سرخط خبرها

طلوع شمس

مراد از نامرادی های دنیایی نمی یابم
نشان از بی نشانی های گمنامی نمی یابم

ملال اور تر از این درد بی درمان چه می باشد
که از درمان بی دردی جهان درمانده می یابم

همه سرگرم و سر ها گرم دنیایی است سرگردان
سری بی دل ، دلی بی سر به دلداری نمی یابم

غمی افزون تر از بی حاصلی در اوج دارایی
چو ماهی غرق در آبی و دریایی نمی یابم

امیدی نیست در انبوه نا امیدیم هرشب
مگر صبح دل انگیزی که پایانی نمی یابم

بهار آید بپیچد بوی نرگس اندرین بستان
که جانی در شب سرد زمستانی نمی یابم

دلی دلتنگ دیدار طلوع فرخ شمست
بیا دلدار من جانا که جانانی نمی یابم

ایتابلهسروشآپارات

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.