سرخط خبرها
خانه / صراط عشق / متون / تفاوت‌های طالبان، القاعده، داعش، و سپاه صحابه، به قلم دکتر مهدی فرمانیان

تفاوت‌های طالبان، القاعده، داعش، و سپاه صحابه، به قلم دکتر مهدی فرمانیان

با توجه به اوضاع افغانستان اطلاعات خوبی که توسط دکتر فرمانیان درارتباط با تفاوت های طالبان ،داعش،القاعده وسپاه صحابه نگاشته شده را منتشر می کنیم.این مطالب حاصل سالها تلاش علمی وی درشناخت فرقه های اسلامیست وبرای اهل مطالعه بسیار مفید است.

⚡️ناگفته هایی از طالبان(١)

✍به قلم مهدی فرمانیان؛ عضو هیأت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب

🔸قِصه طالبان، غُصه اشغال است؛ رنج ده سال اشغال خاکشان توسط شوروی و بیست سال چپاول سرزمینشان توسط ارتش آمریکا.

🔹مبارزات ده ساله با شوروی، افغان هایِ پشتون زبان را به مجاهدانی طالبانی تبدیل کرد .این نبردها آنان را به جهادگرانی سرسخت تبدیل کرد که کمتر منعطف اند.

🔹ارمغان بیست سال اشغال افغانستان توسط آمریکا تنها ناامنی، خشونت، کشتار و کشت و تولید بیشتر تریاک را در پی داشت.

🔹سالهاست که در کلاسهای درسی و نشست های علمی این جمله را تکرار کرده ام:
✔️« آینده افغانستان از آن طالبان است».

این تحلیل اینجانب از روند رو به رشد طالبان در افغانستان است. در گذشته طالبان تنها در میان پشتوها طرفدارانی داشت، اما امروز در میان بقیه اقوام هم کم و بیش طرفدارانی یافته است. چرا؟
چون درد مردم افغانستان امنیت است، اما اشغالگران درد مردم افغانستان را نفهمیدند و خواستند به آنان، آزادی غربی را هدیه بدهند. ۹۹ درصد مردم افغانستان مسلمانند و اکثراً از این ولنگاری و آزادی غربی آزرده خاطرند و هم سرخورده. این آزادی به آنها هیچ چیزی نداده است. نه امنیت، نه اقتصاد، نه عزت و نه آبرو.

✅حالا گروهی خشن به نام طالبان دوباره در حال رشد است که همه می دانند در عین خشونتی که دارد، امنیت را به ارمغان می آورند. مردم افغانستان در دوراهی “امنیت” و “آزادی” گیر افتاده اند و باید یکی را انتخاب کنند. آنان دیدند که ۲۰ سال حضور آمریکا به آنان هیچ چیزی نداد؛ بلکه برخی از ارزش ها را هم از آنها گرفت. شما جای مردم افغانستان باشید، چکار می کنید؟

🔹در آینده درباره این جمله خواهم نوشت که” چرا یک تار موی اسلامگرایان را به هیکل سکولارها نخواهم داد”. افغانستان، عراق، لیبی، مصر، سودان و یمن نمونه بارز سراب اعتماد به غرب است.. به نظرم غرب هنوز هم استعمارگر و وحشی است؛ اما با مدنیت جدیدش.

⚡️ناگفته هایی از طالبان(٢)

🔴 تکفیر و تَکَتُّف

🔹در جنگ شوروری با افغانستان،‌ عده ای از جوانان عرب اهل سنت با گرایش فقهی مالکی از شمال آفریقا برای کمک به مجاهدان افغانی آمده بودند و در میان مبارزان پشتون حضور چشمگیری داشتند.

🔹این مجاهدان عرب دوشادوش مجاهدان افغانی علیه شوروی می جنگیدند و در گرماگرم جنگ، مباحثی بین آنها مطرح می شد.

🔹یکی از موضوعات اختلافی که خط مقدم جنگ علیه شوروی را تحت تاثیر خود قرار داده بود، نوع نماز خواندن مجاهدان مالکی مذهب شمال آفریقا بود. مالکی مذهبان تَکتُّف (دست بسته نماز خواندن) را سنت، اما غیر مستحب می دانستند و لذا با دست باز نماز می خوانند و از آن سو حنفی مذهبان افغانی با اینکه تکتف را مستحب می دانستند، اما دست باز خواندن مالکی مذهبان را نمی توانستند تحمل کنند، به گونه ای که این اختلاف جبهه های نبرد را تحت تاثیر شدید خود قرار داده بود.

🔹حنفی مذهبان افغانی می گفتند که باید مجاهدان مالکی مذهب، نماز را دست بسته بخوانند و مالکی مذهبان می گفتند که هر کس باید به فقه خود عمل کند.

🔹النهایه، نزاع مذهبی بالا گرفت و مجاهدان افغان و عرب بر روی یکدیگر اسلحه کشیدند. دکتر عبداللّه عزّام که رهبر عرب – افغان ها بود، صلاح را در این دید که به مالکی مذهبان دستور دهد که نماز را به صورت دست بسته بخوانند تا شر این غائله بخوابد. از دل این مجاهدان حنفی مذهب، طالبان متولد شد. طالبانی که یک اختلاف کوچک مستحبی را در میان خودِ اهل سنت تحمل نمی کند.
🔹بنابراین نباید از طالبان توقع داشته باشیم که با اقوام و مذاهب دیگر مدارا کند و مهربان باشد.

✔️طالبان این گونه اند…

⚡️ناگفته هایی از طالبان(٣)

🔴 آشنایی با تفکرات مذهبی – قومیتی طالبان

🔹 طالبان (طالب ها به گویش محلی) گروهی از شبه نظامیان روحانی هستند. آنها پشتون زبان و وابستگی فکری به مدارس علمیه دیوبندیه حیاتی(1) شمال پاکستان و جنوب افغانستان دارند.

1️⃣ تفکرات مذهبی:

🔹طالب ها از نظر فقهی، حنفی مذهب و از نظر اعتقادی، ماتریدی – اشعری اند. این جنبش از نظر اخلاقی، صوفی مسلک اند؛ ولی تحت تاثیر آرای ابن تیمیه موسس مکتب سلفیه نیز قرار دارند. طالبان تقسیم بندی توحید و شرک و مفهوم عبادت ابن تیمیه را قبول دارند. بنابراین می توان طالبان را «حنفیانِ ماتریدی-اشعری با گرایشات صوفی» و طرفدار ابن تیمیه دانست.

✔️ نکته اینجاست که به دلیل این طیف متنوع آرای گوناگون در مدرسه دیوبندیه و به تبع آن طالبان می توان مکتب فکری آنها را “دوگانه های متناقض” نامید.

🔹از طرفی طالبان تفکرات ابن عربی – صوفی تاویل گرای معروف قرن هفتم – را قبول دارند و از سویی دیگر آرای ابن تیمیه – ظاهرگرای اهل حدیثی و ضد تفكرات ابن عربی – را نیز قبول دارند.

🔹طالب ها به پیروی از تصوف به قبور

اولیاء اللّه احترام می گذارد و به تأسی از ابن تیمیه، استغاثه به اولیاء الهی را از مصادیق شرک می دانند. همچنین دیوبندیه در دوگانه “اجتهاد و تقلید”، روش تقلیدگرایانه احناف را انتخاب و در دوگانه “ماتریدی و اهل حدیث”، تفکر ماتریدیه را پذیرفته اند. آنان در دوگانه “تصوف و سلفی” همانند دیوبندیه، از هر دو تاثیر پذیرفته و گاه صوفی اند و زمانی سلفی.

✔️بنابراین طالبان را می توان هم صوفی، هم سلفی، هم ماتریدی، هم اهل حدیث، هم پیرو سلف،‌ هم قائل به تقلید دانست و این یعنی یک «تناقض نمای به تمام معنا».

2️⃣ رسوم قومیتی:

🔹در کنار پذیرش مکتب فکری دیوبندیه، آداب و رسوم «قوم پشتون» نیز در تفکرات آنها حضور پررنگی دارد. پشتونها از نظر قومی مخالف اقوام دیگر موجود در کشور خود هستند و مخالفت افراطی با مذاهب دیگر در افغانستان از خصائص قومیتی پشتوان طالبانی است.

🔷 حضور سی ساله سلفیان جهادی و رهبران القاعده در کنار آنان و نبود امکانات لازم برای یک زندگی عادی درمناطق پشتون نشین و سوء استفاده شدید گروه های سپاه صحابه و اداره اطلاعات ارتش پاکستان از آنان،‌ همه و همه دست به دست هم داده است و از طالبان، یک گروه جنجگوی خشن و بی رحم نسبت به دیگر اقوام و مذاهب، به وجود آورده است.

🔹در کنار این مسائل،‌ نبود یک رهبر کاریزماتیک که همه گوش به فرمان او باشند و ورود جنگجویانی از کشورهای دیگر در کنار طالبان اوضاع را در افغانستان پیچیده تر کرده است.

⚡️ناگفته هایی از طالبان(٤)

🔴 تفاوت طالبان با وهابیت

🔹فهم‌ این موضوع را با قصه ای شروع می کنم. در سالهای پیش روزی یکی از رهبران طالبان با اسامه بن لادن جلسه ای داشت. رهبر طالب به موقع در وقت ملاقات حاضر نشد و اسامه بن لادن به او گفت: “چرا شما پشتوها سر وقت نمی آیید و برای وقت دیگران ارزش قائل نیستید؟!!”

آن رهبر طالب در جواب گفت: “عذر می خواهم. فرزند معلولی دارم و رفته بودم سر مزار فلان ولی خدا تا شفایش را از او بگیرم. می دانم شما این کار را شرک می دانید، اما استغاثه از دیدگاه طالبان به شرط آنکه بداند رابطه ولی با خدا چگونه است، هیچ اشکالی ندارد.”
در اینجا رهبر طالب به اسامه بن لادنی که وهابی بود و اکنون رهبر القاعده شده بود، این نکته را متذکر شد که استغاثه با شرط آنکه شرایطش رعایت شود، نزد ما جایز است، اگرچه نزد وهابیون شرک است.

💢 به طور خلاصه تفاوتهای وهابیت با طالبان را می توان در موارد ذیل دانست:

1⃣ وهابیت در اجتهاد و تقلید، بیشتر رویکرد اجتهادی دارند ولی طالبان مقلد ابوحنیفه هستند و رویکرد تقلیدی دارند.

2⃣ وهابیت، ماتریدیه را یک فرقه انحرافی می دانند، ولی طالبان از نظر اعتقادی ماتریدی _ اشعری هستند.

3⃣ وهابیت، صوفیان را مشرک و همه آداب و رسوم صوفیانه را بدعت و ابن عربی را ملحد، زندیق و کافر می داند، اما طالبان نگاه مثبتی به طرائق صوفیه دارند و ابن عربی را قبول دارند.

4⃣ هر دو تعریف عبادت ابن تیمیه را قبول دارند، اما در مصادیق اختلافات فراوانی دارند.
به نوعی می توان گفت طالبان بسیاری از اعمالی که وهابیت از مصادیق شرک و بدعت می دانند، با شرایطی قبول دارند که در قصه بالا بیان شد.

✔️نمونه بارز آن تخریب قبور توسط وهابیت و عدم تخریب قبور توسط طالبان است. طالبان تا کنون هیچ قبری را تخریب نکرده اند و سفر برای زیارت قبور را نیز مستحب می داند.

✔️البته طالبان عزاداری برای امام حسین (علیه السلام) را بدعت دانسته و نسبت به استغاثه و نذر برای اولیاء الهی حساسیت نشان می دهند و آنرا شرک می دانند، اما مسلمانان را به خاطر این اعمال تکفیر نمی کنند.

⚡️ناگفته هایی از طالبان(٥)

🔴 تفاوت طالبان با داعش

🔹شناخت داعش بدون فهم سلفیه جهادی امکان پذیر نیست، همچنین فهم طالبان بدون شناخت دیوبندیه میسور نیست.

🔹 تفکر داعش را می توان ترکیبی از اندیشه “توحید القصوری های مصر” با فکر “توحید القبوری های وهابی” دانست.

🔹نکته حایز اهمیت این که گروه های جهادی مصری معتقد بودند که هدف وهابیت تنها موحد کردن [متوسلین به] قبرها است، ولی ما باید به دنبال موحد کردن [حاکمان] قصرها باشیم و مهم موحد کردن حاکمان و حکومت هاست.
✔️به طور خلاصه تقدم و اولویت ” توحیدالقصور “بر “توحیدالقبور “.

🔹 به نظر سلفیان جهادی، تمام حکومت هایی که حکم به غیر “ما انزل اللّه” می کنند، کافر به کفر آشکار هستند.
لذا باید علیه آنان جهاد مسلحانه نمود. از طرفی چون جهاد بر هر مسلمانی حکم وجوب عینی- همانند نماز را- دارد، به همین علت تمام حکومت های جهان اسلام از مصادیق طاغوت و جهاد مسلحانه علیه آنان واجب است.
🔘 همچنین ارتش های کشورهای جهان اسلام و بقیه افرادی که موجب استحکام پایه های حکومت های کافر می شوند نیز از مصادیق کفر بوده و همگی باید کشته شوند.

🔹 این تفکر در مصر ظهور کرد و در جنگ شوروی به افغانستان صادر شد وعنوان تفکر “افغانُ العرب” به خود گرفت

.

✔️ این گروه بعد از جنگ افغانستان، رهبری به نام اسامه بن لادن پیدا کردند که یک وهابی ای بود که اکنون تفکر سلفیان جهادی را هم پذیرفته بود.
در اینجا بود که تفکر “توحیدالقبوری وهابیت” به وسیله اسامه بن لادن به القاعده وارد شد و داعش که از دل القاعده بیرون آمد، هم توحید القصوری شدند و هم توحید القبوری!!!

🔹اما طالبان هیچ یک از این افکار بالا را قبول ندارد و فقط دشمن مشترک آنها (آمریکا) باعث شده بود تا اسامه بن لادن با ملاعمر بیعت و رهبر طالبان را به عنوان رهبر امارت اسلامی افغانستان بپذیرد.

✔️ از نظر داعشی ها، طالبانی ها به چند دلیل کافرند.

🔺اول اینکه نه افکار توحید القبوری را قبول دارند و نه توحید القصور را.

🔺دیگر اینکه چون گرایشات صوفیانه دارند و برخی افکار تصوف را قبول دارند، مشرکند.

🔺سوم اینکه چون تفکر ماتریدیه دارند، بدعتگذارند و چون کافران را کافر نمی دانند، بنابراین کافرند.

❌ بعد از شکست داعش در عراق و سوریه، شاخه خراسان داعش در افغانستان فعال گردید و به جذب نیروهای طالبان پرداخت، اما عده کمی از طالبان جذب داعش افغانستان شدند و طالبان در موارد متعدد به جنگ با داعش رفت و بیشترین حمله به داعش در افغانستان توسط طالبان صورت گرفته است و داعش نیز متقابلا به طالبان حملاتی داشته است.

⚡️ناگفته های از طالبان(٦)

🔴 طالبان و شیعه

🔹 برای فهم نگاه طالبان نسبت به شیعه، باید به قرن ها قبل بازگردیم. زمانی که در ایران، صفویه رشد کرده بود و شیخ احمد سرهندی، ملقب به مجدد الف ثانی، در سال ۱۰۰۱ قمری کتابی با عنوان «رد روافض (شیعیان)» نوشت تا جلوی گسترش شیعه در هند را بگیرد.
🔹 بعد از او شاه ولی الله دهلوی، رهبر فکری و معنوی طالبان (دیوبندیان) دو کتاب در نقد شیعه نوشت. یکی «ازاله الخفاء عن خلافه الخلفاء» و دیگری «قره العینین فی تفصیل الشیخین».
🔹 پس از او پسرش کتابی به زبان فارسی در نقد شیعه به نام «تحفه اثنی عشریه» نوشت و بیان داشت شیعه از اسلام هیچ نصیبی ندارد و کفر آنان ثابت است. این کتاب به صورت وسیع در جامعه مسلمان شبه قاره هند و کشورهای عربی تاثیرگذار بود.

🔹رویکرد نقد شیعه در میان بزرگان مورد قبول طالبان، یک رسم علمی و فرهنگی شد. ملاقاسم نانوتوی و رشید احمد گنگوهی موسسان مکتب دیوبندیه و برخی از عالمان مورد اعتماد طالبان کتبی در نقد شیعه نوشتند. اکثر این آثار در نقد شیعه بود و کمتر از کفر شیعه سخن گفته می شد، اما برخی از نویسندگان به کفر شیعه تصریح کردند.
🔹 تندروی و افراط عده کمی از دیوبندیان در تصریح به کفر شیعه، باعث شد تا در پاکستان، گروهک سپاه صحابه به وجود آید که معتقد به کفر و وجوب قتل شیعه است.
🔹در کنار این رویکرد چهارصد ساله در نقد شیعه از سوی بزرگان مورد اعتماد طالبان، اختلاف قومی پشتون ها با هزاره ها مزید بر علت شده و رویکرد طالبان به شیعه را افراطی و گاه تکفیری کرده است. البته همچنان که در میان دیوبندیان افراد بزرگی هستند که در عین انتقاد به شیعه،‌اعتقاد به کفر شیعه ندارند، همین فضا در میان طالبان وجود دارد. برخی با رویکرد غیر تکفیری و عده کثیری با رویکرد تکفیر شیعه در میان طالبان حضور دارند.
🔹بنابراین شیعیان باید در عین حفظ وحدت خود در افغانستان مواظب باشند تا در جنگ مذهبی شیعه و سنی ورود نکنند و درعین حال با اقتدار از خودشان دفاع کنند، اما مواظب باشند درگیر دعوای دولت و طالب نشوند که هم دولت پشتون است و هم طالب.

⚡️ناگفته هایی از طالبان(٧)

🔴 آینده افغانستان در سپهر طالبان

🔹 آنچه در ادامه می آید، تحلیل های پژوهشگری است که سالها در زمینه فرق و مذاهب کار کرده است:

1⃣ بارها گفته ام که آینده افغانستان از آن طالبان است، خواه بپسندیم یا آن را نپسندیم.

البته نویسنده این یادداشت، همانند میلیونها نفر دیگر از انسان های آزاده، اصلا دوست ندارد طالبان سال ۱۳۷۵ تا ۱۳۸۰ شمسی سرکار بیاید.

2⃣ چکیده بیست سال مطالعه بنده در زمینه سلفی گری و طالبان این را نشان می دهد که طالبان در میان پشتون ها و حتی در غیر آن دارای پایگاه مردمی است و الّا نمی توانست به این زودی، این همه استان را بدون درگیری و با کمترین تلفات از آن خود کند.

3⃣ پشتون ها که بیشترین جمعیت را در افغانستان دارند، مدافعان جدی طالبان هستند و معتقدم اگر یک رأی گیری آزاد در افغانستان صورت گیرد، طالبان رای بسیار بالایی می آورد. چه بپسندیم یا آن نپسندیم و پسند ما،‌ هیچ فرقی در واقعیت افغانستان ندارد.

4⃣ به نظر می رسد طالبان از نظر ایدئولوژی و مبانی فرقی با بیست سال پیش نکرده است و تغییرات فعلی، تاکتیکی است. لذا در آینده، شیعیان، اقوام غیر پشتون، زنان و طرفداران دموکراسی لیبرال در افغانستان در سختی های بیشتری قرار خواهند گرفت.

5⃣ افغانستان هیچ تناسبی با عراق و سوریه ندارد، لذا حشد الشعبی در افغانستان نه جواب می دهد و نه به نفع شیعیان است. رویکردهای

روزنامه جمهوری اسلامی در زمینه افغانستان فعلی را به نفع شیعیان نمی دانم.

6⃣ خشونت دولتی و سازمان یافته در آینده بیشتر خواهد شد، اما باید گروه ها و احزاب مخالف طالبان با انسجام خود برای آزادی های مشروع و قانونی خود از هم اکنون تلاش منسجم داشته باشند. امروز دیر است چه برسد به فردا.

ایتابلهسروشآپارات

همچنین ببینید

حمایت چهره های سیاسی و مردمی افغانستان از اقدام تنبیهی ایران

مردم افغانستان حمایت کامل از عملیات ضد رژیم صهیونیستی ایران

دستگیری ۲ عضو تاجیکستانی داعش در مرز افغانستان با ایران

یک رسانه نزدیک به طالبان اعلام کرد دو عضو تاجیکستانی داعش در مرز افغانستان با ایران دستگیر شدند.

یک دیدگاه

  1. این پژوهش کتابخانه ای از منظری جالب است!
    اما تحقیق میدانی حلاوتی دیگر دارد و ماندگاری اش بیشتر است!
    مگر نه اینکه علت پیروزی های سریالی طالبان در میدان نبرد بخاطر این بود که جناب اشرف غنی مرتب به فرماندهان مقابل طالبان دستور میداد که مقاومت نکنند و عقب نشینی کنند تا سر فرصت دشمن محاصره شده را از بین ببرند!!
    مگر می‌شود سربازان کاملا مسلح در منطقه و در سنگرهای کمین نشسته از عده ای قلیل بدون جنگ افزار نیمه سنگین و سنگین و در موارد بسیار، نا آشنا به منطقه شکست بخورند!؟
    بعد از فرار بزدلانه اشرف غنی، او بی محابا اظهار داشت که خوشحال است کشور را بدست پشتونها افتاده…
    همین اشرف غنی که مدتی قبل از اینکه کشور را راحت تحویل طالبان دهد، به آمریکا رفته بود و بایدن حتی به اندازه یک مدیر کل او را تحویل نگرفت!!
    براستی چرا آمریکای قلدر و مکار، رئیس جمهور افغانستان را که سالها در آمریکا تحت تربیت نهادهای اطلاعاتی و نظامی آمریکا بود، را به کشور متجاوز آمریکا فراخوانده بودند؟! و با تحقیر او و برخلاف تشریفات بین المللی فقط دیداری با بایدن داشت و دستوراتی به او دیکته شد و او به افغانستان باز گشت و عقب نشینی های سربازان دولتی آغاز شد و شهر ها و ادوات آمریکایی ها به دست طالبانی افتاد که جنگ افزارش سلاح سبک بود!!
    ارتش پاکستان از قبل از پیروزی انقلاب اسلامی ایران وابسته و گماشته آمریکا بود آنها هم بدستور ارباب در پشتیبانی از طالبان در میدان با تمام ظرفیت اطلاعاتی و نظامی بودند و هستند تا طالبان به قدرت کامل برسند!
    مردم مظلوم افغانستان نیز خسته از ۵۰ سال جنگ و نا امنی و… برخلاف موارد گذشته وارد میدان نشدند چون مدام فریب تربیت شدگان و نفوذی های آمریکا را خورده بودند و شهد قدرت را آمریکا ازآن خود کرده بود!
    لذا نباید گفت پیروزی طالبان! بلکه بدور از ظاهر سازی ها باید اذعان داشت: پیروزی آمریکا با ظاهری طالبانی!
    مدتی چنین خواهد گذشت تا قدرت دست نشانده آمریکا یعنی طالبان تثبیت شود سپس آنگاه چنگال تیز و خونین شیطان بزرگ از دستکش مخملین بیرون خواهد آمد و کاری که بعد ۱۱ سپتامبر، آمریکا میخواست علیه ایران عزیز انجام دهد توسط مزدوران طالبان گام به گام رخ خواهد داد!!
    اما باز آمریکا و دنباله های نفوذی اش سخت در اشتباه هستند!
    اگر ترفندهای قبلی شان علیه اسلام عزیز و ایران سرافراز به فرجام نیکو رسید باز چنان خواهد شد! که با نصرت خدا چنین نخواهد شد.
    بلکه امت اسلامی با یکپارچگی شان علیه طاغوت زمانه قیام خواهند کرد و نوچه های آمریکا را به درک خواهند فرستاد و با اتحاد سترگ شان به مظلومان منطقه یاری خواهند رساند تا مستقل از غرب خونریز، جامعه شان را خود مدیریت و رشد دهند!
    و با پیروزی ها به انتظار منجی بشریت عج باشند که وعده پروردگار، بشارت و نصرت مستضعفان و صالحان است ان شاءالله

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.