روزهای هفتم و هشتم تیرماه ۱۳۶۶ به دنبال بمبارن شیمیایی شهر سردشت، ۱۱۰ نفر شهید و ۵۰۰۰ تن مجروح شدند، مجروحیتی که هنوز هم هنوز دست از سر مردم سردشت برنداشته است و خیلی از آن ها از حق تنفس هم محروم هستند. «درخت گردو» میتواند ادای دینی به مردم نجیب و رنج کشیدهی سردشت باشد.
«درخت گردو» پنجمین اثر ساخته ی محمد حسین مهدویان است که شباهت هایی به برخی از آثار قبلی او دارد. مهدویان ثابت کرده است که موضوع فیلم نامه برایش اهمیت به سزایی دارد و تمامی فیلمنامههایش تلاشی است در جهت معرفی قهرمانان ملی و یا صحبت از آسیب های اجتماعی. البته او در تنها اثرش که به آسیبی اجتماعی پرداخته بود(لاتاری) هیچ نشانه ای از سیاه نمایی و توصیف اغراق گونه ماجرا به سیاق باقی فیلم های به ظاهر اجتماعی سینما در فیلمش دیده نمی شد، البته او در این اثر نیز سعی کرد قهرمانی ملی هرچند ناشناخته را معرفی کند.
روایت قصه ی درخت گردو طبق داستان زندگی یک قهرمان واقعی جلو می رود، روایتی که مهدویان تلاش کرده تا مثل باقی موضوعات تاریخی نهایت وفاداری به اصل ماجرا را حفظ کند؛ البته این به معنای این نیست که ما شاهد مستند باشیم، کارگردان از پس دراماتیزه کردن قصه به خوبی برآمده است.
بازی های درخت گردو به شدت قوی از کار درآمده اند، پیمان معادی در نقش «قادر» می تواند سیمرغ بهترین بازیگر نقش اول مرد را از آن خود کند، مینا ساداتی هم در اولین تجریه کار با مهدویان درخشید و هم بازی خوب و باورپذیری داشت و هم با خواندن نریشن بر روی فیلم نقش موثری را ایفا کرد. این فیلم شاید بتواند یک بازیگر آینده دار را به سینمای ایران معرفی کند، مینو شریفی در نقش «مریم»، همسر «قادر» فراتر از حد انتظار ظاهر شد.
مهدویان بار دیگر ثابت کرد که نقش دوربین در فیلمهایش بسیار مهم است. او برای سه بازه زمانی فیلمش سه قاب مختلف را انتخاب کرده است که این کار در سینمای ایران در نوع خود کمنطیر است. او مانند ایستاده در غبار از فرمت 16 میلیمتری و کاور کاهی رنگ برای صحنه های تاریخی دهه 60 استفاده کرد تا هم ارتباط مخاطب با آن سال ها زیاد شود و هم ضعف های احتمالی صحنه را بپوشاند. هرچند این قاب از تصویر را سینمای مدرن امروز به رسمیت نمیشناسد. او قصهی فیلم در دهه 80 را با فرمت 35 میلیمتری تصویربرداری کرده است و برای به تصویرکشیدن رویدادهای زمان حال را از فرمت دیجیتال کمک گرفته است.
نقش مدیر فیلم برداری مهدویان در گیرایی و تاثیرگذاری و ارتباط زیاد مخاطبان با فیلم انکار ناپذیر است، هادی بهروز در مصاحبه با تسنیم درباره سبک خاص فیلم برداریاش میگوید:
«قطعاً ایده فیلمبرداری ما از گروه روایت فتح گرفته شده است. اگر به فیلمهای روایت فتح دقت کرده باشید، در صحنههایی که به وسیله لنز واید گرفته شده است رزمندگان همه دعا میخوانند و شعار میدهند و الله اکبر میگویند؛ اما به محض اینکه دوربین دورتر میشود و با لنز تله از دور فیلمبرداری میکنند، واکنشها واقعی میشود.»
روزهای هفتم و هشتم تیرماه ۱۳۶۶ به دنبال بمبارن شیمیایی شهر سردشت، ۱۱۰ نفر شهید و ۵۰۰۰ تن مجروح شدند، مجروحیتی که هنوز هم هنوز دست از سر مردم سردشت برنداشته است و خیلی از آن ها از حق تنفس هم محروم هستند. «درخت گردو» میتواند ادای دینی به مردم نجیب و رنج کشیدهی سردشت باشد.