جو بایدن، رئیسجمهور ضعیف آمریکا در جدیدترین موضع خود، جهان را به لکهای روی شلوار جین آمریکا تشبیه کرد. چنین رویکردی توسط رهبران غربی البته بیسابقه نبوده و روز به روز درحال افزایش است. بنظر میرسد این رفتار واکنش به یک وضعیت جهانی است.
پس از جنگجهانی دوم، غرب در ساحت اندیشه به سوی متعادل کردن خود رفت. آنها به تدریج سعی کردند از رویکردهای تندی همچون «فاشیسم» دوری کنند. اما گویا رویکرد خود برتر بینانه در نگاه غربیها به جهان ریشههای عمیقی دارد.
بایدن جهان را «لکه روی شلوار جین آمریکا» میخواند و بورل، اروپا را به باغ تشبیه میکند و بقیه جهان را به «جنگل». رویکرد خودمحور و خودبنیاد غرب در دوران جدید، تاثیر زیادی در سیاست آنها نسبت به کشورهای جهان داشته است.
.
در پنج قرن اخیر و پس از تحول در دریانوردی غرب همواره در حال استعمار کشورهای دیگر بوده است. این رویکرد استعماری گاه علنی و مستقیم بوده است و گاه سیاستی بوده که در لفافه پیگیری شده است. در دهههای اخیر دولتهای غربی و آمریکا کمتر به رویکرد استعماری به عنوان سیاست اعلامی خود نگاه داشتند، بلکه آنرا در قالب توجیههایی همچون «نظم بینالملل» دنبال کردند.
گذشت زمان و تغییر در نظام جهانی اما بنظر میرسد یک فاز دیگری در روابط جهانی غرب و باقی جهان رقم زده است. با آغاز قرن بیست و یکم و ظهور قدرتهای جدید اقتصادی، سیاسی و نظامی در کشورهای غیرغربی، چالشی بنیادین برای بلوک رویای آمریکایی پیش آمد.
فلاسفه و سیاست اندیشان غرب تا پیش از این میگفتند ابرقدرتهای جهان از این به بعد از دل نگاه «مدرنیته غربی» استخراج خواهند شد اما قرن بیست و یک با ظهور چین قدرتمند، پلیسی به عنوان روسیه، قطب تمدنی و فرهنگی مانند ایران و قدرتهای اقتصادی دیگری همچون برزیل و آفریقای جنوبی این نظر را متزلزل کرد.
فرهنگ این کشورها تفاوتهای عمیق و بنیادی با نگاه هستیشناسانه غرب دارد. حال پذیرش چنین موضوعی برای آمریکا و همپیمانانش که تا همین چندی پیش نظریه پایان تاریخ را تئوریزه میکردند سخت است (نظریه پایان تاریخ، نظریه فرانسیس فوکویوما است که طبق آن لیبرال دموکراسی غربی، آخرین نسخه مطلوب بشر برای حکمرانی است). آنها همچنان نگاه خود برتر بینی خود را حفظ کردند.
در واقع این نگاه در دوران جدید غرب، هیچگاه از بین نرفته است. در قرن هجدهم و نوزدهم، این نگاه به جهان باعث بروز بردهداریهای وحشتناکی در سراسر جهان شد. رنجهای زیادی بر ملتهای جهان به واسطه بردهداری و استعمار تحمیل شد، رنجهایی که با وقوع دو جنگجهانی بر محوریت مستعمرهها تکمیل شد.
جهان هزینهی رهبران روانپریش غرب مانند ناپلئون و هیتلر و استالین را پرداخته است. اما اکنون دوران جدیدی پیشروی جهان قرار گرفته است. قدرتهایی از شرق با گفتمانی متفاوت در حال ظهور است. ریشه همه تحریمها و جنگافروزیها در عمیقترین لایه همین مسئله است.
آنها جنگ را به رسمیت میشناسند اما نه برای خودشان، هنوز دو سال از زمانی که خبرنگاران غربی در خاک اوکراین هنگام آغاز جنگ میگفتند: «اینجا عراق و افغانستان نیست، بلکه قسمتی از اروپا است» نمیگذرد. این موضع غربیها به این جنگ سرآغازی بر علنی شدن نگاه فاشیستی بلوک غرب شد.
از آنزمان تاکنون نژادپرستی غربیها چند پرده دیگر نیز داشته است. در اول شاید به توان به معروفترین آن اشاره کرد. جوزپ بورل، مسئول سیاستخارجی اروپا، در سخنرانی خود گفت: «اروپا همچون باغ است و باقی دنیا مانند جنگل. جنگلیهای وحشی به دنبال تخریب باغ زیبای اروپا هستند».
برگزاری جامجهانی در کشوری خاورمیانهای مانند قطر نیز ضربه سختی برای غرب محسوب میشد. جامجهانی جذاب و آبرومند که بسیاری از اصول اسلامی در آن حفظ شد. این جامجهانی نیز صحنهای دیگر برای ابراز روحیه نژادپرستی غربیها شد. پس از پیروزی «تیم فوتبال مراکش» (که معجزه جامجهانی ۲۰۲۲ بود) مقابل بلژیک، هواداران این تیم در بلژیک و هلند به خوشحالی پرداختند. این خوشحالی به مذاق باغنشینان خوش نیامد و به آنها حمله کردند!
در همین مدت کوتاه بعد از جامجهانی دو اتفاق دیگر نیز افتاد، نخست قتل سه پناهجوی کرد در فرانسه بود. این موضوع با واکنش شدید پناهجویان ساکن فرانسه رو به رو شد. بسیاری این قتل را پیشنمایشی از سیاست نئوفاشیستهای غرب میدانند. که اکنون در ایتالیا به قدرت رسیدند و چشماندازهایی جهت قدرت گرفتن آنها در آینده وجود دارد.
پس از آن و در متاخر ترین نمونهی فاشیسم نهادینه غرب، جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا در اظهار نظر عجیبی گفته است: «۱۰۰ کشور دنیا را دیدهام و هیچ کشوری در جهان لکهی شلوار جین آمریکا نمیشود».
حال با توجه به چنین رویکردی، بنظر میرسد غرب دیگر حتی به استحاله کردن کشورهای دیگر نیز راضی نخواهد بود.
سیاستخارجی آنها زین پس تضعیف قدرتهای دیگر خواهد بود. نگاه بالا به پایین غرب فقط مختص به مخالفین سیاسی آنها نیست، آنها حتی به ضدانقلاب رقت انگیز ایرانی که خود را به آغوش آنها پرتاب کرده است هم به دیده تحقیر مینگرند.