سرخط خبرها
خانه / صراط عشق / متون / تسویف و تأخیر

تسویف و تأخیر

استاد علی صفایی حائری:

قيس بن مسهر و عبدالله بن يقطر…از رسولان امام براى مسلم هستند كه در قادسيه به وسيله حصين بن نمير دستگير مى‌شوند و به كوفه روانه مى‌شوند و براى لعن بر حسين عليه السلام بر منبر فرستاده مى‌شوند و مردم را به يارى حسين و جدايى از حرامزاده‌اى مثل ابن زياد مى‌خوانند و از بالاى قصر پرتاب مى‌شوند و سر از بدن شكسته‌شان جدا مى‌شود.

طرماح بن عدى هم از طايفه طى است كه از كوفه بيرون آمده و آن لشكر عظيم نخيله را ديده و هنگامى كه به حسين مى رسد، به جاى نصرت به نصيحت مى پردازد و از حسين عليه السلام مى خواهد كه به كوه‌هاى طى روى بياورد و تا بيست هزار شمشيرزن را در ركاب خود ببيند كه تا جان در بدن دارند از او دفاع مى كنند.

حضرت مى فرمايد كه من با حرّ عهدى دارم و نمى پذيرد و طرماح به خاطر رساندن آذوقه عيال، از حسين عليه السلام جدا مى شود تا خود براى نصرت او بازگردد و حسين عليه السلام مى فرمايد: شتاب كن، چون ممكن است كه ما را نبينى و او مى رود و هنگامى كه باز مىگردد، ديگر در نينوا لاله‌اى نيست و آتش‌ها خاكستر شده‌اند.

اين تسويف و تأخيرها به خاطر هر عذر و بهانه اى كه باشد، از ترجيح آن بهانه حكايت دارد.

چرا ما تكليف‌ها را به عقب مى‌اندازيم؟
آيا امكان بيشتر و يا قدرت زيادتر و يا رفع موانع و يا رفعت همتى را انتظار داريم؟

مادامى كه حسين، به تبليغ و دگرگون كردن تلقى مردم از خويش و از حكومت محتاج است، مادام كه او به مهره هاى كارساز و جايگزين آنها از مهره‌هاى موجود نياز دارد، چگونه تأخير مى‌كنيم و براى تأمين چند ماه آذوقه مى‌رويم و فرصت‌ها را از دست مى‌دهيم در حالى‌كه زمان تنگ و هدف دور و موانع بسيار و راه‌زنها در كمين هستند.

ما براى فرار از تكاليف، تكاليف را سنگين مى‌شماريم و توان خود را نفى مى‌كنيم تا عذر تأخير و تسويف را فراهم كنيم.

ما مى‌گوييم:
«لَو استَطَعنا لَخَرَجنا مَعَكم يُهلِكون انفُسَهُم».(توبه:۴۲)
و خدا مى‌ گويد:
«لَو ارادوا الخُروج لا عدوا له عدةً».(توبه:۴۶)

ما مى‌گوييم: اگر مى‌توانستيم مى‌آمديم و خدا مى‌فرمايد: اگر مى‌خواستند آماده مى‌شدند.

آنچه خدا مى‌خواهد شتاب و سبقت است كه:
«سارعوا الى مَغفِرة مِن رَبِّكم»،(آل عمران: ۱۳۳)
و «اغتَنمواالفرص» و «اغتنموا المهل».( نهج‌البلاغه، خطبه۷۶)

و آنچه شيطان مى خواهد وعده و وعيد و تسويف و تأخير است كه:
«يعدهم و يمنيهم و مايعدهم الشيطان الا غروراً».(نساء:۱۲۰)

✅ ما اگر مى خواهيم كه حسرت نصرت معصوم و حسرت غنيمت همراهى او را نداشته باشيم و همچون طرماح به جاى خالى نرسيم، بايد تمرين كنيم و هيچ تكليفى را به خاطر بهانه‌اى به عقب نيندازيم و الان مى‌روم و رفتم را با عمل جايگزين كنيم كه تا به خود بجنبيم، ديگران رفته‌اند و كارها را برده‌اند و ما را با لهو و لعب‌ها گذاشته‌اند.

📚 وارثان عاشورا، ص۲۷۶
🌿 @einsad

ایتابلهسروشآپارات

همچنین ببینید

عجب تصویر با معنایی

مسیحیان اطراف آنها حلقه حفاظتی تشکیل داده اند

دستخط استاد نادر طالب زاده که روی سنگ قبرش حک شد

من سرباز این انقلابم

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.