صراط عشق؛ مجله ی فرهنگی، معرفتی، ادبی، هنری مجله ی فرهنگی، معرفتی، ادبی، هنری
روایت داستانی فعالیت‌های شهید صدرزاده در بسیج، مجروحیت در فتنه ۸۸، حضور در سوریه و نحوۀ ارتباطات وی با رزمندگان فاطمیون را از زبان همسر شهید، در «اسم تو مصطفاست» بخوانید
گام دوم انقلاب می‌تواند تجلی ارادۀ جوانان ملت ایران باشد و قدرت اعتقاد و ایمان به خدا را به رخ پوچ‌اندیشان مدعی بکشد. ایران سرزمینی است که در طول چهل و یک سالی که از عمر انقلاب مردمش می‌گذرد جوانانی را تربیت کرده است که همواره در مشکلات و سختی‌ها آنان را در خط مقدم مبارزات، جنگ‌ها، خدمت‌رسانی‌ها و… مشاهده کرده است. در این چهار دهه بزنگاه‌هایی وجود داشته که بستری برای بروز استعدادهای این جوانان بوده است؛ ازجمله: دوران مبارزات علیه رژیم منحوس پهلوی، هشت سال دفاع مقدس در برابر رژیم بعث، جهاد سازندگی، شتاب در حرکت علمی کشور، اردوهای جهادی و… .
یکی از بزنگاه‌های مهم و تاریخ‌ساز انقلاب اسلامی جریان مبارزه با تروریسم و مبارزه با داعش است. در این برهه نیز جوانان انقلاب اسلامی آزمونی بزرگ را در مقابل خود دیدند که با همت بلند و اعتقاد راستین خود با سربلندی از آن خارج شدند. مصطفی صدرزاده یکی از همین جوانان و رویش‌های شاخص نهضت انقلاب است که زندگی مجاهدانه و بسیجی‌وارش الگویی بزرگ و کاربردی برای بسیاری از جوانان ایران و سایر ملت‌هاست.
زندگی شهید صدرزاده پر از فعالیت‌های خالصانه و مجاهدانه‌ای است که نمونه‌های آن در ذهن تک‌تک نمازگزاران و بسیجیان مسجد امیرالمؤمین و سایر اهالی کهنز موجود است؛ اما حیات مصطفی به رسم «ولا تحسبن الذین قتلو فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون» با شهادتش به پایان نرسید و فصل جدید حیات مصطفی بعد از روز تاسوعای سال 94 آغاز شد. شهادت مصطفی آتشی در دل هزاران جوان ایرانی، افغانستانی و… شعله‌ور کرد که آثار آن هنوز هم به عیان قابل مشاهده است. مصطفی حتی بعد از شهادت هم کارها و فعالیت‌های فرهنگی خود را رها نکرد و شاهدش هم ماجرای سخنرانی همسر او در روز تشییع مصطفی و اثرگذاری بالای مستندی به نام عابدان کهنز است. مصطفی صدرزاده با نام جهادی سید ابراهیم که در پوشش مجاهدان افغانستانی (فاطمیون) به سوریه اعزام می‌شد و بعدها یکی از بهترین فرماندهان فاطمیون شد مجاهدی بدون مرز بود که دفاع از دین و ولایت رکن اصلی زندگی‌اش بود و تفاوتی نداشت که این دفاع در مقابل فتنه‌گران سبزپوش در تهران باشد یا فتنه‌گران سیاه‌پوش در حلب!
کتاب «اسم تو مصطفاست» روایتی از سرکار خانم ابراهیم‌پور، همسر شهید مصطفی صدرزاده از روزهای همسنگری‌اش با مصطفی است که با قلم سرکار خانم تجار به نگارش درآمده و توسط انتشارات روایت فتح در 272 صفحه منتشر شده است. این کتاب علاوه بر تشریح چگونگی ازدواج شهید صدرزاده بیانگر بسیاری از خصوصیات وی در فضای خانوادگی و زندگی شخصی اوست که تصویری روشن‌تر از این شهید به نمایش می‌گذارد. این روایت داستانی فعالیت‌های شهید صدرزاده در بسیج، مجروحیت در فتنه 88، حضور در سوریه و نحوۀ ارتباطات ایشان با رزمندگان فاطمیون را پوشش می‌دهد.
متنی که همسر شهید پس از روایت خود از شهید صدرزاده منتشر کرده‌اند:
الآن وقتی نگاهت می‌کنم، دیگر آن گره میان ابروانت نیست.
نگاهت شیرین و زلال است و بدون اخم مرا نگاه می‌کنی.
ازم راضی‌ای مصطفی؟
سعی کردم با واگویۀ خاطراتمون تورو دوباره بسازم. راضی هستی آقا مصطفی؟
صدای قهقهۀ مستانه‌ای در گوشم می‌پیچد.
راه می‌افتم. باد می‌وزد و چادرم را به هر سو می‌کشاند، اما من سبک و راحت گام برمی‌دارم. همپای گام‌های تو. کاش زمان کش بیاید!
