موشی در خانه تله موش دید،
به مرغ و گوسفند و گاو خبر داد
همه گفتند؛
تله موش مشکل توست،
به ما ربطی ندارد !
ماری در تله افتاد و زن خانه را گزید،
از مرغ برایش سوپ درست کردند،
گوسفند را برای عیادت کنندگان سر بریدند،
گاو را برای مراسم ترحیم کشتند
و تمام این مدت،
موش از سوراخ دیوار،
می نگریست و می گریست…!
“نگید به ما ربطی نداره”