سرخط خبرها
خانه / صراط عشق / متون / افشای ابعاد پنهان بزرگترین پرونده ترور و نفوذ در جمهوری اسلامی ایران

افشای ابعاد پنهان بزرگترین پرونده ترور و نفوذ در جمهوری اسلامی ایران

!!//‏‪ آیا چهره مرموز تمام جنایات این ۴۰ ساله انقلاب ، سرانجام دستگیر می‌شود؟! او کیست!؟

محمدطه عبدخدایی ؛ معاون محمد خاتمی در وزارت ارشاد در گفتگویی به بیان ناگفته‌هایی از یک پرونده فوق العاده مرموز پرداخته و نام چهره مرموز این ۴۰ سال بعد از انقلاب را فاش کرده است! این مطلب را به دقت بخوانید:

گفتگوی اختصاصی با معاون خاتمی: ماجرای مخالفتهای سنگین خاتمی و تاجزاده با "ویدئو"/ اصلاح‌طلبان عینک دودی را هم نماد استکبار می‌دانستند!- اخبار سیاسی تسنیم | Tasnim
‬‏
  : شما در جریان بمب‌گذاری و شهادت ، شهید عزیز رجایی و یارانش هم شاهدی بر ماجرا بودید.

بله من در جریان شهادت مرحوم رجایی بودم. یعنی سر جنازهٔ ایشان حضور داشتم. جنازهٔ شهید باهنر را هم دیدم.

زخم‌های انقلاب اسلامی از همان روز شروع می‌شود ؛ جایی که ما شاخه ترور منافقین را دیدیم ، اما شاخه نفوذی آن‌ها را ندیدیم.

آن روزها من نماینده صدا و سیما در هند بودم. اما به دلیلی به تهران آمده بودم. آقای کمال خرازی به من گفت برو در محل ترور و ببین چه اتفاقی افتاده است.

حوالی غروب به آنجا رسیدم ؛ جسد شهید رجایی را در راهرویی گذاشته بودند ؛ جسد مطهر ایشان مهر و موم‌ شده بود ؛ گفتند جسد شهید باهنر را به پزشکی قانونی فرستاده‌اند.

داخل صحنه یک کیسه‌ زباله هم بود که گفتند جسد کشمیری است ، چقدر من برای او گریه کردم. درحالی‌که یک فاجعه بزرگ روی‌ داده بود ؛ همان شب آقای بهزاد نبوی مصاحبه کرد و گفت یک ترقه ترکیده است.

 : جسد شهید رجایی سالم بود؟ قابل‌ تشخیص بود؟

بله سالم بود ، همین‌طور روی برانکارد ، قابل‌ تشخیص بود. آنجا خانم آقای رجایی بود ، برادر آقای رجایی بود ، من بودم … سه چهار نفر بودیم.

 : بهزاد نبوی هم آنجا بود؟
بهزاد آنجا نبود.

 : خُب چرا بهزاد نبوی آن مصاحبه را کرد؟ برخی می‌گویند جریانی پرونده ترور را منحرف کرد.

اینجا همان خط نفوذ وارد می‌شود. آن زخمی را که آقا می‌فرمایند ؛ زخم کهنه‌ایست همین‌ جاست.

من از شما سؤال می‌کنم که این کیسهٔ زباله را چه کسی درست کرد ؛ چه کسی در آن را بست؟ تا فرصت ایجاد شود و کشمیری از کشور فراری شود!

مرحوم شهید دستجردی که حدود ۱۵ روز بعد از ترور به خاطر موج انفجار به شهادت رسید ؛ گفته است که کشمیری بین مرحوم رجایی و شهید باهنر نشسته بوده و دبیر جلسه شورای امنیت بوده ؛ اما در بین جلسه بیرون می‌رود ؛ اما خود کشمیری و سه نفر دیگر نیز همراهش از جلسه خارج‌ شده‌اند ؛ یکی بهزاد بود ؛ یکی خسرو تهرانی و دیگری فردی که بعدها در زندان خودکشی کرده است.

 : نامش تقی محمدی است.

بله ؛ ببینید من بحثم آن است که چهل سال از انقلاب گذاشته ؛ در سازمان‌های امنیتی چون سیا پرونده‌ها با گذر زمان امکان انتشار دارد ؛ آیا وقت آن نرسیده است که بگوییم در اتاق رجایی به‌وقت انفجار چه گذشته است؟ اگر این مسائل مشخص نشود ؛ مردم فرق بین انقلابی و غیرانقلابی رو تشخیص نداده و به وضعیت فعلی می‌رسند.

محاسبات آمریکایی‌ها این بود که روحانیت نهضت‌هایی رو به وجود آورده ولی در اداره‌اش ناموفق است.
در مشروطه ما می‌بینیم که شیخِ زنجانی را می‌آورند و شیخ فضل‌الله را اعدام کرده و پرونده دادگاهش را می‌سوزاند. این‌ها فکر می‌کردند جمهوری اسلامی هم یک‌چیزی شبیه مشروطه می‌شود.

در روزهای اول انقلاب به این نتیجه رسیده بودند که می‌توانند انقلاب را منحرف کنند ؛ زیرا در ابتدا ، سنجابی وزیر خارجه شد و بنی‌صدر رئیس‌جمهور ؛ جالب است بدانید ، بنی‌صدر نظرش آن بود که بگذاریم دشمن وارد خاک ما شود و بعد گازانبری آن‌ها را بیرون کنیم ؛ وقتی دشمن وارد کشورم شد ، دشمن آمد توی خانه ، بعد شما می‌توانی با عملیات گازانبری بیرونش کنید؟ عین همین جریان اگر داعش وارد کشور می‌شد دیگر خارج شدنش با کرام‌الکاتبین بود.

چقدر باید کشته می‌دادیم که خارجشان کنیم. لذا ما باید در نطفه‌ و آنجا خفه‌اش می‌کردیم. در خود سوریه خفه می‌کردیم. در عراق خفه می‌کردیم. ببینید این نگاه شهید سلیمانی و نگاه حضرت آقا بر همین مبنا هست که باید در نطفه خفه شوند.

معنای نفوذ و مقابله با آن را با همین مثال به‌ خوبی متوجه می‌شویم.
: در مسیر انقلاب اسلامی دشمن سعی کرده هم نفوذ امنیتی کند و هم نفوذ سیاسی ؛ اقتصادی و هم نفوذ فرهنگی این ۴ حوزه را باید جداگانه از هم دید؟

هر چهار مورد را باید در کنار هم دید ، مثلاً جریانی است که هم سیاسی شده ؛ هم‌دستش در اقتصاد است ، هم کار فرهنگی کرده و هم در مسائل امنیتی دخالت داشته است.

 : مصداق هم دارد ؛ من اگر کمی در تاریخ انقلاب نگاه کنم افرادی مثل موسوی خوئینی ها را شبیه به تعبیر شما می‌بینم …

بله ؛ ماست‌مالی پرونده شهادت شهید رجایی و یارانش دست همین آقای موسوی‌ خوئینی‌ها است. ۱۵ خرداد شاه یک سخنرانی در قم دارد ، بانام «ارتجاع سرخ و سیاه.شاه تشریح می‌کند ، آن‌هایی که مبارزه کردند و این روحانیونی که امام در رأس آن بود ؛ ارتجاع‌اند ؛ با ارتجاع سرخ که کمونیست‌ها بودند یکی شدند و علیه من قیام کردند.

حالا شما ببینید آقای خوئینی‌ها در نوارهای درس‌های توحید چه گفته است!

 : با تفسیرهای مارکسیستی از قرآن حرف شاه را عملی کرده است، دقیقاً تفسیرهای مارکسیستی که شاه اراده‌اش را داشت را ایشان تبیین کرده است ، ریشه نفوذ از همین‌جاست.

 : خط امنیتی پشت این‌ها چه کشورهایی است؟ انگلیسی‌ها یا آمریکایی‌ها؟

هم خط انگلیسی‌ها ؛ هم آمریکایی‌ها و هم اسرائیل.
ببینید طراح اصلی اسرائیل است. پول جریان را هم عربستان تقبل می‌کند. صهیونیسم شیعه شناسی کرده است ؛ کاری که ما نکرده‌ایم.

 : مصداقی هم دارد این بحث شما؟

خطی که به‌عنوان یک سوپر انقلابی در همان بدو تأسیس جمهوری اسلامی میان مردم نارضایتی ایجاد می‌کند ؛ همان خط نفوذ خارجی است ؛ مثلاً ویدئو ممنوع می‌شود.

دستگاه ویدئو چرا ممنوع شد؟ در وزارت خانه‌ای که آقای خاتمی وزیراست. آقای مصطفی تاج‌زاده هم جزو مدیران است ، شدیدترین برخوردهای فرهنگی و نارضایتی تکثیر می‌شود.

خاطره‌ای نقل کنم جالب است ؛ یادم هست رفته بودم اجلاس توریسم در پاریس ، داشتم بر می‌گشتم در هواپیما برگه‌هایی می‌دادند که چه چیزهایی در ایران ممنوع است … مثلاً مواد مخدر ، ورود اسلحه ، ورود مشروبات الکلی و دستگاه و فیلم ویدئو و … یک آقایی به مهماندار می‌گوید «من دوربین ویدیو دارم با آن چه کنم؟» … مهماندار می‌دانست من معاون گردشگری هستم گفت “از این آقا بپرس“، آن آقا با لهجه صحبت می‌کرد و گفت با این چه کنم؟ من هم نمی‌دانستم چه بگویم! گفتم بیایید فرودگاه راهنمایی می‌کنند که چه کنید. من آمدم در جلسهٔ معاونین این را مطرح کردم که چرا ما این کار را می‌کنیم؟
آقای تاج‌زاده روبه‌روی من بود ، گفت آقا رفته ، فرنگ متجدد شده! و یکسری آقایان ما را هو کردند که چنین سخنی را گفتیم.

بعد آقای خاتمی گفت: پس مواد مخدر را هم آزاد کنیم! من گفتم مواد مخدر ماهیتش مشکل دارد. پس شما دوربین عکاسی را هم ممنوع کنید چون ممکن است با دوربین عکاسی عکس‌های مستهجن گرفته شود.
آقای تاج‌زاده دوباره رو به من گفت آقا لیبرال شده. آقا رفته فرانسه عوض‌شده است. ایشان اولین مدیر مطبوعات کشوراست. سانسور مطبوعات را چه کسی آورد؟

باید از خودشان این سؤال را پرسید! من امروز می‌گویم آقای تاج‌زاده ؛ جلوی آینه بایست و وجدانت را قاضی کرده و ببین چه بلایی سر این ملت آوردی …‬‏
: داخل وزارت ارشاد یک‌خطی هم بود درباره اخراج هنرمندان؟.

این موارد قبل آمدن من بود ، حتی ۵۲۰ رقاصه را این‌ها طرح اخراجشان رو داده بودند که من رد کردم ؛ این‌ها آمدند و حکم هنرپیشگی گرفتند و برخی هم‌ الان بازنشست شدند ، شما آخرین صحبت‌های آقای کشاورز رو نگاه کنید می‌گوید «آقا خامنه‌ای» ما را نجات داد ؛ مصاحبه‌اش هست.

 : شما با فیض‌الله عرب سرخی همکار بودید ؛ روایت است آقای عرب سرخی کارگردان‌ها رو شلاق می‌زد ، صحت دارد ، این موضوع؟

ببینید ؛ عرب سرخی‌ ترشی فروش بود که یک‌ باره مسئول حراست وزارت ارشاد شد.

 : آمد داخل حراست آقای خاتمی؟

ببینید ؛ ایشان نه ریشه درست انقلابی دارند و نه ریشه درست‌ دینی دارند و نه ریشه درست وطنی دارند.
خود آقای بهزاد(نبوی) ، آقای بهزاد چرا رفته زندان؟

 : قبل از انقلاب را می‌فرمایید؟ در گروهی چریکی عضویت داشته است.

بله ، آیا ایشان به جرم دفاع از امام زندان رفته است؟ یا به جرم دفاع از پانزده خرداد زندان رفته است؟
خیر ، او یک مارکسیست لنینیست بوده با مصطفی شعاعی رفاقت داشت.

 : این آقایان وقتی گفتگو می‌شود ؛ ادعا می‌کنند خط امامی هستند و ولایت‌فقیه را قبول دارند.

در زمان خاتمی دو شورای معاونین بود. یکی شورای تصمیم‌گیری که در دفتر معاون مطبوعاتی در چهار راه مهناز تشکیل می‌شد و دیگری در دفتر خود آقای خاتمی در وزارت‌خانه ؛ در جلسات خیابان مهناز آقای بهزاد(نبوی) ، عرب سرخی ، ابطحی ، تاج‌زاده و امین زاده بودند.

در همین جلسات همین گروه محدود ، تصمیم می‌گرفتند که چه کسی روزنامه داشته باشد و چه کسی نداشته باشد ؛ این‌ها خودشان دیکتاتور بودند ؛ من گفتگوهای شخصی بسیاری با این‌ها داشته‌ام ، یک خط از نظریه ولایت‌فقیه را در عمل و نظر قبول ندارند.

 : خود خاتمی چه وضعیتی دارد؟

آقای خاتمی ، تابع نفوذی‌ها است.

 : اگر این‌طوری باشد که ساده‌لوح و جاهل است ؛ مثل منتظری …

ببینید آن موقع هم که ایشان وزیر بود می‌گفتند وزارت ارشاد ؛ “هفتاد وزیره و یک معاون وزیر“؛ که منظور از معاون همین خاتمی بود.

 : چه شد که انقلابی‌نماهای رادیکال با آن اندازه از ادعا پوست می‌اندازند؟!

اصلاً مأموریت عوض شد. من اعتقادم آن است که این خط ؛ همان خطی است که هفده هزار نفر شهید روی دست ما گذاشت.

با عنوان انقلابی در میان ما نفوذ کردند ؛ همین آقای تاج‌زاده که امروز دموکرات شده است در دانشگاه دیوارکشی کرده بود ؛ در واقع میان دخترها و پسرها چادر کشیده بود. گزارش کارش را فرستادند و بساط این بدعت جمع شد. او ادعا می‌کند دکتری گرفته است ، از او می‌خواهم مدارک تحصیلی خودش را منتشر کند تا مشخص شود وضعیت تحصیلی‌اش چگونه بوده و از چه مسیری مدرک گرفته است.

 : خط شان آرام‌ آرام از ابتدای دهه هفتاد با شعار اجتماعی‌شدن عوض می‌شود.

در نهایت ، کارشان با توطئه سال ۸۸ به پایان رسید.
: درباره نفوذ این جریان در شریان‌های اقتصادی هم خوب است کمی توضیح دهید.

در وزارت صنایع افرادی چون بهزاد نبوی و سازگارا جمع می‌شوند ، رهبری با این‌ها به‌شدت زاویه دارد ، دقت کنید در صنایع موشک‌سازی که خط نبوی نفوذ نکرده است ما به موشک نقطه زن رسیده‌ایم ؛ اما چرا در خودروسازی این‌قدر عقب افتادیم؟
بهزاد نبوی صنایع سبک و سنگین را از هم جدا کرد ، نفوذشان را با خرابکاری پیش بردند. اصلاح‌طلبان دستشان به صنایع دفاعی کشور نرسید و الا آنجا را هم مانند کارخانه‌های خودروساز فشل می‌کردند.

 : به نظر شما این‌ها به پایان مأموریتشان رسیده و از حالا به بعد پروژه براندازی را پیش می‌برند؟

این‌ها فکر می‌کردند می‌توانند نظام رو ساقط کنند. این‌ها حاج قاسم را درک نکرده‌اند ؛ اتمسفر و بچه‌های حاج قاسم را هم درک نکرده‌اند و لذا گمان باطل دارند که می‌توانند نظام را ساقط کنند.

 : تاج‌زاده وقتی از زندان بیرون می‌آید؛ اولین پروژه‌اش را روی مسئله سوریه تعریف می‌کند. قبل از آمریکایی‌ها این اصلاح‌طلبان رادیکال هستند که روی مسئله منطقه‌ای ایران تمرکز کرده‌اند.

این‌ها با دستور پیش می‌روند ؛ تاج‌زاده به‌ این‌ علت روی سوریه کار می‌کند که دشمن از آن‌ها خواسته حاج قاسم را از لحاظ فرهنگی و شخصیتی شهید (ترور) کنند تا بعدها بتوانند فیزیکی نیز او را به شهادت برسانند.
من سیاسی‌ام ، اول نیمه‌خالی را می‌بینم. من نمی‌توانم قبول کنم ؛ آقای بهزاد نبوی بدون هیچ چشم‌داشتی از مارکسیست به مسلمان دو آتشه تبدیل‌ شده است. این‌ها تا بن دندان وزارتخانه‌ها و اداره‌جات را لیبرال کردند …

جالب و غم‌انگیز است که بدونید بعد از انفجار ریاست جمهوری ، آقای بهزاد نبوی(متهم شماره یک)گروه تحقیق و تفحص تشکیل میده و اولین کاری که انجام میده میرن خونه کشمیری رو پاکسازی میکنن که سند و مدرک ، دست کسی نیفته !
آقای تقی محمدی (یکی از کسانی که قبل از انفجار به همراه کشمیری و نبوی جلسه رو ترک کرده بودند ) را به سفارت ایران در کابل می فرستند.

رهبر کبیر انقلاب ، گروهی متشکل از شهید قدوسی ، شهید لاجوردی و شهید آیت‌الله ربانی املشی را مامور به تحقیق در مورد ترور می کنند.

آقای تقی محمدی بازگردانده و بازداشت می شود ، اما حرف نمی زند ، بعد از اینکه اعلام می‌کند که حاضر به همکاری‌ست ، در زندان کشته می شود!

در پرونده قطوری که تشکیل می‌شود ، آقای بهزاد نبوی محکوم به اعدام می‌شود ؛ اما آقای غریق استخر او را در خطبه نماز جمعه تطهیر می کند و از طرفی ، ترورها را داغ می کنند ، آیت الله قدوسی به شهادت می رسد ،آیت الله ربانی املشی را (دوستان مهدی هاشمی، برادر داماد منتظری) مسموم می‌کنند و بعد از مدتی ایشان نیز به شهادت می رسد ،شهید لاجوردی نیز که درآمدش از بازار بود و بصورت افتخاری و بسیجی خدمت می کرد را نیز با حقه و دروغ از کار برکنار کردند و با پیگیری های روسای تازه بر مسند نشسته(آیت‌الله یوسف صانعی و موسوی خوئینی‌ها) پرونده مختومه شد تا بهزاد نبوی بتواند آزادانه به خرابکاری هایش تا به امروز ادامه دهد …

ایتابلهسروشآپارات

همچنین ببینید

چه کسانی به منافقین می‌گفتند: «فرزندان مجاهد؟»

خطای عمدی نهضت آزادی در شب قبل از انفجار حزب جمهوری

صوت شهید ابراهیم هادی پنج روز قبل از شهادت

ويدئو/جاوید الاثر شهید ابراهیم هادی

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.