این روزها نگاه کردن، مهمترین فعالیت روزانهی من است. باورم این است در این روزهای کرونایی یکی از والاترین فرائضی که بر ذمهی هر مرد و زن مسلمان و هر عارف سالکی است، همین نگاه کردن است. دقیق نگاه کردن.
چه چیز را ؟!!!
باید خوب نگاه کرد، فلاکت این روزهای “هَذِهِ الدُّنْیَا الدَّنِیَّةِ” را و “زُخْرُفِهَا وَ زِبْرِجِهَا“. باید نگاه کرد، زوال و نابودی ژست و افادههای نکرهی ابلیس و ابلیسیان را که جان کندند تا ب قبولانند به ما که بی خدا هم میشود؛ که بی خلیفهی خدا هم میشود؛ آری باید خوب نگاه کرد، دست و پا زدنهای دنیایی را که کفر میورزد. آقا و صاحبی ندارد.
مَثَلُ الَّذينَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ أَوْلِياءَ كَمَثَلِ الْعَنْكَبُوتِ اتَّخَذَتْ بَيْتاً وَ إِنَّ أَوْهَنَ الْبُيُوتِ لَبَيْتُ الْعَنْكَبُوتِ لَوْ كانُوا يَعْلَمُون. عنکبوت41
راست گفت خداوند بلند مرتبهی بزرگ…
همینجا گریزی بزنم به اربعین…
این روزها که بازار تزهای “جهان پسا کرونا ” یی داغ شده، آن هم از بشری که تا دیروز، فردا را هم باور نداشت، بیشتر دلم میسوزد برای بشری که خود را محروم کرده از “اربعین“. جهان پسا امروز و فردای ما، اربعینی است. مولای ما جهان فردای ما را چند سالی است رقم زده. ما سالهاست در “جهان پسا …” نفس کشیدهایم، زندگی کردهایم. جهانی که (برعکس این روزهای غرب وحشی/ وحشتزده) مردمانش التماس میکنند تا “هر آنچه در خانه دارند” را نثار یکدیگر کنند. درد مردمان متمدّن نیویورک و کالیفرنیا این روزها اگر دستمال کاغذی هم باشد، دوایش همان دستمالی است که آن دخترک نازنین، زیر آفتاب، وسط “شارع قبله” دست گرفته؛ تا با آن قلب شان را طهارت کنند.
الغرض …
دیدن صورت کبود آمریکا و غرب در این روزها، به خودی خود مسأله من نیست. مسآله این است: این جای انگشتان مبارک کدام بزرگی است که این چنین بر صورت اولیای طاغوت نشسته و هیمنه پوشالیاش را در هم شکسته. من میخواهم معطوف آن دست مبارک باشم، که “ید الله” است.
اگر هم گفته شد خوب نگاه کردن، از این باب بود. که برسیم به “ أین باب الله …”
أین باب الله الذی منه یوتی أین وجه الله الذی یتوجه الیه الاولیاء …
این روزها باید نظاره کرد. نظاره کرد امامی را که همه اینها به اذن اوست، به اشاره اوست. “کُلٌ بید الله“.
باید نظاره کرد و دید که خلیفه الله چگونه بنا کرده بر نابودی بتهای شرک و کفر، بتهای الهههای تمدن. یحتمل ابراهیم خلیل الله هم نظاره میکند این روزها خلیفه الله را، نظاره میکند بت شکستن های امام خویش را. علیه السلام
چند روز دیگر ولادت است و چند روز بعد، شبهای قدر …
برای چون منی، پس از سالها غفلت از امام و مولای خود علیه السلام، این روزها فرصت خوبی است تا آثار ایشان را نظاره کنم. خود را قرنطینه کنم از تحلیلهای صد من یک غاز و دل بسپارم به او. باید بفهمم که صاحب شبهای قدر، صاحب تمام روزها و ساعتهای این عالم است. باید آماده شوم برای شبهای قدر…
در انتها دوباره خود را توصیه میکنم به، نظاره کردن.
نظاره کردن فعل امام علیه السلام، فعل ولی خدا، فعل خلیفهی خدا …
پینوشت: ما شش/هفت سالی هست که وارد #عصرجدید شدهایم. عصر جدید، اربعین است. وگرنه بالا و پایین پریدن و مسخره بازی و شمشیر قورت دادن اصلاً هم جدید نیست. خیلی هم حجری است. هشتگ میزنیم #عصرجدید فرصتی برای دیده شدن. یعنی چه؟!!! همه بدبختی ما از همین خود بینی/نمایی است. این روزها اما زمان خوبی است که هشتگ بزنیم #فرصتی برای امام(ع)دیدن – #فرصتی برای مولا(ع)دیدن