سلام بر تو ای ماهی که آرزوهایمان در تو نزدیک شد؛ سلام بر تو ای ماهی که اعمال نیک در تو منتشر شد.
چیزی که من می خواهم عرض کنم، راجع به یک فقره از این خطبه ای است که رسول اکرم در ماه رمضان فرموده اند.
یک جمله از او این است که خداوند شماها را مهمان کرده است، دعوت کرده است شما را به ضیافت، شماها در ماه مبارک مهمان خدا هستید؛ مهماندار خداست و مخلوق مهمان او است. البته این ضیافت نسبت به اولیاء کمّل الهی به آن نحوی نیست که ما تخیل کنیم، یا دست ما به او برسد.
ما باید حساب کنیم ببینیم که این ضیافت چی بوده است و ما چقدر راه یافتیم به این ضیافت.
در عین حالی که همه عالم تحت رحمت الهی است و هرچه هست رحمت اوست و رحمت او به هر چیز واسع است، لکن باب ضیافت، یک باب دیگر است، دعوت به ضیافت یک مسئله دیگری است.
سلام بر تو ای مونس من، که وقتی آمدی مرا خوشحال کردی،
«وَ أَوْحَشَ مُنْقَضِیاً فَمَضَی»؛
و اکنون که می روی، مرا به وحشت می اندازی، که بدون تو چه کنم.
از همه بالاتر این است که انسان خودش را اصلاح کند در ماه رمضان، ما محتاج به اصلاح هستیم، محتاج به تهذیب نفس هستیم، تا آن دم آخر ما محتاجیم. پیغمبرها هم محتاجند.
انبیای بزرگ هم محتاجند، منتها آنها احتیاج خودشان را فهمیده اند و دنبالش عمل کرده اند، و ما از باب اینکه حجاب داریم نتوانستیم بفهمیم و به تکالیف خودمان عمل نکردیم.
سلام بر تو ای همراه من که تا بودی، دل من رقیق بود و از آن سر سختی هایش، بیرون آمده بود و وقتی که تو آمدی، گناهانم کم شد.
اگر بنا باشد که انسان به اسم روزه دهان را از مطعومات ببندد و به غیبت مردم باز کند و شبهای ماه مبارک رمضان – که مجالس شب نشینی گرم و دایر بوده- وقت و فرصت بیشتری است، با غیبت، تهمت و اهانت به مسلمانان به سحر انجامد، چیزی عاید او نمی شود و اثری بر آن مترتب نمی گردد؛ بلکه چنین روزه داری آداب مجلس مهمانی حق را رعایت نکرده، حق ولی نعمت خود را ضایع نموده است؛ ولی نعمتی که پیش از آفرینش انسان، همه گونه وسایل زندگی و آسایش را برای او فراهم کرده؛ اسباب تکامل را تهیه دیده است؛ انبیا را برای هدایت فرستاده؛ کتابهای آسمانی نازل فرموده است؛ برای رسانیدن انسان به معدن عظمت و نور ابهج قدرت داده؛ عقل و ادراک عنایت کرده؛ کرامتها فرموده است و اکنون از بندگانش دعوت به عمل آورده که به مهمانخانه او وارد شده، بر خوان نعمت او بنشینند و شکر و سپاس حضرتش را تا آنجا که از دست و زبان آنان برمی آید ادا نمایند.
سلام بر تو ای یاوری که کمک کردی تا من بر شیطان غلبه کنم و ای همراهی که راه های نیکی را بر من آسان کردی.
شما تصمیم بگیرید لااقل در این یک ماه از خود مراقبت به عمل آورید، از گفتار و کرداری که خداوند تبارک و تعالی راضی نیست اجتناب ورزید. از هم اکنون در همین مجلس با خدای خود عهد ببندید که در ماه مبارک رمضان از غیبت، تهمت و بدگویی نسبت به دیگران خودداری کنید.
زبان، چشم، دست، گوش و سایر اعضا و جوارح را تحت اراده خود در آورید. اعمال و اقوال خود را مراقبت نمایید، شاید همین عمل شایسته موجب گردد که خداوند تبارک و تعالی به شما توجه فرموده، توفیق عنایت کند و پس از سپری شدن شهر صیام که شیاطین از زنجیر رها می گردند، شما اصلاح شده باشید و دیگر فریب شیطان را نخورید و مهذب گردید
سلام بر تو ای ماه! چه قدر برای گناهکاران طولانی بودی و چه قدر برای مؤمنین عظمت داشتی!
من باز هم عرض می کنم به آقایان که ماه مبارک رمضان است و درهای رحمت خدای تبارک و تعالی به روی همه گناهکاران باز است و شما تا دیر نشده است در این ماه رمضان خودتان را اصلاح کنید.
ما همه باید خودمان را اصلاح کنیم؛ ما هیچ کداممان یک آدم حسابی نیستیم. پناه به خدا باید ببریم و خودمان را اصلاح کنیم .
سلام بر تو ای ماه رمضان و به سلامت! همان گونه که تو بر ما با برکات فراوان و سلامتی فرود آمدی و ناپاکی های گناه را از ما زدودی و ما را از خطاها شست و شو دادی! ناراحت از رفتن تو و چشم انتظار آمدن دوبارهات.
به حسب آن چیزی که از رسول اکرم منقول است که دُعیتُمْ الی ضِیافَةِالله
(وسائل الشیعة؛ ج 10، ص 313)،
ضیافت چی هست و کی پذیرفته است این ضیافت را و برای مقدمات پذیرش، این زیارت، این ضیافت چی هست و خودضیافت چی هست. باید عرض کنم که غیر از خود رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم کسی به این ضیافتی که خدای تبارک وتعالی دعوت کرده است، آنطور که او اجابت کرده است کسی اجابت نکرده است.
دعوت مراتب دارد، اجابت هم مراتب دارد. آن مرتبه اعلا اجابت آنی است که پس از حصول مقدمات و ریاضاتی که رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم کشیده اند منتهی شد به اینکه خدای تبارک و تعالی از او ضیافت کرد به نزول قرآن.
قرآن آن نعمتی است که در ضیافتی که از رسول خدا شده است، آن نعمتی است که در آن سفره ای که از ازل تا ابد پهن است پیغمبر اکرم برخوردار از آن بوده، و مقدمات، آن مقدماتی است که سالهای طولانی ریاضات معنوی کشیده است تا رسیده است به آنجایی که لایق این ضیافت شده است؛ و مهم قضیه اعراض ازدنیاست.
آن چیزی که انسان را به ضیافتگاه خدا راه می دهد این است که غیرخدا را کنار بگذارد و این برای هرکس میسور نیست؛ برای افراد انگشت شماری که در رأس آنها رسول الله است میسور بوده.
آن توجه قلبی به مبدأ نور و اعراض از ماورای او، او را لایق کرد به ضیافة الله و لایق کرد برای اینکه، قرآن یکمرتبه به طور بسیط درقلب او وارد بشود. لیله مبارکه یکی از احتمالاتش بنیه خود رسول اکرم است که مشکات نورالله است و احتمالات دیگر هم هست.
مهم ادراک این معناست که مراتب کمالات انسان برای ورود درضیافت خدا زیاد است، و باید از مقدمات شروع بشود. مقدمات هم همانی است که توجه به غیر نداشتن و غیری را ندیدن و جزخدا ندیدن و توجه به هیچ چیز غیر از او نداشتن.
در اینجا بایدعرض کنم که از همه مردم این معنا مطلوب است، و اگر بخواهنددر ضیافت خدا وارد بشوند به اندازه وُسع خودشان باید از دنیااعراض کنند و قلبشان را از دنیابرگردانند.
پرده میپوشی بر کسی که اگر میخواستی رسوایش میکردی؛ جود و کرم میکنی بر کسی که اگر میخواستی منعش میفرمودی؛ در حالی که هر دوی اینها از سوی تو سزاوار رسوایی و منعاند؛ امّا چنین نمیکنی، چون تمام کارهایت را بر پایۀ لطف و احسان بنا نهادی و قدرتت را بر آیین گذشت به جریان انداختی.
و با کسی که با تو به مخالفت برخاسته، با بردباری روبهرو شدی؛ و کسی را که بر ستم به خود همّت گماشت، مهلت دادی؛ با حلم و بردباریات مهلتشان میدهی تا به سویت بازگردند. شتاب در عقوبت را وا میگذاری تا به عرصهگاه توبه و بازگشت بنشینند؛ تا آنکه از سوی تو، سزاوار هلاکت شده، هلاک نشود؛ و تیره بختشان به نعمت تو بدبخت نگردد. هلاکت و بدبختی آنان، پس از طول مدتی است که حرام و حلالت را برای آنان روشن کردی و پیوسته به عذاب تهدیدشان فرمودی و عذر بسیاری از این قبیل در برابرشان قرار دادی و پیدرپی بر آنان اتمام حجّت کردی. این همه، بر پایۀ کرم و بخششی از عفو توست، ای بزرگوار! و سود و بهرهای است از مهربانی تو، ای بردبار!
تویی که دری برای بندگانت به سوی بخششت گشودی و آن را توبه نامیدی و بر آن درِ گشوده دلیلی از وحیات قرار دادی تا آن را گم نکنند؛ – ای که نامت والا و مبارک است! – فرمودی: «به سوی خدا بازگردید؛ بازگشتی خالص، باشد که پروردگار گناهانتان را محو کند و شما را وارد بهشتهایی کند که از زیر آنها، نهرها روان است.
روزی که خداوند، پیامبر و کسانی که به او ایمان آوردند، خوار نمیکند؛ نورشان پیش رویشان و از جانب راستشان در حرکت است. میگویند: خدایا! نور ما را کامل کن و ما را بیامرز که تو بر هر کاری توانایی.» پس بهانه و عذر کسی که پس از گشوده شدن در و اقامۀ راهنما، از ورود به عرصهگاه بخششت غفلت کند چیست؟
و تویی آنکه در معاملۀ خود، به بهره و سود بندگانت افزودی؛ و در این داد و ستدشان با تو، سودشان و کامیابی و فوزشان به وقت ورود بر تو و بهرۀ افزون را از جانب خود، برای آنها خواستهای؛ پس گفتی – ای که نامت مبارک و والاست! -«هر کس یک خوبی بیاورد، ده برابرش برای اوست؛ و هر کس یک بدی بیاورد، جز به مانند آن کیفر نشود.»
۱۳) و فرمودی: «داستان آنان که اموالشان را در راه خدا انفاق میکنند، مانند دانهای است که هفت خوشه رویانده، در هر خوشه صد دانه است؛ و خدا برای هر که بخواهد، چند برابر میکند.» و گفتی: «کیست که به خدا وام نیکو دهد تا خدا آن را برایش به چندین برابر بیافزاید.» و آنچه از نظایر این آیات، دربارۀ چندین برابر کردن خوبیها، در قرآن نازل فرمودی.
و تویی که با گفتارت از غیب خود و تشویقت که بهرۀ آنها در آن است، به اموری راهنمایی کردی که اگر آن امور را از ایشان میپوشاندی، دیدگانشان آنها را درک نمیکرد و گوشهایشان فرا نمیگرفت و اندیشه و فکرشان به آنها نمیرسید. پس گفتی: «مرا یاد کنید تا شما را یاد کنم و مرا سپاسگزارید و کفران نکنید.» و فرمودی: «اگر شکر کنید، بر شما افزون میکنم؛ و اگر ناسپاسی کنید، محققاً عذاب من سخت است».
و گفتی: «مرا بخوانید تا شما را اجابت کنم. آنانکه از عبادت من، [یعنی دعا] تکبّر میکنند، بهزودی خوار و ذلیل وارد دوزخ میشوند». دعا و خواندن خود را عبادت و ترکش را سرکشی نامیدی؛ و بر ترک دعا به ورود در دوزخ با ذلّت و خواری تهدید کردی.
بندگان واقعیات، به خاطر نعمتت تو را یاد کردند؛ و به سبب احسانت، به شکرگزاریات برخاستند و به فرمانت، تو را خواندند؛ و برای گرفتن عطای افزونت، صدقه دادند؛ نجاتشان از خشمت و کامیابیشان به خشنودیات در این امور بود.
و اگر مخلوقی از سوی خودش مخلوقی دیگر را، به همین گونه که تو بندگانت را راهنمایی کردی، راهنمایی میکرد، موصوف به احسان و نعمتبخشی بود و به هر زبانی مورد ستایش قرار گرفته بود؛ پس تو را سپاس تا آنجا که در سپاست راهی یافت شود؛ و تا آنجا که برای سپاس، کلمهای که به آن ستوده شدی و معنایی که به سپاس منصرف شود، باقی باشد.
ای که با احسان و فضل، بندگانش را به سپاس فراخوانده و آنان را در دریای نعمت و عطا غرق کرده، چه آشکار و پخش است نعمتت در عرصۀ حیات ما و چه سرشار و فراوان است عطایت بر ما؛ و چهقدر ما را به نیکی و احسانت اختصاص دادهای!
ما را به دینت؛ دینی که برگزیدهای و به آیینت؛ آیینی که پسندیدهای و راهت؛ راهی که هموار کردهای، هدایت فرمودی؛ و به چیزی که مایۀ قرب به توست و زمینۀ رسیدن به کرامتت، بینا کردی.
خدایا! تو از خالصترین آن وظایف و برگزیدهترین آن فرایض، ماه رمضان را قرار دادی که آن را از میان سایر ماهها برگزیدی و از میان همۀ زمانها و روزگارها انتخاب کردی و بر همۀ اوقات سال برتری دادی؛ به خاطر آنکه قرآن و نور را در آن نازل کردی و ایمان را در آن چند برابر ساختی و روزه گرفتن در آن را واجب کردی و به شبزندهداری در آن تشویق فرمودی و شب قدر را که از هزار شب بهتر است، در آن بزرگ داشتی.
سپس ما را به سبب آن، بر دیگر امّتها برتری دادی و در پرتو فضلش ما را از میان همۀ ملّتها برگزیدی؛ پس به فرمانت روز را روزه گرفتیم و شبش را به یاریات به عبادت برخاستیم، در حالیکه خود را به سبب روزه و شبزندهداریاش در معرض رحمتت قرار دادیم؛ زیرا خودت ما را در این ماه در معرض رحمتت قرار دادی و آن را وسیلۀ رسیدن به پاداشت انتخاب کردیم و تو به انجام آنچه از درگاهت طلب شود توانایی؛ و به آنچه از احسانت درخواست شود، جواد و بخشندهای؛ به کسی که برای تقرّب به تو بکوشد، قریب و نزدیکی.
به تحقیق این ماه در بین ما، در مرتبه و محلی ستوده زیست و با ما مصاحبت کرد؛ مصاحبتی پسندیده و نیکو و ما را به برترین بهرههای جهانیان، سودمند کرد؛ سپس هنگام پایان یافتن وقتش و به سر رسیدن مدّتش و کامل شدن روزهایش، از ما جدا شد.
پس ما او را وداع میکنیم؛ وداع کسی که هجرانش بر ما سخت و غمانگیز است و روگرداندنش ما را غمزده و دچار وحشت کرد. برای او برعهدۀ ما، پیمانی محفوظ و حرمتی در خور رعایت و حقّی واجبالاداء، لازم شد. بر این اساس میگوییم: سلام بر تو ای بزرگ ترین ماه خدا! و ای عید دوستانش!
خدایا! ما اهل این ماهیم که ما را به سبب آن شرافت و بزرگی بخشیدی؛ و با لطف و احسانت بر انجام اعمالش ما را موفّق فرمودی. هنگامیکه تیرهبختان وقتش را نشناختند؛ و از بخت بدشان، از فضیلتش محروم شدند.
تویی صاحب اختیار و سرپرست؛ که ما را به شناسایی آن برگزیدی و به راه و روش آن هدایتمان کردی؛ و ما به توفیق تو، با همۀ کوتاهی و تقصیر، عهدهدار روزه و شبزندهداری او شدیم؛ و در آن اندکی از بسیار را به جا آوردیم.
خدایا! تو را سپاس؛ در حالی که به بدیهایمان اقرار و به ضایع کردن ماه مبارک و هم چنین به تباه کردن اعمالمان، اعتراف داریم؛ و برای تو در دلهایمان، پشیمانی پا برجا و ثابت؛ و در زبانمان، عذر صادقانه قرار دارد؛ بر این اساس در برابر تقصیر و تفریطی که در این ماه گریبانگیر ما شد، پاداشی عنایت کن که از پرتو آن پاداش، فضیلت دلخواهمان را در این ماه به دست آوردیم و اندوختههای گوناگون مورد علاقه را، عوض بستانیم.
و عذر ما را در کوتاهی از ادای حقّت بپذیر و عمرهای ما را که پیش روی ماست، به ماه رمضان آینده برسان؛ و چون ما را به آن رساندی، بر انجام عبادتی که شایسته توست، یاریمان فرما؛ و به انجام طاعتی که سزاوار آن ماه است، برسان؛ و عمل شایستهای که سبب تدارک حقّ توست، در آن دو ماه از ماههای روزگار، به دست ما جاری فرما.
خدایا! در هر گونه لغزشی که در این ماه رمضانمان وارد شدیم از گناه کوچک یا بزرگ، یا معصیتی که در آن مرتکب شدیم، یا خطایی که در آن کسب کردیم از روی عمد یا فراموشی که در آن به خود ستم روا داشتیم، یا به آن پردۀ حرمت دیگری را دریدیم؛ پس بر محمّد و آلش درود فرست و ما را به پردهپوشیات بپوشان و به گذشتت از ما بگذر و ما را به خاطر گناهی که کردیم، در برابر دیدۀ بدخواهانۀ ناپاکان قرار مده و زبان طعنه زنندگان را به روی ما باز مکن؛ و ما را به رأفت و لطفت که پایان نمیپذیرد و بر پایۀ احسانت که کاستی ندارد، به اعمالی بدار که باعث ریزش گناهان و کفارّۀ اموری شود که در این ماه، از ما ناپسند شمردی.
خدایا! بر محمّد و آلش درود فرست و مصیبت از دست رفتن رمضانمان را جبران کن و روز عید و فطرمان را بر ما مبارک فرما و آن را از بهترین روزهایی که بر ما گذشته قرار ده، جلب کنندهترین روز نسبت به بخشش و محو کنندهترین زمان برای گناه؛ و معاصی پنهان و آشکارمان را بیامرز.
خدایا! با گذشتن این ماه، از خطاهای ما بگذر؛ و با خارج شدنش، ما را از گناهانمان خارج کن؛ و ما را از خوشبختترین اهل این ماه به آن و پرنصیبترین آنان در آن و بهرهمندترین ایشان از آن، قرار ده.
خدایا! کسی که حقّ این ماه را آنطور که میبایست رعایت کرد و احترامش را به نحوی که شایسته بود نگه داشت و حدودش را به صورتی که سزاوار بود به پای داشت و از گناهانش به طور کامل پرهیز کرد، یا به وسیلۀ عمل خالصی به تو تقرّب جست، عملی که موجب خشنودیات و معطوف کردن رحمتت بر اوست؛ پس مانند آنچه به او بخشیدی، بر ما هم از توانگریات ببخش و چندین برابر آن را از احسانت به ما عطا کن؛ مسلماً احسانت کاهش نمیپذیرد و خزاینت کاستی پیدا نمیکند؛ بلکه افزون میشود و همانا معادن احسانت از بین نمیرود و قطعاً عطای تو عطایی است گوارا.
خدایا! در روز فطرمانکه آن را برای مؤمنین عید و سرور و برای اهل آیینت روز اجتماع و گردهمایی، قرار دادی؛ به درگاهت از هر گناهی که مرتکب شدیم، یا کار زشتی که از پیش فرستادیم، یا اندیشۀ سویی که در باطنمان پنهان داشتیم، توبه میکنیم؛ توبۀ کسی که خیال بازگشت به گناه را ندارد و پس از آن به دامن خطایی بر نمیگردد؛ توبهای خالص که از شک و تردید، پاک باشد؛ پس آن را از ما بپذیر و از ما خشنود باش و ما را بر آن توبه ثابت قدم دار.
خدایا! ترس از عذاب تهدید شده و شوق ثواب وعده داده شده را روزی ما فرما؛ تا لذّت آنچه که از تو میخواهیم و اندوه آنچه که از آن به تو پناه میبریم، دریابیم.
خدایا! بر محمّد پیامبر ما و آلش درود فرست؛ همان گونه که بر فرشتگان مقرّبت درود فرستادی؛ و بر او و آلش درود فرست؛ همانگونه که بر پیامبران مرسلت درود فرستادی؛ و بر او و آلش درود فرست؛ همانگونه که بر بندگان شایستهات درود فرستادی و برتر و بهتر از آن را؛ ای پروردگار جهانیان، درودی که برکتش به ما رسد و سودش نصیب ما شود و به خاطر آن دعایمان مستجاب گردد. تو بزرگوارترین کسی هستی که به او روی آورده شده و بینیازکنندهترین کسی هستی که به او اعتماد شده و بخشندهترین کسی هستی که از احسانش درخواست شده؛ و تو بر هر کاری توانایی.