سرخط خبرها
خانه / صراط عشق / صوت / قرآن کریم / این مرد ثروتمند تا آخر عمرش پابرهنه بود

این مرد ثروتمند تا آخر عمرش پابرهنه بود

داستان درس آموز «بشر حافی» در زمان امام کاظم علیه السلام را خواهید خواند.

 روزی امام کاظم(علیه السلام) از کوچه های بغداد می گذشت. از یک خانه صدای تار و تنبور و پایکوبی بلند بود.

– اتفاقا خادمی برای کاری از منزل بیرون آمد امام کاظم (ع) که در حال عبور از همان محل بودند، به او فرمود صاحب این خانه آزاد است یا بنده؟

– آن خادم در جواب امام گفت: این خانه بشر است، یکی از اشراف و اعیان بغداد، معلوم است که آزاد است.

– امام (ع) فرمود: بله، آزاد است، اگر بنده می بود که این سر و صداها از خانه اش بلند نبود. بعد از آن مکثی شد و آقا رفتند.

– بشر که متوجه تاخیر خادم در برگشت به خانه شده بود بدنبال او آمد و از او پرسید: چرا معطل کردی؟

– خادم که امام را نشناخته بود در جواب گفت: یک مردی مرا به حرف گرفت. بشر از او پرسید: چه گفت؟ خادم گفت: یک سؤال عجیبی از من کرد.

– بشر پرسید: چه سؤال کرد؟

– خادم گفت از من پرسید که صاحب این خانه بنده است یا آزاد؟ من نیز گفتم البته که آزاد است. بعد هم آن مرد گفت: بله، آزاد است، اگر بنده می بود که این سر و صداها بیرون نمی آمد.

– بشر دوباره پرسید: آن مرد چه نشانه هایی داشت؟

– علائم و نشانه ها را که خادم گفت، بشر حافی فهمید که موسی بن جعفر است. گفت: کجا رفت؟

– و خود بدون کفش و با پای برهنه بیرون دوید. خودش را به دامن امام انداخت و عرض کرد: شما چه گفتید؟ امام فرمود: من این را گفتم.

– بشر فهمید که مقصود امام چیست. گفت: آقا! من از همین ساعت می خواهم بنده خدا باشم و واقعا هم راست گفت. از آن ساعت دیگر بنده خدا شد. آرى بُشر حافى توبه کرد و در سلک عابدان و زاهدان و اولیاى خدا در آمد و به شکرانه این نعمت، تا آخر عمر با پاى برهنه راه مى رفت.

فیلم روایت بشر حافی – استاد ماندگاری

 

ایتابلهسروشآپارات

همچنین ببینید

معجزه/زنده شدن تصویر شیر به امر امام کاظم (علیه السلام)

ای شیر خدا دشمن خدا را بگیر

کودک شاهچراغ مرد واقعی است +فیلم

صحنه زیبایی که حین حادثه تروریستی دیروز در شاهچراغ از چشم رسانه‌ها پنهان ماند، به تصویر کشیده شده است.

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.