سرخط خبرها
خانه / صراط عشق / وقتی در مشهد هستم احساس می کنم خدا به واسطه این مردم دست مرا گرفت

وقتی در مشهد هستم احساس می کنم خدا به واسطه این مردم دست مرا گرفت

قسمت سی ششم 

می ترسید ، می ترسید مصطفی بشود یک نام و تمام .
این که خواب مجسمه چمران را دیدم این است که، گاهی فکر می کنم اگر تمام ایران را به اسم چمران می کردند این دلم را خشک می کند؟

آیا این ، یک لحظه از لبخند مصطفی از دست محبت مصطفی را جبران می کند؟

هرگز ! اما وقتی دانشگاه شهید چمران مثل چمران را بپروراند، چرا .
مصطفی کسی نیست که مجسمه اش را بسازند و بگذرند . این یک چیز مرده است و مصطفی زنده است . در فطرت آدم ها ، در قلب آن ها است .

آدم ها بین خیرو شر درگیرند و باید کسی دستشان را بگیرد ، همانطور که خدا این مرد را فرستاد تا مرا دستگیری کند.

در تهران که تنها بودم نگاه می کردم به زندگی که گذشت و عبور کرد .

من کجا ؟ ایران کجا؟ من دختر جبل عامل و جنوب لبنان ؟

من همیشه می گفتم اگر مرا از جبل عامل بیرون ببرند می‌میرم ، مثل ماهی که بیفتد بیرون آب .

زندگی خارج جنوب لبنان و شهر صور در تصور من نمی آمد.

به مصطفی می گفتم: اگر می دانستم انقلاب پیروز می شود و قرار به برگشت ما به ایران و ترک جبل عامل است نمی دانم قبول می کردم این ازدواج را یا نه .

اما آمدم و مصطفی حتی شناسنامه ام را به نام “غاده چمران” گرفت که در دار اسلام بمانم و برنگردم و من ، مخصوصاً وقتی در مشهد هستم احساس می کنم خدا به واسطه این مردم دست مرا گرفت ، حجت را برمن تمام کرد و ازمیان آتشی که داشتم می سوختم بیرون کشید …

 ادامه دارد……..

 از زبان همسرشان غاده

.

🌹  برای تعجیل در فرج امام زمان عجل الله تعالی فرجه 🌹

🌹و شادی روح شهید سردار قاسم سلیمانی و شهید مصطفی چمران صلوات بفرستیم 🌹

🌹🌹  همانا برترین‌ کارها،کار‌ برای‌ امام‌ زمان عجل الله تعالی فرجه است 🌹🌹

الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم

الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم

 

ایتابلهسروشآپارات

همچنین ببینید

شعر/ بیا که رایتِ منصورِ پادشاه رسید

نویدِ فتح و بشارت به مِهر و ماه رسید

تفسیر ساختاری سوره صف و جایگاه شناسی انقلاب اسلامی ایران برپایه آن

تبیین‌ قرآنی‌ از انقلاب اسلامی‌ ایران

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.