از جملهی چیزهایی که سارا نمیتوانست قبول کند ادعای پسر خداوند بودن حضرت عیسی بود
سارا در سن نوجوانی با همسن و سالانش متفاوت بود، در آن هنگام دلش در جستجوی یافتن دینی حقیقی بود، بیگمان دلش به سوی ایمان گرایش داشت، ولی چیزی از اسلام نمیدانست همانطور که خودش دربارهی آنچه که از دین اسلام میدانست میگوید: چیز خاصی از اسلام نمیدانستم جز اینکه زنان را خیمهی سیاهی تصور میکردم که با تروریستها ارتباط دارند، و با آن جعبهی سیاه( کعبه) کاری انجام میدهند.
همچنین میگوید: بالاخره مادرم به من گفت: که عیسی از مادری باکره به دنیا آمده است. نمیتوانستم چنین چیزی را که برای حضرت عیسی( علیه السلام) اتفاق افتاده بود بفهمم، ولی یک روز در کتابخانهایی یک جلد قرآن را درخواست نمودم، و به سوی فهرست سورهها رفتم و آیهای را یافتم که از باکره بودن حضرت مریم و به دنیا آوردن حضرت عیسی( علیه السلام) سخن میگفت، در آن لحظه خوشحال بودم اما جستجو را در اینجا متوقف کردم.
اولین گام پیرامون اسلام و قبول نکردن اصول مسیحیت
هنگامی که سارا به سن 16 سالگی رسید مدرسهی مسیحیت را ترک نمود و به دانشگاه رفت و در آنجا شروع به خواندن تاریخ کلیسا کرد، در اینجا بود چیزهای خاصی را یافت که باعث شد مانعی بین او و مسیحیت قرار بگیرد مثل: اعتقاد به اینکه کشیشان از گناه معصوم هستند، اعتقاد به اینکه خداوند گناه آدم را نمیبخشد، وجود داشتن بیش از 40 نسخه از کتاب إنجیل که مجلسی انسانی آنرا بررسی و تعدیل میکرد، و داستان به دار آویختن که قرآن کریم آن را تفسیر میکند و ابهام را از بین میبرد.
از جملهی چیزهایی که سارا نمیتوانست قبول کند ادعای پسر خداوند بودن حضرت عیسی بود، او در این باره میگوید:
اسلام کاملا متفاوت است.
براستی یکی از معجزات خداوند فرستان قران از طریق وحی بر پیامبر( صَل الله علیه و آله) میباشد، و اینکه چگونه قرآن کریم به صورت همیشگی محفوظ باقی می ماند، و فهم این موضوع که عیسی( علیه السلام) از زنی باکره متولد شده و او پسر خداوند نیست بلکه قدرت خداوندی است چون بدرستی اگر خداوند بر به وجود آمدن چیزی امر کند قطعا از عدم به وجود میآید. تسلیم شدن برای خداوند در سجود اعتقادش به اینکه دین اسلام دینی حق است را راسختر میکند.
سارا از گرویدنش به دین اسلام میگوید:” داستان مسلمان شدن من اعتقادم به بیشتر از این چیزها بود ولی در اصل اینها مهمترین چیزهایی بود که باعث گرویدنم به دین اسلام شد و آخرین چیزی که باعث شد اسلام را قبول کنم دیدن دختری 20 ساله بود که نماز میخواند این دختر هنگامی که سجده کرد به این نتیجه رسیدم که سجده کردن بالاترین صفت تسلیم شدن در برابر خداوند سبحان و تعالی است. در این روز بود که دانستم اسلام دینی حق است، سارا بعد از إعلام گرویدنش به اسلام با تعدادی شعار که مسلمان شدنش را اِنکار میکرد روبرو شد.”
سارا ژوزف در سال 1988 مسلمان شد و از همان سال تا اکنون تلاشهای دعوتگرانهاش به اسلام قطع نشده است و چندین سال است که در کشور انگلستان سخنرانیهایی فراگیری داشته است