سرخط خبرها
خانه / صراط عشق / اشعار / اشعار دیگران / شعر مرحوم شهریار در وصف شهید

شعر مرحوم شهریار در وصف شهید

در تمام مدتی که از شهادت سردار میگذره اشعار و متون فراوانی سروده ونگارش شده با این حال همچنان دیدن متن یا اثر ادبی در قامت ایشون کمی سخت به نظر میرسه.
گویی دامن بلند شهیدمان از توصیف این جهانی ما مرتفع تر است.
در همین وادی و ذهنیت در حال کنکاش اشعار با موضوع ایشان بودم که به شعر نابی از مرحوم شهریار…برخوردم. شعری که نه در زمانه ایشان اما به حق بر قامت این سرو بلند بالای معرفت سروده شده.

تو گویی مرحوم شهریار با ما تا ساعت عروج زیسته و شانه به شانه تاریخ پیش آمده و در جایی از چنبره زمان گذشته و خود را به این لحظه عظیم رسانده و سروده

مست آمدم اي پيـر که مستانه بمیرم
مستانه دراین گوشـه ي ميخانه بمیرم

درويشـم و بگـذار قلندر منـشـانه
کاکل همه افشان به سر شانه بمیرم

ميخانه به دور سـر من چرخد و اینم
پيـمان که به چرخيدن پيمانه بميرم

من بلبـل عشاق به دامي نشوم رام
در دام تو هـم بي طمع دانه بميرم

شمعي و طواف حرمي بود که مي خواست
پروانـه بــزايم من و پروانه بمیرم

مــن در يتیمم صدفـم سينه درياست
بگذار يتیمانه و دردانــه بمیرم

بيگانه شـمردند مرا در وطن خویش
تا بي وطن و از همه بيگانه بميرم

کو ني زن ميخانه بگو جان به لب آور
تا با تب و لب بـر لب جانانه بميرم

آن سلسله ي زلـف که زنار دلـم بود
در گردنـم آويز که ديوانه بميرم

اين ديرمغان ته چک ايران قدیم است
اينجاست که من بي چک و بي چانه بميرم

در زندگی افسانه شـدم در هـمه آفاق
بگذار که در مرگ هــــم افسانه بميرم

در گوشه ي کاشـانه بسی سوختم اما
آن شمع نبودم که به کاشــانه بميرم

سرباز جهادم من و از جبهه احرار
انصاف کجا رفته که در خانه بمیرم

ایتابلهسروشآپارات

همچنین ببینید

رمز عاقبت بخیری …

ويدئو/ حاج قاسم عزیزمون گفت

آهنگ/ ای مجاهد شهید مطهر

حاصل عمر من رفته از دست

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.