جایگاه زمانی نفخ صور در قرآن؛
کاوشی جهت دستیابی به تصویر قرآنی از مقاطع آینده
چکیده
در دست داشتن تصویری روشن و صحیح از آینده بسیار حائز اهمیت است. با آن که آیات پرشماری از قرآن کریم نیز به توصیف مقاطع زمانی آینده و رویدادهای عظیم پیش رو پرداختهاند، هنوز ترسیمی دقیق، روشن و یکتا بر پایه قرآن و روایات صحیح از حوادث آینده و آنچه بشریت به استقبال آن میرود، در دست نیست. در این میان پرداختن به موضوع «نفخ صور» نقش محوری در ترسیم مقاطع زمانی در پیش رو، از جمله ظهور امام زمان(عج) و قیامت دارد. چرا که بر اساس آیات قرآن کریم، به دنبال هر نفخ صور تحولاتی عظیم در پهنهای گسترده که تمام آسمانها و زمین را در بر میگیرد، رخ میدهد. تا جایی که شرایط قبل و بعد هر نفخ صور به عنوان یک نقطه عطف در سیر مقاطع زمانی پیش روی بشریت، بسیار با هم متفاوت است. بررسی آیات مربوط به نفخ صور در قرآن کریم نشان میدهد که در قرآن از سه نفخ صور متفاوت با پیامدهای گوناگون در مقاطع زمانی آینده صحبت شده است. با تمرکز بر جایگاه زمانی سه نفخ صور یادشده که همگی در آینده به وقوع خواهند پیوست و تأکید بر ترتیب به وقوع پیوستن این نفخهها بر روی خط سیر زمان، این سه نفخ صور به ترتیب زمانی عبارتند از: نفخ صور فزع(بعد از ظهور امام زمانعج)، نفخ صور اماته(قبل از قیامت) و نفخ صور احیاء(در آستانه برپایی قیامت).
کلید واژهها: نفخ صور، نفخه فزع، نفخه اماته، نفخه احیاء، آینده پژوهی قرآنی
1) مقدمه و طرح مساله
پرداختن به آینده و به دست آوردن ترسیمی روشن و صحیح از صحنههای پیشرو، بسیار حائز اهمیت است. آیات پرشماری از قرآن کریم نیز به ترسیم مقاطع زمانی آینده و توضیح مبسوط رویدادهای عظیم پیش رو و توصیف احوال و سرانجام انسانها در آن رویدادها اختصاص داده شدهاند که این خود پرده از اهمیت پرداختن به این موضوع بر میدارد. اما تتبع در میان آثار گوناگون نشان میدهد که هنوز ترسیم دقیق، روشن و یکتایی بر پایه آیات قرآن کریم و روایات صحیح از حوادث آینده و آنچه بشریت به استقبال آن میرود، در دست نیست. این موضوع لزوم عمقبخشی به مطالعه در این حوزه و ضرورت غنیسازی معارف قرآنی و روایی پیرامون آینده پیشرو را آشکار میکند.
«نفخ صور» یکی از موضوعاتی است که قرآن کریم در میان ذکر حوادث آینده به آن پرداخته است. به دنبال هر نفخ صور حوادثی عظیم در پهنهای گسترده که گاه تمام آسمانها و زمین را در بر میگیرد، رخ میدهد. در حقیقت با هر بار دمیدن در صور مقطع زمانی جدیدی، با شرایطی کاملاً متفاوت با آن چه پیش از آن بوده، آغاز میگردد که قرآن کریم از آن با عنوان «نشئه» یاد میکند.[1] مانند برپایی صحنه عظیم رستاخیز که به دنبال دمیده شدن در صور آغاز میگردد. از همین رو پرداختن به موضوع نفخ صور جهت ترسیم مقاطع زمانی آینده اهمیت به سزایی مییابد. اما در میان آثار تفسیری دیدگاههای متفاوتی بر سر تعداد نفخههای صور، زمان و ترتیب وقوع آنها و پیامدهای هر کدام از آنها به چشم میخورد.
بررسی آیات مربوط به «نفخ صور» در قرآن کریم و آثار تفسیری و روایی در ارتباط با این موضوع، به منظور کشف زمان و ترتیب به وقوع پیوستن این نفخهها بر روی خط سیر زمان در کانون توجه پژوهش حاضر قرار دارد. از همین رو پرداختن به چرایی برپایی و بررسی شرایط پیشینی و پسینی هر کدام از نفخهها خارج از حوزه اصلی این پژوهش است. این نوشتار ضمن طرح پیچیدگی نهفته در تعیین موقعیت زمانی رخدادهای آینده در قرآن کریم و بعد از معناشناسی واژههای مطرح شده در بحث، به جایگاهیابی زمانی نفخههای صور بر اساس آیات قرآن کریم پرداخته است. این بررسی نشان میدهد در قرآن کریم از سه نفخ صور در سه موقعیت زمانی مختلف سخن به میان آمده است. در بین این سه نفخ صور، دو نفخه قبل از برپایی قیامت و در دنیا رخ خواهند داد که این خود بر اهمیت پرداختن به این موضوع از دیدگاه آینده پژوهی قرآنی میافزاید.
2) پیچیدگی تعیین موقعیت زمانی رخدادهای آینده در قرآن
در میان آثار مفسران مسلمان و خصوصاً مفسران اهل سنت، در تعیین مصداق برای آیاتی که به توصیف وقایع آینده پرداختهاند و همچنین ترتیب زمانی بین این وقایع نوعی در آمیختگی به چشم میخورد. سابقه این در آمیختگیها تا دوران حضور امامان شیعه(ع) امتداد مییابد. به عنوان نمونه در تفسیر آیه «وَ يَوْمَ نَحْشُرُ مِنْ کُلِّ أُمَّةٍ فَوْجًا مِمَّنْ يُکَذِّبُ بِآياتِنا فَهُمْ يُوزَعُونَ» (نمل/83)، امام صادق(ع) ضمن مردود دانستن نظر عامه مبنی بر اینکه حشر مطرح شده در این آیه مربوط به قیامت است، با بیان این پرسش که «چگونه ممکن است خداوند در قیامت تنها گروهی را محشور گرداند و دیگران را رها کند؟» این حشر را مربوط به دوران رجعتها دانستهاند و آیه «وَ يَوْمَ نُسَيِّرُ الْجِبالَ وَ تَرَي اْلأَرْضَ بارِزَةً وَ حَشَرْناهُمْ فَلَمْ نُغادِرْ مِنْهُمْ أَحَداً» (کهف/47) را که در آن به حشر تمام انسانها بدون آن که حتی احدی فروگذار شود اشاره شده است، مربوط به قیامت دانستهاند؛ «فقال الرجل لأبي عبد الله (ع): إن العامة تزعم أن قوله: وَ يَوْمَ نَحْشُرُ مِنْ كُلِّ أُمَّةٍ فَوْجاً، عنى في القيامة، فقال أبو عبد الله (ع): «أ فيحشر الله من كل امة فوجا، و يدع الباقين؟! لا، و لكنه في الرجعة، و أما آية القيامة فهي: وَ حَشَرْناهُمْ فَلَمْ نُغادِرْ مِنْهُمْ أَحَدا». (بحرانی،1374: 4/228)
همچنین ایشان در تفسیر آیه «مَنْ کانَ يُريدُ حَرْثَ اْلآخِرَةِ نَزِدْ لَهُ في حَرْثِهِ وَ مَنْ کانَ يُريدُ حَرْثَ الدُّنْيا نُؤْتِهِ مِنْها وَ ما لَهُ فِي اْلآخِرَةِ مِنْ نَصيبٍ.» (شوری/20) واژه «الآخره» را ناظر به دولت حق در زمان امام مهدی(عج) بر شمردهاند و فرمودهاند: « ليس له في دولة الحق مع القائم نصيب؛ برای او در دولت حق همراه با امام زمان (عج) نصیبی نیست.» (كلینی،1407: 1/436) در حالی که در تفسیرهای شیعی (طوسی، بیتا: 9/156؛ ابوالفتوح رازی،1408: 17/113؛ شریف لاهیجی: 1373: 4/43) و اهل سنت (محلی، سیوطی،1416: 488؛ طبری،1412: 25/14) این آیه مربوط به قیامت دانسته شده است.
این پیچیدگی و درآمیختگی در آثار تفسیری اهل سنت بیشتر به چشم میخورد. دلیل این موضوع را میتوان در سیاست خلفاء و حاکمان بنیامیه مبنی بر عدم ثبت سنت منقول و احادیث نبوی، که منجر به از دست دادن بسیاری از قرائن فهم آیات قرآن شد، جستجو کرد. هر چند که جو سیاسی حاکم علیه امامان شیعه(ع) نیز باعث شده تا محدودیتهایی برای نشر معارف توسط اهل بیت(ع) به وجود آید.
علت دوم این درآمیختگی را میتوان مشابهتها و وحدت سنخیتی دانست که بر وقایعی که در آینده رخ خواهند داد، حاکم است. از جمله این شباهتها میتوان به متنعم شدن خوبان و عذاب بدان در دوران حکومت امام مهدی (عج) اشاره کرد که در قیامت به صورت عظیمتری با قرار گرفتن خوبان در بهشت و بدان در جهنم رخ خواهد داد. همچنین میتوان به رجعت برخی از مردگان در دوران ظهور امام زمان (عج) اشاره کرد که در قیامت در قالب حشرِ تمام مردگان به صورت عامّ و فراگیر به وقوع خواهد پیوست. علاوه بر این اجرای عدالت و انتقام از ظالمان و آشکار شدن مسائل پنهان مانند نفاق منافقان، از جمله موضوعاتی هستند که در دوران ظهور امام زمان (عج) و به طور گستردهتر در قیامت به وقوع میپیوندند. این شباهتها باعث شده تا برخی از مفسران سه واقعه ظهور امام زمان(عج)، رجعت مردگان و برپایی قیامت را مراتبی از ظهور حق بدانند. با این بیان که این سه معنا بر حسب حقیقت متحد هستند و اختلاف آنها در مراتب ظهور آنها است. (طباطبایی،1417: 2/109)
با توجه به وحدت سنخیت بین وقایع در پیش رو، میتوان برای مفاهیم مطرح شده در بعضی آیاتِ توصیفگر آینده چند مصداق در نظر گرفت که این خود بر پیچیده شدن فرایند تشخیص مصادیق آیات آینده محور و چینش صحیح آنها در مسیر زمان افزوده است. علامه طباطبایی ذیل آیة هَلْ يَنْظُرُونَ إِلاَّ أَنْ يَأْتِيَهُمُ اللَّهُ فِي ظُلَلٍ مِنَ الْغَمامِ وَ الْمَلائِكَةُ وَ قُضِيَ الْأَمْرُ وَ إِلَى اللَّهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ (بقره/210) بعد از اشاره به این نکته که در روایات شیعی این آیه به هر سه دوران رجعت مردگان، ظهور امام زمان (عج) و قیامت تفسیر شده است، چنین مینویسد: « نظاير اينگونه روايات بسيار است، كه اگر بخواهى كتب حديث را صفحه به صفحه ببينى، خواهى ديد كه روايات بسيار زيادى از ائمه اهل بيت(ع) در تفسير بسيارى از آيات آمده، كه يا فرمودهاند: مربوط به قيامت است، و يا فرمودهاند: مربوط به رجعت است، و يا فرمودهاند: مربوط به ظهور مهدى(عج)، و اين نيست مگر به خاطر وحدت سنخيتى كه در اين سه معنا هست.»(طباطبایی،1417: 2/106)
دو دلیل ذکر شده یعنی از دست دادن قرائن فهم آیات قرآن و وحدت سنخیت بین وقایع در پیش رو از یک طرف و گوناگون بودن پیامدهای بر شمرده شده برای هر نفخ صور در قرآن از طرف دیگر، خاستگاه ایجاد دیدگاههای گوناگون میان مفسران بر سر تعداد و ترتیب زمانی نفخههای صور مطرح در آیات قرآن شده است. از آنجا که این نوشتار به دنبال تعیین موقعیت زمانی نفخ صور است، در گام نخست به بررسی آیاتی میپردازد که در این راستا میتوانند بیشتر راهگشا باشند. بر این اساس و با توجه به پیچیدگی این موضوع، مناسب است که ابتدا بر روی دایره محدودتری از آیات تمرکز شود و با بدست آوردن تصویری زمانی از این آیات تلاش شود تا گام به گام این تصویر توسط سایر آیات کاملتر گردد. از همین رو تمرکز آیات مورد بررسی در نوشتار حاضر، آیات 68 سوره زمر و 87 سوره نمل خواهد بود.
3) معناشناسی واژههای مورد بحث
قبل از ورود به مباحث استدلالی، ضروری است معانی واژههایی که در موضوع بحث آمده است تبیین و تمایزدهی شود. توجه به تفاوت معانی این واژگان راه را برای تفکیک و تمایز قائل شدن بین نفخههای صور هموار خواهد کرد؛
3-1) صور
شیخ طوسی در کتاب تفسیر خود در معنای واژه صور دو قول را مطرح میکند؛ در قول اول که آن را به اکثر مفسران نسبت میدهد صور را به معنای شاخ(قرن) میداند. بر اساس این معنا، صور چیزی است شبیه به شاخ که اسرافیل در آن میدمد. شیخ طوسی این قول را به بلخي، جبائي، زجاج و طبري نسبت میدهد.(طوسی، بیتا: 4/174) راغب نیز در کتاب مفردات این معنا را برای صور ذکر میکند: «هو مثل قرن ينفخ فيه»(راغب اصفهانی،1412: 498) ابن منظور در کتاب لسان العرب نیز به این معنا اشاره کرده است. (ابنمنظور،1414: 4/476)
بنا بر نقل شیخ طوسی، برخی دیگر از مفسران مانند ابوعبیده و حسن بصری واژه صور را به معنای «صورتها» دانسته اند. (طوسی، بیتا: 4/174) بر این اساس «نفخ صور» به معنای دمیدن در ارواح است. طبرسی در مجمع البیان (طبرسی، 1372: 4/496) و ابوالفتوح در روض الجنان (ابوالفتوح رازی،1408: 7/335) نیز به این دو معنا اشاره کردهاند. شيخ مفيد نیز در کتاب تفسیر خود واژه صور را جمع صورت دانسته و مراد از آن را صورتهای برزخی افراد شمرده است. (مفيد،1424: 340) بنا بر قول اول «صور» واژهای مفرد است و بنا بر قول دوم این واژه را باید جمع دانست. اما اگر واژه صور جمع صورت باشد، مناسب بود تا ضمیر ارجاع دهنده به آن در آیه «وَ نُفِخَ فِي الصُّورِ فَصَعِقَ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ مَنْ فِي اْلأَرْضِ إِلاّ مَنْ شاءَ اللّهُ ثُمَّ نُفِخَ فيهِ أُخْري فَإِذا هُمْ قِيامٌ يَنْظُرُونَ» (زمر/68) به صورت مونث آورده شود. این در حالی است که خداوند به جای نُفِخَ فِيهِا فرموده است: « نُفِخَ فِيهِ». بنابراین معنای اول مناسبتر به نظر میرسد. (طوسی، بیتا: 4/174)
3-2) فزع
ابن منظور فزع را به معنای ترس دانسته است. (ابن منظور، 1414: 8/251) راغب در مفردات(راغب اصفهانی،1412: 635)، فیومی در مصباح(فیومی،1414: 2/472) و طریحی در مجمع البحرین(طریحی،1375: 4/375) نیز به همین معنا اشاره کردهاند. زبیدی نیز می نویسد: «أصل الفزع: الخوف»(زبیدی،1414: 11/343) در آیه «إِذْ دَخَلُوا عَلي داوُودَ فَفَزِعَ مِنْهُمْ قالُوا لا تَخَفْ» (ص/22) نیز بعد از آنکه دادخواهان بر داوود(ع) وارد میشوند و او به حالت فزع در میآید، به او گفته میشود که مترس! در این آیه نیز به روشنی ارتباط معنایی فزع و ترس مشخص است. علامه طباطبایی در تفسیر این آیه فزع را انقباض و نفرتى كه از منظرهاى مخوف در دل حاصل مىشود، معنا کرده است. (طباطبایی،1417: 17/191)
ابوالفتوح رازی نیز فزع را به معنای ترس دانسته است. (ابوالفتوح رازی،1408: 16/265) طبرسی نیز در تفسیر آیه «لا يَحْزُنُهُمُ الْفَزَعُ اْلأَکْبَرُ» (انبیاء/103) این معنا را برای فزع مناسب دانسته است. (طبرسی، 1372: 7/103) بر این اساس فزع عبارت از مطلق خوف و ترسی است که از دیدن یک صحنه بر انسان عارض میشود و معنای آن با مفهوم موت یا هلاک شدن همراه نیست.
3-3) صعق
دانشمندان لغت برای واژه صعق دو معنای بیهوشی و مرگ ذکر کردهاند. به عنوان نمونه فراهیدی در العین مینویسد:« صُعِقَ صَعْقاً: غشي عليه من صوت يسمعه أو حس أو نحوه. و صَعِق صَعَقا: مات.» (فراهیدی،1409: 1/129) ابن منظور نیز در لسان العرب این دو معنا را برای این واژه ذکر کرده است. (ابن منظور،1414: 10/198) علامه طباطبایی صعق را به معنای مرگ و بيهوشى و از كار افتادن حواس و بطلان ادراك دانسته است. (طباطبایی،1417: 8/237)
مطابق آیه شریفه 143 سوره اعراف، موسی (ع) بعد از مشاهده تجلی رب بر کوه به حالت «صعق» بر زمین میافتد؛ «فَلَمَّا تَجَلَّى رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَکّا وَ خَرَّ مُوسى صَعِقا فَلَمَّا أَفاقَ قالَ سُبْحانَكَ تُبْتُ إِلَيْكَ وَ أَنَا أَوَّلُ الْمُؤْمِنين». اگر چه طبرسی در تفسیر این آیه با اعتقاد به این که عبارت «فَلَمَّا أَفاقَ» – که به معنای «چون به خود آمد» است- در مورد مردگان به کار نمیرود، معنای بیهوشی را صحیح دانسته است(طبرسی، 1372: 4/732) اما شیخ طوسی در تبیان (طوسی، بیتا: 4/537) و نیز علامه طباطبایی در المیزان (طباطبایی، 1417: 8/238) هر دو معنای بیهوشی و موت را برای این آیه درست دانستهاند.
در آيه 68 سوره زمر نیز واژه صعق به کار رفته است. بر اساس این آیه به دنبال دمیده شدن در صور تمام اهل آسمانها و زمین به حالت صعق در میآیند. راغب در مفردات صعق را در این آیه به معنای موت دانسته است.(راغب،1412:485) علامه طباطبایی نیز با توجه به این که در دومین نفخ صور مطرح در این آیه شریفه افراد از حالت صعق احیاء میشوند، صعق را در مقابل حیات و به معنای موت گرفته است. (طباطبايي،1417: 17/293) بر این اساس در آیات قرآن کریم، صعق به معنای موت یا بیهوشی به کار رفته است و این دو معنا به کلی متفاوت با معنای واژه فزع است یعنی حالت خوفی که از دیدن یک صحنه بر انسان عارض میشود.
4) جایگاه زمانی نفخههای صور در آینده
4-1) تصویر ابتدایی
در یک تصویر ابتدایی که البته تصویر ارتکازی در ذهن بسیاری از دینمداران است، بعد از پایان یافتن دنیا، با دمیدن اسرافیل در صور، نشئه قیامت برپا شده و عموم انسانها سر از قبر برآورده و برای حساب اعمال خویش در پیشگاه پروردگار حاضر میشوند. این تصور که در شکل (1) طرحی از آن نشان داده شده است، حالتی کلی و ابتدایی دارد. به این معنا که بسیاری از وقایعی که در آینده رخ خواهند داد و در قرآن و روایات به تفصیل به آنها پرداخته شده است، در آن جایگاهی نمییابند.
شکل(1): تصویر ابتدایی از مقاطع در پیشرو
4-2) نفخه اماته و نفخه احیاء
در آیه 68 سوره زمر از دو بار دمیده شدن در صور به دنبال هم صحبت شده است. بنابراین میتوان نتیجه گرفت که در مقاطع زمانی پیش رو حداقل دو نفخ صور وجود دارد. طبق این آیه با نفخ صور اول برای تمام اهل آسمانها و زمین – جز گروهی که با عبارت «إِلاّ مَنْ شاءَ اللّهُ» استثناء شدهاند – حالت صعق یا موت پیش میآید. با توجه به این پیامد، این نفخه «نفخه اماته» نامیده میشود.(طريحي،1375:2/445) بعد از آن و با نفخه دوم تمام این افراد به پا خاسته و نظارهگر میشوند. این نفخه که بر اثر آن افراد زنده خواهند شد، «نفخه احياء» نامیده میشود.(همان) همچنین با توجه به نص آیه شریفه، برخی از مفسران نفخه اول را «نفخه صعق» و نفخه دوم را «نفخه قیام» نیز نامیدهاند. (ميبدي،1371: 8/436؛ فخرالدين رازي،1420: 27/476؛ کاشاني،1423: 5/129)
برخی از مفسران بر اساس این آیه تنها قائل به دو نفخ صور هستند. در دیدگاه ایشان دو دمیده شدن در صور وجود دارد که در دو نقطه از خط سیر زمان جای خواهند داشت؛ نفخه اول در انتهای دنیا خواهد بود که که باعث هلاکت تمامی خلائق در پهنه آسمانها و زمین میشود و نفخه دوم که به دنبال دمیدن در آن قیامت آغاز میگردد و همه خلائق برانگیخته خواهند شد. در میان مفسران شیعی شیخ طوسی(طوسی، بیتا: 10/253)، طبرسی(طبرسی،1372: 4/496) و علامه طباطبایی (طباطبایی، 1417 : 17/293) و در میان مفسران اهل سنت قرطبی (قرطبی،1364: 16/279)، زحیلی (زحیلی، 1418: 24/54) و مراغی (مراغی، بیتا: 24/33) چنین دیدگاهی دارند.
با توجه به آن که در فاصله بین دو نفخه اماته و احیاء تمام موجودات صاحب روح در آسمانها و زمین، به جزء گروهی که مطابق آیه 68 سوره زمر استثناء میشوند، در حالت موت قرار دارند و دگرگونیهای عظیمی در آسمانها و زمین در این فاصله زمانی رخ خواهد داد،(فیض کاشانی،1415: 3/109؛ قمی،1404: 2/252؛ حر عاملی،1418: 1/300) شرایط و اوضاع این دوران به کلی متفاوت با دوره زمانی قبل و بعد از این دو نفخه است. از همین رو بسیاری از مفسران از این دوران در مقابل نشئه دنیا و نشئه قیامت به عنوان نشئه مستقلی یاد کردهاند. در روایات اهل بیت (ع) از این نشئه با عنوان «بین النفختین» یاد شده است. (طبرسی، 1403: 2/350؛ بحرانی،1374: 4/731؛ العروسی،1415: 4/503) این عنوان در بسیاری از آثار تفسیری شیعی (ابن شهر آشوب، 1369: 1/72؛ ابوالفتوح رازی،1408: 13/101؛ عاملی،1413: 2/267) و همچنین آثار تفسیری اهل سنت نیز (آلوسی،1415: 8/431؛ زمخشری،1407: 3/206؛ طبری،1412: 22/79) به این نشئه اطلاق شده است.
بررسی روایاتی که به توصیف دوران بین النفختین میپردازند، نشان میدهد که خداوند در این دوران تحولاتی را مانند به حرکت در آوردن آسمانها، از میان بردن کوهها و گسترش دادن زمین رقم میزند تا این پهنه را برای برپایی صحنه عظیم قیامت آماده سازد و سپس با نفخه احیاء تمام خلایق را برای قرار گرفتن در محشر قیامت زنده میگرداند.(قمی، 1404: 2/252؛ طبرسی، 1403: 2/350) جایگاه زمانی نفخ صور اماته و نفخ صور احیاء و سه نشئه دنیا، بین النفختین و قیامت در شکل شماره (2) نشان داده شده است.
شکل(2): تصویر جایگاه زمانی دو نفخ صور با توجه به آیه 68 سوره زمر
4-3) نفخه فزع
غور در آیات قرآن پیرامون نفخ صور آشکار میسازد که خداوند علاوه بر دو نفخه بالا، به نفخه دیگری در مقاطع پیشرو اشاره میکند که پیامدهای آن به کلی با پیامدهای دو نفخه اماته و احیاء متفاوت است. خداوند در آیه 87 سوره نمل میفرماید: «وَ يَوْمَ يُنْفَخُ فِي الصُّورِ فَفَزِعَ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ مَنْ فِي اْلأَرْضِ إِلاّ مَنْ شاءَ اللّهُ وَ كُلٌّ أَتَوْهُ داخِرينَ». با توجه به نص این آیه شریفه، پیامد این نفخ صور به حالت صعق در آمدن و مرگ، یا بعث و احیاء موجودات در پهنه آسمانها و زمین نیست. بلکه به دنبال این نفخ صور افراد در آسمانها و زمین به حالت فزع یعنی ترس (ابوالفتوح رازی،1408: 15/80؛ طباطبایی،1417: 15/399) در میآیند و بعد از آن به حالت خواری و فروتنی (بحرانی،1374: 4/231؛ شیبانی،1413: 4/134) بر درگاه الهی وارد میشوند.
نفخه فزع غیر از نفخه احیاء است. زیرا در زمانی که این نفخ صور اتفاق میافتد، اهل آسمانها و زمین زنده هستند و درک دارند و بر اثر این نفخه تنها به حال فزع میافتند. این در حالی است که پیش از نفخه احیاء افراد بر اثر نفخه صعق در حالت موت قرار دارند.(طباطبایی،1417: 14/340) تفاوت دیگر میان نفخه فزع و نفخه احیاء با مقایسه تحولات نظام آسمانها و زمین بعد از این دو نفخه مشخص میشود. در آیه 87 سوره نمل و بعد از طرح نفخ صور فزع، هیچ اشارهای به برچیده شدن نظام آسمانها و زمین نشده است. اما آیاتی که وقایع و تحولات آغاز قیامت را، که بعد از نفخه احیاء خواهد بود، تشریح کردهاند حاکی از برچیده شدن نظام آسمانها و زمین در شروع برپایی قیامت هستند.
خداوند در آیه «ما خَلَقْنَا السَّماواتِ وَ اْلأَرْضَ وَ ما بَيْنَهُما إِلاّ بِالْحَقِّ وَ أَجَلٍ مُسَمًّي» (احقاف/3) آسمانها و زمین را جاودانه ندانسته بلکه برای آن سرآمد و اجلی تعیین کرده است که با فرا رسیدن آن نظام آسمانها و زمین در هم ریخته و نابود خواهند شد. مفسران این اجل را فرا رسیدن روز قیامت دانستهاند.[2] همچنین در آیه «يَوْمَ تُبَدَّلُ اْلأَرْضُ غَيْرَ اْلأَرْضِ وَ السَّماوات» (ابراهیم/48) خداوند به نابودی آسمانها و زمین اشاره میکند. علامه طباطبایی این آیه را مربوط به برپایی قیامت دانسته و معنای آیه را اینطور دانسته است: «روزی که زمین به غیر این زمین و آسمانها به غیر این آسمانها تبدیل میشوند.» (طباطبایی،1417: 12/88)
علاوه بر این در آیه «ما خَلَقْنَا السَّماواتِ وَ اْلأَرْضَ وَ ما بَيْنَهُما إِلاّ بِالْحَقِّ وَ أَجَلٍ مُسَمًّي» (فرقان/25) که در آن به توصیف قیامت پرداخته شده، صحبت از شکافتن و نابود شدن آسمان و نزول ملائکه است.(طباطبایی،1417: 15/202) طبرسی به نقل از ابن عباس شکافته شدن آسمان را مربوط به تمام آسمانها هفتگانه دانسته است.(طبرسی، 1372: 7/263)
آیات دیگر قرآن نیز به نابودی آسمانها[3]، ستارگان[4]، زمین[5] و ماه[6] نیز در آستانه برپایی قیامت اشاره دارند. بر این اساس با توجه به اینکه بعد از نفخ صور فزع نظام آسمانها و زمین بر جای خود استوار است، این نفخه را نمیتوان نفخه احیاء دانست. بر اساس همین قرائن و مقایسه بین آیات قران کریم، برخی از مفسران شیعه (ابوالفتوح رازی،1408: 15/78؛ شریف لاهیجی، 1373: 3/446؛ طباطبایی،1417: 15/400) و اهل سنت (ابن عربی،1422: 2/113؛ محلی، سیوطی،1416: 387) این نفخه را غیر از نفخه احیاء دانستهاند.
همچنین نفخه مطرح در آیه 87 سوره نمل غیر از نفخه اماته است. زیرا پیامدهای این نفخه با پیامدهای نفخه اماته متفاوت است. چرا که از یک سو به دنبال نفخ صور فزع افراد همچنان زنده هستند و ماجراها را درک میکنند و تنها در حالت فزع و خوف قرار میگیرند. (ابوالفتوح رازی،1408: 15/80؛ طباطبایی،1417: 15/399) از سوی دیگر طبق این آیه شریفه اهل آسمانها و زمین به دنبال به فزع در آمدن با حالت خواری بر پروردگار وارد میشوند؛ «كُلٌّ أَتَوْهُ داخِرين» که نشان میدهد بعد از این نفخه افراد حضور دارند و رفتار انجام میدهند که این نیز با شرایط بعد از نفخه اماته یعنی حالت موت سازگاری ندارد. (آلوسی،1415: 10/241؛ طباطبایی،1417: 15/400) ابوالفتوح رازی نیز که از جمله مفسران قائل به وجود سه نفخ صور است در تفسیر خود بعد از ذکر روایتی از رسول الله(ص) در این مورد به متمایز بودن پیامدهای این سه نفخه اشاره میکند: «به يك نفخه بترسند و به ديگرى بميرند و سه ديگر زنده شوند.» (ابوالفتوح رازی،1408: 16/158)
علامه طباطبایی نیز بعد از مطرح کردن اقوال پیرامون نفخ صور مطرح شده در آیه 87 سوره نمل، هیچکدام از ادله مطرح شده از سوی مفسران را مبنی بر اینکه این نفخ صور، نفخ صور اماته یا نفخ صور احیاء باشد نپذیرفته است و محتمل دانسته است که مراد از نفخ صور در این آیه مطلق نفخ صور باشد.(طباطبایی،1417: 15/400) طبرسی(طبرسی، 1372: 7/370)، سور آبادی(سور آبادی،1380: 3/179)، آلوسی(آلوسی،1415: 10/241) و مراغی(مراغی،بیتا: 20/24) نیز در تفسیر خود این نفخه را نفخه اماته ندانستهاند.
برخی از مفسران نفخ صور مطرح شده در آیه 87 سوره نمل را به عنوان نفخهای مستقل در کنار دو نفخ صور مطرح شده در آیه 68 سوره زمر بر شمردهاند و بنابراین قائل به تحقق سه نفخ صور قبل از برپایی قیامت شدهاند؛ نفخه فزع، نفخه اماته (صعق) و نفخه احیاء (قیام). (فخرالدين رازي،1420: 27/476؛ کاشاني،1423: 5/129؛ قمی،1368: 9/598). میبدی این قول را به اکثر مفسران نسبت میدهد. (ميبدي،1371: 8/436). آلوسی نیز ابن عربی را بر این قول میداند. (آلوسی، 1415: 10/241)
در منابع روایی نیز از این نفخه به عنوان نفخهای مستقل و تحت عنوان «نفخه فزع» در کنار دو نفخه صعق و قیام یاد شده است. دیلمی در ارشاد القلوب به روایتی از امام سجاد(ع) اشاره میکند که ایشان ضمن توصیف حوادثی که بعد از هر نفخ صور رخ خواهد داد، سه نفخ صور را بر میشمرند: «في الصور ثلاث نفخات نفخة الفزع و نفخة الموت و نفخة البعث» و نفخه مطرح شده در آیه 87 سوره نمل را نفخه فزع میدانند. (دیلمی،1412: 1/53)
4-4) جایگاه زمانی نفخه فزع
مفسرانی که قائل به دو نفخه هستند با توجه به آیه 68 سوره زمر، نفخه اماته را قبل از نفخه احیاء میدانند که این ترتیب با توجه به صراحت این آیه به روشنی قابل نتیجهگیری است. اما در مورد جایگاه زمانی نفخه فزع نسبت به دو نفخه دیگر در میان آثار تفسیری بحث استدلالی کمتر به چشم میخورد. اندلسی در تفسیر خود با بیان استدلالی نفخه فزع را قبل از دو نفخه دیگر دانسته و تاکید کرده که این نفخه در دنیا محقق خواهد شد؛ «با توجه به این که بعد از نفخه فزع نظام آسمانها و زمین بر جای خود برقرار است، این نفخه قبل از نفخه احیاء خواهد بود و با توجه به اینکه افراد در زمان این نفخه در حالت ادراک و زندگی هستند، این نفخه باید قبل از نفخه اماته باشد. بنابراین زمان وقوع نفخه فزع و پیامدهای عظیم آن که در تمام پهنه آسمانها و زمین گسترده است، قبل از دو نشئه بین النفختین و قیامت و در دنیا خواهد بود.» (اندلسی،1420: 8/271) شیبانی این قول را به ابن عباس نسبت داده است. (شیبانی،1413: 4/133) برخی دیگر از مفسرانی که قائل به سه نفخه هستند با توجه به قرائن موجود در آیات مربوط، نفخه فزع را قبل از دو نفخه اماته و احیاء میدانند. (فخرالدين رازي،1420: 27/476؛ کاشاني،1423: 5/129)
توجه به آیه 87 سوره نمل شرایط پسینی نفخه فزع را روشن میگرداند؛ مطابق این آیه به دنبال نفخه فزع، تمام کسانی که در آسمانها و زمین هستند، در حالت خوف قرار میگیرند و با خواری در پیشگاه الهی حاضر میشوند. از آنجا که این موضوع بلافاصله بعد از نفخ صور فزع در آیه ذکر شده است، میتوان آن را اصلیترین تحولی دانست که به دنبال این نفخه حاصل میشود. بنابراین پیش از این نفخه پهنه آسمانها و زمین شاهد طغیان و رویارویی جبهه باطل در برابر جبهه حق خواهد بود و بعد از آن، در سراسر پهنه آسمانها و زمین هیچ طغیان و سرکشیای از سوی جبهه باطل در برابر جبهه حق صورت نخواهد گرفت و همگان در برابر خداوند با حالت خضوع قرار خواهند گرفت. حال سؤال اساسی آن است که این رخداد در کدام یک از مقاطع زمانی آینده امکان تحقق دارد؟
بررسی آیات و روایاتی که به ترسیم صحنههای قبل از ظهور امام زمان(عج) میپردازند، نشان میدهد که با نزدیک شدن به ظهور امام زمان(عج) و شروع دوران آخرالزمان، شرور و فتنهها در دنیا بسیار گسترش مییابد. تا جایی که زمین پر از ظلم و جور میشود و جنگهایی بین جبهه حق و باطل در میگیرد.(کلینی،1407: 1/338؛ نعمانی،1397: 60) بر این اساس این موضوع پیش از ظهور امام زمان(عج) امکان تحقق نخواهد داشت چرا که قرار گرفتن در حالت خواری با سرکشی و طغیان جبهه باطل همخوانی ندارد. از طرفی به دنبال ظهور ایشان نیز جنگهای بین جبهه حق و باطل ادامه مییابد. (نعمانی، 1397: 285-283) بنابراین نفخه فزع بعد از ظهور امام زمان(عج) انجام خواهد گرفت و به دنبال آن پیروزی جبهه حق بر جبهه باطل در تمام فضای آسمانها و زمین محقق خواهد شد. شکل شماره (3) جایگاه زمانی سه نفخ صور فزع، اماته و احیاء را نشان میدهد.
شکل(3): تصویر جایگاه زمانی نفخههای صور با توجه به آیه 68 سوره زمر و آیه 87 سوره نمل
5) نفخ صور در سایر آیات قرآن کریم
علاوه بر دو آیه شریفه 68 سوره زمر و 87 سوره نمل، نفخ صور در آیات دیگری از قرآن نیز عنوان گردیده است. با توجه به پیامدهای مطرح شده برای هر نفخ صور در این آیات، مفسران هر کدام از این نفخهها را به یکی از سه نفخه فزع، اماته و احیاء نسبت دادهاند. در این میان بسیاری از تفاسیر نفخه احیاء را نفخه مورد اشاره در آیات ذیل دانستهاند:
1. آیه 73 سوره انعام؛ «وَ هُوَ الَّذي خَلَقَ السَّماواتِ وَ اْلأَرْضَ بِالْحَقِّ وَ يَوْمَ يَقُولُ کُنْ فَيَکُونُ قَوْلُهُ الْحَقُّ وَ لَهُ الْمُلْکُ يَوْمَ يُنْفَخُ فِي الصُّورِ عالِمُ الْغَيْبِ وَ الشَّهادَةِ وَ هُوَ الْحَکيمُ الْخَبيرُ»(عاملی،1413: 1/426؛ ابن عربی،1422: 1/206؛ میبدی،1371: 3/396،زحیلی،1422: 7/257؛ محلی، سیوطی،1416: 1/139).
2. آیه 102 سوره طه؛ «يَوْمَ يُنْفَخُ فِي الصُّورِ وَ نَحْشُرُ الْمُجْرِمينَ يَوْمَئِذٍ زُرْقًا» (طبرسی،1372: 7/47؛ طباطبایی،1417: 14/209؛ ابوالفتوح رازی،1408: 13/187؛ محلی،سیوطی،1416: 322)
3. آیه 51 سوره یس؛ «وَ نُفِخَ فِي الصُّورِ فَإِذا هُمْ مِنَ اْلأَجْداثِ إِلي رَبِّهِمْ يَنْسِلُونَ» (طبرسی،1372: 8/680؛ طباطبایی،1417: 17/98؛ ابوالفتوح رازی،1408: 16/158؛ صدر المتالهین،1366: 5/159؛ شریف لاهیجی،1373: 3/753)
4. آیه 20 سوره ق؛«وَ نُفِخَ فِي الصُّورِ ذلِکَ يَوْمُ الْوَعيدِ» (طباطبایی،1417: 18/349؛ مکارم شیرازی،1421: 17/32؛ ابوالفتوح رازی،1408: 18/69؛ مراغی،بیتا: 26/162)
5. آیه 18 سوره نباء؛ «يَوْمَ يُنْفَخُ فِي الصُّورِ فَتَأْتُونَ أَفْواجًا» (طوسی،بیتا: 10/243؛ طبرسی،1377: 4/427؛ مکارم شیرازی،1421: 19/340؛ شریف لاهیجی،1373: 4/690؛ عاملی،1413: 3/414)
6. آیه 99 سوره کهف؛ «وَ تَرَکْنا بَعْضَهُمْ يَوْمَئِذٍ يَمُوجُ في بَعْضٍ وَ نُفِخَ فِي الصُّورِ فَجَمَعْناهُمْ جَمْعًا» (طباطبایی،1417: 13/367؛ عیاشی،1380: 2/343؛ ابوالفتوح رازی،1408: 13/43؛ محلی، سیوطی1416: 307؛ مصطفوی،1380: 13/290).
در جدول شماره(1) دیدگاههای مفسران پیرامون نفخ صور مطرح در این شش آیه، نمایش داده شده است.
جدول شماره(1): مفسرانی که نفخ صور مطرح در آیات ششگانه را نفخه احیاء دانستهاند.
آیه |
مفسران |
انعام/73 |
محلی و سیوطی، عاملی، ابن عربی، میبدی، زحیلی |
طه/102 |
محلی و سیوطی، طبرسی، طباطبایی، ابوالفتوح رازی |
یس/51 |
طبرسی، طباطبایی، ابوالفتوح رازی، صدر المتالهین، شریف لاهیجی |
ق/20 |
طباطبایی، مکارم شیرازی، ابوالفتوح رازی، مراغی |
نباء/18 |
طوسی، طبرسی، مکارم شیرازی، شریف لاهیجی، عاملی |
کهف/99 |
طباطبایی، عیاشی، ابوالفتوح رازی، محلی و سیوطی ، مصطفوی |
غالب مفسران نفخ صور مطرح شده در آیه «فَإِذَا نُفِخَ فىِ الصُّورِ فَلَا أَنسَابَ بَيْنَهُمْ يَوْمَئذٍ وَ لَا يَتَسَاءَلُونَ» (مومنون/101) را نیز نفخه احیاء دانستهاند. (فیض کاشانی،1415: 3/410؛ طباطبایی،1417: 15/69؛ زحیلی،1418: 18/105) جز آنکه به ابن عباس نسبت داده میشود که او این نفخه را نفخه اماته میدانسته است. (طوسی،بیتا: 7/396؛ اندلسی،1420: 7/584؛ طبری،1412: 18/42) بعضی از مفسران نیز این نفخه را یکی از دو نفخه اماته یا احیاء دانستهاند. بدون آنکه یکی از این دو را برگزینند. (عاملی،1413: 2/369؛ محلی،سیوطی،1416: 1/351) در جدول شماره(2) دیدگاه مفسران پیرامون نفخ صور مطرح آیه 101 سوره مومنون نمایش داده شده است.
جدول شماره(2): دیدگاه مفسران پیرامون نفخ صور مطرح در آیه 101 سوره مومنون
|
نفخه احیاء |
نفخه اماته |
یکی از دو نفخه احیاء یا اماته |
مفسران |
طبرسی، طباطبایی، مکارم شیرازی، فیض کاشانی، شریف لاهیجی، مراغی، زحیلی |
ابن عباس |
عاملی، محلی و سیوطی |
در مورد آیات «فَإِذا نُفِخَ فِي الصُّورِ نَفْخَةٌ واحِدَةٌ – وَ حُمِلَتِ اْلأَرْضُ وَ الْجِبالُ فَدُکَّتا دَکَّةً واحِدَةً» (حاقه/13-14) نیز دیدگاه مفسران متفاوت است. شیخ طوسی این نفخه را نفخه اماته دانسته است. (طوسی،بیتا: 10/98) طبرسی اگر چه در مجمع البیان تنها به ذکر اختلاف نظر بین مفسران پرداخته و خود رأیی بر نگزیده است (طبرسی،1372: 10/520) اما در جوامع الجامع این نفخه را نفخه اماته دانسته است. (طبرسی،1377: 4/348) علاوه بر او مفسران دیگری نیز در بین شیعیان (ابوالفتوح رازی،1408: 19/383؛ فیض کاشانی،1415: 5/219؛ شریف لاهیجی،1373: 4/62) و اهل سنت (مراغی،بیتا: 29/54؛ طبری،1412: 29/37) این نفخه را نفخه اماته دانستهاند. اما از سوی دیگر برخی از مفسران این نفخه را نفخه احیاء دانستهاند. (طباطبایی،1417: 19/397؛ محلی، سیوطی،1416: 1/570). صاحب تفسیر البحر المحیط این نفخه را نفخه فزع دانسته است. (اندلسی،1420: 10/257) بعضی از مفسران نیز نفخه مطرح شده در این آیات را یکی از دو نفخه اماته یا احیاء دانستهاند بدون آنکه یکی از این دو را برگزینند. (شیبانی،1413: 5/231؛ عاملی،1413: 3/359). در جدول شماره(3) دیدگاه این مفسران پیرامون نفخ صور مطرح در این آیات نمایش داده شده است.
جدول شماره(3): دیدگاه مفسران پیرامون نفخ صور مطرح در آیه 13 سوره حاقه
|
نفخه اماته |
نفخه احیاء |
نفخه فزع |
یکی از دو نفخه احیاء یا اماته |
مفسران |
طوسی، طبرسی، ابوالفتوح رازی، مکارم شیرازی، فیض کاشانی، شریف لاهیجی، مراغی، طبری |
طباطبایی، محلی و سیوطی
|
اندلسی |
شیبانی، عاملی |
همانطور که این بررسی نشان میدهد، بنابر دلایلی که پیشتر به آن اشاره شد، در دیدگاه مفسران بر سر تعداد نفخههای صور، زمان و ترتیب وقوع آنها و این که هر کدام از آیات کدام یک از مصادیق نفخ صور را توصیف میکنند، اختلاف نظرهایی به چشم میخورد. اما هیچ یک از مفسران، مصادیق نفخ صور را خارج از سه نفخ صوری که در این پژوهش به آنها پرداخته شد، نمیدانند.
بحث و نتیجه گیری
در قرآن کریم یازده بار به نفخ صور اشاره شده است. با هر بار دمیده شدن در صور تحولاتی عظیم در پهنهای گسترده در میان مخلوقات صورت میگیرد. اما از میان رفتن بخشی از روایات به عنوان قرائن فهم آیات قرآن، وحدت سنخیت وقایع پیش رو و گوناگون بودن پیامدهای بر شمرده شده برای هر نفخ صور در قرآن کریم، خاستگاه ایجاد دیدگاههای متفاوت میان مفسران بر سر تعداد، زمان و ترتیب وقوع نفخههای صور شده است. بررسی آیات مربوط به «نفخ صور» در قرآن کریم به منظور کشف زمان و ترتیب به وقوع پیوستن این نفخهها بر روی خط سیر زمان، روشن میسازد که در قرآن کریم از سه نفخ صور متفاوت با پیامدهای گوناگون در مقاطع زمانی آینده سخن به میان آمده است که به ترتیب زمان وقوع عبارتند از: نفخ صور فزع، نفخ صور اماته و نفخ صور احیاء.
با نفخ صور فزع که بعد از ظهور امام زمان(عج) و در پایان جنگهای جبهه حق و باطل صورت میگیرد، پیروزی جبهه حق بر جبهه باطل در تمام فضای آسمانها و زمین محقق خواهد شد. با نفخ صور اماته، نشئه دنیا به پایان میرسد و برای اهل آسمانها و زمین حالت موت پیش میآید و پس از آن با نفخه احیاء مجدداً حیات به آنها بازگردانده شده و برپایی قیامت آغاز میگردد و همگان ناظر برپایی قیامت خواهند بود. ویژگیهای سه نفخ صور در جدول شماره(4) با هم مقایسه شدهاند.
جدول شماره(4): مقایسه سه نفخ صور
نفخه |
زمان وقوع |
پهنه اثر گذاری |
کیفیت پیامدها |
فزع |
بعد از ظهور امام زمان(عج) |
آسمانها و زمین |
به فزع در آمدن اهل آسمانها و زمین و وارد شدن با خواری بر خداوند (نمل/87) |
اماته(صعق) |
در شروع بین النفختین |
آسمانها و زمین |
به حالت صعق در آمدن اهل آسمانها و زمین (زمر/68) |
احیاء(قیام) |
در شروع قیامت |
عرصه قیامت |
به قیام در آمدن اهل آسمانها و زمین (زمر/68) |
منابع
– قرآن کریم
– آلوسى، سيد محمود(1415 ق). روح المعانى فى تفسير القرآن العظيم. بيروت: دارالكتب العلميه.
– ابن شهر آشوب، محمد بن على(1369ق). متشابه القرآن و مختلفه. قم: داربيدار للنشر.
– ابن عربی، محی الدین(1422 ق). تفسير ابن عربى. بیروت: داراحياء التراث العربى.
– ابوالفتوح رازى، حسين بن على(1408 ق). روض الجنان و روح الجنان فى تفسيرالقرآن. مشهد: پژوهشهاى آستان قدس.
– العروسى الحويزى، عبد على بن جمعة(1415ق). تفسير نور الثقلين. قم: اسماعيليان.
– اندلسى، ابو حيان محمد بن يوسف(1420 ق). البحر المحيط فى التفسير. بیروت: دارالفکر.
– بحرانى، سيد هاشم بن سليمان(1374 ش). البرهان في تفسير القرآن. قم: مؤسسه بعثه.
– حر عاملى، محمد بن حسن(1418 ق). الفصول المهمة في أصول الأئمة. قم: موسسه معارف اسلامى امام رضا ع.
– حسيني زبيدي، محمد مرتضى(1414ق). تاج العروس من جواهر القاموس. بيروت: دارالفكر.
– حلى، حسن بن سليمان(1421ق). مختصر البصائر. قم: مؤسسة النشر الإسلامي.
– ديلمى، حسن بن محمد(1412ق). إرشاد القلوب إلى الصواب. قم: الشريف الرضي.
– راغب أصفهانى، حسين بن محمد(1412ق). مفردات ألفاظ القرآن. بيروت: دار القلم.
– زحيلى، وهبة بن مصطفى(1422ق). تفسير الوسيط. دمشق: دار الفكر.
– زمخشرى، محمود بن عمر(1407 ق). الكشاف عن حقائق غوامض التنزيل. بيروت: دار الكتاب العربي.
– زحيلى، وهبة بن مصطفى(1418ق). التفسير المنير فى العقيدة و الشريعة و المنهج. بیروت: دارالفكر المعاصر.
– سور آبادى، ابوبكر عتيق بن محمد(1380 ش). تفسير سور آبادى. تهران: فرهنگ نشر نو.
– شيبانى، محمد بن حسن(1413 ق). نهج البيان عن كشف معانى القرآن. تهران: بنياد دايرة المعارف اسلامى.
– شريف لاهيجى، محمد بن على(1373ش). تفسير شريف لاهيجى. تهران: دفتر نشر داد.
– طباطبايى، سيد محمد حسين(1417 ق). الميزان فى تفسير القرآن. قم: جامعه مدرسين حوزه علميه قم .
– طبرسى. احمد بن على(1403 ق). الإحتجاج على أهل اللجاج. مشهد: نشر مرتضى.
– طبرسى، فضل بن حسن(1372 ش). مجمع البيان فى تفسير القرآن. تهران: ناصر خسرو.
– طبرى، ابوجعفر محمد بن جرير(1412 ق). جامع البيان فى تفسير القرآن. بیروت: دارالمعرفه.
– طريحي، فخر الدين بن محمد(1375ش). مجمع البحرين. تهران: مرتضوى.
– طوسى، محمد بن حسن(بیتا). التبيان فى تفسير القرآن. بیروت: دار احياء التراث العربی.
– عاملى، على بن حسين(1413ق). الوجيز فى تفسير القرآن العزيز. قم: دار القرآن الکریم.
– فراهيدى، خليل بن أحمد(1409ق). كتاب العين. قم: نشر هجرت.
– فخرالدين رازی، محمد بن عمر(1420 ق). مفاتيح الغيب. بیروت: دار احياء التراث العربى.
– فيض كاشانى، ملا محسن(1415 ق). تفسير الصافى. تهران: الصدر.
– فيومى، أحمد بن محمد(1414ق). المصباح المنير في غريب الشرح الكبير للرافعي. قم: موسسه دار الهجرة.
– قرطبى، محمد بن احمد(1364ش). الجامع لأحكام القرآن. تهران: انتشارات ناصر خسرو.
– قمى، على بن ابراهيم(1404ق). تفسير قمى. قم: دار الکتاب.
– قمي، محمد بن محمدرضا( 1368 ش). تفسير كنز الدقائق و بحر الغرائب. تهران: سازمان چاپ و انتشارات.
– كاشانى، ملا فتح الله(1423ق). زبدة التفاسير. قم: بنياد معارف اسلامى.
– كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق(1407 ق). الكافي. تهران: دارالكتب الإسلامية.
– محلى، جلال الدين. سيوطى. جلال الدين(1416 ق). تفسير الجلالين. بیروت: مؤسسه النور للمطبوعات.
– مراغى، احمد بن مصطفى(بیتا). تفسير المراغى. بیروت: داراحياء التراث العربى.
– مصطفوى، حسن(1380ش). تفسير روشن. تهران: مركز نشر كتاب.
– مكارم شيرازى، ناصر(1421 ق). تفسیر نمونه. قم: مدرسه امام على بن ابى طالب ع.
– ميبدى، رشيدالدين احمد بن ابى سعد(1371 ش). كشف الأسرار و عدة الأبرار. تهران: انتشارات امير كبير.
– نعمانی، محمد بن ابراهيم(1397ق). الغيبة. تهران: نشر صدوق.
[1]. قُلْ سيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُرُوا كَيْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ ثُمَّ اللَّهُ يُنْشِئُ النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ إِنَّ اللَّهَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَديرٌ(عنکبوت/20)
[2]. رجوع کنید به (فیض کاشانی، 1415: 5/11؛ قمی، 1368: 12/170؛ طبرسی، 1372: 9/124؛ طباطبایی، 1417: 18/186؛ شیبانی 1413: 5/10؛ عاملی، 1413: 3/197؛ اندلسی، 1420: 9/431؛ محلی، سیوطی، 1416: 505؛ آلوسی، 1415: 13/162؛ زمخشری، 1407: 4/294)
[3]. فَإِذَا انشَقَّتِ السَّمَاءُ فَكاَنَتْ وَرْدَةً كاَلدِّهَانِ(رحمان/37)، وَ انشَقَّتِ السَّمَاءُ فَهِىَ يَوْمَئذٍ وَاهِيَةٌ(حاقه/16)، إِذَا السَّمَاءُ انفَطَرَتْ(انفطار/1)
[4]. فَإِذَا النُّجُومُ طُمِسَتْ(مرسلات/8)، وَ إِذَا النُّجُومُ انْكَدَرَتْ(تکویر/2)، وَ إِذَا الْكَوَاكِبُ انتَثرََتْ(انفطار/2)، يَوْمَ نَطْوِى السَّمَاءَ كَطَىِّ السِّجِلِّ لِلْكُتُبِ كَمَا بَدَأْنَا أَوَّلَ خَلْقٍ نُّعِيدُهُ وَعْدًا عَلَيْنَا إِنَّا كُنَّا فَعِلِينَ(انبیاء/104)
[5]. يَوْمَ تَشَقَّقُ الْأَرْضُ عَنهُْمْ سِرَاعًا ذَلِكَ حَشْرٌ عَلَيْنَا يَسِيرٌ(ق/44)
[6]. اقْترََبَتِ السَّاعَةُ وَ انشَقَّ الْقَمَرُ(قمر/1)
سلام ،محبت بفرمایید تصاویر مربوط را درج نمایید