سرخط خبرها
خانه / صراط عشق / اشعار (صفحه 44)

اشعار

شعر/ عده ای بر روی مین و عده ای بر بال قو

عده ای سرب وگلوله,عده ای ملیاردها هردوتا خوردند اما این کجا وآن کجا! این یکی از سوز ترکش آن یکی هم در سونا هردو میسوزند اما این کجا وآن کجا! عده ای بر روی مین و عده ای بر بال قو هردو خوابیدند اما این کجا وآن کجا! این یکی …

ادامه نوشته »

شعر اربعینی «چادر مادرانه»

از میان تمام روزهای خدا چقدر خوب، اربعین شما راه هفت آسمان گشوده و باز شود آغاز، هجرت شهدا چادر مادرانه گسترده موکب مسیر کرب و بلا لشگر پیاده، هم آهنگ لک لبیک بر لبش آوا می رسد به گوش از عرش هله بیکم و سعیکم احلی   >> شعر اربعینی …

ادامه نوشته »

شعر اربعینی نورالدین خزایی; ای امام و‌ ای امیر اربعین یابن الحسن

ای امام و‌ ای امیر اربعین یابن الحسن ای علمدار مسیر اربعین یابن الحسن میزبان و سفره دار اربعین یابن الحسن بهترین لبیک بر هل من معین یابن الحسن اربعین یعنی همان تجدید بیعت با شما عشق با پای پیاده از نجف تا کربلا اربعین یعنی قدم بگذاشتن در راه …

ادامه نوشته »

گر عارف حق بينی،چشم از همه بر هم زن

گر عارف حق بينی،چشم از همه بر هم زن چون دل به يکی دادی، آتش به دو عالم زن هم چشم تماشا را بر روی نکو بگشا هم دست تمنا را بر گيسوی پر خم زن هم نکته ی وحدت را با شاهد يکتاگو هم بانگ اناالحق را بر دار …

ادامه نوشته »

الحمدلله نابجا!

عارفی۳۰ سال پی در پی ذکر استغفر الله می گفت، پرسیدند : چرا این همه استغفار می کنی؟ ما که از تو گناهی ندیدیم. جواب داد: سی سال استغفار من به خاطر یک الحمد لله نابجاست! روزی خبر آوردند بازار بصره آتش گرفته، پرسیدم: حجره من چه؟ گفتند: مال شما …

ادامه نوشته »

شعر/ آسمان منتظر ماست بیا تا برویم

آسمان منتظر ماست بیا تا برویم هر طرف موکب زهراست بیا تا برویم آن سوی جاده که بسیار چراغان شده است خانه ی اوست که پیداست بیا تا برویم کاروان وقت عبور است از این تاریکی آتشی در کف موساست بیا تا برویم گر به میقات تو را عزم سفر …

ادامه نوشته »

درسی اخلاقی از سهراب سپهری

سخت آشفته و غمگین بودم به خودم می گفتم: بچه ها تنبل و بد اخلاقند دست کم میگیرند، درس ومشق خود را… باید امروز یکی را بزنم، اخم کنم و نخندم اصلا تا بترسند از من و حسابی ببرند… خط کشی آوردم، درهوا چرخاندم… چشم ها در پی چوب، هرطرف …

ادامه نوشته »

شعر اربعینی نور ایلیا

چندی است روی زمین می کند عبور نوری ز ایلیا، شفقی از دل ظهور در پهنه ای به وسعت دریای حب او سیل پیاده هاست به دنبال جذب نور خادم ترین سپاه مسلح چه بی ریا از جاده های”قدس لنا” می کند عبور بر لب گرفته لشگریان ذکر یا لثار …

ادامه نوشته »

برخیز دیگر جای ماندن نیست برخیز

ای شیعه اندر کربلا غوغاست غوغا در قله هایش جلوه ی زهراست زهرا برخیز دیگر جای ماندن نیست برخیز گامی بزن وقت فسردن نیست برخیز ای کاروان برخیز هنگام خروش است فریاد هل من ناصر از مولا به گوش است السّابقون رفتند با مولا کجایید هان سارعوا ای کاروان از …

ادامه نوشته »