سرخط خبرها
خانه / صراط عشق / اخبار / می‌گویند ایران سازش کند؛ یعنی تحریم‌هایش را علیه آمریکا بردارد؟

می‌گویند ایران سازش کند؛ یعنی تحریم‌هایش را علیه آمریکا بردارد؟

ما که در آمریکا کودتا نکردیم؛ ما که هواپیمای مسافربری آمریکایی را سرنگون نکردیم؛ ما که یک ژنرال بلندپایه آمریکایی را ترور نکردیم؛ ما که تحریمش نکردیم. اینها را آمریکایی ها انجام دادند.

: شکست پروژه برجام در مذاکره و اعتماد به غرب و همچنین دشمنی‌های متعدد آمریکا علیه جمهوری اسلامی ایران هم نتوانست برای برخی از افراد و جریانات ماهیت دشمنی ایالات متحده علیه ملت ایران را روشن کند. عنادی که فقط در تحریم و بلوکه کردن پول‌های ملت ایران خلاصه نشده و با ترور سردار اسلام، حاج قاسم سلیمانی، حد اعلای شقاوت آمریکا را علیه جمهوری اسلامی بیش از پیش عیان ساخت. با این اوصاف اما افرادی نظیر علی اکبر صالحی، این بار نه فقط صرف مذاکره با آمریکا بلکه مذاکره گسترده در همه‌ی ابعاد را تجویز کرده و برای برجام دو و سه زمینه‌سازی می‌کنند.

در همین راستا به سراغ دکتر امیرعلی ابوالفتح، تحلیلگر سیاست خارجی و کارشناس مسائل آمریکا رفته و پیرامون صرف مذاکره با آمریکا، مذاکره حول محورهای گسترده‌ تری از هسته‌ای همچون موشکی و منطقه‌ای، ساختار قانون اساسی آمریکا و امکان تحقق بلند مدت توافق ایران با ایالات متحده آمریکا و نهایتا تاثیر تحریم‌ها بر روابط ایران با چین و روسیه و کشورهای شرقی، گفتگو کردیم.

 مشروح این مصاحبه را در ادامه می‌خوانید:

برخی افراد و جریانات سعی دارند جمهوری اسلامی را به عنوان مسبب مشکلات ایران با آمریکا معرفی کرده و ادله‌شان در این راستا حتی به سفیدنمایی آمریکا هم می‌رسد. تحلیل شما در این باره چیست؟

من معتقدم، شروع‌کننده‌ی مشکل روابط ایران و آمریکا در سال ۱۳۳۲ ایالات متحده بوده و ادامه دهنده اش تا الان هم ایالات متحده است.  از اینجا به بعد هم استمرار آن به ایالات متحده بازخواهد گشت. به‌طور کلی بازیگری که نقش بزرگتر و سهم بزرگتری در شکل گیری این وضعیت کنونی داشته، ایالات متحده است. طبیعتا هم ایالات متحده بازیگر بزرگتر این مناسبات بوده است؛ چراکه اقتصاد ایالات متحده می‌تواند ایران را تحریم بکند، اقتصاد ایران نمی‌تواند ایالات متحده را تحریم کند. پس ما باید بدانیم مسبب و مقصر اصلی کیست. 

مصادیق اینکه ایالات متحده مقصر اصلی است را هم بفرمائید.

ما که در آمریکا کودتا نکردیم؛ ما که هواپیمای مسافربری آمریکایی را سرنگون نکردیم؛ ما که یک ژنرال بلندپایه آمریکایی را ترور نکردیم؛ ما که تحریمش نکردیم؛ ما که پول‌هایش را بلوکه نکردیم؛ ما که جلوی صدور ویزایش را نگرفتیم. اینها را که ما انجام ندادیم، اینها را آمریکایی ها انجام دادند.

اولا باید بدانیم که چه کشوری سهم بیشتری دارد. بعد هم که مشخص شد تمرکز برود روی آن کشوری که نقش پررنگ تری داشته و در همین راستا از آن مطالبه صورت بگیرد. باید تلاش کرد تا طرف بزرگتر قانع شده و رفتارش نسبت به بازیگر کوچکتر را تغییر دهد. در غیر این‌صورت اگر همه‌ی انتقادات به سمت بازیگر کوچکتر باشد(در حالی‌که بازیگر بزرگ نخواهد تغییر رفتار دهد) اتفاق مثبتی نمی‌افتد.

چرا ایران در شرایط فعلی به سمت مذاکره مستقیم با آمریکا نمی‌رود؟ اساسا آیا طرح این ادعا که ما باید به سمت مذاکرات گسترده حول همه‌ی مصادیق (نه فقط هسته‌ای) برویم، شدنی است؟ 

مثلا می‌گویند دولت ایران را تحت فشار قرار دهیم تا سازش کند. سازش کند یعنی چه؟ یعنی ایران تحریم‌هایش را علیه آمریکا بردارد؟ ایران پول‌های آمریکایی‌ها را آزاد کند؟ ایران فرمانده آمریکایی را ترور نکند؟

این کارها را که ما انجام نداده‌ایم، آمریکایی ها انجام داده‌اند. بنابراین آمریکایی‌ها باید قانع بشوند که ایران را تحریم نکنند. وقتی که آمریکایی ها قانع شدند، وقتی حاضر شدند در توافقی حضور داشته باشند که منافع ایران هم در نظر گرفته بشود و از آن مهم‌تر در توافقی باشند که پایدار بماند و هر لحظه به میل و اراده و سلیقه فردی و شخصی و جناحی و حاکمیتی از آن بیرون نیایند، می‌شود امیدوار بود که تلاش‌ها برای آشتی بین دو کشور نتیجه خواهد داد. در غیر این‌صورت ما تجربه برجام را خواهیم داشت. فارق از اینکه برجام خوب بود یا بد بود، کار نظام بود یا نبود، چه چیزی دادیم و چه چیزی گرفتیم؛ یک واقعیت وجود دارد و آن این است که ایالات متحده بود که از برجام خارج شد. برجامی که ایران همچنان عضو آن است.

با فرض اینکه ایران دوباره وارد مذاکره بشود، چه چیزی بدهد و چه چیزی بگیرد و برای چه چیزهایی مذاکره کند، این خطر وجود خواهد داشت که آمریکایی‌ها دوباره از توافق بیرون بیایند. آقای تام کاتن همان سالی که داشتند مذاکره می‌کردند، برای رهبرمعظم انقلاب نامه نوشت که آن زمان در رسانه ها مطرح شده بود. تام کاتن گفت که من استاد حقوق بین الملل هستم و قانون اساسی آمریکا این طور است که رئیس جمهور آمریکا، با چرخش یک قلم بر روی کاغذ، میتواند از توافق بیرون بیاید.

حالا در ایران توجه کردند یا نکردند، شنیدند یا نشنیدند را کاری ندارم. اما این یک واقعیت است که اگر ایران همین الان هم وارد مذاکره بشود، امکان نقض عهد آمریکایی‌ها وجود خواهد داشت. شما فرض را بر این بگیرید که سر یک سری چیزها مثلا موشکی، منطقه‌ای، حقوق بشر، اصل نظام و جمهوری اسلامی، مذاکره می‌کنیم. اگر آمریکایی ها دوباره از این توافق بیرون آمدند، چی؟

این درحالی است که شبانه روز جمهوری خواه‌ها دارند قسم و آیه می‌خورند و بیست و چهار ساعته در شبکه های اجتماعی و سخنرانی ها میگویند که چنین اتفاقی قطعی است. جمله‌‌ی آقای مایک پنس را مرور کنید که میگوید روز اولی که ما وارد کاخ سفید شدیم، هر آن چیزی که بین دولت بایدن با ایران به مثابه توافقی باشد ، فارق از اینکه چی داده و چی گرفته شده و حتی نصف ایران هم دودستی تقدیم ایالات متحده شده باشد، جمهوری خواهان قبولش نخواهد داشت. 

برعکس همین مسئله هم وجود دارد که اگر ما با جمهوری خواهان به توافق برسیم، دموکرات ها قبولش نخواهند داشت. سوال اصلی این جاست که اگر ما با آمریکایی ها به توافق رسیدیم و منافع ملی ما هم حفظ شد، دعوا، دعوای سیاسی واشنگتن است و اونها حاضر به پذیرش توافق رقیب سیاسی خودشان نیستند. برای همین هم ما باید بدانیم که طرف اصلی که این مشکل را بوجود آورده ایالت متحده است، تا ایالات متحده قانع نشه توافق استوار نمی‌ماند. قانع کردن واشنگتن بسیار سخت است. راحت ترین کار آن است که با کاخ سفید توافق کنیم. اما از آن مهم‌تر با کنگره است که توافق کردن با خیلی دشوارتر خواهد بود.

مسئله‌ای که همیشه مطرح می‌شود این است که حجم سرمایه‌گذاری خارجی ایران با عربستان مورد مقایسه قرار می‌گیرد. آیا اساسا چنین قیاسی درست است؟ 

اصلا ما نباید خودمان را با یک کشوری که مشابه خودمان نیست، مقایسه کنیم. ما باید خودمان را با یک کشور مشابه خودمان مقایسه کنیم. جمهوری اسلامی در سال ۵۷ به هر شکلی، علیه نظم ایالات متحده آمریکا شورید. اول در داخل کشور و مرحله بعدی در منطقه. اصلا صحیح نیست که خودمان را با کشوری که بخشی از ارکستر ایالات متحده آمریکاست، مقایسه کنیم و بگوییم عربستان می‌تواند جذب سرمایه کرده و با بانک‌های چین مراوده داشته باشد و جمهوری اسلامی نمی‌تواند. طبیعی است که جمهوری اسلامی علیه این نظم شوریده و دارد بهایش را می‌دهد.

ولی می‌توانیم مثلا با کوبا مقایسه کنیم. بگوییم ایران علیه ایالات متحده شورید، انقلاب آقای کاسترو هم علیه نظم ایالات متحده همین کار را کرد. در این حالت است که باید بگوییم که ایران و کوبا تا چه اندازه و کدامشان موفق تر بوده است. اینجاست که باید مقایسه کرد.

وگرنه مقایسه ایران حتی با ترکیه‌ای که عضو ناتوست هم از پایه غلط است. طبیعی است که عضو ناتو، بازیگری است که در جامعه جهانی به رهبری ایالات متحده آمریکا بوده و تمام درب‌های سرمایه‌گذاری، بانک‌ها، رفت و آمدها و مناسبات، جملگی برقرار است. مشخص است که ما نمی‌توانیم خودمان را با ترکیه و امارات مقایسه کنیم.

باید با کشورهایی که علیه این نظم شوریدند، مقایسه کنیم. الان روسیه علیه این نظم شوریده است. چین ممکن است بعد از یک مدت علیه این نظم سر به شورش بگذارد. در غیر این‌صورت شرایط ما با عربستان قابل مقایسه نیست.

نسبت به مراودات ما با چین هم بحث تحریم‌ها به مثابه مانعی در گسترش تجارت مطرح می‌شود. آیا این مسئله تنها عامل موثر بوده یا عواملی چون نگاه راهبردی ما به شرق و اساسا نگاه نخبگانی ما نیز در این سطح هم مهم خواهد بود؟

اینکه نظام فکری، نخبگانی و تصمیم گیری حاکمیتی ایرانی ها طی ۲۰۰ سال گذشته نگاهش به غرب بوده، قابل کتمان نیست. چرا که غرب هم سرمایه دارد، هم تکنولوژی دارد و هم با رنگ و لعابش خیلی از نخبگان را به خود جذب می‌کند. پس طبیعی است که نگاه نخبگانی ایران به سمت غرب حرکت کند.

اما در عین حال ایالات متحده به عنوان بزرگترین قدرت اقتصادی جهان، می‌تواند دیگران را مرعوب کرده و هزینه تعامل با ایران را برای ایشان بالا ببرد. فارق از اینکه نگاه ایران به چین باشد یا نباشد. همچنین نزدیک بیست، سی سال است که شرق جغرافیایی یعنی چین ظهور پیدا کرده‌است. چهل سال پیش، چین فقیر بود و کسی به سمت چین نمی‌رفت.چند سالی است که نگاه در حال تغییر است

چه ما آمریکا را دوست داشته باشیم چه نه قدرت اول جهان است و قدرت ارعابگر هم هست. یعنی وقتی بخواهد با یک گروهی برخورد کند هیچ خرده برده‌ و رودربایستی‌ای ندارد. در یک مورد مثلا یک بانک فرانسوی یا انگلیسی را چند میلیارد جریمه می‌کند تا حساب کار دست بقیه بیاد. حاضر است هزار میلیارد دلار تجارت با روسیه را فدا کند فقط برای اینکه بگوید من حقم و حرف اول را من می‌زنم.در چنین حالتی ما به مشکل خواهیم خورد. مگر اینکه چین هم مثل روسیه رودرروی آمریکا بایستد و دیگر از ترس تنبیه شدن، از ایران فاصله نگیرد.

الان ایران و روسیه خیلی راحت می‌توانند کار کنند، چون هم روسیه تحریم است و هم ایران و به همین خاطر است که بده بستانشان را  بدون ترس انجام می دهند. چینی ها الان در این مرحله نیستند. اگر روابطشان به هم خورد، خیال چینی ها راحت شده و با ما کار می‌کنند و فروش رسمی با ما انجام می‌دهند. این بستگی به کشور مقابل هم دارد. فقط بازیگری ما نیست. اینکه چینی ها هم چه چیزی را می‌‌خواهند هم مهم است.

 

ایتابلهسروشآپارات

همچنین ببینید

رفتار آمریکا در قبال دانشجویان حقانیت موضع جمهوری اسلامی را نشان داد

رفتار خشونت‌آمیز آمریکا با«اعتراض بدون خشونت و تخریب» دانشجویان معترض به جنایات اسرائیل، دلیل دیگری بر اثبات موضع جمهوری اسلامی ایران در بدبینی به دولت آمریکا دانستند.

ادامه سرکوب اعتراضات ضدصهیونیستی دانشجویان آمریکا

سرکوب اعتراضات ضدصهیونیستی دانشجویان آمریکا در دانشگاههای سراسر آمریکا

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.