تأمل کنیم و پرواز…!
سالکان بسیار در علومِ از هرنوعاش،
این عالَم را،
چکیدهای…
تصویری…
انعکاسی…
از عوالم بالا دانسته و
هریک به طریقی ناگفتنی
چون “گُنگِ خوابدیده”
برای عالمیانِ ناشنوا،
هیجانزده، سخنها گفتهاند.
…و خدا که برای این “مرغ باغ ملکوت”،
نشانهها قرار داده تا خود را صرفا
قفس بدن نداند…
…تا چون نیک نگریست،
همه چیز این عالم ماده را نیز
نشانهای یابد و رهنما،
رهنمون به عالم بالا.
…و یکی از این نمیدانم چههای زیبایی که با آن،
رحمتش را شامل حال این پرندههای متعلق به ملکوت میکند،
تا فهم کنند مفهومی والاتر را،
رابطه مادر و فرزندیست.
این نیکترین حبّی که ریشه در فطر و فطرتش دارد.
…و کیست که این را حس نکند؟!
نمیدانم… شاید همانند بسیار مقولات دیگر،
این رابطه نیز ریشه در ملکوتش داشته باشد،
هر چند که در این “دامگهِ دانه و دام”
از همان رابط و ربط نیز گنجانده شده
تا یادآورِ فاطر و فطر شود برایش.