دولت به مثابه نهادی که از دل جمهور تشکیل شده و رای و اعتماد بدنهی مردمی را در کنار خود احساس میکند، موظف است نسبت به ارزشهای اولیه تشکیل نظام اسلامی متعهد بوده و مطالبات خیل عظیمی از جامعه را پاسخ دهد.
اینکه رفتار ناهنجار و ضد فرهنگ ایرانی اسلامی یک عده، عادیسازی شده و هیچ برخوردی نیز با ایشان صورت نگیرد، اساسا نه عقلانی است، نه از منطق مشخصی الگو میگیرد و نه اصلا بنابر ضوابط معین حکمرانی قابل توجیه است.
خوب است به این هم اشاره کنیم که حجاب علاوه بر الزام قانونی، حکم شرعی هم بوده و اتخاذ موضع اینچنینی آن هم از یک روحانی ملبس به جامهی پیغمبر در نوع خود عجیب است. چرا که عملا این اقدام مخالفت با حکم خدا بوده و از دیدگاه خاتمی نه تنها یک مسئلهی هویتی نیست بلکه به تناسب زمان باید این حکم قطعی خداوند نیز تغییر پیدا کند!
اصلاحطلبان هم او را در تناقضگویی صاحب سبک میدانند!
باید به این نکته اشاره کرد که این جنس موضعگیری حامیانه محمد خاتمی از معدودی هنجارشکن، در اثنای شورشهای 1401 نیز دیده شده و او در آن مقطع صریحا حمایت خود را از آشوبگران اعلام کردهبود: «جامعه با شعار زیبای زن زندگی آزادی حرکت خود را به سوی آینده بهتر نشان میدهد». اما با پایان یافتن قائله، وی از حرکات پاندولی متناقض خود استفاده کرده و موضعی متفاوت از گفتهی قبلی خود اتخاذ کرد: «اگر زندگی میخواهیم، زندگی در براندازی پیدا نمیشود؛ چرا که در آن صورت ایران روزگار خوبی نخواهد داشت و آشوب و ناآرامیهای سنگینی را در پی خواهد داشت.»
این رویکرد متناقض خاتمی حتی از زبان برخی اصلاحطلبان نیز مطرح شده است. احمد زیدآبادی پیرامون این مسئله گفتهبود که: «محدودیتها و پارادوکسهای بنیادین در ذهن خود آقای خاتمی هم وجود دارد که با آنها بار آمده و نمیتواند مقولات را در دستگاه فکری خود جمع کند؛ درمجموع این عامل بسیار مؤثر است. از طرفی اطراف آقای خاتمی معمولا جمعی از همین بوروکراتها حضور دارند که با یک ذهنیت محدود به قضایا نگاه میکنند و آقای خاتمی را نیز در همان جهت میکشانند؛ یعنی آقای خاتمی در یک فضای خیلی باز قرار ندارند که بخواهند تصمیم بگیرند.»
در راستای همین تناقضات، یکی از فعالین رسانهای نوشت که: « خاتمی در دهه 60 با انتشار نامه ای به کیهان اعتراض کرد که چرا تظاهرات علیه بدحجابی و فساد را در صفحه دو زدید و در صفحه اول کار نشده است. خاتمی در ادامه تاکید کرده بود که آیا با اجازه و حساب و کتاب و آرامش هم حزب الله حق ندارد علیه مظاهر فساد اعتراض کند؟! وی در ادامه، این رفتار کیهان را برخوردی زشت و غیرقابل توجیه خوانده بود.»
آیا موضع خاتمی از فهم نادرست او نسبت به مقوله حجاب نشئت میگیرد یا اهداف دیگری در دل این گفتهها نهفته است؟
سوای از این تناقضات و اصلا منهای اینکه گشت ارشاد در دولت او بود که آغاز بهکار کرد یا خیر، اگر فهم محمد خاتمی از مقولهی آزادی چیز متفاوتی با بیبندوباری شورشیان زن زندگی آزادی بوده و رفتار ناهنجار مکشفههای پروژهبگیر خیابانی را نیز در این چارچوب تعریف نمیکند، مشخصا باید این مسئله را توضیح داده و شفاف نسبت به آن موضعگیری کند.
اما متاسفانه تقارن زمانی این گفتهها و موضعگیریهای اخیر محمد خاتمی چیز متفاوتی را عیان میکند. او خواسته یا ناخواسته و مبتنی بر الگویی عقلانی یا الگویی احساسی، دقیقا در همان مسیری حرکت میکند که دشمنان این آب و خاک درحال حرکتند. اینکه او حرفی غیرفقهی زده و بازتاب صدایش درVOA نمایان شده یا مزدوران غربی برایش کف و سوت میزنند، هشداری است که باید متوجه آن شده و سریعا موضع خود را اصلاح کند. مگرنه اینکه رهبر انقلاب به نقل از امام خمینی فرمودند که: «اگر دشمن از شما تعریف کرد، در کارهای خود تردید کنید، دستورالعمل انقلاب اینست که در مقابل تعریف بیگانه سریع موضع گیری کرده و دچار غفلت نشوید.»
البته با سابقهی محمد خاتمی در فتنه 88، خوش خیالی است که وی نسبت به چنین رویکردی، تغییر جهت داده و مواضعش را اصلاح کند. آنجایی که به رای اکثریت مردم پشت کرده و دست در دست فتنهگران و دشمنان این آب و خاک، جمهوریت نظام را خدشهدار کرد، باید به این خط مخرب او نسبت به مردم و نظام جمهوری اسلامی پی برده میشد.
دقیقا همانجایی که از ارتباط او با جرج سوروس، پدر انقلابهای رنگی، پرده برداشته شد، مشخص بود که وی از چنین ارتباطهایی در جهت تخریب امنیت ملی واهمهای نداشته و اگر فرصت پیدا کند با مصادیقی چون همین انقلاب رنگی، علیه نظام نیز شمشیر خواهد کشید.
کیان تاجبخش نماینده سابق بنیاد سوروس در ایران، پیرامون همین مسئله با اظهاراتش در دادگاه مدعی میشود: «اگر یکی از اولین نمونههای براندازی را ارتباط سفر عطریانفر به بنیاد سوروس قبل از 1376 بدانیم میتوان نهایت آن را ملاقات مستقیم سید محمد خاتمی همراه جواد ظریف با سورس در نیویورک در سال 1385 دانست که این یک ارتباط مستمر بوده و ادامه داشته است».
پس ادعای دلسوزی امروز برای جمهوری اسلامی و ارائهی راهکار برونرفت از بحران (به تعبیر متوهمانه خودشان) از خاتمی و اطرافیانش که ید طولایی در تربیت جاسوس خبرنگار داشته و طی طرحهایی مثل همین همکاری با بنیاد سوروس تیشه به ریشه این انقلاب زدند، باور کردنی نبوده و جز تلاشی مذبوحانه (بهسان تلاش حسن روحانی پیرامون رفراندوم) برای موفقیت در انتخابات نخواهد بود.
سلام-باید باتشویق کنندگان بی حجابی برخورد شود واز فلم بدستان و تربون بدستان در جمهوری اسلامی(و در داخل ایران) بشدت برخورد شود ومردم را از دو دستگی حجاب وبی حجابی نجات دهند و جلو این افراد یکه دشمن از حرفشان خوششان میاید سد شودوسدتربون وسد رسانه امروز از نمازشب واجبتراست
درود خدا بر رهبر معظم انقلاب، خداوند ایشان را در مبارزه با خواص فاسد بیش از گذشته نصرت فرماید. خصوصا این رییس جمهور سابق که انصافا اهل اندیشه است و سخنان متینی در باب حجاب مطرح کرده است. خدا ایشان را حفظ کند.