مرد ثروتمند، کالاهای خویش را سوار شترانش کرده و بسوی شهری دیگر میرفت… پس از طی مسافتها و منزلها، شبهنگامی، در بیابان اطراق کرده و در خلوتِ دشت بسوی ماه مینگریست، با خود فکر میکرد که: سالها پیش، میخواستم چون ماه باشم، سبک و آسمانی باشم… اما اینک؛ من در زمین …
ادامه نوشته »