ما شاخه های توام سیبیم و دیر نیست…
در سمت دیگر، دولتمردان نیز به یک سونهادن دعواهای جناحی به دنبال مردم تمام قد به میدان آمدند. رئیس سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران به سفارت افغانستان در تهران رفت و در دیدار با سفیر گفت: دانشجویان شهید خون خود را برای بقای افغانستان هدیه کردند. دکتر علاءالدین بروجردی، رئیس پیشین کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی ایران و معاون فعلی بین الملل دانشگاه آزاد نیز به دیدار سفیر افغانستان در تهران رفت و ضمن اظهار همدلی، پایداری دانشجویان و استادان دانشگاه کابل را ستود. آقای عراقچی، معاون سیاسی وزیر خارجه ایران برای ابراز همدردی به سفارت افغانستان رفت. آقای حداد عادل با مسوولیت های متعددی که دارد، همراه چند نفر از بزرگان فرهنگستان ادب فارسی چنین کرد. صدا و سیما برنامه های خاص ومتعددی دراین باره نشر کرد و… صدها مورد و مثال دیگر که ذکرش مثنوی هفتاد من می شود. چنان که خود سفیر افغانستان در تهران طی بیانیه.ای رسمی، نه اما در یکی از دیدارها ضمن شرح ماجرا تلویحا این چنین تشکر کردند، ، گفتند: «در این میان همدردی و همدلی حکومت، دولت و مردم ایران بیشتر از دیگر کشورها بود. تمام دانشگاه های ایران پیام تسلیت فرستادند و بزرگانی از تمام سطوح به اینجا [سفارت افغانستان در تهران] آمدند.» همچنین در پاسخ مهمان خود استاد حداد عادل، رئیس فرهنگستان زبان فارسی و رئیس بنیاد سعدی که ضمن تاکیدبرادری ویگانگی دوملت در آغاز سخن فرمودند «ما امروز در اینجا حضور یافته ایم تا اعلام کنیم غم و اندوه شما غم و اندوه ماست و ملت ایران را شریک غم خود بدانید [زیرا] باور ما همیشه این بوده که دو ملت ایران و افغانستان دو کشورند با یک فرهنگ و ما هیچ نوع دوگانگی ای از نظر فرهنگی با ملت افغانستان احساس نمی کنیم.» جناب سفیرکبیرافغانستان تصریح کردند «کابل شهری است که مشترکات زیادی از تمام فرهنگی های منطقه در خود دارد؛ از شبه قاره هندوستان گرفته تا ایران و تاجیکستان.»
باری کسی نه از سوی وزارتخانه و سفارتخانه و نه رئیس جمهور ومقام و وزیری در ایران از مردم برای این موج محبت و همدلی رسما تشکری کرده و نه در افغانستان، اما سیل ابراز احساسات مردم ایران ادامه دارد. مردم افغانستان نیز بسیاری از این همدردی خرسند شده و در فضای مجازی با انعکاس این اخبار و تصاویر ازجمله تصویر برج آزادی و امثالهم از ایرانیان تشکر کردند. همزمان جناب «شاه حسین مرتضوی» مشاور ارشد فرهنگی آقای غنی در فیسبوک در پاسخ به این احساسات پاک میلیون ها ایرانی نوشتند: «همسایه ها چقدر مهربان شده اند. کدام خبری است؟» هم ایشان وقتی در یک مانور، یک ناوچه ایرانی به اشتباه مورد اصابت قرار گرفت و چند نفر از فرزندان این آب و خاک به شهادت رسیدند، ضمن انتشار تصویر ناوچه باطنازی بامردم وخانواده آن شهدا همدلی کردند و نوشتند: «تخصص همسایه در غرق کردن!» من این روزها به شوق آقای غنی برای ارتباط با تهران باور دارم، اما نوع همدلی برخی ماموران و مشاور ارشدشان متفاوت است . باری عشق این دو ملت به هم را دولتمردی نساخته که حالا شبیه دولتمردی ازهرطرف بخواهد و بتواند آن را نابود کند.
به قول شاعر بزرگ افغانستانی جناب محمدکاظم کاظمی:
ما شاخه های توام سیبیم و دیر نیست / باری دگر شکوفه بیاریم توامان…