سرخط خبرها
خانه / صراط عشق / متون / فرزند آوری نشان دهنده مسئولیت پذیری است

فرزند آوری نشان دهنده مسئولیت پذیری است

برخی از زوج‌ها با بهانه کردن مشکلات از فرزند آوری اجتناب می‌کنند که این نشان دهنده بی اعتنایی آن‌ها به مسئولیت اجتماعی است.

پدر و مادر بودن مسئولیت بزرگی است که باید به خوبی آنرا به انجام رساند، اما اجتناب از فرزندآوری هم شانه خالی کردن از مسئولیت در قبال فرزندان و جامعه است.

تبعات گریز از مسئولیت فرزندآوری و فرزندپذیری

تبعات گریز از فرزندآوری را نباید فقط در یک بازه زمانی یا جغرافیایی محدود که منجر به یک زوج است، تحلیل کرد و از پیامد‌های کلان آن برای اجتماع در طول زمان غفلت نمود. گریز از فرزندآوری و یا حتی گرایش به تک فرزندی اگر به عنوان یک الگوی زیستی کلی، مورد توجه تعداد زیادی از زوج‌های جامعه قرار گیرد، در دراز مدت موجب کاهش جمعیت کشور و به تبع آن کاهش اقتدار آن ملت می‌شود.

نقش جمعیت در قدرت جامعه

زیرا قدرت یک ملّت در درجه اوّل به نفرات آن بستگى دارد. ملل کوچک و کم جمعیّت غالباً ضعیف و ناتوانند. در میدان سبقت گرفتن نظام‌های سیاسی و گرایشات دینی و مذهبی از همدیگر، این فراوانی جمعیت است که نظام و گرایش مورد نظر خود را به کرسی خواهد نشاند.

از این جهت باید به این امر اهتمام ورزید و از آن غفلت نکرد. درست است که کثرت جمعیّت یک کشور ممکن است در پاره اى از مواقع مشکلاتى از نظر تامین غذا و مسکن به وجود آورد ولى در عین حال یکى از علل قدرت و عظمت آن خواهد بود؛ لذا می‌بینیم کشورهاى نیرومند دنیا همه کشورهاىی پرجمعیّت اند.

تعبیر علامه طباطبایی درباره جمعیت

به تعبیر علامه طباطبایی برای نوع انسان کثرت افراد نعمت بسیار بزرگی است، زیرا هر چه بر عدد افراد اجتماعش افزوده شود نیروی اجتماعی اش بیشتر و فکر و اراده و عمل آن قوی‌تر می‌گردد و به دقایق بیشتر و باریک تری از حقایق پی برده در حل مشکلات و تسخیر قوای طبیعت راه حل‌های دقیق تری را پیدا می‌کند؛ بنابراین در مساله ازدیاد نسل، اینکه عدد افراد بشر به تدریج رو به فزونی می‌گذارد خود یکی از نعمت‌های الهی و از پایه‌ها و ارکان تکامل بشر است.

آری هیچ وقت یک ملت چندهزار نفری نیروی جنگی و استقلال سیاسی و اقتصادی و قدرت علمی و ارادی و عملی ملت چندین میلیونی را ندارد.

از لحاظ جمعیت شناسی هم بدیهی است که ساختار سنّی جامعه با توجه به کاهش موالید رو به سالمندی می‌گذارد و این موضوع در حال حاضر – و لو با سرعتی اندک – در جامعه ما در حال روی دادن است.

در این روند به تدریج بار تکفل افزایش می‌یابد و با کاهش جمعیت فعال و مولد، فرایند توسعه اجتماعی – اقتصادی، دچار تأثیرات منفی می‌گردد و با کاهش توان تجدید نسل و کاهش جمعیت کار، باید منتظر سیل عظیم نیروی کار مهاجر از کشور‌های دیگر باشیم.

از طرف دیگر با سالمند شدن جامعه، نیرو‌های جوان برای دفاع از امنیت و اقتدار کشور نیز کاهش می‌یابند و در کنار همه تبعات اقتصادی ناشی از تبدیل شدن بیشتر جمعیت کشور به مصرف کنندگان صرف، باید منتظر تبعات امنیتی و اجتماعی این پدیده نیز باشیم.

گریز از مسئولیت فرزندآوری و مبانی وارداتی و غیراصیل آن

مطالعات و پژوهش‌های جمعیت شناسانه نشان داده است که کاهش فرزندآوری در جامعه ایرانی در دو دهه اخیر نسبت مستقیمی با عواملی همچون تغییر موقعیـت و جایگـاه زنـان و موزانه قدرت آن‌ها بـا مـردان، افـزایش سن ازدواج، دگرگونی ارزش ها، تغییر نگرش نسـبت به نقش‌های خـانوادگی، تمایل خودخواهانه برای رفاه و فراغت، فردگرایی، نفوذ سبک زندگی مدرن در لایه‌های مختلف زندگی فردی خانوادگی و اجتماعی ایرانیان و جست وجوی خوشبختی و لذت بردن بیشتر از زندگی در خانواده‌های کم جمعیت دارد.

در نگاهی انتقادی به نتایج این مطالعات می‌توان گفت:

حاکم شدن چنین نگاهی بر آحاد جامعه ایرانی که در آن منافع و رفاه شخصی، تمام مناسبات و فرآیند‌های اجتماعی را تعیین می‌کند، چیزی جز پدید آمدن «هویت فردگرایی افراطی» نیست. در این نوع از جهان بینی فرد خود را در مرکز جهان می‌بیند و فقط به برآورده شدن اهدافِ فردی، لذت‌ها و منافع شخصی اش می‌پردازد و نسبت به مسائل پیرامونی خود بی تفاوت است.

بدیهی است در این نوع نگاه زندگیِ فرد از آنِ خودِ اوست نه برای خدمت به جامعه و یا برای خشنودیِ خداوند؛ بنابراین فرد، آن گونه که می‌خواهد و می‌پسندد، رفتار می‌کند و حقوق دیگران را بی معنا و فاقد ارزش تلقی می‌کند.

در این نـگاه، عقل تنها ابزاری برای برآورده شدنِ خواسته‌های نفسانی است و اخلاق و آرمان‌های اجتماعی باید خود را با خواسته‌های افراد همراه کند.

خودخواهی در نگرش فرد فردگرا

در نگرش فردگرا، فرد می‌تواند با زندگیِ خود هر طور که دوست دارد رفتار کـند و هـیچ نهاد و قدرتی غیر از خود فرد، حق قانون گذاری و تعیین ارزش اخلاقی برای او ندارد. خدا و باور‌های مذهبی نیز از این قاعده مستثنا نبوده و این انسان است که تصمیم می‌گیرد چه ارزش‌ها و هنجار‌هایی را به عـنوان ارزش‌های اخلاقیِ خود برگزیند و به آن‌ها پایبند باشد.

کسی که چنین نگاهی به زندگی و جهان دارد، حتی اگر در شناسنامه و بر زبان ادعای مسلمانی کند، اما نگاهی نسبی به اخلاق خواهد داشت و عملا اخلاق دینی را نفی می‌کند. زیرا برای انسان فردگرا، لذت و رنج فردی مبدأ خیر و شر اخلاقی است و امیال شخصی بـر ارزیابی اخلاقی سیطره می‌یابد.

ازاین رو دیـگر هیچ فردی ملزم به پیروی از الزامات اخلاقی و دینی نبوده و می‌تواند آنچه را خود بر اساس سلیقه شخصی و هوا‌های نفسانیِ خود آن را خوب تلقی می‌کند بـه عـنوان مـعیار اخلاقی بپذیرد و از آن پیروی کند.

چیرگی این گفتمان در بخش‌هایی از جامعه، موجب ظهور افرادی شده اسـت کـه هـمه چیز را برای راحتی خود می‌خواهند و برای آسایش و منفعت دیگران، ارزشـی قایل نیستند.

در نتیجه،

از آنجا که سود و منفعت این گونه افراد از همه چیز مهم‌تر است و نیز محبت به دیگران و از خودگذشتگی را تـجربه نـکرده‌اند تـوجه شان به ارزش‌های اخلاقی و اجتماعی کم می‌شود و بدیهی است که چنین مردمانی نمی‌توانند مسئولیت فرزندآوری و فرزندپذیری را قبول کنند، زیرا پدر و مادر بودن، مسئولیت آور و محدودیت زاست. شخصی که به فرزندآوری و تربیت فرزند اقدام می‌کند در واقع بـخشی از شـادی‌ها و لذت‌های خود را فدای فرزندان خود می‌کند.

این در حالی است که فردگرایان افرادی منفعت جو و راحـت طلب هـستند و در نـتیجه از آنچه مزاحم آزادی، لذت و منافع فردی آن‌ها باشد تنفر دارند.

هویت طلبی فردگرایانه با فرار از مسئولیت فرزندآوری و فرزند پذیری، کارآمدی نیروی انسانی نسل‌های آینده جامعه را برای توسعه آن و سازندگی کشور تهدید می‌کند. هر اندازه که مواجهه با شدائد و سختی‌ها در رشد انسان مؤثر است به همان اندازه عافیت طلبی و فرار از مشکلات و شدائد در سقوط او مؤثر است.

انسانی که همواره در خوشی و لذت و تنعم و رفاه به سر برده و برای روز‌های سختی تمرین ندیده باشد، در عرصه بلا و خطر با اندک فشار و تهدید عقب نشینی کرده و به راحتی شکست خواهد خورد.

رسوخ فرهنگ عافیت طلبی و عدم پذیرش سختی‌های فرزندآوری و فرزندپذیری

رسوخ فرهنگ عافیت طلبی و عدم پذیرش سختی‌های فرزندآوری و فرزندپذیری، آینده کشور را با نسلی محدود و عافیت طلب و پر توقع مواجه خواهد ساخت که توانایی مواجهه با کوچک‌ترین تهدید و تحریمی را نخواهد داشت.

نگاه غیرمسئولانه به فرزندآوری، اصولا نگاهی غیر اصیل و وارداتی و برساخته رسانه هاست.

این نگاه در سطح فرهنگ عمومی کشور ما بیشتر از طریق رسانه‌های خارجی همچون شبکه‌های ماهواره‌ای و فضای مجازی انجام می‌شود.

در این رسانه‌ها شاهد نمادپردازی و شخصیت سازی بر حسب معیار‌های مدرن هستیم.

برای مثال سریال‌های شبکه‌های ماهواره‌ای همواره زن موفق را به صورتی زنی با تحصیلات دانشگاهی دارای شغل بیرون از خانه، مجرد و یا در صورت تاهل با یک و در نهایت دو فرزند نشان می‌دهد که در اذهان عمومی به عنوان شیوه صحیح و معیار زندگی مطلوب قرار گرفته می‌گیرد.

در واقع در این رسانه‌ها بیشتر از آنکه زنان در حال ایفای نقش مادری و تربیت فرزند باشند در نقش‌های اجتماعی و غیر خانوادگی نمایش داده می‌شوند.

در حقیقت رسانه‌های نوین به صورتی هدفمند زنان شاغل، مجرد، تحصیل کرده، هنرمند ورزشکار و… را به عنوان الگوی زن موفق به جامعه معرفی می‌کنند و ناخودآگاه این پیام را به مخاطب خود منتقل می‌کنند که ایفای نقش مادری امتیاز تلقی نمی‌شود و در نتیجه گرایش به فرزندآوری را کاهش می‌دهند.

۵.

سویه دیگر غیراصیل بودن نگاه فردگرایانه گریزان از پذیرش مسئولیت فرزندآوری، همان «خـودکانونی و خـودخواهی» است که در فرهنگ دینی نقطه محوری شکل گیری رذایل اخلاقی و پایه تمام زیاده خواهی‌ها و گم راهی هاست.

نظر قرآن درباره خودخواهی

خـداوند متعال در قرآن کریم از «خودخواهی» به «پیروی از هـوای نـفس» تعبیر نموده و آن را ریشه همه بدی‌ها به شمار آورده است.

در آیه ۲۳ سوره جاثیه می‌خوانیم: «أفَرَأَیْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هـَواهُ وَ أَضـَلَّهُ اللَّهُ عَلى‏ عِلْمٍ وَ خَتَمَ عـَلى‏ سـَمْعِهِ وَ قَلْبِهِ وَ جـَعَلَ عـَلى‏ بـَصَرِهِ غِشاوَةً فَمَنْ یَهْدیهِ مِنْ بَعْدِ اللَّهـِ أَفـَلا تَذَکَّرُون»؛ (پس آیا دیدى کسى را که معبود خود را هواى نفسش قرار داده و خدا او را روى علم خـود [بـه کفر باطن و خبث سریره اش]و آگاهى وى، بـه حال خود رها کرده و بـر گـوش و قلب او مهر [شقاوت]نهاده و بـر دیده [دل]او پرده کشـیده است؟! پس چه کسى است که او را بعد از خدا هدایت کند؟ آیا متذکر نمى شوید؟!).

امیرمؤمنان علی (علیه السلام) نیز نفس پرستی را سرچشمه هر گمراهی دانسته و فرمودند: «إِنَّ طَاعَةَ النـَّفْسِ وَ مـُتَابَعَةَ الْهَوَى‏ أُسُّ کُلِّ مِحْنَةٍ وَ رَأْسُ کُلِ‏ غَوَایَةٍ» ؛ (فـرمان بری از نـفس و پیـروی از هـوس‌های آن، شالوده هر رنـج و سـرچشمه هر گمراهی است).

اهمیت مخالفت با هوای نفس

ایشان همچنین در عبارتی دیگر، نظام و ملاک دین را مخالفت با هوای نفس و دوری از دنـیاطلبی تـعریف مـی کند و می‌فرماید: «نِظَامُ الدِّینِ مُخَالَفَةُ الْهَوَى‏ وَ التَّنَزُّهُ عـَنِ الدُّنـْیَا».

با این توضیحات روشن می‌شود که آنچه می‌تواند تهدیدی جدی برای خانواده‌ها شود، «هویت طلبی فردگرایانه افراطی» است که به تخریب همبستگی خانواده می‌انجامد.

بیشتر بخوانید:

منیّت، یکی از علل تضعیف خانواده‌ها

چون فردگرایی افراطی نوعی سرکشی فردی و اجـتماعی را به همراه دارد که اصلی‌ترین نتایج آن، بی توجهی به تشکیل خانواده و تربیت فرزند، بی توجهی به فرهنگ و اخلاق عمومی و در نهایت شکل گیری تعارضات بین نسلی است.

منبع: مکارم

 

ایتابلهسروشآپارات

همچنین ببینید

فرزند دانشمند شهید محسن فخری زاده: عملیات دیشب به ما آرامش داد

واکنش همسر شهید فخری زاده

درد و دل فرزند شهید علی آقا بابایی با مردم

فرزند شهید علی آقا بابایی قبل از انتقام پدر شهیدم اول انتقام کودکان مظلوم غزه را خواهیم گرفت.

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.