سرخط خبرها
خانه / صراط عشق / صوت / قرآن کریم / امداد غیبی/ پیر مردی در بین راه _۲۸

امداد غیبی/ پیر مردی در بین راه _۲۸

لازم بود که ما موشک های «نادر» ضد تانک را به منطقه  عيتا الشعب برسانیم در آن جا درگیری های سنگین و فداکاری های دلاورانه ای صورت گرفت که دشمن در آن متحمل خسارتهای سنگین شد، اما به هر حال این تعداد از موشک ها را چگونه باید به آن منطقه برسانیم؟

مسلماً نیروی مقاومت روش ها و راه های گوناگونی در اختیار دارد، اما به جهت رعایت شئون رازداری و سری بودن کار خود توانست موفقیت هایی را کسب کند

فرماندهی این محور از عملیات جنگی و مسئولیت نقل و انتقال موشک ها را به یکی از برادران رزمنده سپرد

فرماندهی برادر فلاح شما باید سریعاً موشکها را پیش از دمیدن صبح به محل مورد نظر منتقل کنی 

فلاح از کدام راه باید بروم؟

فرماندهی راه شماره ۳، شتاب کن … و از همین حالا شروع کن 

فلاح بسیار خوب، چشم

فلاح از مسیر شماره ۳ و به رغم وجود هواپیماهای تجسسی دشمن در آسمان، بسرعت حرکت کرد اما قبل از این که فلاح به انشعاب مسیر و چهار راه برسد پیرمردی را دید که در آنجا ایستاده و بشدت برای او دست تکان می دهد و از او می خواهد متوقف شود

فلاح با خود گفت من مأموریت مهمی دارم و این پیرمرد دست تکان می دهد، چه باید کرد؟ در این جا بعد انسانی قضیه بر گزینش فلاح چیره شد و به خود گفت: شاید این پیرمرد احتیاج به کمک داشته باشد، این بود  که متوقف شد

فلاح حاج آقا سلام علیکم کاری هست انجام دهم؟

پیر مرد پسرم من از صبح این جا هستم و پرواز هواپیماهای اسرائیل را زیر نظر گرفته ام کمی درنگ کن یک دقیقه دیگر؛ اسرائیل همین راهی را که می خواستی وارد آن شوی بمباران خواهد کرد، پس از این که آنجا را بمباران کرد تو به من نگاه کن اگر من به تو اشاره کردم که حرکت کن تحت حمایت و عنایت خداوند حرکت کن و از قول من به برادران مجاهد و رزمنده ات سلام برسان

همین طور هم شد یک دقیقه بعد هواپیماهای اسرائیل آن مسیر را بمباران کردند پیرمرد به فلاح اشاره کرد که برو

فلاح به «عيتا الشعب» سالم و تندرست رسید و برای دیگر دوستانش ماجرا را تعریف کرد، اما بقیه با شگفتی پرسیدند پیرمرد؟ ساعت ۳ بعد نیمه شب و زیر آن بمباران های شدید و بدون هیچ گونه پناهگاه؟! و این که او می دانست که هواپیماهای دشمن یک دقیقه بعد آن جا را بمباران خواهند کرد، چگونه ممکن است؟!

منطقه دور افتاده و مهجوری بود این طور نیست؟ راستی این پیرمرد چه کسی می تواند باشد؟

حتماً او از ملائکه و فرشتگانی است که مسلمان های اولیه صدر اسلام آنها را دیده بودند که به صورت بشری مجسم شده تا آن جا که آنها وارد مسجد می شدند و با اصحاب پیامبر سخن می گفتند و پس از این که مسجد را ترک می کردند رسول خدا آنها را با خبر می ساخت که این مردی که با آنها سخن گفتید فرشته ای بود از جانب خدا.

اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج

اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم

 برگرفته از:

کتاب معجزات و کرامات نبرد “الوعد الصادق” تحکیم پیروزی الهی برای مقاومت اسلامی لبنان

کتاب الوعد الصادق٬

نویسنده ماجد ناصرالزبیدی

ایتابلهسروشآپارات

همچنین ببینید

کوچه زیباکلام هنوز تیر چراغ برق دارد؟!

صادق زیباکلام اسرائیل و امریکا

حملات ایران دو پایگاه اصلی نیروی هوایی را منهدم کرد

ایتمار بن گویر نابودی اسرائیل

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.