بسم الله الرحمن الرحیم
مقدمه
به یاد دارم که سالیان پیش دلنوشته مرحوم علامه شیخ جعفر شوشتری را در مقدمه کتاب «خصائص الحسینیه» میخواندم. ایشان که سالهای شریف عمرش را در راه تعلیم و تعلم دروس دینی شیعه گذرانده بود، در اواخر عمر با لحن عاجزانهای میفرمود؛
«در جستجوی ارزشهای اخلاقی و رفتارهای پسندیده و اعمال حسنه خویش رفتم اما برای صحت و قبولی آنها شرایطی را یافتم که یکبار هم توفیق دست یافتن بدان شرایط در هنگام عمل را در خود نیافتم. اینجا بود که وحشت سراپای وجودم را فرا گرفت و چیزی نمانده بود که نومیدی کامل بر من چیره شود…با دقت در اعمال و عبادات خود دریافتم که به خاطر نبودن شرایط لازم نمیتوان آنها را عبادت نامید زیرا به راستی نمیدانم آیا در پیشگاه پروردگارم نماز و روزههایم حقیقی بوده یا خیر؟ اما وقتی به گریه درد آلود و اشک زلال دیدگانم که در ذکر مصایب امام حسین ص سرازیر شدهاند، میاندیشم، میبینم که بر اینگونه گریههای خالصانه نمیتوان گفت که گریه بر حسین ص نبودهاست و همانطوریکه وقتی مردم را در سوگ آن حضرت می گریاندم و این واقعیتی است که نمیتوان در آن تردید کنم و همین دو امر [گریستن و گریاندن] برای امام حسین ص، منشاء امید به نجات خواهد بود»[1]
لذا ایشان جهت بارورشدن این نعمت و موهبت الهی محبت مولا در وجود خویش، کتاب خصائص را که در نقل فضائل امام حسین ص و ماجراهای همراهی خوبان گذشته عالم با مولایمان بود، به رشته تحریر درآورد. و چه زیبا و عبرت آموز بود این ماجراها! هنوز قصه شهادت مولا در زمین ظلمانی دنیا اتفاق نیافتاده بود که انبیاء و رسولان ع یعنی یلان از بشر و بشریت، از این قصه انتفاع بسیار بردند و تعالی یافتند. آن خوبان علی رغم اینکه به جسم مبارک اهل بیت ع و حتی مزار و مضاجع نورانی ائمه ع دسترسی نداشتند ولی بسیار منتفع شدند و بالا رفتند. برخی چون اسماعیل صادق الوعد ع[2]، همراهیشان با امام حسین ص را نه تنها تا لحظه شهادت، بلکه تا دوران رجعت ایشان در دوران آخرالزمان نیز ادامه دادند و آرزوی همراهی و نصرت مولایشان را داشتند.[3]
و اما امروز ماییم و قصه کربلا که هزار و اندی سال از قضاء و تقدیر الهی گذشته و در زمین اتفاق افتادهاست و حال، مساله این است که چگونه میتوان از این واقعه عظیم، بهترین استفاده و انتفاع را داشت؟ ما نیز که در اعمال و نیات و واردات قلبیمان، بجز حب اهل بیت ع و امام حسین ص، هیچ عمل و نیت خالصی نداریم، در قبال جواهری که خدا در دلمان قرار داده، چه رفتاری باید انجام دهیم؟
اولوالالباب از اتفاقات و ماجراهای آسمانها و زمین، سطحی عبور نمیکنند و آیات را نتیجه میگیرند[4] و از طرفی خداوند در قبال آیات، دعوت به ایمان آوردن و تسلیم شدن میکند[5]. یعنی اسلام و تسلیمی پس از ایمان. مسلما اهل بیت ع و ماجراهای زندگیشان نیز از بزرگترین آیات خداست[6]. بنابراین اگر میخوانیم و میشنویم که مولایمان حسین ص حتی عدهای از انسانهای عامی اعم از مسیحی و مسلمان را نیز دستگیری کردند و طی مدت کوتاهی با ولایتشان تا اعلی علیین بالا بردند، این را یک آیه الهی بدانیم و آن خوبان را نیز تنها نمونههایی از محصولات ساخته شده به دست امام ع بپنداریم و زمانی که میبینیم؛ مولایمان حسین (ص) عدهای از مردم زمانه ما را نیز چون امام راحل (ره) و شهدای والا مقام به پرواز درآوردند و به اوج رساندند، تکرار پذیری ماجرای کربلا و تداوم سفره تربیتی مولایمان را نتیجه بگیریم. لذا در این نگاه، ماجرای کربلا و عاشورا، قصهای عظیم و عجیب، اما تکرار پذیراست و نه صرفا ماجرایی تاریخی و استثنایی. پس به حالت همراهی و تسلیم، از گوشهای از ماجرای کربلا که به حال و هوایمان نزدیکتر است، وارد کاروان و بلکه سفینه النجات مولایمان میشویم. «فیا لیتنی کنت معکم فافوز معکم»[7]
[1] . خصائص الحسینیه، ترجمه سعیدی، ناجحه، ص 19 تا 23.
[2] . «وَ اذْکُرْ فِی الْکِتابِ إِسْماعیلَ إِنَّهُ کانَ صادِقَ الْوَعْدِ وَ کانَ رَسُولاً نَبِیًّا». (سوره ی مریم، آیه ی۵۴٫)
[3] . قومش زنده زنده پوست از سر و صورت او کندند. فرشته ی عذاب آمد که قوم او را عذاب کند. از او پرسید که آنها را چگونه عذاب کند. اسماعیل گفت: من نیازی به عذاب آنها ندارم. خداوند متعال به او وحی کرد: ای اسماعیل! چه حاجتی داری؟ عرض کرد: خداوندا! تو برای ربوبیّت ، رسالت محمّد (صلی الله علیه و اله) و ولایت اهل بیتش پیمان گرفته ای و برگزیدگان بندگانت را آماده ساخته ای که امّت او با امام حسین (علیه السلام) چه رفتاری خواهند کرد. خداوندا! تو حسین (علیه السلام) را وعده کرده ای که به دنیا رجعت کند تا شخصا از قاتلینش انتقام گیرد. حاجت من این است که مرا نیز در رجعت برگردانی تا شخصاً از کسانی که با من چنین رفتار کردهاند انتقام گیرم. خداوند به اسماعیل صادق الوعد وعده داد که همراه امام حسین (علیه السلام) رجعت نماید.
(بحار الأنوار، جلد۵۳، صفحه ی۱۰۵٫)
[4] . [آل عمران190 ] ص75 – إِنَّ في خَلْقِ السَّماواتِ وَ اْلأَرْضِ وَ اخْتِلافِ اللَّيْلِ وَ النَّهارِ َلآياتٍ ِلأُولِي اْلأَلْبابِ
[5] . [النمل81 ] ص384 و [الروم53 ] ص410 – وَ ما أَنْتَ بِهادِي الْعُمْيِ عَنْ ضَلالَتِهِمْ إِنْ تُسْمِعُ إِلاّ مَنْ يُؤْمِنُ بِآياتِنا فَهُمْ مُسْلِمُونَ و راهبر کوران [و بازگرداننده] از گمراهيشان نيستي. تو جز کساني را که به نشانههاي ما ايمان آوردهاند و مسلمانند، نميتواني بشنواني.
[6] . فرازی از دعای ندبه خطاب به امام زمان (عج) : …یابنَ الایاتِ و البیَّنات – فرازی از زیارت جامعه کبیره :…آيَاتُ اللَّهِ لَدَيْكُمْ وَ عَزَائِمُهُ فِيكُمْ
[7] . فرازی از زیارت وارث