«مادران شریف» نام جمعیتی از مادران جوانیست که قصد دارند در کنار سبک زندگی چندفرزندی فعالیتهای اجتماعی پویایی هم در عرصههای مختلف داشته باشند.
عطیههمتی: از روزهایی که پشت پفک و خوراکیهای دهه شصتیها شعار«فرزندکمتر، زندگی بهتر» مینوشتند سالهای زیادی میگذرد. شعاری که نتیجهاش شد تک فرزندی و بیفرزندی نسلی که مدام توی گوشش خوانده بودند اگر میخواهی زندگی بهتری داشته باشی باید کم بچه داشته باشی و در نهایت بحران جمعیتی پیشرو را پدید آورد تا بفهمیم این شعار چهار حرفی چقدر غلط بودهاست و چقدر میتواند در آینده تلفات اقتصادی برای کشورمان داشته باشد. قربانیان نسل کمفرزندی را اگر دهههفتادیها در نظر بگیریم، خیلیهایشان طعم نداشتن خواهر و برادر را چشیدهاند. با مصایب تکفرزندی و کم فرزندی دست و پنجه نرم کردهاند و توی تنهاییهایشان چقدر حسرت داشتن خواهر و برادر کردهاند. «مادران شریف» یک جمعیت مردمی از زنان و مادران فعال و پویاییست که قصد کردهاند سبک زندگی چندفرزندی را ترویج دهند و در این راستا فعالیتهای فرهنگی و آموزشی هم میدهند و به قول خودشان بانکی از فوت و فنهای مادری برای چندفرزندی هستند.
از همین رو و به مناسبت «روز ملی جمعیت» با «پگاه بهروزی» یکی از اعضای مادران شریف گفتگو کردیم تا درباره این جمعیت فعال بیشتر بدانیم. خانم بهروزی متولد 72 در تهران است و حالا دوتا پسر 4ساله و 2ساله دارد.
قصه «مادران شریف» از کجا شروع شد؟
ما یک گروه مجازی خانمانه برای متاهلهای دانشگاه شریف داشتیم که هرکدام از مجردها هم که ازدواج میکردند هم به آن گروه اضافه میشدند. آن گروه بستری برای انتقال تجربیات بود. مثلا بچهها در آن گروه پیرامون اینکه حالا که ازدواج کردهاند چطور درس بخوانند و به کارهایشان برسند صحبت میکردند. آنها که خوابگاه هستند چه کار کنند؟ وضعیت درس خواندنهایشان بهتر شده یا بدتر؟ از اینطور بحثها و سوالات تا چم و خمهای جهیزیه خریدن. خلاصه کلام یک گروه زنانه چندوجهی. در ادامه این گروه هم که اگر کسی باردار و بعد مادر میشد گروه دیگری به نام «مامانهای شریفی» وجود داشت که به آن اضافه میشد و در آنجا هم انتقال تجربههای فضای مادرانه بود. سوالات تا حدی زیادی مشترک بود که بعد آرشیو میشد. این سوالات هم از خرید سیسمونی شروع میشد تا مسائل و سوالات بعد از زایمان و بچهداری. یکی از مهمترین و پرتکرارترین بحث ما این بود کسانی که مادر شدند چگونه نیاز خود به فعالیتهای اجتماعی و درسخواندن را برطرف میکنند؟ معمولا کسانی که تجربه مادری و فعالیت اجتماعی داشتند در گروه مکرر توسط مامانهای جدید مورد پرسش قرار میگرفتند که شما چطور توانستید چنین کاری را انجام دهید؟ یا اصلا چنین کاری درست است یا نه؟ این بحث با هربار مادر شدن یکی از بچهها دوباره تکرار میشد. چون مادر جدید پیش از مادری سرش در کتاب و پژوهش بود و یکباره وارد دنیای تازهای میشد و میدید عملا نمیتواند هیچکار دیگری جز مادری انجام دهد و فشاری روحی سنگینی به او میآمد.
چه شد که بحث چندفرزندی و ترویج آن به میان آمد؟
یکی دیگر از بحثهای پرتکرار که به مرور زمان به وجود آمد هم بحث تعدد فرزندان بود که میان اعضا وجود داشت. اینکه هرکس چقدر بچه میخواهد و با چه فاصله سنی میخواهد از موضوعات مهمی بود که مادران دربارهاش زیاد صحبت میکردند. دقیقا این رفتار یکی از روحیههای بچههای دانشگاه شریف است که قبل از اینکه وارد چیزی شوند از قبل ته و توی آن را در میآورند. از جمله مسائل خانواده و فرزندآوری و همه جزییات مربوط به آن تا تصمیم بگیرند آیا میخواهند چنین زندگی داشته باشند یا نه. در همین روزها یکی از دوستان ما در یک مهمانی خانوادگی یکی از نمایندگان مجلس خانم را دیده بودند و درباره این جمع صحبت کرده بودند. با این تیتر که ما جمعی هستیم که بحث تعدد فرزند بین ما وجود دارد و آن خانم نماینده مجلس در یک توییت به این موضوع اشاره کرد که یک گروه از مادران دانشگاه شریف قرار است 10 فرزند بیاورند البته ما خودمان هم نمیدانستیم گروهی که ایشان اشاره کردند خود ما هستیم برای همین خودمان دنبال این گروه میگشتیم! بعد متوجه شدیم ایشان این عدد 10 را اشتباه متوجه شدند و ما اصلا چنین قصدی نداریم. بعد از این هجمههای زیادی علیه ما صورت گرفت و حتی شبکههای خارجی فارسی زبان به ما پرداختند. ما خودمان فکر نمیکردیم که یک توییت ساده اینطور توجه ها را به سمت ما بکشاند و رسانهای کند. حالا که این اتفاق افتاده و به اشتباه هم از ما نقلی شدهاست فرصت خوبی است که خودمان رسانه مستقلی تشکیل بدهیم و حرفمان را خودمان بزنیم. اولین قدم یک بیانیه نوشتیم که ما چه گروهی هستیم و بین خودمان هم یک آمارگیری انجام دادیم که هرکس ایدهآلش در فرزندآوری چقدر است. دیدیم نزدیک به 5 بود که به دلیل انتخاب بالای یکی دو نفر این عدد بالا رفت ولی عمدتا بین 3 تا 4 فرزند انتخاب همه بچهها بود. اما مهمترین نکته این بود که ما میدانستیم نمیخواهیم به داشتن یک یا دو فرزند اکتفا کنیم و این وجه مشترک ما بود.
چرا به چند فرزندی علاقهمند شدید؟چیزی که امروزیها از آن فرار میکنند.
همه ما یعنی هم 6 نفر اصلی و هم کسانی که با ما همراه شدند به دلایل مختلف به چندفرزندی علاقهمند شدند. ابتدا اینکه رشد خودمان را در آن میدیدیم. این سبک زندگی را دوست داشتیم. آنقدر شیرینی بچه برایمان زیاد بود که دلمان میخواست آن را چندین مرتبه تجربه کنیم. رشد فردیمان در کنار مادری همراه با صبری که باید برای بزرگ کردن بچه انجام میدادیم به چشم میدیدیم. از طرفی وقتی میدیدیم دوستانی که دو یا سه تا بچه دارند به مراتب از ما پختهتر به نظر میآیند و انگار رشد بیشتری داشتهاند، برایمان جذاب بود و میخواستیم آن رشد را خودمان هم تجربه کنیم. به خصوص اینکه اغلب ما از نسلی هستیم که درگیر آسیبهای تکفرزندی بودهایم و آن را دیدهایم. چه خودمان که تک یا کم فرزند بودیم یا در اطرافیانمان و فامیل میدیدیم کسی که تک فرزند بوده و بزرگ شدهاست چقدر نسبت به کسی که خواهر یا برادر دارد دچار بحرانهای مختلف میشود. برای همین سبک زندگی چندفرزندی برایمان جذاب بود منتهی راهش را بلد نبودیم چون هیچوقت در خانواده و جامعه برای این موضوع آموزش ندیده بودیم. با خودمان گفتیم که آیا نسل ما هم میتواند چندفرزندی را در زندگی پیاده کند یا نه. برای همین هرچه جلوتر رفتیم آدمهای مختلفی را دیدیم که همسن و سال خودمان بودند و اتفاقا در این شرایط اقتصادی و فرهنگی چند فرزند هستند و توانستند زندگیشان را مدیریت کنند.
بعد از این اتفاق فعالیتهای فرهنگیتان را چطور شروع کردید؟
بنای ما بر این شد که در فضای اینستاگرام فعالیتمان را با انتشار تجربیات و خاطراتمان شروع کردیم و در کنار این بیان خاطرات قصد داشتیم سبک زندگی چندفرزندی را هم به مخاطبانمان ارائه دهیم. بگوییم که ما مادران تحصیلکردهای هستیم که هرکدام یک یا دو فرزند داریم و میخواهیم فاصله سنی بچههایمان باهم کم باشد و در این شرایط اقتصادی به فرزندآوری فکر میکنیم. از این رو سبک زندگی انتخاب کردیم که به وسیله آن هدفمان را پیشببریم و در خلال نوشتههایمان به این سبک زندگی هم اشاره داشتیم.
این اشارهها به چه شکل بود؟
به طور مثال در مدیریت اقتصادی خانواده میگفتیم چون فرزندان ما پشت سر هم هستند لباسهایشان را برای هم استفاده میکنیم یا اگر در فامیل همجنس فرزندمان کسی هست و سنش کمی بیشتر از فرزند ماست. لباسهایش را میگیریم و خیلی راحت استفاده میکنیم و مشکلی از این بابت نداریم و این کار را یک فرهنگ مثبت میدانیم که یک لباس تا زمانی که قابل استفاده است دست به دست بچرخد. یا درباره ساده گرفتن ازدواج صحبتهایی داشتیم مثل خیلی از مادران که در خوابگاههای دانشجویی زندگیشان را با حداقل امکانات شروع کردند. مبلمان و سرویس چوب نداشتیم و حتی برخی از ما همانجا بچهدار شدیم.
به مرور دیدیم مادرانی هستند که شاید دانشجوی دانشگاه شریف نباشند اما سبک زندگی قابل ارائهای دارند. چند فرزند هستند و در کنارش مادران پویایی هستند. اینطور نیستند که همه چیز زندگی تعطیل شده باشد و تمام وقتشان با بچهداری بگذرد. ضمن اینکه همه ما برای مادری ارزش بسیار زیادی قائل هستیم و نه تنها کار کمی نمیدانیم بلکه اصلا مادری را کار آسانی هم نمیدانیم. به خصوص مادری برای چند فرزند. اما همین مادر برای آنکه بتواند مادری خوبی برای فرزندانش باشد لازم است که خودش را هم تقویت کند. رشد فردی داشته باشد که بفهمد این وقتی که برای کودکش میگذارد وقت مفید اوست نه اینکه بیهوده باشد و چون از فضای درس و کار فاصله گرفته احساس بطالت و وقتتلف کردن نداشته باشد. خلاصه کلام نشان دادن یک مادری پویا روح حاکم بر فعالیتهای ما در صفحه مجازی و کارهای رسانهای ماست.
این مطالب بازخوردهایشان در فضای اینستاگرام به چه شکل بود؟ مثبت بود؟ منفی بود؟
مهرماه سال 99 صفحه ما آغاز به کار کرد و برایش هیچ هزینه و بودجهای نداشتیم و این صفحه تا الان دست به دست منتقل شده و به تعداد مخاطب امروز رسیده که برای ما کاملا راضی کنندهاست. همان ابتدا بازخوردهای مثبت به بازخوردهای منفی میچربید. بازخوردهای منفی هم کسانی بودند که تصور اشتباهی از آن توییت برایشان پیش آمدهبود و ما را اصلا نمیشناختند. هنوزم که هنوز است برخی فکر میکنند ما همان جمعی هستیم که قرار است 10 بچه داشته باشیم. کسانی هم که ما را میخوانند و دنبال میکنند خوششان میآید و بازخوردهای جالبی میدهند. مثلا عدهای میگویند شما دقیقا خلاف آن چه که در شبکههای اجتماعی رایج است را تبلیغ میکنید و از این بابت خوشحال بودند. عدهای هم مثل خودمان علاقه مند به چندفرزندی بودند خیلی خوشحال بودند کسانی مثل خودشان را پیدا کردهاند و تنها نیستند. به خصوص کسانی که سبکزندگی سادهزیستی را انتخاب کرده بودند خیال میکردند در فضای اطرافشان تنها هستند و بعد از ایجاد این صفحه متوجه شدند که خیلیهای دیگر با آنها همنظر هستند. دوستیهای زیادی بین مخاطبان مادران شریف شکل گرفت و خواهان تعامل بیشتر باهم بودند تا تجربیاتشان را در اختیار هم قرار دهند.
محتواهای گروه مادران شریف به چه شکل است که توانسته مخاطبان زیادی را با خودش همراه کند؟
در حال حاضر در صفحه بخشی به نام روزنوشتهای مادرانه هسته اولیه «مادران شریف» است. ابتدا ما اصلا صفحه را با روزنوشتهای خودمان شروع کردیم و کمکم که جلو رفتیم افرادی را پیدا کردیم که تجربههای بسیار خوب و آموزندهای داشتند. مثل دانشجوی پزشکی که دو یا سه بچه دارد که با وجود آنها درس میخواند. یا مادری که تحصیلات آکادمی ندارد اما دورههای طب سنتی را آموزش دیدهاست و میتواند آموزش دهد و خلاصه مادرانی که در کنار چندفرزندی سبک زندگی جذابی دارند و مادر پویایی خودش را دارد. هرچیزی افراد بیشتری به ما معرفی شدند و ما از آنها مصاحبه کردیم تجربههای تخصصی که در صفحه قرار میدادیم هم بیشتر شد. منظور از تجربه تخصصی یعنی تجربه چندقسمتی مادرانی که در کنار چندفرزندی فعالیت مثبت دیگری هم دارند. حالا این فعالیت مثبت میتواند تحصیلات آکادمیک باشد. میتواند تحصیلات غیرحضوری در خانه باشد و یا مطالعات شخصی و فردی و یا دورههای مختلف در زمینههای گوناگون هنری و فنی باشد. انواع و اقسام این محتواها در کنار روزنوشتها وجود دارد که یک زندگینامه خلاصه از آدمهای مختلف است. کلیپهای چند فرزندی خارجی را هم انتخاب و ترجمه و زیرنویس میکنیم تا تجربههای چندفرزندی در کشورهای مختلف را هم ببینیم. چون در عین اختلافات فرهنگی زیادی که وجود دارد اشتراکات جالبی هم بین این خانوادهها با خانوادههای چندفرزندی ایرانی وجود دارد. بریدههای کتابهای تربیتی از اساتید مطمئن و قابل اعتماد هم یکی دیگر از محتواهای تولیدی مادران شریف است.
جمعیت مادران شریف چند نفر شدهاست؟ و کارهایش به عهده چند نفر است؟
مادران شریف در حال حاضر یک جمعیت 40 نفره از مادران متفاوت از شهرهای مختلف است که همگی در تولید محتوا فعال هستند. از درست کردن کلیپ تا پادکست و کارهای متنمحور. چون کار بزرگ شد و دیگر ما 6 نفر اولیه از عهده آن بر نمیآمدیم. برای همین به دفعات مختلف هم فراخوان دادیم و از دوستان خواستیم که اگر مایل هستند فی سبیلالله کمکمان کنند. حتی دوستان مجرد هم به ما کمک میکنند.
حالا که مادران شریف تبدیل به یک جمعیت فعال شدهاست. به فکر مطالبه و درخواست عمومی هم از سازمانهای مربوط به خانواده و قانونگذار افتادهاست تا به چندفرزندی مادران کمک کند؟
ما در کنار فعالیتهای فرهنگیمان بحث مطالبهگری همیشه گوشه ذهنمان بودهاست. هرچند هنوز خیلی نتوانستهایم کار جدی انجام دهیم. اما مهمترین کار جدی که انجام دادیم این بود که بعد از روی کار آمدن مجلس جدید، جمعیت مادران شریف نامهای نوشت و از رئیس مجلس خواست که به این قضیه اهتمام جدی داشته باشد. اما با جمعهای مختلف ارتباط داریم و در حال انجام کارهای مختلف هستیم. مثلا مشکلات مادران دانشجو را درآوردهایم و در حال بررسی هستیم که وقتی یک مادر دانشجو میشود با چه مسائل و مشکلاتی روبرو میشود و این مسائل را چه کسانی باید حل کنند. اینگونه فعالیتها پسزمینه کار ماست. ولی ظهور و بروزی در صفحه ما نداشته چون به نتیجه خاصی نرسیدهاست اما به طور کلی اصلاح ساختار به نفع مادران در برنامههایی که پیگیری میکنیم وجود دارد.