بسم الله الرحمن الرحیم الحمد الله رب العالمین
نمونه اى از قدرت معنوى امام رضا (ع)
سهل ابن زیاد عن علی ابن محمد قاسانی که از ثقههای روایی هست «عَلِیُّ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ الْقَاسَانِیِّ قَالَ أَخْبَرَنِی بَعْضُ أَصْحَابِنَا أَنَّهُ حَمَلَ إِلَى أَبِی الْحَسَنِ الرِّضَا ع مَالًا لَهُ خَطَرٌ فَلَمْ أَرَهُ سُرَّ بِهِ قَالَ فَاغْتَمَمْتُ لِذَلِکَ وَ قُلْتُ فِی نَفْسِی قَدْ حَمَلْتُ هَذَا الْمَالَ وَ لَمْ یُسَرَّ بِهِ»
میگوید: شخصی محضر وجود مقدّس حضرت ثامنالحجج(علیه آلاف التّحیة و الثّناء) رسید و مالی را به محضر حضرت آورد. ظاهراً مال چشمگیر و زیادی بود. امّا حضرت اصلاً نگاهی نکردند و مسرور نشدند.
آن شخص میگوید: من غمناک شدم، خودم با خودم صحبت کردم «وَ قُلْتُ فِی نَفْسِی» که من این مال را حمل کردم و مشکلات و مشقّاتی را هم برایم داشته؛ چون حاکمان جور، محبین آلالله را زیر نظر داشتند – امّا حضرت نه تنها مسرور نشدند، بلکه کأنّ اصلاً من نیامدهام. خیلی ناراحت شدم که چرا من این مال را آوردم.
«فَقَالَ یَا غُلَامُ الطَّسْتَ وَ الْمَاءَ» حضرت به غلام خودشان خطاب کردند: تشت و آب را برای من بیاور.
«قَالَ فَقَعَدَ عَلَى کُرْسِیٍّ» بر تختی نشستند «وَ قَالَ بِیَدِهِ وَ قَالَ لِلْغُلَامِ صُبَّ عَلَیَّ الْمَاءَ» و فرمودند: آب را بر روی دستم بریز
«قَالَ فَجَعَلَ یَسِیلُ مِنْ بَیْنِ أَصَابِعِهِ فِی الطَّسْتِ ذَهَبٌ» الله اکبر! نگاه کردم، دیدم وقتی حضرت دارند دست هایشان را میشویند، از هر قطره آبی که از بین انگشتانشان میریزد، طلا بیرون میآید.
حضرت تا اینجا با من هیچ حرفی نزدند!
«ثُمَّ الْتَفَتَ إِلَیّ» بعد از این جریان، ملتفت من شدند. رو به من کردند و فرمودند: «فَقَالَ لِی مَنْ کَانَ هَکَذَا لَا یُبَالِی بِالَّذِی حَمَلْتَهُ إِلَیْهِ» کسی که اینگونه است؛ نیازی به این مسئلهای که تو حمل کردی، ندارد.
«یعنی ببین من که از قطره قطره آبی که از دستانم میچکد، طلا بیرون میآید، نیازی به این مال و منال ندارم،»
چرا با این همه زحمت اینها را حمل کردی؟!
اصول کافی – باب مولد ابى الحسن الرضا (ع)،ج 1- حدیث 10، ص 491
رسول خدا (ص) خطاب به سلمان فرمود: «حُبِّی وَ حُبُ أَهْلِ بَیْتِی نَافِعٌ فِی سَبْعهْ مَوَاطِنَ أَهْوَالُهُنَّ عَظِیمَهً عِنْدَ الْوَفَاهْ وَ الْقَبْرِ وَ عِنْدَ النُّشُورِ وَ عِنْدَ الْکِتَابِ وَ عِنْدَ الْحِسَابِ وَ عِنْدَ الْمِیزَانِ وَ عِنْدَ الصِّرَاط»؛ دوست داشتن من و دوست داشتن اهل بیت من، در هفت جاى بسیار وحشتناک سود مىبخشد: هنگام مردن، در قبر، روز محشر، هنگام دادن نامه اعمال، هنگام حساب، نزد میزان و در عبور از صراط.
(الخصال: ص 360، ح 49)
أنعام133 – وَ رَبُّکَ الْغَنِيُّ ذُو الرَّحْمَةِ إِنْ يَشَأْ يُذْهِبْکُمْ وَ يَسْتَخْلِفْ مِنْ بَعْدِکُمْ ما يَشاءُ کَما أَنْشَأَکُمْ مِنْ ذُرّيَّةِ قَوْمٍ آخَرينَ
و پروردگار تو بينياز و رحمتگر است. اگر بخواهد شما را ميبرد، و پس از شما، هر که را بخواهد جانشين [شما] ميکند؛ همچنانکه شما را از نسل گروهي ديگر پديد آورده است.
اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم