بسم اللّه الرّحمن الرّحیم
با کاروان حسینی صلوات اللّه علیه تا اربعین
آنها که میگفتند آمدهایم جانمان را فدا کنیم فرار کردند
سی ام ذیحجه
در صحرایی بیکران، کاروان در محاصرۀ سپاه حُر، از بلندای تپه ای قد کشید.سوار خود را به بزرگ خود رساند.گفت: شنیدم که عبیدالله در تدارک سپاه بزرگتری است.
بزرگ سواران نگاهی به او کرد.گفت: پس در ماندن ما دیگر سودی نیست.سر اسب گرداند و با همراهان خود، کاروان را ترک کردند.
ساربان با نگاهی به آنان رو به عابس بن شبیب شاکری کرد. گفت: آنهایی که می گفتند، آمده ایم جانمان را فدا کنیم فرار کردند. عابس گفت: جانشان را در خطر دیدند، اسبشان را هِی کردند سوی آخور زندگی!
گفت: شما چه می کنید؟
عابس نگاهی به او کرد.گفت: همزمانی حیات مان با حسین بن علی(ع) نعمتی الهی است، اگر غفلت کنیم قدر آن را ندانیم، خداوند هبوط مان می دهد، همانند آدم (ع) از بهشت!
به یکباره طنین صدای قافله سالار، پیاپی در دشت و دمن پیچید.گفت؛ إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ، وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمينَ.
علی اکبر(ع)، سواره تاخت و خود را به او رساند.گفت: جانم به فدایت، چه شد که آیه استرجاع بر زبان راندی؟
گفت: شنیدم که هاتفی ندا می کرد، در این میانه جماعتی ره می سپارد که مرگ به دنبال آنان میشتابد.
علی اکبر (ع)گفت؛ پدرجان، مگر ما بر حق نیستیم؟
قافله سالار گفت: به آن خدایی که همه به او باز می گردند، جز در مسیر حق قدم بر نمی داریم.
علی اکبر(ع)، آرام گرفت و تبسمی کرد.گفت: پس ما را چه باک از مرگ.
إِنَّ اللّهَ وَ مَلائِکَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَي النَّبِيِّ يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَ سَلِّمُوا تَسْليمًا ( آیه56 احزاب)
خدا و فرشتگانش بر پيامبر صلوات ميفرستند؛ اي کسانيکه مومنید صلوات بفرستید بر او ، و سلام گوييد و تسليمش باشيد
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُم، وَ اَهْلِكْ عَدُوَّهُم، مِنَ الْجِنِّ وَ الانْسِ مِنَ الاوَّلينَ وَ الاْخِرينَ
مولا امیرالمومنین علی بن ابی طالب صلوات اللّه علیه فرمودند..وَ لاَ یَحْمِلُ هَذَا اَلْعَلَمَ إِلاَّ أَهْلُ اَلْبَصَرِ وَ اَلصَّبْرِ وَ اَلْعِلْمِ بِمَوَاضِعِ اَلْحَقِّ؛ فَامْضُوا لِمَا تُؤْمَرُونَ بِهِ؛ وَ قِفُوا عِنْدَ مَا تُنْهَوْنَ عَنْهُ؛ وَ لاَ تَعْجَلُوا فِی أَمْرٍ حَتَّى تَتَبَیَّنُوا.
و این پرچم مبارزه را جز افراد آگاه و با استقامت و عالم به جایگاه حق بدوش نمیکشند. بنابراین آنچه فرمان دادند انجام دهید، و از آنچه نهی کردند توقف کنید، و در هیچکاری تا روشن نشود شتاب نکنید. بخشی از خطبه 173 نهج البلاغه
یامولاتی یا فاطمة الزّهرا ء اغیثینی