سرخط خبرها
خانه / صراط عشق / متون / تخلفات طبری را من به آقای آملی گزارش کردم؛ چرا برخورد نشد ایشان باید پاسخ بدهد

تخلفات طبری را من به آقای آملی گزارش کردم؛ چرا برخورد نشد ایشان باید پاسخ بدهد

آقای طبری می داند دوستان آقای طبری و دیگران هم می دانند که بین بنده و ایشان هیچ رفاقتی وجود نداشته است صراحتا می گویم در طی ۱۰ سال مسئولیت من در تهران ملاقات بین ما و ایشان دو مرتبه بوده است. چه رفاقتی؟

هفته گذشته پس از انتشار گفتگوی وکیل سابق طبری، شاهد واکنش‌ها و بازتاب‌های مختلفی بودیم. بازتاب‌های رسانه ای علنی و واکنش‌های تلفنی یا حضوری؛ این واکنش‌ها هم شامل خط و جریان اصلی گفتگو یعنی پرونده طبری و حکم جدید آن بود و هم شامل محتویات و جزئیات داخل گفتگو. تقریبا همه واکنش‌های غیر علنی به این گفتگو، مثبت بود و از ورود ۹دی به این پرونده و موضوع مهم استقبال کردند. حتی برخی تمایل داشتند تا ابعاد و اسناد جدیدتری از این پرونده را بازگو کنند.

تنها یک واکنش در مخالفت با این گفتگو، البته مخالفت با بخش‌هایی از گفتگو، اتفاق افتاد. دکتر غلامحسین اسماعیلی رئیس دفتر رئیس سابق قوه قضائیه نسبت به آنچه درباره ایشان از قول وکیل سابق طبری در گفتگو نقل شده بود به شدت مخالف بودند. ابتدا در تماس تلفنی با مدیرمسئول سخنانی رد و بدل شد. دکتر اسماعیلی توقع داشتند با همان صحبتهای تلفنی و بدون ارائه توضیحات دقیق تر، ۹دی بخش‌های منتشرشده از گفتگو را حذف کند. درصورتی‌که تقریبا یک پنجم یا یک چهارم کل گفتگو به صحبت درباره ایشان کشیده شد و در فیلم منتشره هم یکی دو جمله کوتاه آمده بود؛ به ایشان عرض شد همین الان اگر فیلمی ضبط کنند و توضیحاتشان را بیان کنند، آن را منتشر خواهیم کرد. در نهایت قرار گفتگو و مصاحبه گذاشتیم و ما از اینکه توضیحات ایشان را به طور کامل منتشر کنیم استقبال کردیم.

قرار گفتگو در دفتر کار فعلی ایشان در نهاد ریاست جمهوری گذاشته شد. با حضور فیلمبردار برای ضبط تصویری مخالفت شد. در زمان مقرر وارد ساختمان ریاست جمهوری شدیم. دکتر اسماعیلی به همراه دو نفر از همکارانشان در نهاد، پذیرای ما شدند در دفتر رئیس دفتر رئیس جمهور. لحظه اول فضا سنگین به نظر آمد؛ به هر حال دو به سه بودیم! اما انصافا گفتگوی خوب، چالشی و صریحی شکل گرفت؛ دوستان دکتر اسماعیلی تقریبا هیچ حرفی در میانه گفتگو نزدند و خود ایشان توضیحاتشان را کامل بیان کردند. ما هم گفتگوی صریح و شفافی انجام دادیم و هرچه می‌خواستیم پرسیدیم.

البته به درخواست دکتر اسماعیلی، دو بخش از گفتگوی تقریبا ۴ ساعته ما، ضبط نشد و غیر رسانه ای بود. بخش رسانه ای آن تقریبا ۱۳۰  دقیقه طول کشید. برای این بخش از صحبت‌ها هم گوشی‌هایمان را آوردیم داخل و ضبط کردیم.

در انتها اجازه عکاسی هم ندادند و حتی با حضور تصویربردار نهاد هم مخالفت شد و بنا شد از همین عکس‌های موجود در فضای مجازی استفاده کنیم.

در گذشته نام دکتر اسماعیلی در دادگاه طبری برده شده بود و رسانه ها درباره برخی ادعاهای مطرح شده توسط طبری سخن گفته بودند. در پرونده کلاک لواسان هم اسم غلامحسین اسماعیلی به عنوان رئیس کل دادگستری تهران در سال ۹۵ در رسانه‌ها آمده بود. اما هیچگاه خود ایشان یا از طرف ایشان توضیحات مبسوطی درباره ادعاهای مطرح شده، داده نشده بود.

در این گفتگو برای اولین بار است که دکتر اسماعیلی در این‌باره توضیح می‌دهند؛ از جهت دیگر هم این گفتگو مهم و جذاب شده است؛ مسائلی به میان آمده که باب گفتگوها و گزارش‌ها و حتی اقدامات مطالبه‌گرانه بعدی را باز کرده است. مثلا در پرونده کلاک لواسان تلقی افکار عمومی و حتی برخی مسئولین محلی این است که با صدور رای رئیس وقت قوه قضائیه در سال ۹۵، ماجرا تمام شده و دیگر کاری نمی‌توان از پیش برد؛ در حالیکه در این گفتگو به صراحت عنوان شد که آن رای، نقض شده و هم اکنون قوه قضائیه می‌تواند دوباره وارد ماجرا شود و حکم به تخریب همه ساخت و سازهای فعلی هم بدهد.

دکتر اسماعیلی از صحبت‌های وکیل سابق طبری عصبانی بود؛ او چندبار تاکید کرد که ۹دی در حقش ظلم کرده. اصرار داشت تنها درباره ادعاهای مطرح شده در گفتگو صحبت کند اما طبیعتا برای ما که ذهنمان پر از سوال بود، روشن شدن ابعاد ماجرا منوط به ورود جزئی به مسائلی مثل پرونده کلاک بود.

پیش‌فرض دکتر غلامحسین اسماعیلی (این اسم کوچک هم ماجرایی داشت که باید متن گفتگو را بخوانید تا بفهمید) این بود که ۹دی عمدا و از روی قصد و هدف‌گذاری خاص، اسم ایشان را در گفتگو برجسته کرده و به آن پرداخته است.

طبیعتا ما که چنین قصدی را قبول نداریم و پاسخهای متعددی هم در خلال گفتگو به این ادعا دادیم.

شاید بتوان اینگونه توضیح داد که مسئولان قضایی به دلیل ذات و ماهیت شغلشان خیلی در معرض گفتگو و مباحثه رسانه‌ای نیستند؛ دکتر اسماعیلی هم از این قاعده مستثنی نیست؛ در نتیجه محور بحث رسانه‌ای شدن ولو با هدف شفاف‌سازی و رفع سوءتفاهم‌ها برای ایشان سخت و سنگین آمده بود. در بخش اول غیر رسانه‌ای، ایشان توضیحات خوبی در رد برخی ادعاها مطرح کردند و برای ما عجیب بود که چرا نمی‌خواهند منتشر شود. البته در ادامه و با اصرار ما و قرارگرفتن در فضای چالش منطقی و استدلالی گفتگو، خود ایشان به جمع بندی رسید که آن مطالب را دوباره مطرح و رسانه‌ای کند.

بنابراین این گفتگو را باید به فال نیک گرفت در راستای شفافیت و رفع ابهامات.

از دیگر نکات مهم گفتگو، بازشدن پای رئیس اسبق قوه قضائیه، آیت‌الله آملی لاریجانی به مباحث پرونده طبری و کلاک لواسان بود. در هر حال در پرونده کلاک، رای صادره از سوی ایشان که در میان اهالی محلی به حکم حکومتی مشهور شده، به ساخت و سازهای کلاک وجهه قانونی بخشیده و هنوز هم که هنوز است، آنجا عده‌ای اشراف، ویلاهای لاکچری ساخته‌اند و ساخت و ساز انجام می‌شود.

سوال مهم، چرایی عدم ورود قوه قضاییه به جرائم طبری در پرونده کلاک، در بازه زمانی ۹۵ تا ۹۸ است که در این زمینه دکتر اسماعیلی تصریح کرد گزارشات و مستندات این تخلفات را در همان بازه زمانی در اختیار قوه قرارداده است اما اینکه چرا رسیدگی نشده را باید مسئولین وقت قوه پاسخ دهند.

اهتمام دکتر اسماعیلی به پاسخگویی مغتنم و پسندیده بود و برای ما فرصت خوبی را فراهم کرد؛ هر چند ایشان تا انتها معتقد بود ۹دی ظلم کرده و باید عذرخواهی کند. در بین صحبت‌ها به نظر می‌رسد بعضا سخنان متناقضی هم از سوی ایشان بیان شد. در جایی اشاره کردند که ماجرای ریشه تخلف واگذاری زمین‌های کلاک و ماجرای معاون استانداری وقت و کشف این موضوعات به دوره مسئولیت ایشان در اجرای رای ۵صفحه‌ای رئیس قوه، برمی‌گردد؛ در حالیکه پرونده این موضوع حداقل در سال ۹۱ منجر به صدور حکم برای معاون استاندار شده بود. هرچند شاید منظور ایشان صرفا نقش طبری در ماجرا بوده. یا در جایی صراحتا می‌فرمایند وظیفه ما در آن پرونده صرفا به آلودگی حوزه آبریز سد لتیان مربوط می‌شد، نه مالکیت و واگذاری‌ها؛ اما در ادامه از کشف اسناد تخلف در واگذاری‌ها و نقش طبری، در حاشیه پیگیری اجرای رای اصلی توسط خودشان صحبت کردند.

در هر حال عین آنچه بیان شده در ادامه آمده است؛ قضاوت با خوانندگان.

جناب آقای اسماعیلی خیلی ممنون که وقتی را برای گفتگو با ۹دی اختصاص دادید. در بخش اول توضیحاتی درباره ویژگی‌های مدیریتی خودتان ارائه کردید هرچند تاکید داشتید که این مسائل لازم نیست منتشر شود. البته به نظر من نکته محرمانه ای نداشت و انتشارش به موضوعی که محل ابهام و اشکال شماست و نسبت به آن در گفتگوی شماره قبل ۹دی با وکیل سابق طبری انتقاد دارید، کمک می کند. به هر ترتیب اگر در ادامه مسیر خودتان صلاح دانستید هرچقدرش را که لازم می دانید بفرمایید که منتشر بشود.

اما موضوع ارتباط حضرتعالی با پرونده اکبر طبری، قبلا در رسانه‌های داخلی و خارجی مسایلی مطرح شده بود ولی هیچ وقت از طرف شما توضیحاتی داده نشده است. ای کاش قبلا توضیحات داده می شد و سوالات ایجاد شده پاک می شد و حاشیه ها ایجاد نمی شد؛ هر چند شما نسبت به بخش‌هایی از گفتگوی قبلی ۹دی که اسم شما در آن آمده انتقاد داشتید اما از این منظر، ۹دی به آقای اسماعیلی یک خدمتی هم کرد که پاسخ این شبهاتی که مطرح بود، برای اولین بار از زبان شما منتشر می شود.

از نظر افکار عمومی با توجه به ضربه ای که پرونده اکبر طبری به حیثیت دستگاه قضا زده، ۳۱ سال حبس برایش کم هم بود و حتی شایسته اعدام بود. تا جایی که اطلاع داریم، مسیر اولیه پرونده هم به سمت حکم اعدام بود ولی شما بهتر از ما می‌دانید که در ادامه، مسیر پرونده به دلایلی تغییر کرد و شد حبس ۳۱ ساله که باز این حکم یک مقدار برای افکار عمومی قابل قبول بود ولی همین به یکباره در دوره آقای محسنی اژه ای شده ۱۲ سال و نیم. بنابراین ما حتما باید به این موضوع می‌پرداختیم و طبعا وقتی به این موضوع بپردازیم به دلیل نقش شما در زمین‌های کلاک لواسان و ادعاهای طبری در روند دادرسی، اسم شما مطرح می‌شد. به هر حال ما آماده شنیدن و انتشار توضیحات شما هستیم.

اولا من به عنوان کسی که هم اجمالا حقوق را می دانم و هم اجمالا رسانه را می شناسم اقدام 9دی را یک اقدام غیرحرفه ای، غیر اخلاقی و غیر قانونی می دانم چون در این موضوع رویکرد اصلی آنچه که منتشر شده این نیست که چرا حکم صادره در دوره قبل در مورد آقای طبری در اعاده دادرسی نقض شده است و شعبه دیگر دارد می رسد. ضمن اینکه نقض و ابرام رای در قوه قضاییه یک امر نهادینه و پذیرفته شده است. من هم بنای ورود به ماهیت رای –  نه رای اول و نه تصمیمات بعدی – را ندارم اما این را می گویم که در قوه قضاییه، دادگاه کسی را محکوم می کند ولی دادگاه دیگر همان فرد را تبرئه می کند یک دادگاه حکم برائت می دهد، تجدیدنظر خواهی می کند و دادگاه بعدی محکوم می کند. اگر سوء جریانی در این موضوع نباشد که اگر بود باید سوء جریان را بررسی کرد مبتنی بر تشخیص، هر دو قاضی وظیفه شان را انجام داده اند و فراوان اتفاق می افتد که رای اول با رای تجدید نظر یا با رای اعاده دادرسی با همدیگر تفاوت دارد و هر کدام هم از منظر حقوقی قابلیت دفاع دارد. من این موضوع را کلی می گویم ناظر به این پرونده و این رای نیست؛ شما اگر تعداد آرایی که در محاکم صادر و مرحله بعدی نقض یا اصلاح می شود را بررسی کنید معلوم می شود که این تعداد بیانگر صحت ادعایی است که بیان می کنم. اما اگر 9دی می خواست به این موضوع بپردازد اینکه بیاید به موضوعات غیرمرتبط با اینکه چرا این رای نقض شده است آن هم تمرکز کند روی یک شخص و در قالب سوال یا پاسخ فرد مصاحبه شونده اتهاماتی نسبت داده شود که این اتهامات به اثبات نرسیده و این را بیاییم منتشر کنیم، نه قانون ونه شرع چنین اجازه ای نمی دهد و نه رسالت مطبوعات این است. شما ادعا می کنید که ناظر به حکم آقای طبری چرا نقض شد ما از حکم قبلی دفاع می کنیم اما به جای این قصه می پردازید به این که نقش فلانی چی بوده و در حکم اولیه چی بوده؟ چرا فلانی محاکمه نشده است؟ اتهامات متعددی وارد می شود.

اتهاماتی که می گویید در شماره قبل ۹دی در گفتگو با وکیل سابق طبری به شما وارد شده چی بوده؟ در گفتگوی قبلی نگفته‌اند که چرا شما محاکمه نشده اید بلکه انتقاد شده که چرا آقای اسماعیلی به عنوان کسی که در موضوع زمین‌های کلاک لواسان با این پرونده ارتباط داشته، هیچ وقت حتی به عنوان مطلع در دادگاه حضور پیدا نکرده است! در حالی که طبری ادعا می کرد که اصلا متهم ردیف اول پرونده آقای اسماعیلی است و توی دفاعیه اش این را نوشته است.

اینکه شما می گویید در رسانه، ایشان برای فرافکنی یکبار این جمله را مطرح کرد و درخود همان دادگاه هم پاسخ داده شده است بنا نیست که هرآنچه که در دادگاه گفته می شود بیاید به صفحه مطبوعات.

البته دادگاه آقای طبری علنی بود و به مطبوعات کشیده می شود.

بله ولی همه آنچه در آن گفته شده است به صحنه رسانه نیامده است خود شما نوشته اید. متهم در دادگاه از باب الغريق يتشبث بکل حشيش برای فرافکنی اسم می برد، اما اینکه بگوییم از هر کسی که اسم برده شد بایستی بیاید در دادگاه پاسخ بدهد این به تشخیص رییس دادگاه است و به تشخیص دیگری نیست و نباید بنشیند جای قاضی و بگوید که چرا نیامده؟ در پرونده از خیلی ها اسم برده می شود این تشخیص رییس دادگاه است اگر تشخیص داد این مطلب جای بررسی دارد فرد را به عنوان مطلع و اگر لازم بود به عنوان متهم پرونده را بر می گرداند به دادسرا و می گوید که به اتهام این فرد رسیدگی کنید؛ معلوم شد فرایند دارد. اما اینکه بگوییم که هر چه آنجا گفته شد الا ولابد باید حتما در رسانه و دادگاه این مطلب صحیح نیست اما اینکه به جای پرداختن به این موضوعی که شما ادعا می کنید بیاییم بگوییم که فلانی با فلانی رفیق بود و این را آورده و این کار شده و واقعیت ها را جور دیگر جلوه بدهیم و حرف یک فرد را – فارغ از اینکه حرف او صحیح است یا صحیح نیست – که اتهام می زند و این اتهام زدن را رسانه ای کنیم‌، این ظلم و جفاست و من در اولین تماسم با آقای رسایی گفتم که در این گفتگوی ۹ دی ظلم اتفاق افتاده است.

البته موضوع گفتگوی ما با وکیل سابق طبری  فقط ماهیت رای دادگاه طبری نبود. کل پرونده و سوابق موضوع محل بحث بود و طبیعی بود که بحث لواسان پیش بیاید و در آن، بحث دستورالعمل قضایی به امضای شما درباره زمین‌های کلاک لواسان پیش بیاید و رابطه شما با طبری و منصوری مطرح شود.

در گفتگوی شما با وکیل سابق طبری، چهل مرتبه با صراحت یا اشاره در ارتباط با من صحبت شده است! از ادعای رفاقت و بالاتر از رفاقت، ادعای همدستی بین من و آقای طبری!

بفرمایید کجا در گفتگوی ۹ دی وکیل سابق طبری، ادعای همدستی شما با طبری گفته شده است؛ بله رفاقت گفته شده است. وقتی شما در قوه قضاییه بوده اید و ایشون هم بوده خیلی چیز عجیبی نیست که گفته شود بین شما و ایشان رفاقتی بوده. این طبیعی بوده نه تهمت است و نه اهانت.

من از رو می خوانم وقتی که گفته می شود «آقای طبری، آقای غلامحسین اسماعیلی و منصوری و آقایان نجفی در این موضوع همه با هم بوده اند.» من حقوقی هستم و کسانی که حقوقی هستند می فهمند همه با هم بودند یعنی چی؟ یعنی اینها رفیق بودند؟ خیر، رفیق را جای دیگر گفته اید. اینجا می گوید در این موضوع یعنی در موضوع پرونده همه با هم بودند.

گفتگو می‌رسد به بحث کلاک لواسان و ایشان می گوید که همه با هم بوده‌اند یعنی همه اسمشان در این موضوع بود و باید به سهم خودشان پاسخگو باشند. این چیز عجیب و غریبی نیست. کسی نمی گوید که اون خورده و آقای اسماعیلی همدستش برده

وقتی خبرنگار شما سوال می کند که آقای اسماعیلی چه نفع شخصی در این تصمیم قضایی می توانسته داشته باشه، این سؤال یعنی چه؟

اینکه سوال خوبی است؛ خبرنگار 9 دی طرف مقابلش را وادار می کند تا توضیح بدهد و شفاف کند.

ایشان می گوید اگر اسماعیلی نفع شخصی یا نفع سازمانی نمی داشت باید پاسخگو می بود! شما چی را دارید القا می کنید.

هیچی؛ ما داریم وادارش می کنیم که توضیح بدهد

این سوال و این جواب را منتشر کردن یعنی به مخاطب می گوید بله آقای اسماعیلی با هم بودند هم دست بودند شریک بودند و با هم دست داشتند نفع هم داشتند؛ ضمن اینکه موضوع وضعیت آبریز سد لتیان غیر از موضوع ماهیتی اراضی و اتفاقاتی که در آنجا افتاده است. این دو موضوع است که موضوع پرونده آقای طبری که در پرونده کلاک رسیدگی شد این موضوع نیست؛ اما این موضوع را شما ربط، نشر و انتشار می دهید.

ببینید آقای اسماعیلی طبق ادعای وکیل سابق طبری، مسیر پرونده از جایی که نجفی هم سلولی طبری می شود و طبری را در جریان چنین دستورالعملی می گذارد، عوض می‌شود. ما هم برای باز شدن ابعاد این موضوع سوالاتی را طرح کرده‌ایم.

هیچ تغییری در مسیر پرونده انجام نشده است. این که ادعا شده است بین من و آقای طبری رفاقت و هم دستی و آن هم ناگسستنی است، آقای طبری می داند دوستان آقای طبری و دیگران هم می دانند که بین بنده و ایشان هیچ رفاقتی وجود نداشته است صراحتا می گویم در طی 10 سال مسئولیت من در تهران ملاقات بین ما و ایشان دو مرتبه بوده است چه رفاقتی؟ تماس تلفنی و ارتباط تلفنی با یکدیگر نداشتیم همدیگر را ملاقات نمی کردیم نه ایشان دفتر من می آمد و نه من دفتر ایشان می رفتم. رفقای آقای طبری کسانی بودند که هفته ای 7 بار اتاق آقای طبری بودند. نه کسی که علی رغم اینکه همکار هستند اما ارتباط و مراوده ای با هم ندارند و این در دادگستری و قوه قضاییه عیان بوده است و همه هم می دانستند که ما دو نفر با هم ارتباط نداشته ایم. من مرحوم آقای منصوری را می شناختم از سال 1360 می شناختم اما نه منزل من آمده است و نه من منزل او رفته ام و نه ارتباط و رفاقتی بوده است. یک مقطعی در مشهد همکار بوده ایم، یک مدتی ایشان در تهران کار می کرده ولی ارتباط، رفاقت و صمیمیتی بین ما نبوده است. اینکه گفته شده است آقای منصوری را من قاضی اجرای احکام آنجا گذاشته ام غلط اندر غلط اندر غلط است. کجا آقای منصوری قاضی اجرای احکام آنجا بوده است؟ آقای منصوری نسبت به سایر پرونده های لواسان که پرونده کیفری بوده است. آقای منصوری قاضی دادسرا بود نه قاضی دادگاه نه قاضی اجرای احکام مدنی. بالاخره کسی که الفبای قضایی را بداند فرق بین دادسرا و دادگاه را می داند کسی که الفبای قضایی را بداند فرق بین پرونده کیفری و حقوقی را می داند کسی که این الفبا را بداند می داند که قاضی دادسرا، قاضی اجرای احکام پرونده حقوقی نمی شود آقای منصوری قاضی دادسرای تهران بود و قاضی دادگاه حقوقی نبود.

ارتباطش با قصه لواسان پس چی بود و چرا بازداشت شد و چرا آزاد شد؟

هر چه دروغ گفته شده است را من باید پاسخ بدهم؟ آقای منصوری بازداشت نشد وقتی دروغ هایی گفته می شود آقای منصوری آزاد نشد و آقای منصوری در مظان اتهام بود. سفری به خارج از کشور رفت و برنگشت…

در مظان چه اتهامی بود؟

من نمی خواهم مثل شماها پشت سر مرده ها صحبت کنم و جرم اتهام اثبات نشده را بگویم. ایشان مرحوم شده، خدا رحمتش کند ولی خب در مظان اتهام بود.

بالاخره قاضی سیستم قضایی بود یا نبود؟ این قاضی در خارج از کشور کشته شد. آن زمان شما در قوه قضاییه مسئولیت داشتید آیا بررسی نشد که این قاضی چرا در خارج از کشور کشته شد؟ چرا فرار کرد؟ این که بگوییم پشت مرده حرف نزنیم، پاسخ قانع کننده ای نیست. به اینها هیچ وقت پرداخته نشد.

به خاطر اینکه باز ما نمی خواهیم موازین شرعی و قانونی را رعایت کنیم. در پرونده آقای طبری ایشان متهم بود قانون و شرع می گوید اگر متهم فوت کرد، موقوفی تعقیب صادر می شود، ماتَ رحم الله.

نباید بررسی شود که چرا کشتنش؟

موضوع قتل در خارج از کشور اتفاق افتاده است. برای آن پرونده تشکیل شده است. من از قوه قضاییه آمده ام بیرون و سرنوست پرونده فوت آقای منصوری را نمی دانم اما پرونده شده است.

این موضوع را قبول دارید که باید به افکار عمومی پاسخ داده شود که چرا مرد و چه کسی او را کشت؟

من گفتم وارد موضوعاتی که به خود من بر نمی گردد نمی خواهم بشوم اما این مقدار را اشاره کردم. هم در بحث پرونده اینکه بابت آن قصه پرونده ای تشکیل شده است من سرانجام آن پرونده را نمی دانم چون اواخر حضور ما در قوه قضایی بود که این اتفاق افتاد اما اجازه بدید ادامه اش را بگویم که نه ارتباط و مراوده ای و نه ابلاغ و انتصابی من به ایشان داده ام و نه ماموریتی من به ایشان داده شده است.

پس درباره موضوع مربوط به خودتان بیشتر توضیح بدهید یعنی همان دستورالعمل قضایی مربوط به کلاک لواسان…

این دستور العمل ۵ صفحه‌ای به من ابلاغ شده است که حکم صادره را من اجرا کنم. همین متن که دست شماست. مگر این متن چیزی غیر از این را می گوید. کاری ندارم که این متن را از کجا آورده اید اما آیا مطلب مغایر با این متن در روزنامه نوشتن درست است؟ مطابق همین متن می نوشتید. کجای این متن می گوید که من ایشان را قاضی اجرای احکام کرده ام؟

در مصاحبه ۹دی هم گفته نشده که در اینجا قاضی اجرای احکام شدن منصوری ذکر شده، وکیل سابق طبری ادعا کرده که منصوری قاضی اجرای این دستورالعمل قضایی بود. حتی ایشان نگفته که در این متن نوشته شده. بر اساس اخبار خودش گفته…

در این دستورالعمل قضایی مسئول اجرایی آن مشخص شده است. کسی آمد دروغی به شما گفت وقتی که شما سند دارید و در این سند مسئول اجرا مشخص است. آیا اگر کسی یک دروغ دیگری را آمد گفت شما هم قربه الی الله و برای ثواب در ایام محرم سید الشهدا بایستی بیایید آنچه را که با این سند نمی خواند را منتشر کنید و بر روی آن اصرار کنیم با چه منطقی؟

ما بعدا این سند را بدست آوردیم. البته شما در مذاکره تلفنی که با ما داشتید، خودتان هم گفتید که منصوری، قاضی اجرای احکام بود ولی من منصوبش نکردم و آقای دولت آبادی منصوب کرده است.

حافظه تان خوب است؟

این رو یادمه

چند دقیقه قبل گفتم در سایر پرونده های لواسان که ربطی به این پرونده هم نداشت، پرونده کیفری بود و من نقش نداشتم و کسان دیگری بودند آقای منصوری قاضی اجرای احکام هزار پرونده دیگر بوده است. شما باید حواستان باشد گفتم در پرونده های دیگر این لواسان که ربطی به این پرونده نداشت ربطی به من نداشت در حوزه دادسرای تهران بود آقای دادستان تهران ایشان را قاضی اجرای احکام گذاشته است چه ربطی دارد؟ گفتم برای این ارتباطات را برقرار کردن باید تحلیل عقلی و حقوقی باشد.

شما با اقای نجفی، مالک زمین‌های کلاک برخوردی داشتید؟

آقای نجفی را من نمی شناختم، ندیده ام، جلسه نداشته، حالا کسی یک دروغی را گفت آیا واقعا بگوییم که اینها همدست هستند. آن موقع که پرونده رسیدگی می شد می دانستم که در خارج از کشور است الان نمی دانم نجفی داخل کشور است خارج است یا برگشته! اما اینجا گفته شده است که اینها با هم بوده اند هم دست بوده اند نفع داشته اند.

باز در همین بحث گفته شده است برای این قصه که آن نامه ربطی به پرونده لواسان نداشته است و ناظر به قسمت مجزاست. اینکه آقای اسماعیلی آقای عزیزی رییس دادگستری لواسان را برکنار کرد و رفیق خودش «م.ش» را آورد گذاشت که این کارها را انجام بدهد. خوشمزه است به اینجا که می رسد «م.ش» می زنید که یک وقت چیز نشود.

ما اسم مخفف نزدیم، مصاحبه شونده گفته «م.ش» حالا ایشان کیست؟

جای دیگه اسمش را نوشتید و خودتان نفهمیده اید؛ من چکار کنم؟ اینکه معلوم است روسا کی هستند این که محرمانه نیست.

اسمی که با ش شروع شود خیلی جاها داریم؛

م.ش یکجا داریم

اگر شما یک اسمی را مخفف بگید ما مخفف می زنیم وگرنه کار ما شفاف کردن و باز کردن است

آقای عزیزی رییس دادگستری لواسان از حداقل 6 ما قبل التماس خروج از دستگاه قضایی داشت دهها نفر را بعضا از بزرگان واسطه کرد که آقای اسماعیلی اجازه بده من از دستگاه قضایی بروم بیرون من برادر شهید هستم مادر شهید من در شهرستان تنهاست می خواهم بروم خدمتگذاری مادر شهیدم را بکنم و من مقاومت می کردم و می گفتم مادرت را بیار اینجا شما با همین وضعیت مادر شهید استخدام دستگاه قضایی شدید، تعهد خدمت دارید افراد متعدد و به ویژه برخی از محترمین که اگر اسم ببرم میشناسید و نمی خوام اسم ببرم واسطه کرد که شما را به خدا برید به آقای اسماعیلی بگید که موافقت کند با بازخریدی من. سنواتش پر نشده بود. با اصرارهای بیش از حد، ما این را در کمیسیون نقل و انتقالات بردیم کسی که الفبای حقوق را بداند می داند مگر اسماعیلی به عنوان رییس کل دادگستری قاضی عزل و نصب می کند؟ دادگستری پیشنهاد می دهد.

آقای عزیزی در پرونده لواسان هیچ کوتاهی‌ای، قاصرا و مقصرا نداشت؟ با توجه به آن حواشی که خودتان بهتر از من خبر دارید.

ببینید من نمی خواهم وارد این موضوعات شوم. قصه آقای عزیزی را آنطور که شماها موضوعات بی ربط را به هم ربط می دهید، اصلا من نسبت به اشخاص نمی خواهم اظهار نظر کنم اما می خواهم این بخش را توضیح بدهم که به من برگشته است.

اینجا مهم است

اجازه بدهید من حرفم را بزنم

آقای اسماعیلی نقش ایشان مهم است چون دادگستری لواسان بعد از اختلافی که بین شهرداری و مالکین یعنی برادران نجفی شده است، حکم و رای داده به نفع مالکین! در حالی که دستورالعمل قضایی شما اساسا برخلاف حکمی است که رییس دادگستری خودتان داده است؟ بعد شما می گویید هیچ ارتباطی به موضوع نداشته؟ طبیعی است که ذهن پرسشگر می گوید که رییس دادگستری در اینجا یا قاصر است یا مقصر و کوتاهی کرده است.

من برایتان توضیح می دهم که موضوع جابه جایی رییس لواسان ربطی به پرونده کلاک نداشت دارم شفاف می گویم. ایشون آمده میگه چون من مادر شهیدم نیاز به حضور من دارد اجازه بدهید من برم به مادر شهیدم خدمت کنم. من را از دستگاه قضا معاف کنید، راست و دروغش پای خودش. این فرایند در قوه قضاییه در سایر استان ها یک سال و در تهران 6 ماه طول می کشد هر استان سالی یکبار نوبت کمیسیون نقل و انتقالات قضات دارند تهران چون بزرگ است سالی دو بار نوبت کمیسیون نقل و انتقال قضات دارند این موضوع تقاضا در استان بررسی می شود و دو ماه سه ماه قبل در کمیسیون نقل و انتقالات بررسی می شود و کمیسیون برگزار می شود و تصمیم گرفته می شود که با جابه جایی این قاضی موافقت بشود یا نشود. کمیسیون تصویب می کند و می رود رییس قوه قضاییه ابلاغ صادر می کند و قاضی جابه جا می شود. این را کسی که الفبای حقوق می داند بلد است بعد می گویید آقای اسماعیلی 6 روز قبل از صدور دستورالعمل قضایی، رییس لواسان را برکنار می کند و دوست خودش را می آورد آنجا می گذارد برای اینکه این حکم را اجرا کند و این مسیر را هموار کند. اون آقا هست شما سرچ هم کنید کسی که بعد از آقای عزیزی رییس شد آقای محسن شریعتی است این «م.ش» محسن شریعتی است. نه رفتن او به آمدن این ربط داشت  و نه آمدن این به رفتن او ربط داشت. برای این موضوع یک فرایند 6 ماهه طول می کشد. این جابه جایی انجام شود.

کاری نداریم به دلیل رفتنش و اینکه شما نقش داشتید یا نداشتید، این چیزی که شما می گویید درست است. سئوال این است که آیا رییس دادگستری قبل در مساله کلاک لواسان با توجه به چیزهایی که بعدا معلوم شد و طبری نقش داشت در موضوع فشارها، دخالت ها پیگیری هایی که کرد و  طبری بابت این مجوزها در آن سالها هشت میلیارد و خورده ای پول و زمین و آپارتمان می گیرد؟ آیا این قصور یا تقصیر داشت یا نداشت؟

در پرونده ای که تشکیل شد ایشان متهم نبود اما اینکه کوتاهی شده است یا نه لازمه اش رسیدگی است جابه جایش ربطی به قضایی نداشت کسانی که در مظان اتهام بودند رفتند و پاسخ دادند. عده ای محاکمه و عده ای تبرئه شدند اما ایشان جز متهمان این پرونده نبود در آینده چیز جدیدی کشف می شود را نمی دانم.

ما هم این توضیحات را برای شفاف سازی می خواهیم. یک سوالی که پیش می آید اینکه چطور وقتی در فاصله سال ۹۵ تا ۹۸ پیرو تذکر رهبری انقلاب، از طرف آقای آملی لاریجانی شما و دو نفر دیگر مسئول رسیدگی به زمین‌های کلاک لواسان شدید، وقتی دیدید که ۱۰۰ هکتار زمین زراعی در بهترین جاهای لواسان در کنار سد، جایی که طرف می توانست انگشتش را به آب سد بزند، از ستاد اجرایی به برادران نجفی منتقل شده و بعد مجوزهای مراکز مختلف دولتی گرفته می شود و در آن مجوزها اختلاف با شهرداری پیش می‌آید، وقتی به اختلاف می خورند پای قوه قضاییه و رییس دادگستری لواسان مطرح می شود که در ادامه کار کشیده میشود به مجموعه دفتر بازرسی و در دفتر بازرسی که زیر نظر آقای ناطق نوری بوده با حکمیت فردی، توافق می کنند که شهرداری نسبت به حکمی که دادگستری لواسان به نفع نجفی صادر کرده، اعتراض نکند تا کارش  جلو برود، شهرداری هم اعتراض نمی کند در حالی که از نظر اداری باید از حق و حقوق بیت المال حمایت و اعتراض می کرد و می گفت این حکم علیه من است و اعتراض دارم، ولی شهرداری اعتراض نمی کند، سوال این است که چرا وقتی شما ورود می کنید برای بررسی، به این همه حواشی که اینجا بوده نمی رسید ولی بعدا در سال ۹۸ وقتی طبری بازداشت میشود، در مسیر رسیدگی پرونده تمام این زد و بندها مشخص میشود و از زمین کریم خان به قصه زمین‌های لواسان می‌رسند. سوال من و سوال خیلی ها این است که چرا در زمان آقای آملی لاریجانی که یکبار پرونده طبری در سال ۹۵ رسیدگی شده، چرا به این موضوع نرسیدید. در یک جمله سوال من این است که چرا سال ۹۵ که شما از طرف آقای آملی لاریجانی  در حال رسیدگی بودید این تخلفات کشف نشد ولی سال ۹۸ به بعد که طبری بازداشت و دادگاهی میشود، در مسیر رسیدگی این تخلفات بزرگ کشف میشود.

جالبه یک عنصر رسانه ای یک صفحه سوال می کند و می گوید شما یک جمله جواب بدید.

شما سه صفحه جواب بدید؛ من خلاصه سوالم را عرض کردم.

این هم از اشتباهات شماست من مسئول رسیدگی این پرونده نبودم در هیچ زمانی من مسئول رسیدگی نبوده ام. در قوه قضاییه رسیدگی و مسئول رسیدگی فرد محور است یعنی موضوع به قاضی ارجاع می شود و رسیدگی با همان قاضی است رییس کل، نظام اداری را مسئول است و خودش رییس شعبه اول دادگاه تجدید نظر است نمی شود گفت آقای رییس کل شما نسبت به همه پرونده ها مسئولی. نسبت به امور اداری مسئول و نسبت به امور مالی مسئول است اما نسبت به پرونده هایی که در سایر شعب رسیدگی می شود مسئول نیست. فرایند دارد، مسئول خود قاضی است، اشکال داشت، دادگاه تجدید نظر هست اگر ان اشکال داشت،  دیوان عالی کشور و اگر تخلف کرد دادسرای انتظامی قضات. کسی که رییس دادگستری کل می شود ریاستش اداری و مالی است و در شعبه اول تجدید نظر رییس است من هیچ گاه در هیچ پرونده لواسان مسئول رسیدگی نبوده ام در این بخش مکاتبه هم رسیدگی را دیگری انجام داده است.

دیگری یعنی چه کسی انجام داده است؟

در خود گزارشی که دست شما است، آمده. اگر گزارش قبلی خودتان را نگاه کنید معلوم است که رسیدگی را رییس قوه قضاییه وقت انجام داده است و اجرایش را به رییس کل دادگستری تهران داده است.

این دستورالعمل پنج صفحه ای؟

اسمش دستورالعمل نیست

این حکم قضایی!

اسمش حکم نیست

اسمش چیست آقای اسماعیلی؟

ابلاغ رای صادره است

در این ابلاغیه قضایی یعنی شما نقشی در آن نداشته اید؛ رئیس قوه قضائیه انجام داده حالا تیم داشته یا خودش انجام داده ما نمی دانیم.

در این ارتباط حکمی صادر شده اجرایش را به رییس کل دادگستری تهران داده اند.

یک سوال دیگری که من در اینجا دارم این است که در ابلاغیه آمده امضا شده از ناحیه هیات سه نفره؛ مشخص هست که این سه نفر چه کسانی هستند؟ محرمانه نیست؟

بله معلوم است

اسامی گفتنی است؟

بله گفتنی است؛ من معتقد هستم شما هم می دانستید ولی آنجا سه تا اسم غلط برده شده است

مصاحبه شونده که ما نبودیم؛ ما نقل کننده بودیم. یکی را که گفته اید که خودتان بوده اید، نبودید؟

چرا بودم؛ اما نه برای رسیدگی! یک هیات سه نفره به ریاست مرحوم آقای خلفی، آقای دولت آبادی دادستان تهران و بنده تشکیل شده است برای معاینه محل و ارائه گزارش از وضعیت در ارتباط صرفا بحث اثرش نسبت به آلایندگی آب تهران و نه موضوع دیگری. وقتی ماموریتی داده می شود باید در چارچوب ماموریت انجام وظیفه کرد. اینکه آیا اینها مالک هستند یا نیستند آیا درست وارد شده است یا نه، آیا مجوز داشتند یا نه قرار نبود ما بررسی کنیم…

این هیات سه نفره فقط درباره این محتوا نظر داده که ساخت و ساز برای آب شرب تهران مشکل ساز بوده یا نه و کاری به مسائل دیگر نداشته؟

الزاما در مورد همه محتوا نه. گزارشی توسط این هیات سه نفره تهیه شده است به رییس قوه قضاییه داده شده است ایشان با لحاظ گزارش و سایر اسناد و مدارک و محتویات و خیلی چیزهای دیگر، این حکم پنج صفحه ای را صادر کرده است و برای اجرای این حکم مسئول اجرا تعیین کرده است.

مسئول اجرا شما بوده اید؟

بله در حقیقت رییس دادگتری بود که من بودم.

یک سوالی اینجا پیش می آید که مطابق همین حکم قرار شده است 50 درصد زمین ها برگردد به حالت زراعی ادعا این است که تا الان هیچ کدام این اتفاق ها نیفتاده است؛

من وضعیت فعلی را نمی دانم

همان موقعی که شما بودید هم هیچ اتفاقی نیفتاده

اراضی در وضعیت زراعی در اسناد ثبتی ثبت شده است زراعی؛ اجازه هیچ پروانه ای برای اینها داده نشده است اما اینکه مالک بر روی اینها زراعت کرد؟ ببینید ماهیت تعیین می شود نه واقعیت عینی خارجی. این زمین ماهیتش زراعی است من مالک یا رویش کشت می کنم یا نه. مالک را که مجبور نمی کنم که برو رویش کشت کن اما از نظر کاربری می شود دارای کاربری زارعی و در اسناد ثبتی به ثبت رسیده است. اما اگر کشت و زرع نشد کسی نمی تواند متعرضش بشود.

روی این زمین‌ها ساخت و ساز شده است آقای اسماعیلی

اگر ساخت و ساز شده است باید علیه ذینفعان یا گزارش مردمی یا شهرداری گزارش دهد و رسیدگی شود.

مسئول اجرای رای شما بودید؛ شما منتظر گزارش بودید؟  

چه تاریخی ساخت و ساز شده است ؟

بعد از صدور این حکم قضایی که شما مسئول اجرایش بودید.

بعد از صدور تا امروز شامل این زمان می برد دلیل بیاورید. ساخت و سازها تاریخ دارد

سال ۹۷ شما در دادگستری تهران بودید یا نه ؟

من سال 98 از دادگستری تهران آمدم بیرون.

سال 97، شهرداری لواسان، نامه به دادگاه لواسان دارد که در آنجا ساخت و ساز غیرمجاز می شود باید برخورد شود؛ مسئول اجرا هم شما بودید ولی بر خلاف این حکم و به نفع مالکان عمل شده است

سوابق هست تا روزی که بنده در دادگستری بوده ام چنین گزارشی به من واصل نشده است

رسانه ای هم شده و مسئولین لواسان در تلویزیون هم مطرح کرده اند

اینها همه ادعاست تاریخ نامه را بیاورید و اینکه به چه کسی نوشته است

عکس نامه در همین گوشی که در حال ضبط صداست، موجود است؛ شهردار به آقای شریعتی رییس دادگستری لواسان مکاتبه کرده است.

در این ابلاغیه به آقای شهردار گفته شده به کی گزارش دهد؟

درخواست حکم تخریب ساخت و ساز غیر مجاز را داده است

موضوع را عوض می کنید باید معلوم شود اولا من می گویم تا من بوده ام یک گزارش نه از شهردار نه از امت حزب الله نه از شورای شهر نه از بخشدار نه از همسایگان نه از سازمان آب، نه از سازمان حفاظت محیط زیست به دستم نرسیده. بالاخره اینها ذینفع بوده اند سازمان آبی که تا اون موقع اینهمه نامه نوشت یک نامه بیاورد و بگوید که من این نامه را نوشتم ولی اقدام نشد یکی دو تا هم نیستند.

ببینید منشا این ابلاغیه قضاییه قوه قضاییه، تذکر رهبر انقلاب در نماز جمعه بوده است. آنقدر مهم بوده است که شما در ابتدا و انتها گفته اید که پیرو تذکر و دستور مقام معظم رهبری. اصلا این مشهور است من با امام جمعه وقت لواسان هم صحبت کردم گفتند همان حکم حکومتی را می گویید؟ در حالی که این حکم قضایی رییس قوه است و حکم حکومتی رهبری نیست که گفتند این مشهور به حکم حکومتی شده است. به هر حال منشا آن تذکر رهبری بوده است. شما هم در صفحه 4 می گویید با عنایت به ابلاغیه مقام معظم رهبری یک تصمیم قطعی قضاییه برای همه لازم الاجراست و هرکسی استنکاف کند با آن برخورد می کنیم. بعد در همان ایام، بر خلاف این ساخت و ساز صورت گرفته و شما می گویید کسی گزارش نکرده است! شما مسئول اجرا بودید نباید به موضوعی که رهبری در سخنرانی علنی مطرح کرده رسیدگی می کردید؟

اول اینکه این ساخت و ساز در همان تاریخ، ادعای شماست

ما نمی گوییم؛ شهرداری می گوید و سند آن موجود است.

من مسئول اجرا بودم نمیتوانستم که شب بروم و بیتوته کنم؛ دوم اینکه هیچ کسی نه شهردار نه بخشدار نه محیط زیست نه سازمان آب که در دولت قبل بوده است نه امت حزب الله نه امام جمعه، تا زمانی که من رییس کل بوده ام احدالناسی به من اعلامی مبنی بر اینکه خلافی صورت گرفته است گزارش نکرده است. اینکه یک خبرنگاری یک کسی یک جایی گفته دلیل نمی شود.

آقای دکتر این بحث مهمی است که تا حالا به این شکل بهش پرداخته نشده و این گفتگو منشا پرداخت خواهد شد؛ شما فرمودید که اساس این ابلاغیه کاری به این نداشت که ساخت و ساز غیر مجاز هست یا نه صرفا برای بحث آبریز بود اگر همین را ملاک قرار دهیم با توجه به سابقه ای که منجر به صدور این ابلاغیه شد به مخاطب حق بدهیم اینگونه برداشت کند که حرف رهبری دور زده شده است. رهبر انقلاب برای چه در سخنان خود فرمودند ساخت و سازها برخورد شود و اگر کسی در قوه قضاییه دست دارد شدیدتر برخورد شود؟ اصل بحث این است در جایی که خلاف قانون و خلاف مصوبه و بدون مصوبه شورای شهرسازی آمده است خارج از محدوده شهری این ساخت و سازها انجام شده بعد این دستورالعمل فقط آمده به حوزه آبریز ورود کرده است که آیا اینها دخالتی در آلوده شدن آب دارند یا نه و در عمل چه اتفاقی افتاده است با توجه به بندی که در آخر ابلاغیه هست و محتوایی که دارد و فضایی که ایجاد کرده است؛ در عمل چه در افکار عمومی و چه مسئولین لواسان، موضوع تمام شده تلقی شده است. آنهایی هم که ساخت و ساز داشتند، کارشان را ادامه دادند. علی رغم اینکه سال 91 مشخص شده بود معاون استاندار وقت خلاف قانون، مصوبه گرفته است و این را در محدوده شهری آورده است؛ اما به آن موضوع پرداخته نشده است. بنابراین شما حق بدهید وقتی به اینجا رسیده منِ به عنوان رسانه برداشت دیگری کنم که حرف رهبری دور زده شده است. رهبر انقلاب می خواستند که اطراف سد، ساخت و ساز نباشد ولی عملا آنهایی که بودند گفتند بسازند و 50 هکتاری که به شهرداری داده شده بود، بلاتکلیف ماند و حالا بعد  که چه شد و اضافه بر آنها هم ساخته شد و بیشتر از سه طبقه هم ساختند بماند.

من یک اشاره کنم به آقا چیزی را نسبت ندهیم

خودشان صحبت کرده اند.

 فرمایشات آقا بالای سرهمه ماست. موضوع عام ساخت و سازها و تغییر کاربری عمومی است توی این قصه مکاتبات موجود است یعنی مکاتبات متعدد از دفتر حضرت آقا آمده است همه مکاتبات ناظر به حوزه آبریز است و ناظر به مالکیت نیست، مربوط به سلامت حوزه آبریز است.

یعنی شما توقع داشتید آقا همه جزئیات درباره بررسی اصل مالکیت و نحوه انتقال و .. را هم مطالبه کنند؟

موضوع اقدامات کلی قوه قضاییه در خصوص ساخت و سازهای غیر مجاز است. فرمان آقا در خصوص تغییر کاربری است در خصوص تنفسگاه تهران، در خصوص ساخت و سازهای بالای ارتفاع 1800 و غیره است. اینها رهنمودهای حضرت آقاست، قوه قضاییه هم نسبت به اینها مسئولیت داشته است و کار هم کرده است بیلان کار هم دارد چه در دوره ای که من بوده ام و چه در دوره ای که من نبوده ام. اما وقتی که پرونده تشکیل می شود و موضوع دارد و برای این موضوع مشخص، پرونده ای تشکیل شده است و به این پرونده رسیدگی شده است، در این پرونده حکمی صادر شده است. همه موضوعات عالم اسلام را به هم گره نزنیم در این پرونده حکمی صادر شده است؛ اتفاقا همین حکمی که صادر شد و اسنادی که بدست ما آمد زمینه ساز پرونده بعدی شد و مابقی را هم پرونده کردیم. آنچه را میگویید در مورد معاون استاندار و شورای شهرسازی، این از افتخارات من است چون من تا قبل از این قصه در این پرونده نقشی نداشتم این ماموریت به من داده شد و موضوعات دیگری کشف شد.

پرونده معاون استاندار درسال 91 مطرح شده؛ شما آن موقع بودید؟

نه من سال 91 نبودم؛ بعد از این قصه ابلاغیه، خیلی از مستندات را من گردآوری کردم. من موظف به اجرای حکم بودم.

یعنی قبل از دستگیری طبری؟

بله؛ و همین بستر ساز پرونده شد.

سال 95 تا 98 که طبری سر قصه بیمه و ارتباطش با دانیال زاده محاکمه شد سوال افکار عمومی این است که چرا محاکمه طبری اطلاع رسانی نشد و معلوم نشد کی محاکمه شد، کی تبرئه و کی بیرون اومد ! چرا در اون موقع با اینکه این تخلفات کشف شده و شما مدعی کشف ان هستید، پس چرا قوه قضاییه به تخلفات ورود نکرد؟

من اولا در پرونده های کیفری سمت نداشته ام. پرونده کیفری متولی داشت و آن قرار ها در دادسرا بود و متولی دیگری داشت. من تعجب می کنم! اینکه من می گویم شماها زوم کرده اید و یک آدمی مثل  اسماعیلی را پیدا کرده اید و به هیچ کسی دیگه ای کاری ندارید، همین است. همان پرونده ای که می گویند نقض شد قرار منع تعقیب صادر شد و بعد اعاده دادرسی شد و قرار منع تعقیب نقض شد کی نقض کرده بود و کی صادر کرده بود کی تایید کرده بود؛ و چه کسی افتاد دنبال نقضش. یعنی آنچه را که ما کشف کرده ایم. یعنی ورود ما بعد از این قصه و اطلاعاتی که ذره ذره به دست ما رسید.

نقش طبری در ماجرای کلاک را شما کشف کردید؟

بخشی را من کشف کردم.

ضابط در پرونده می گوید موقعی که داشتند آپارتمان های کریم خان را رسیدگی می کردند برای آنها سوال می شود که آپارتمان ها را طبری اینطوری گرفته ولی زمین ۳۰۰ متری اش از کجا آمده؟ می بینند که زمین ها را نجفی داده است. می روند بررسی می کنند معلوم می شود که نجفی این زمین را به خاطر نقش طبری در قصه کلاک لواسان به او داده است. چیزی که ضابطین و افراد داخل پرونده می گویند این است.

بله اسناد داده شده است و در پرونده بوده

اینها ادعا می کنند که سر ماجرای آپارتمان کریم خان به روابط طبری به نجفی مالک کلاک رسیدیم

در آن پروند ده ها موضوع مطرح بود اینها مثل قطعات پازل کنار هم چیده شد؛ اما تا سال 95 من اصلا کلاک نشنیده بودم اصلا به گوش من نرسیده بود. من تا زمانی که رییس کل دادگستری تهران نشده بودم و برای بازدید مجتمع قضایی به لواسان نرفتم من لواسان نرفته بودم یعنی من  5 سال سازمان زندان ها بودم لواسان نرفته بودم. لواسان شنیده بودم ولی نرفته و ندیده بودم. کلاک به گوش من هم نخورده بود. در مقطعی که من رییس کل شدم بارها برای بازدید واحد قضایی که انجا داشتیم هم به لواسان هم واحد دیگر در رودبار قصران بوده که به آنجا رفتم. و به آنجا هم غیر از برای دیدن واحد قضایی نرفتم. اما بعد از این قصه. حرف های من دقیق است نمی گویم صد درصد اما برخی از اطلاعاتی که ما بعد از این موضوعات در ارتباط با اساس کار به دست ما رسید در پرونده بعدی مثمر ثمر واقع شد.

ما می توانیم بگوییم که آنچه که وظیفه شما بود نسبت به حواشی دیگر کلاک به گفته خود شما تکلیف را انجام داده اید؛ بنابر این قوه قضاییه قاعدتا باید در آن سال یعنی سال 95 یا 96 موضوع طبری را از جهت ارتباط با 100 هکتار زمین کلاک لواسان، مورد رسیدگی قرار می داد. یعنی همان اتفاقی که در دوره آقای رئیسی در سال 98 افتاد، باید پس از ارائه گزارش شما از تخلفات طبری، همان موقع اتفاق می افتاد و طرف سال ۹۵ بازداشت میشد ولی نشد!

ببینید فاصله زیاد نشد؛ در این موضوعات برای اینکه مستند جمع شود زمان می برد. من نگفتم 95 که ابلاغیه صادر شد، فردایش مستندات جمع آوری شد. زمان برد؛ اینها نکات دقیقی است. جمله اصلی خودم را نتوانستم بگویم. من تا قبل از این حکم نقشی نداشتم. من معتقد هستم این حکم را که من صادر نکرده ام و مسئول اجرای آن بودم، خوب اجرا کردم. تا زمانی که من بودم احدی گزارش خلاف نداده است؛ اینکه نیمه شبی هم سنگی روی سنگ گذاشته باشند نه؛ اما مدام بارها گزارش گرفته ام از ضابطین که در آنجا چه خبر است. بعدش خودم هم نرفتم ببینم من هزار و یک کار داشته ام. اما گزارش هایی که گرفته ام از شهرداری هست هم از ضابطان گرفته ام، تا من بوده ام اجازه تخلف نداده ام؛ اگر نیمه شبی اتفاق بیافتد یا به من منعکس نشده باشد را نمی دانم. اما من اجازه تخلف نداده ام؛ پس اول اینکه مسئولیتم اجرای حکم بوده است و حکم را اجرا کردم. دوم؛ متناسب با این یکسری اطلاعات به سمت من آمد ما این اطلاعات را به مرور جمع بندی کردیم پیگیری کردیم و منتهی شد به تغییرات قوه قضاییه. به مرور ایام مستنداتی به دست آمد جمع آوری و در اختیار کسانی که بایستی این موضوع را پیگیری کنند قرار داده شد

یعنی اگر کوتاهی شده از جانب آنهاست

اینها به مرور باید ادله در حدی برسد که اقدام قضایی را ایجاب کند بعضی چیزها رو من حتی خبر هم نداشته ام. من نسبت به ملک کریم خان اطلاعاتی نداشته ام. اما به مرور همه اینها جمع شد ضابطین روی آن کار کردند و اطلاعاتی به دست ما رسید تجمیع اینها به صورت عادی و طبیعی شد پایان دوره آیت الله آملی که به خاطر فوت آیت الله شاهرودی چند ماه زودتر صورت گرفت. این بستر آماده شد و یکی از کسانی که پیگیر بود من بودم.

سوال بعد این است که چرا…

من یک جمله مهم کلیدی را بگویم؛ اینکه من گفتم شما بیایید اینجا برای اینکه توضیحاتی بدهم که چه ظلمی شما در 9 دی انجام داده اید. اما شما به دنبال محتوای پرونده هستید اما مدنظر من این نیست. من الان هم مدعی هستم پرونده فعلی آقای طبری و حتی در همان موقع هم گفتم برید مصاحبه من را گوش کنید گفته ام بخشی از پرونده مفتوح است بخش مفتوح مانده پرونده باید فرایند قضایی خود را طی کند. من نه نسبت به بخش مفتوح پرونده اظهار نظر می کنم نه نسبت به این اعاده دادرسی اظهار نظر می کنم. من می گویم اینها در قوه قضاییه فرایند دارد باید فرایند قضایی خود را طی کند.

عیبی نداره؛ آیا اجازه داریم از قوه قضائیه سوال کنیم؟

از قوه قضائیه سوال کنید

اجازه داریم از مسئولین قبلی و جدید قوه قضائیه هم سوال کنیم؟

من نسبت به آنچه که در این نشریه و مصاحبه گفته ام که بیش از چهل بار اسم من برده شده است و ده ها دروغ و تهمت به من نسبت داده شده است و 9 دی به من ظلم کرده است…

اصلا همین جمله شما را هم تیتر می کنیم؛ خوبه؟

بله؛ من حرفم این است که به من 5 دقیقه 10 دقیقه اجازه بدهید که بگویم چقدر از اینها که نوشته اید دروغ است اما شما هی می گویید اینو بگو. من میگویم شما نسبت به من ظلم کرده اید. اجازه بدهید دروغ ها را برایتان بشمارم. بگویم اینی که اینجا نوشته اید دروغ است.

شما هر چقدر بیشتر بگویید ما بیشتر خوشحال می شویم؛ فقط قبلش اجازه می دهید یک سوال بپرسم

نه؛ اجازه بدهید و سوالتان را نگه دارید

جای این سوال همینجاست

سوالاتتان را یادداشت کنید که یادتان نرود. یکسری از جملات دروغ وکیل طبری در مصاحبه با ۹ دی را می شمارم: تلاش آقای اسماعیلی این بود که محاکمات سریعتر شروع شود؛ اصلا سیاست قوه قضاییه تسریع در رسیدگی است اما وقتی شما این را می گویید در این پرونده اسماعیلی یک نظری را داشت یعنی یک اراده خاص. ما خیلی از پرونده ها مثل این پرونده، کثیرالشاکی، دارای جنبه ملی را در اولویت قرار دادیم این که گفته شده تلاش اسماعیلی این بود که … جمله بعدی ایشون ادعا می کند که قاضی پرونده گفت آقای اسماعیلی آخر گرفتارمان می کند؛ من چنین حرفی را نگفته ام

از قول قاضی ادعا شده

من بعید میدانم که اون آقای قاضی چنین حرفی را زده باشم. نکته سوم اینکه در مصاحبه با وکیل سابق طبری گفته شده: «متوجه شدم شخصی که نسبت به دادگاه پیگیری خاصی دارد و عملا پشت قضیه است آقای اسماعیلی است در حالی که ایشان ارتباط مستقیم با زمین های کلاک دارد و خودش در مظان اتهام است.» سئوال من این است که او این حرف را زد اما آیا هر حرف زده را باید منتشر کرد.

این ها در رسانه های بیگانه و داخلی مطرح شده است اینطور نیست که اگر به آن نپردازید پاک شود

در رسانه های بیگانه به قرآن هم اهانت کرده اند؛ شما هم اهانت می کنید؟ حجت است برای شما رسانه بیگانه؟ فرق است حتی در رسانه های داخلی، یک رسانه زرد مطلبی را خلاف واقع نسبت به کسی نسبت بدهد یا یک رسانه دیگر. خوب می دانید فرق دارد.

ما اگر زرد بودیم که شما وقت نمی گذاشتید

اما من روزنامه تان را زرد کردم (هایلایت با ماژیک زرد) از بس زرد نوشته اید. می توانید عکس هم بگیرید اینجوری زرد شد.  اینها نکات ظریفی است؛ قوه قضاییه دنبال این است که این پرونده ها زود رسیدگی شود؛ این نکته درستی است. قوه قضاییه ارکانی دارد اما وقتی این را به شخص نسبت می دهیم و می گوییم خودش پشت قضیه و در مظان اتهام است این خلاف واقع و دروغ و جفاست.  در بخش دیگری گفته شده: اگر دادگاه منصفانه بود باید آقای اسماعیلی هم پاسخ می داد؛ باز اینها حقوقی است. پاسخ دادن یعنی متهم بودن. حرف زدن مطلع را نمی گویند پاسخ دادن. این ادبیات در عالم حقوق یعنی این شخص متهم است باید بیاید پاسخ است.

یعنی از مطلع سوال نمی کنند؟ با مطلع که خوش و بش نمی کند می گویند بیا این سوالات را جواب بده

فرد مطلع گواهی می دهد، شاهد شهادت می دهد، متهم پاسخ می دهد. ادبیات حقوق است. شاهد را نمی گویند پاسخ بده؛ مطلع گواهی می دهد. وقتی با این ادبیات می نویسیم یعنی میگوییم این آقا یک جرمی مرتکب شده و در مظان اتهام است.

مصاحبه شونده این ادعا را کرده و ما هم انکار نمی کنیم؛ حالا شما می گویید دروغ می گوید و توضیح می دهید ماهم همین را منتشر می کنیم. قضاوت با خوانندگان است.

در بخش دیگر گفته شده: «من متوجه شدم آقای اسماعیلی در دادگاه خیلی تاثیر گذار هستند.» ببینید اینکه من مستنداتی را جمع کرده‌ام درست اما در فرایند رسیدگی تاثیر داشته ام؛ نه. اینها هر کدام دقت خودش را می خواد من در فرایند رسیدگی تاثیری نداشته ام. قاضی مستقل است فرایند رسیدگی صفر تا صد را انجام می دهد. اگر قاضی تحت تاثیر قرار بگیرد از عدالت ساقط است و صبح باید برود کنار. من عرض می کنم بنده در فرایند و در تصمیم قاضی و اظهار نظر قاضی هیچ مداخله و تاثیری نداشته ام. بعد می گوید: «وقتی که نزدیکتر میشدیم به مسئولیت های آقای اسماعیلی متوجه می شدیم تلاش برای پایان دادن دادگاه بیشتر شده است.» باز دورغ است من اصلا اینکه دادگاه یک جلسه باشد 10 جلسه باشد زود تمام شود دیر تمام شود اصلا بنده نگفته ام زود یا دیر تمام شود. من یک عمر قضاوت کرده ام نسبت به یک یک قضاوت هایی که انجام داده ام قبر و قیامت باید پاسخگو باشم همه قضات باید اینگونه بایستی باشند. از یک طرف می گوییم اسماعیلی می گفت زودتر رسیدگی آغاز شود از یک طرف اینها؛ یعنی تناقضات وجود دارد این آدم دارد فضا سازی می کند و پرونده طبری را با این کارش دارد منحرف می کند. در بخش بعدی می گوید: «آقای منصوری قاضی اجرای احکام همین ماجرای لواسان بود.» دروغ است. «و با آقای غلامحسین اسماعیلی و طبری با هم مسئول و دوست بودند» اگر اسم کوچک طبری گفته نشد مهم نیست اما اسم کوچک اسماعیلی حتما باید گفته شود! جفاست اگر نگوییم! می گوید با هم مسئول و دوست بودند؛ عرض کردم هیچ دوستی نبود میخواهم بگویم دشمنی هم بوده. امروز بنده در دولت دوستان و رفقایی داریم با برخی دیگر همکار هستیم. ما در دولت با برخی ها دوستی و با برخی ها همکار هستیم شما هم در عالم رسانه همکار زیاد دارید اما در بین این همکاران با برخی ها دوست هستید و طبیعی است؛ پس این موضوع خلاف واقع است. و اینکه می گوید: «در ماجرای لواسان آقای منصوری و آقای اسماعیلی پاسخ ندادند و پرونده خلا دارد.» ببینید یک جمله آقای طبری گفته که باید فلان شود و نسبت به آن جمله توضیحات لازم به قاضی داده شده است. اما اینکه آقای منصوری که مرده است خدا رحمتش کند برید بالای سرقبرش که جنازه اش را آورده اند ایران سوال بپرسید. صراحتا عرض می کنم مرا قاضی هر کجا احضار کرده، من قاضی بودم و مصونیت قضایی داشته ام اگر می خواستم متهم شوم باید تعلیق می شدم اما من بارها احضار شدم و رفته ام. تیپ من این است. من رییس سازمان زندان ها بوده ام در زندان اردکان یزد یک زندان در خواب افتاد دستش شکست گفتند که مقصر رییس زندان، مدیرکل زندانهای استان و رییس سازمان زندانهاست پرونده تشکیل شد. اومدم تهران.

در پرونده طبری به عنوان مطلع احضار نشدید؟

کسی بنده را احضار نکرد و مطلبی را که گفت خودم توضیح دادم برای دادگاه؛ اما بنده نه به عنوان شاکی نه به عنوان شاهد نه به عنوان مطلع و نه به عنوان متهم احضار نشدم.  این چه حرف و منطقی است اسم کسی که در کیفر خواست نیست، متهم در موقع دفاع یک اسمی به کار می برد که برید بیاوریدش بابا این قضا نیست.

البته اگر ارتباط داشته باشد می توان این کار را کرد

تشخیص با قاضی است

ما هم قبول داریم تشخیص با قاضی است؛ اما اینکه بگویند اگر در پرونده اسم ایشان آمده، چه ربطی به ایشان داشته؟ اما وقتی طبری ادعا بکند شاید ادعایش دروغ باشد اما قاضی می تواند ایشان را احضار کند.

 رفتار و اخلاق من اینگونه بوده است که در پرونده های متعدد احضار شدم. برخی را رفته ام و برخی را وکیل گرفته ام. مثال عینی اش را هم زدم که زندانی در خواب از روی تخت افتاد و گفت یکی از مقصرین رئیس سازمان زندانهاست که تختها را خوب درست نکرده است.

خب حرف منتقدان دادگاه هم درباره اصل این موضوع است که چرا شما را نخواسته اند؟

حالا اگر قاضی تشخیص نداد که فرد را احضار کند، ما باید آبروی طرف را در رسانه ببریم

چرا باید آبروی شما را ببریم؟ اینکه برای شفافیت پرونده و عناصر آن پیگیری می کنیم آبرو بردن است؟

 به اندازه کافی آبرو برده اید بروید از خیلی ها بپرسید. بعدی: «آقای اسماعیلی در فاصله 18/7 /95 آقای عزیزی رییس دادگستری را برکنار می کند و یکی از دوستان خود را می گذارد.» دروغ است او همکار ما بود من در مقطعی که رییس کل دادگستری تهران بودم بسیاری از روسای واحدهای قضایی را عوض کردم. در روسایی که گذاشته ام از همه شهرها داشته ام طبیعی است من کسی را به عنوان رییس پیشنهاد می دهم که قبول داشته باشم. این امر طبیعی است. خیلی از پیشنهادهای ما در کمیسیون تصویب نمی شود اما معنا نداد که رییس کل در قضات چاره ای ندارد ولی برای ریاست کسی را پیشنهاد بدهد که قبولش نداشته باشد. من نه ایشان را بلکه این همه رییس دادگستری که با پیشنهاد من شده اند معلومه که قبول دارم. به خاطر رفاقت نبوده است به خاطر اینکه همکار ما  و قاضی بوده است.

خب پس وکیل طبری هم دروغ نگفته شما از چی ناراحتید؟

گفته شده: فاصله کوتاه ۶ روزه ۹۵/۷/۱۸  تا ۹۵/۸/۱۲ حداقل این آقا خوب بود حساب می کرد که ۶ روز نیست ۲۴ روز می شود. این هم غلط است.

غلط ویراستار است؛ منظور۸/۱۸ بوده؛ از ۱۲ تا ۱۸ می شود ۶ روز.

سوال شما این است که چرا فاصله کوتاه است؟ جواب می دهد: «چون نشان می دهد که پیش از تنظیم مصوبه قضایی پنج صفحه ای توسط آقای اسماعیلی تغییرات لازم در مدیریت لواسان را برای اجرای این دستور انجام داده است.»

خب این که تهمت نیست؛ شما طبیعی است برای اجرای دستوری که داده اید تمهیدات لازم را انجام می دهید

ببینید تغییر از 6 ما پیش استارت خورده بود و ربطی به این موضوع نداشت وقتی می گویید تغییر را برای این انجام داد بار حقوقی دارد یعنی دنبال اهداف می گردد. نگویید اینها آثار ندارد

نمی‌خواهم از حرف او دفاع کنم ولی خودش گفته که ایشان می خواست دستورش اجرا شود. نه تهمت است نه توهین است. نشانه عقل شماست

چه رییس قبلی دادگستری لواسان و چه رییس فعلی در اجرای این پرونده نقش نداشتند؛ چرا می خواهید دروغ ببافید اجازه بدهید از این دروغ های متعدد کنار هم چیدن به دنبال تامین هدف هستید. دروغ متعدد کنار هم می چینید، به طور طبیعی ذهن هر خواننده به این سمت می رود که عجب! برای این موضوع رییس دادگستری را برکنار کردند و رفیق خود را برده است تا مقدمات این را فراهم کند و اوج فساد است.

مگر کفر است؟ دستورالعمل شماست که می گویید آقای آملی لاریجانی تهیه کردند و شما مامور اجرای آن شدید؛ مگر این بد است؟

 از منظر مصاحبه کننده و مصاحبه شونده و خواننده هر سه بد است.

الان طبق توضیحات خود شما یک مساله بدیهی است؛ منتهی شما میگوید اصلا درباره من نباید حرف می زدید!

اولا بی ربط بوده است دوم اینکه یک کلمه از من سوال می کردید. شما توجه کنید وقتی یک کسی گمنام و ناشناخته نیست؛ می خواهیم برایش چهل تا مطلب بنویسیم یک کلمه هم ازش سوال کنیم. گفته شده: «اینجا بود که آقای اسماعیلی قاضی منصوری را قاضی اجرای احکام می کند» از یکجا می گویید شریعتی را برد حکم اجرا کند از یک طرح می گویید قاضی منصوری را برد. اگر من میخاهم منصوری را قاضی اجرای احکام کنم خود این عقل چیز خوبی است که با هم سازگاری نداد. آقای منصوری در این پرونده و در این موضوع –به سایر موضوعات کاری ندارم- قاضی اجرای احکام نبوده است نه از سوی من و نه از سوی دیگری نبوده است.  اینجا سوال کننده شما چه سوالی می کند و چه نتیجه ای می گیرد؟ سوال می کند که به خورد او و مخاطب می دهد. سوال می کند «در حالی که این احکام صادره رییس دادگستری وقت تهران آقای اسماعیلی است نه حکم حکومتی.» عجب! از کجا درآوردید؟

حکم حکومتی بوده؟

اجازه بدهید؛ پاسخی که ایشان می دهد این است که «در واقع به نوعی از مقام معظم رهبری هزینه کرده اند متاسفانه از رییس قوه قضاییه وقت هم هزینه شده است.» چون فقط قرار است اسماعیلی زده شود و به تبع اسماعیلی کسانی که قبلا بوده اند! 

مصاحبه شونده ادعا می کند چنین اتفاقاتی افتاده؛ خبرنگار ۹دی آن سئوال را می پرسد.  در حالی که این حکم حکومتی نبوده تا او هم به این موضوع اشاره بکند. الان از شما سوال می کنم آیا این ابلاغیه، حکم حکومتی هست یا نیست؟ اگر شما بگویید نه، یعنی من دارم پروژه عجیب و غریبی را اجرا می کنم؟ در اینجای مصاحبه باید این سوال مطرح می شد که این حکم حکومتی نبوده. چون در افکار عمومی لواسان به اشتباه به حکم حکومتی مشهور شده؛ از امام جمعه لواسان وقتی سوال کردیم گفت کدام را می گویید همان حکم حکومتی؟

مگر من گفتم حکم حکومتی است؟ من عرض کردم به ایشان گفته شده است شما تصمیم بگیر

مگر در مصاحبه گفته شده که شما گفته اید؟ گفته شده مشهور شده بود به حکم حکومتی

این طرف دیگرش را چه می گویید؟ می گویید حکم اسماعیلی است!

این مساله که قبلا روشن شد و توضیح دادید و گفتید این حکم اقای آملی لاریجانی است و نامه هم بعد از چاپ گفتگوی قبلی به دست ما رسید.

هر کسی بخواند می داند حکم کیست؛ به یک بچه هم بدهید بخواند اگر نفهمید حکم کیست! بعد می گوید: «در حالی که آن سه نفر قاضی یکی خود اسماعیلی بود یکی آقای شریعتی و یکی آقای منصوری بود» باز می خواهد بین اینها پیوند برقرار کند. از قبل مقدمه سازی کرده است که منصوری یار غار، شریعتی رفیقش خودش گذاشته و آن سه نفر هم اسماعیلی است شریعتی منصوب اسماعیلی است منصوری رفیق اسماعیلی که کرده قاضی اجرای احکام. نخیر آقا. اولا سه نفر را من انتخاب نکرده ام این سه نفر را رییس قوه قضاییه انتخاب کرده است. آقای خلفی رییس حوزه خودش را، آقای دادستان را. می خواهم بگویم این از کجا درآمد. سه تا داریم اسم می بریم اونهایی که بودند نیستند اینها که نیستند هستند.

ما به عنوان رسانه، حرفهای وکیل را منتشر کرده ایم پاسخ شما را هم منتشر می کنیم

 دروغ گفته شده توسط او و منتشر شده توسط شما.

شما از ایشان بابت دروغ شکایت کنید از ما هم شکایت کنید این حق شماست ما هم در دادگاه می‌آییم. همانگونه که حسن روحانی از ما  شکایت کرد و سه ساعت از خودمان دفاع کردیم و بارها تبرئه شدیم. اینجا هم می‌آییم دفاع می کنیم. یا تبرئه می شویم یا نمی شویم. من به حسب رسانه وظایفی داشته ام و می توانستم سوال کنم. هیچ جای قانون هم نگفته اگر از کسی سوال کردی باید از اون یکی هم سوال کنی و بعد منتشر کنید.

اما باید به صحت آن مطمین باشید و منتشر کنید.

حتی این هم در قانون نیست

آیین مسلمانی هست هم قانون مطبوعات است.

آقای اسماعیلی اگر شما اصطلاحات و آداب قضایی را به رخ من می کشید که من می گوییم شما استادید درست است قبول؛ رسانه را هم بگذارید کسی که استخوان خورد کرده به شما بگوید اینجوری نیست.

بالاخره من قاضی دادگاه مطبوعات بوده ام قانون مطبوعات را می دانم من دارم قانون را می گویم. بعد می گوید: «ماجرا ادامه پیدا می کند که گلایه رهبر معظم انقلاب پیش می آید – گلایه مربوط قبل بود- که منجر به آن دستور قضایی غلامحسین اسماعیلی می شود. در این مقطع آقای اسماعیلی می اید یک تعداد از این قطعات را که متعلق به مالکین بوده به آنها تحویل می دهد» اسماعیلی تحویل نداده؛ نامه دارد می گوید که اسماعیلی حکم را اجرا می کند. بعد شما سوال می کنید که با این مقدمات و مستندات شما معتقد هستید که اسماعیلی باید در این پرونده مورد سوال قرار بگیرد توضیح دهید یا در بخش دیگری سوال می کنید نقش آقای اسماعیلی چه بود؟ می گوید که: آقای اسماعیلی می گفت که به من بهتان می زنند. در حالی که قبلا گفتید آقای اسماعیلی چیزی نگفته. پس اسماعیلی در سکوت نبوده است در حد گفته شده پاسخ هم داده شده است.

پس هم او گفته و هم ما نوشته ایم که آقای اسماعیلی گفته که اینها بهتان است، الان شما به چی معترضید؟

نوشتن در رسانه ندارد؛ تهش می خواهد نتیجه بگیرد که بهتان نیست. بعد می گوید اسماعیلی اینها را گفت ولی من واقعیت ها را مطرح می کنم؛ یعنی بهتان نیست. می گوید: «در موضوع کلاک لواسان همه می دانند یکی از کسانی که باید پاسخ بدهد آقای اسماعیلی است» پاسخ چی را باید بدهد؟ پاسخ را باید در دادگاه بدهد.

یعنی چی؟ شما زمانی که سخنگوی قوه قضاییه بودید از شما نباید سوال می کردند و اول باید دردادگاه مطرح می کردند؟

 الان که آقای اسماعیلی نیست آقای رییسی نیست اگر بین خود و خدا به این نتیجه رسیده اید می رویم جواب می دهیم. اما این موضوعات برفرض اگر اتهام باشد باید اول در محاکم قضایی رسیدگی شود نه اول در رسانه .

یک سوال بپرسم؟

نه بذارید بعد

اصلا جای این سوال اینجاست

نه جایش اینجا نیست

شما سخنگو بودید در مراسم از شما سوال می کردند می گفتید اول بریم دادگاه تشکیل بدیم بعد من جواب می دهم این چه حرفی است؟

اتهام است مغلطه نکنید.

آنجا هم میتوانست اتهامی مطرح باشد. هر سوالی می تواند اتهام باشد. من مغلطه می کنم؟ شما که سخنگو بودید اگر می خواستند از شما سوال کنند شما می گفتید اول باید در دادگاه بررسی شود بعدا جواب می دهم؟ در مطبوعات این نیست

 می گویید: «آقای اسماعیلی چه نفع شخصی از این تصمیم قضایی می توانست داشته باشد؟ پاسخ می دهد: اگر آقای اسماعیلی نفع شخصی یا سازمانی داشت باید پاسخگو می بود نه اینکه در مسیر سکوت کند و به عنوان مطلع هم حاضر نشود.»  من توضیح را برای دادگاه دادم. کی به عنوان مطلع می رود در دادگاه دق الباب می کند سلام علیکم من آمده ام توضیح بدهم. منطق حقوقی و قضایی این است؟  ادامه متن مصاحبه: «اتفاقا آقای طبری و آقای غلامحسین اسماعیلی و منصوری و آقای نجفی.» اینکه اسم کوچک مرا می آورید واقعا این تقید شما ستودنی است.

در سوال ما که نبوده؛ حرفهای وکیل است. ما چه کار کنیم؟

میخواهم هدفگذاری و تعمد را برسانم. این تاکیدات و مختصات معلوم می شود روشنگری نیست یک هدفگذاری است.

من صراحتا به شما می گویم که در این موضوع با توجه به اینکه قبلا در رسانه ها مطرح شده وقتی که موضوعات شما مطرح شد – البته چیزهای دیگری هم بود که ما آن را حذف کردیم – گفتیم این بخش باعث می شود که آقای اسماعیلی توضیح بدهند و هیچ عیبی هم ندارد.

بریم بعدی: «آقای طبری و آقای اسماعیلی دو دوست به اصطلاح ناگسستنی بودند.» این ادعا از کجا درآمد؟ «طبری خودش نقل می کند که من و آقای دولت آبادی وقتی برای زیارت مشهد می رفتیم آقای اسماعیلی دادیار در دادگاه ویژه روحانیت بودند از ما خواستند ایشان را آوردیم تهران.» من در مقطع دادیاری اسم طبری و دولت آبادی را نشنیده بودم چه برسد ببینمشان. دادیار رو چه به آقای طبری. از من خواستند که بیایند تهران که من در بخش غیر رسانه ای صحبتها اشاره کردم با اصرار بیش از حد مقامات وقت قوه قضاییه نه یک مرحله؛ اصرارهای مکرر، مصرانه تقاضا می کردند من بیایم تهران که من استنکاف می کردم. هم دوره آقای شاهرودی و هم در دوره آقای آملی. نهایتا مجاب شدم. من تقاضا کردم که آقای طبری من را بیاورد تهران؟

این ادعای آقای طبری است

بالاخره اینها دارد منتشر می شود.

شما بزن توی دهن طبری ما خیلی هم خوشحال می شویم. اینها ادعای آقای طبری است.

می گوید که طبری «از ما خواست آوردیم تهران، رییس سازمان زندان ها شد.» اینها هدفگذاری است. «و فارغ از صلاحیت ها، طبری می گوید من اصرار کردم و از آملی خواستم که اسماعیلی بشود رییس کل تهران.» دو تا مطلب است اول اینکه ایشان اصرار نکرده است هیچ ارتباطی با هم نداشتیم و هیچ دخالتی نداشته است به تشخیص آقای لاریجانی و به تشخیص نظر کمیسیون نقل و انتقالات قضات بوده است و بعد در پرانتز «علی رغم صلاحیت ها»! این عبارت یعنی اینکه ایشان صلاحیت نداشته است و اصرار شد و ما خواستیم. بعد می گوید: «یعنی این ویژگیها و این دوستی و رفاقت نزدیک را با هم داشتند و همه با هم مسئول بودند و جزئیات را دقیق میدانستند. آنهایی که دنبال این پرونده بودند با هر هدفی که دنبال میکردند، هرگز فکرش را نمی کردند که در این مرحله مسیر پرونده به سمت لواسان منحرف شود. وقتی به سمت لواسان منحرف شد من متوجه شدم که با یک موضع انفعالی مواجه شدیم. در نهایت پس از ۱۷ جلسه رای دادگاه بدوی یا به عبارتی دادگاه کیفری یک استان تهران در ۲۴۰ صفحه صادر شد.» ببینید یک هدفگذاری دقیق در این مصاحبه بود اتفاقا اگر نیت شما هم نبوده، امده است وضعیت مسیر الان پرونده طبری را منحرف کند، ذهن افراد را منحرف کند.

الان با آن مصاحبه وکیلش دارد می گوید طبری صد درصد مجرم است. چطور به نفع طبری است؟! وضعیت فعلی داشت این تلقی را ایجاد می کرد که احکام قضایی قبلی درباره طبری و حکم 31 ساله ناعادلانه بوده و آقای رییسی را می برد زیر سوال، ولی الان ابعاد پرونده باز شده. این محتوای پرونده است؛ از طرفی مصاحبه ما هم حدود سه صفحه است تقریبا می شود گفت دو سوم یک صفحه، مباحث مربوط به شماست که آن هم بحث به صورت طبیعی رفته به آن سمت؟ شما اعتراض دارید که اصلا چرا به اسم شما پرداخته شده!

شما به اسم من ضریب داده اید؛ اجازه دهید من می خواهم مقدمه نامه (ابلاغیه رای) را بخوانم. شما بگویید چه می فهمید؟ پاسخ همه سوالات شما در مقدمه این نامه هست.

نامه بعدا به دست ما رسید

اینجا در متن به 5 صفحه ای اشاره شده و شما نامه را دیده اید

بله درباره نامه صحبت شده ولی اگر نامه دست ما بود که تصویر یک صفحه اش را می آوردیم. بعد از انتشار مصاحبه، متن نامه دست ما رسید.

مقدمه نامه را می خوانم: به آگاهی می رسانم ریاست معظم قوه قضاییه در اجرای دستور مقام معظم رهبری در خصوص اراضی موصوف به کلاک لواسان در مجاروت حوزه آبریز دریاچه سد لتیان پس از تشکیل جلسات متعدد با مسئولان زیر ربط (که من همان موقع یادم است خانم ابتکار و آقای کلانتری احضار شدند و جلسه گذاشته شد با اینها) و استماع اظهارات اطراف قضیه و گزارشهای کارشناسی و گزارش های هیات منتخب به ایشان نهایتا به منظور تعیین تکلیف اراضی موصوف، معظم له تصمیم قضایی مقتضی اتخاذ کردند اینک مفاد تصمیم و رای قضایی صادره جهت اجرا ابلاغ می گردد. آیا ابهام دارد؟ من می گویم من مجری بودم شما می‌گویید بگو کی ابلاغ کرده؟ در همین مصاحبه امروز چند بار گفتید. یعنی با ذهنیت کار را پیش می برید.

شما در همین مصاحبه امروز هم نمی خواستید بگویید چه کسی ابلاغ کرده؛ اگر واضح بود چرا نمی گفتید؟

روشن است

بله الان روشن است

این دستور قضایی محرمانه بوده مهرش را برداشته اند. اینکه محرمانه را لاک بگیرند مثل دم خروس می ماند اینکه محرمانه را لاک بگیرند و کپی بگیرند این را از محرمانه بودن خارج نمی کند. بهترین دلیل هم کد نامه است.

قبلا هم یک مستند ساخته شد توسط آقای میلاد گودرزی در مورد کلاک لواسان در آنجا هم اسم شما را می آورد قبل از رسیدگی به دادگاه طبری، هم تصویر بخشی از این نامه را می آورد و در فیلم نشان می دهد البته به محتوا اشاره ای نمی کند می گوید آقای اسماعیلی چنین نامه ای را امضا کرده است.

این نامه فارغ از اینکه چگونه به دست شما رسیده است این نامه به اندازه کافی شفاف است که اسماعیلی تصمیم گیر نبوده است

آقای آملی تصمیم گیر بوده؟

این تصمیم ابلاغ می گردد بعد جزء به جزء آن آمده است.  بعد می گوید مفاد رای به شرح ذیل؛ یعنی 1، 2 و 3. یک به یک این جملات مفاد رای است حتی تا سطر پایانی که می نویسد: ضمنا رییس کل دادگستری استان تهران- یعنی اگر فردا اسماعیلی عوض شد رئیس بعدی نه شخص- به عنوان مسئول قضایی اجرای این تصمیم تعیین گردیده است و تمامی ادارات و دوایر دولتی و مراجع قضایی به شهرداری با ابلاغ این مصوبه از سوی ایشان موظف هستند؛ اگر من خودم می خواستم رای بدهم که نمی نوشتم ایشان.

این دستورالعمل هنوز ارزش قانونی دارد؟

نه از اساس رفت زیر سوال.

چون برگزاری دادگاه طبری بر خلاف این است.

این رای اگر آن مستندات مقدماتی برملا نمی شد این رای قابل تکان خوردن نبود؛ اما چی شد که زمینه تکان خوردن آن فراهم شد، چون مستنداتی آمد که ربطی به محتوای این نداشت، مقدماتش را زد. واگذاری و الحاق به شهر و تغییر کاربری را زد. اون موضوعات شامل این نیست.

یعنی قوه قضاییه الان هم می تواند حکم تخریب این ساخت و سازها را بدهد؟

بله. ما قاضی هستیم ادبیات را مراعات می کنیم شماها هم نگارنده اید. اگر این پاراگراف آخر عبارت من می بود نمی نوشتم «ایشان» خودم برای خودم «ایشان» نمی نویسم اما عین عبارت آمده است. به اندازه کافی خود این نامه اینقدر شفاف است یعنی به نظر من با دیدن این نامه نیاز نبود با من صحبت کنید.

بخشی از بحثها حل می شد اما موارد دیگری هم بود

باید تیتر می زدید که مصاحبه ما و ادعای وکیل طبری اشتباه است ما از آقای اسماعیلی عذرخواهیم می کنیم در حق ایشان ظلم شده است.

قضاوت را بگذارید به عهده خواننده. پس این نامه شما می گویید بحث حوزه آبریز بوده است

منحصرا مربوط به حوزه آبریز بوده

اما در متن نامه یا رای ابلاغی، اشاره نشده است فقط گفته شده مکانی که در مجاورت حوزه آبریز است.

اولا خارجا می گویم که در آن اشاره شده است؛ بعد هم من که این رای را ننوشته ام.

سوال دیگه اینکه شما به عنوان هیات سه نفره با این رای، این را قبول کرده اید که املاکی که ساخته شده ضرری به حوزه آبریز نداشته است؛ درست است؟

بخشی از این املاک ضرر نداشته است. البته ما معاینه محل انجام داده ایم این موضوع صرفا مستند به اون گزارش هیات نیست. خانم ابتکار چند جلسه برای آقای آملی توضیح داده، آقای عیسی کلانتری چند جلسه برای آقای آملی توضیح داده است یک مجموعه ای از عوامل بوده است. اولا در هیات کارشناسی من یک از سه بودم . دوم اینکه مستند این رای صرفا اون نیست. ما قضات یک اصطلاح داریم که فرایند قضایی که قاضی به معاینه محل می رود و کارشناس کار خود را انجام می دهد و قاضی هم می رود و  آن معاینه محل را صورتجلسه می کند. من خودم در آنجا دیده ام، غیر از نظر کارشناسی است. اینجا در یک بخش بود که اولا عدد کم شد و گفت که در این بخش از زمین که مشرف به سد نیست اینها همش مشخص شده است.. یک بخش دیگر همین الان این خانه موجود مربوط به یک شهروند لواسانی است بقیه هم مجاور این. یعنی بعدی مجاور این. اگر برای حوزه آبریز لواسان اشکال دارد هر دو اشکال دارد ما نمی توانیم بگوییم این اشکال ندارد چون مال زید است، ما با پرونده نسبتی نداریم. اما انصاف و عدالت قضایی است نمی توانیم بگوییم این دو تا مجاور همدیگر. بله من اونجا رفتم دیدم یک بخشی شیب به سمت رودخانه دارد یک بخش هم شیب هم به سمت شهر دارد که یک بخشی یک خیابان کشیده شده است یک بخشی این طرف خیابان و یک بخشی آن طرف خیابان است من یک بار رفتم معاینه محل از سال 95 الان می توانم تصویر ذهنی را دقیق بکشم از سد لتیان البته نقاشی من خوب نیست.  با لحاظ نظرات کارشناسی هایی که انجام شده با لحاظ نظر محیط زیست، منابع طبیعی و سازمان آب همه نظرات این شد که به جای 250 تا 62 پلاک بشود. نه اینکه اینقدر حقشان است. جمیع نظرات می گوید که به سد ضرری ندارد اما آیا پروانه دارد، آیا مالک است؟ اصلا بنای به ورود به این مباحث نبود؛ بعدا به مناسبت های دیگر مطالبی حاصل شد که جمع بندی را رقم زد. قصه خیلی روشن است به وضوح. آقای طبری بعدا علیه من شکایت کرد نه به خاطر این. آقای طبری – این رفیق جینگ ناگسستنی! – برای مصاحبه من علیه من شکایت کرده است همین آقای وکیلش دو یا سه تا شکایت علیه من مطرح کرده است. سوابقش در قوه قضاییه است که چی؟ آقای اسماعیلی به من تهمت می زند نه اینکه آقای اسماعیلی شریک جرم من است اونجا هم که در دادگاه می گفت چون بازداشت شده بود، نمی دانست خودش خیلی دقیق که چه مستنداتی از پیشینه به دست ما آمده است او تمام تصورش این پسینه بود. بعد همونجا یکی نبود ازش سوال کند که آقای طبری چرا میگویی اسماعیلی چرا نمی گویی خلفی؟ چرا نمیگویی دولت ابادی؟ اما چرا اسم اسماعیلی را آورد؟ برای اینکه می توانست با استفاده از اسم اسماعیلی فرافکنی کند

پس قبلا اسم شما در رسانه ها آمده است

 اما با استفاده از اسم سایرین نمی شد فرافکنی کند اما چون بلافاصله توضیحات لازم به رییس دادگاه داده شد و خودش هم فهمید سکوت اختیار کرد و شد شاکی علیه اسماعیلی. اونوقت الان این حجم از مطالب را با این رویکرد در مورد اسماعیلی مطرح می کنید و مسیر را تغییر می دهید.

خب چند سوال مانده که گفتید بعدا بپرسیم. حضرتعالی فرمودید در مسیر پرونده بعد از قصه کلاک و این دستورقضایی در سال 95 تا 98 شما به بخشی از این اسناد که دخالت های طبری را نشان می داد رسیدید و بعدا در مسیر پرونده استفاده شد؛ سوال این است که شما اینها را به آقای آملی ارائه داده اید چرا آقای آملی مقاومت می کرد وقتی قرار بود برخورد با آقای طبری شود؟

این را باید از ایشان بپرسید من نباید پاسخ بدهم.

تا قبل از ۹۵ با توجه به اینکه ۹۱ و ۸۶ بحث های زمین های واگذاری کلاک معلوم شده بود درآنجا اسمی از طبری نبوده و بعد از ۹۵  بوده است؟

من میخواهم دقیق حرف بزنم توی قصه برای آقای طبری پرونده های متعدد تشکیل شده بود. عموم پرونده ها بسته شده بود. من دقیقا یادم بیاید که موضوع پرونده ها چی بود واقعا یادم نمی آید. نه اینکه نخواهم بگویم؛ جایی مصلحت باشد می گویم مصلحت است نمی گویم. واقعا یادم نمی آید.

موضوع دیگر اینکه وقتی مقام معظم رهبری در سخنرانی علنی به موضوع ساخت و سازها در کنار سد لتیان و خطراتی که برای آب شرب تهران داشته است اشاره می کنند تعبیر ایشان این است که اگر کسی از سیستم قضایی دست دارد باید شدیدتر برخورد شود. سوال من این است چطور برای شما به عنوان یکی از آن هیات سه نفره هیچ وقت سوال نشد که رهبری این را گفته حکایت از این میکند که آقا خبر دارد که از سیستم قضایی در این موضوع دخالت هایی شده است. شاید بگویید از من نپرس و از رییس قوه قضاییه بپرس! بالاخره شما یکی از اون سه نفر بودید که اطلاعاتی جمع آوری کردید و داده اید به رییس قوه و رییس قوه دستورالعملی را صادر کرده که شما مسئول اجرای آن شده اید. چه طور نسبت به سوال آقا این حساسیت ایجاد نشده است؟ شما و من و همه می دانیم که آقا نکته سنج است؛ بر روی کل قوه قضاییه یک علامت سوال گذاشته است. چه طور دستگاه قضایی حساس نشده و آلارم هایش به صدا در نیامده است که این کی هست؟ بعد شما می گویید که ما رفتیم ببینیم این ساخت و سازها صرفا برای آب ضرر دارد یا نه؟ انتقال و مالکیت و سند چطوری بوده به ما ارتباطی نداشته است.

اول اینکه الان جزییات فرمایشات حضرت آقا در ذهنم نیست؛ نکته دوم عرض کردم یک موضوع عمومی داریم که فراوان کار شده است. یک پرونده داریم که در پرونده ماموریت ما مشخص بود، آنجا و در آن مقطع اصلا اسم مقام قضایی مطرح نبود به آن مقطع برگردیم.

آن مقطع، بعد از تذکر آقاست

نکته سوم در این ارتباط، مکاتبات متعددی از دفتر انجام شده بود که من دیده بودم در آن مکاتبات نه اصلا بحث قاضی نه بحث مالکیت. ما قبل از رفتن به معاینه، مطالعاتی بر اساس داشته های موجود انجام دادیم و موضوع را مطالعه کردیم و حرف ها را شنیده بودیم و وقتی آقای آملی جلساتی با مسئولان وقت داشتند در بعضی ها من حضور داشتم بر این اساس یک پرونده و یک موضوع مشخص بود. و نکته آخر اینکه من رییس کل بودم، رییس کل رییس دادگاه تجدید نظر است، جرم و تخلف با دادستان است. موضوع جرم و تخلف با دادستان است ولو جرم عمومی.

در این سوال منظور شخص شما نیست

 امروز گفته شود که فلان راهزنی آمده است و سرقتی انجام شده؛ قطعا باید پیگیری شود اما کی؟ رییس کل یا دادستان؟ تقسیم کار و شرح وظایف است.

سوال آخر؛ شما فرمودید که وکیل می گوید اسماعیلی پشت صحنه بود و مدیریت می کرد که به نظر ما هیچکدام از اینها عجیب نیست، شما مسئول دفتر رئیس قوه بودید پرونده فوق ملی بود طبیعی است که آقای اسماعیلی باید این کار را می کرد. اینجا ادعاهایی می کند وکیل 6 خرداد معرفی می شود و دادگاه 18 خرداد برقرار شده میگه من 10 خرداد رفتم دادگاه هنوز تمبر را باطل نکرده بودم که من را به عنوان وکیل اعلام کردند من به قاضی اعتراض کردم که آقای قاضی من هنوز تمبر را باطل نکرده ام مرا چرا به عنوان وکیل انتخاب کردید که اینجا ادعا می کند که قاضی می گوید که آخر آقای اسماعیلی ما را گرفتار می کند. که شما فرمودید دروغ است و ما هم همین را میپذیریم و منتشر می کنیم؛ ولی این روند و تاریخ ها حکایت از این می کند که یک فشاری بوده است و برای من شنونده خیلی بی ربط نیست.

من نه از تمبر و غیر تمبر اطلاع ندارم این تکلیف قاضی دادگاه است؛ اما این را داشته باشیم کسی که توی متن اینهمه دروغ گفته است –من بقیه محتوا را واردش نشدم و گفتم نمی خواهم وارد بشوم- آن بخشی که مربوط به خودم بوده، چه خودش و چه موکلش، (می شود به حرفش اطمینان کرد؟) این موضوع را هم نمی دانم که واقعا راست یا دروغ گفته است من نقش نداشته ام و راست و دروغ را نمی دانم. این حرف هم ممکن است مثل آن تاریخ 6 روزه باشد. شما هم نباید از اینها نتیجه بگیرید. متهم کسی که می خواهد اینگونه رفتار کند متاسفانه خلاف واقع زیاد می گوید

خود وکیل هم در همین مصاحبه به این موضوع اشاره کرده

 نمونه آن این مطالبی است که امروز صحبت کردیم من نسبت به این موضوع که تاریخ اینگونه بوده است اطلاعی ندارم؛ کلیت این بود که باید پرونده های ملی، پرونده های مهم و کثیر الشاکی زودتر بررسی شود.

خیلی ممنون که وقت گذاشتید و اهمیت قائل شدید و توضیحات مفصلی ارائه کردید

ایتابلهسروشآپارات

همچنین ببینید

پاسخ شنیدنی شریعتمداری به محسن هاشمی

محسن هاشمی و حسین شریعتمداری در یک برنامه تلوزیونی حضور یافتند. در بخشی از این گفتگو محسن هاشمی گفت: طرفداران آقای مصباح انتخابات را زینتی می‌دانند.

دولت در هیچ دوره‌ای مانند امروز در برخورد با فساد حساس نبوده است

رئیس قوه قضائیه گفت: امروز هر سه قوه در مبارزه با فساد به هیچ‌وجه کوتاه نمی‌آیند و بیش از گذشته و مصمم‌تر از گذشته در مسیر مبارزه با فساد قدم گذاشته‌ایم.

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.