روایت خواندنی امام جمعه بغداد
آیتالله سیدیاسین موسوی، امام جمعه بغداد، روایتی کامل و بعضا محرمانه از ورود ایران به صحنه مبارزه با داعش در عراق و درخواست مسئولین این کشور از ایران و آمریکا برای کمک به عراق را بیان میکند. امام جمعه بغداد از روزی میگوید که داعش به نزدیکی سامرا رسیده بود و زمان زیادی برای تصرف این شهر باقی نمانده بود.
▫️وی در خطبههای نماز جمعه بغداد میگوید: این طور نیست که فقط ایران از ما منفعت میبرد، ما هم از ایران منفعت میبریم و استفاده میکنیم. ما وقتی با مشکل داعش روبرو شدیم و خطر داعش تهدیدمان میکرد، چه کسی حمایتمان کرد و چه کسی با ما ایستاد و برای جنگ آمد؟
▪️آیتالله موسوی میافزاید: هنگامی که داعشیها آمدند و به دروازه بغداد رسیدند، این طور نیست که ندیدم، خودم شاهد قضیه بودم در کنار خود مسئولین. مسئولین تراز اول که با آمریکا صحبت کردند، گفتند که میخواهیم پیمان استراتژیک بینمان را اجرا کنید. آمریکاییها گفتند وقت میخواهیم تا موضوع را بررسی کنیم. مسئولین گفتند چقدر وقت میخواهید؟ آمریکاییها گفتند: شش ماه. گفتند اسلحه بدهید، داعش به دروازه بغداد رسیده است. آمریکاییها گفتند باید پیمان را بررسی کنیم. مسئولین عراقی گفتند میرویم ایران. آمریکاییها گفتند بروید مانعی ندارد. [مسئولین عراقی] به ایران رفتند و فقط گفتند قصه از این قرار است. [این چیزی است که ما شاهدش بودیم] نه اینکه کسی گفته باشد، من میگویم عراق اسلحه نداشت. آمریکاییها هرچه کلاشینکف و اسلحه داشتیم، منفجر کردند. یادتان رفته؟ ما را خلع سلاح کردند. امام جمعه بغداد ادامه میدهد: اما ایرانیها شب و روز [آموزش میدادند] توپخانه سنگین را گفتند ما آموزشش را ندیدهایم، گفتند برایتان افرادی را میآوریم که همراهتان کار کنند. گفتیم اینها بسیج مردمی هستند هیچ آموزشی ندیدهاند. گفتند افتخار میکنیم، چه چیز میخواهید؟ ایرانی برای آموزش بیاوریم؟ لبنانی بیاوریم؟ گفتیم ما عرب هستیم، فارسی نمیدانیم، لبنانی آوردند. حتی عدهای را خارج از عراق آموزش دادند از ارتش عراق، نه فقط از بسیج مردمی؛ از پلیس و ارتش. اینها را فراموش کنیم؟ جنگ را جنگ خودشان دانستند، بدون محدودیت.
وی خاطرنشان میکند:…