سرخط خبرها
خانه / صراط عشق / متون / اگر در کاروان حسین ص بودم (2)

اگر در کاروان حسین ص بودم (2)

بسم الله الرحمن الرحیم

اگر من، یک کاروانی بودم[1]

…س : چقدر دوست دارم که در پای این کاروان عظیم، عجیب، معجزه آمیز و مقدس، و امام این کاروان، ذبح شوم! آیا امکانش هست؟

ج : آری! همه باید به پای این کاروان و امام کاروان ذبح شویم. اصلا حسین ص وقتی قصد حرکت از کنار کعبه به سوی کوفه کرد، فرمود؛

“من کان باذلا فینا مهجته و موطنا علی لقاء الله نفسه فلیرحل معنا”[2]

هرکس جان خود را در راه ما نثار می‌کند و خود را برای لقاء الله آماده کرده است، با ما کوچ کند

این کاروان جایگاه چنین افرادی است که؛ بخواهند در این راه ذبح شوند.

س: اگر چنین است و میدان مسابقه همگی خوبان گذشته و آینده در این کاروان است، باید به من قول بدهی که مرا بیشتر با این امام و کاروان و آداب آن، آشنا کنی. اصلا در حیرتم و نمی‌توانم بپذیرم که من با اینهمه گناهان پیشین در این کاروان نورانی چه می‌کنم؟ مگر چه عمل خوبی در گذشته انجام دادم که خدا مقدر کرده که با حسین ص و کاروان عجیب او آشنا شوم؟ اصلا دوست دارم دوباره و صدباره، معرفتم را تازه کنم. این خوبان پیشین که فرمودید، همگی خوب بودند و خدا برای خوب‌تر شدن، با حسین ص آشنایشان کرد ولی امثال من چه؟!

ج : درست است. اعجاب و عظمت رحمت این کاروان در همین است که از اعماق به سوی ارتفاعات پرتاب می‌کند. به گذشته و اعمال ما نیست بلکه به رحمت و کرامت آنهاست.و درون او کشیده می‌شویم

س :  اصلا به حسین ص چگونه بنگرم؟ او کیست؟ او چیست؟ من کیستم و چه رابطه و سنخیتی با او دارم که او امثال من را می خواهد با خودش ببرد؟ نور را با ظلمت، چه رفاقت است؟ بهترین نگاه به حسین ص چیست؟

ج : او چون خورشیدی است و ما پرتوهایی از او هستیم که به سوی او کشیده می شویم. به نظر من بهتر است خود را پرتوی از وجود او بدانیم[3] تا بهتر بتوانیم حسینی شویم. اصلا اگر جدا از او باشیم، نمی توانیم ایشان و افعالشان را درک کنیم. مانند کسی که بیرون کاروان است و بخواهد از حال و هوای درون این کاروان با خبر شود. شما که دو روزی است با مایی، چقدر نگاه و حال و هوایت عوض شده؟! حال اگر خود را پرتوی از خود امام ع بدانیم، دیگر میزان اصلاح و تغییر ما قابل احصاء و رصد نخواهد بود. ضمنا این کاروان دارد یارانش را از عمق دنیا یکی یکی جمع می کند و هنوز اوج نگرفته و در سطح زمین، حتی با بدکاران، معاشرت می‌کند. اما اگر به سوی لقاء الله اوج بگیرد، تنها کسانی که از جنس او و در وجود او باشند، کنده می‌شوند و همراه او اوج می‌گیرند و مابقی افراد، در عمق زمین و در بین زمینیان جا می‌مانند و سپس حسرتی ابدی خواهند خورد.

س : ما چطور می‌توانیم در مسیر اوج، همراه حسین ص باشیم؟ چطور در این فرصت کوتاه، از جنس او باشیم تا از جاماندگان و حسرت خورندگان نباشیم؟

ج : تنها کاری که می توانیم انجام دهیم، توجه با تمام وجه به امام ع است. یعنی در محضر او از خود نظر و رایی نداشتن باشی و از پیش خود، دست به کاری نزنی. اصلا هیچ می‌دانی؛ برخی از افرادی که سال‌ها و بلکه یک عمر در خانه اهل بیت ع رفت و آمد داشتند، بخاطر همین خصوصیت “از خود نظر داشتن در محضر امام ع” ، معاذالله! امام ع را نصیحت کردند و در نتیجه از این قافله نور جا ماندند؟[4]

س : پس سابقه آشنایی با امام ع مهم نیست؟

ج : خیر! بلکه سابقه معرفت به ایشان است که بسیار اهمیت دارد. کیفیت دوستی و رفاقت با ایشان و نوع منظَر و نگاه ما به اوست که خیلی مهم است.

س : اگر فقط به امام ع توجه کنیم، پس کی و چگونه عبد خدا بشویم؟

ج : عبد خدا کسی است که؛ بنده و برده خداست و فقط به کارهای او در نظام هستی می‌پردازد. خداوند نور آسمان‌ها و زمین است و در پهنه آسمان‌ها و زمین، با نورش کار انجام می‌دهد و اصلا این برنامه خداست که نورش را در زمین، تام کند تا دینش را بر همه ادیان ظاهر کند و غلبه دهد.[5]

س : اگر برنامه خدا، ازدیاد نورش در زمین است، از ما چه کاری برمی آید تا بخواهیم برایش بندگی کنیم؟

ج : با توجه و تسلیم کامل در قبال امام این کاروان که خود، مشکات و مصباح نور است[6]، اوج بگیریم و پرتوی کوچک از انوار او شویم.[7] آنگاه خداوند این پرتوهای کوچک نورش را نیز به کار می‌گیرد و پهنه آسمان‌ها و زمین و خصوصا این دنیای ظلمانی را روشن‌تر می‌کند. پنجره‌ای در برابر نور و بلکه پرتوی از نور خدا باشیم.

س : راستی مگر می‌شود کسی در زمین، کارهای خدا را انجام دهد؟ خداوند در پهنه آسمان‌ها و زمین، فاعل خلقت، موت، حیات و هزاران مقوله دیگر است، چه کسی می‌تواند پای در این حریم خداوندی بگذارد؟!

ج : مگر در قران نخواندی که ابراهیم ع در حالی که کاملا مومن به قیامت بود، ازخدا خواست تا چگونگی احیاء اموات را به او بنمایاند؟ مگر نخواندی که موسی ع مرده‌ای را زنده کرد؟ مگر نه‌اینکه عیسی ع، به اذن الله مرده زنده می‌کرد؟ ایشان به اذن الله مرض‌ها را شفا می‌دادند و به اذن الله از گل طین، پرنده‌ای ساخت و با نفخ در آن، پرنده پرواز کرد. این خوبان در کجا و ازکجا تربیت شدند که اینچنین، کارهای خدایی انجام می‌دادند و می‌دهند؟ پیش از این با هم صحبتی داشتیم که؛ همه خوبان گذشته از اهل بیت ع تغذیه و تربیت شده اند و خصوصا از مکتب مولایمان حسین ص بسیار نوشیده اند. مگر نه‌اینکه آسمان‌ها و زمین و خلایق از جانب خدا با  نور اهل بیت ع ایجاد شده‌اند؟[8]

[1] . زیارت وارث : ….یا لیتنی کنت معکم فافوز معکم

[2] . نزهه الناظر : 86 / 23

[3] . ثم خلق شيعتنا، و إنّما سمّوا شيعة لأنّهم خلقوا من شعاع‏ نورنا (مشارق انوار الیقین ص 65) / وروایت صدوق از ابی بصیر : وَ اللَّهِ شِيعَتُنَا مِنْ نُورِ اللَّهِ خُلِقُوا وَ إِلَيْهِ يَعُودُونَ وَ اللَّهِ إِنَّكُمْ لَمُلْحَقُونَ بِنَا يَوْمَ الْقِيَامَة[3]  بحار الأنوار (ط – بيروت) ؛ ج‏71 ؛ ص267

[4] . سخنان امام حسین ص پس از گفتگو با محمد حنفیه : أنا عازم على الخروج إلى مكّة، و قد تهيّأت لذلك أنا و إخوتي و بنو أخي و شيعتي ممّن أمرهم‏[4] أمري و رأيهم‏ رأيي‏[4] (تسلية المجالس و زينة المجالس (مقتل الحسين عليه السلام) ؛ ج‏2 ؛ ص160)

[5] . توبه32] ص192 ـ يُريدُونَ أَنْ يُطْفِؤُا نُورَ اللّهِ بِأَفْواهِهِمْ وَ يَأْبَى اللّهُ إِلاّ أَنْ يُتِمَّ نُورَهُ وَ لَوْ كَرِهَ الْكافِرُونَ  / و  سوره صف 8 ص 552

[6] . 795- عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ عَنْ مُوسَى بْنِ الْقَاسِمِ الْبَجَلِيِّ وَ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى عَنِ الْعَمْرَكِيِّ بْنِ عَلِيٍّ جَمِيعاً عَنْ عَلِيِّ بْنِ جَعْفَرٍ ع عَنْ أَخِيهِ مُوسَى ع قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع‏ فِي قَوْلِ اللَّهِ تَعَالَى‏ اللَّهُ‏ نُورُ السَّماواتِ‏ وَ الْأَرْضِ‏ مَثَلُ‏ نُورِهِ‏ كَمِشْكاةٍ فَاطِمَةَ ع‏ فِيها مِصْباحٌ‏ الْحَسَنُ‏ الْمِصْباحُ‏ فِي‏ زُجاجَةٍ الْحُسَيْنُ‏ الزُّجاجَةُ كَأَنَّها كَوْكَبٌ‏ دُرِّيٌ‏ فَاطِمَةُ كَوْكَبٌ دُرِّيٌّ بَيْنَ نِسَاءِ أَهْلِ الدُّنْيَا يُوقَدُ مِنْ‏ شَجَرَةٍ مُبارَكَةٍ إِبْرَاهِيمَ ع‏ زَيْتُونَةٍ لا شَرْقِيَّةٍ وَ لا غَرْبِيَّةٍ لَا يَهُودِيَّةٍ وَ لَا نَصْرَانِيَّةٍ يَكادُ زَيْتُها يُضِي‏ءُ يَكَادُ الْعِلْمُ يَتَفَجَّرُ بِهَا وَ لَوْ لَمْ‏ تَمْسَسْهُ‏ نارٌ نُورٌ عَلى‏ نُورٍ إِمَامٌ مِنْهَا بَعْدَ إِمَامٍ‏ يَهْدِي‏ اللَّهُ‏ لِنُورِهِ‏ مَنْ‏ يَشاءُ يُهْدِي اللَّهُ لِلْأَئِمَّةِ مَنْ يَشَاء (تفسیر قمی ج2 ص 103 / مسائل علي بن جعفر و مستدركاتها، ص: 317 )

[7] . ثم خلق شيعتنا، و إنّما سمّوا شيعة لأنّهم خلقوا من شعاع‏ نورنا (مشارق انوار الیقین ص 65)

[8] . َ نَحْنُ‏ صَنَائِعُ‏ رَبِّنَا وَ الْخَلْقُ‏ بَعْدُ صَنَائِعُنَا : (الغيبة (للطوسي)/ كتاب الغيبة للحجة، النص، ص: 285  / احتجاج طبرسی ج2 ص467 / مشارق انوار الیقین ص 60

ایتابلهسروشآپارات

همچنین ببینید

دعاي ندبه مهدي ياوران

چراشما پنهان شديد؟

محور مقاومت برآمده از واقعه کربلا است غرب باید نگران گسترش این تفکر باشد

بزرگ‌ترین مثال برای تأثیرگذاری واقعه کربلا، انقلاب اسلامی ایران است

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.