پیوستن ایران به سازمان همکاریهای شانگهای از دستاوردهای ملموس و محسوس دولت سیزدهم در سیاست خارجیاش بوده است؛ دستاوردی که همهی دولتهای قبل آرزوی داشتن آن را در کارنامهشان داشتهاند.
بعد از این موفقیت راهبردی جریان رسانهای اصلاحات که برای «واردات چهار هواپیمای دست دوم برجامی» جشن میگرفت، سیاست سانسور را در پیش گرفت. جریان رسانهای نواصولگرا اما همچون «روزنامه صبحنو» یا با این دستاورد همچون یک رویداد عادی برخورد کردند یا سعی کردند آن را دستاوردی فرادولتی و معلول شرایط جهانی تلقی کنند! در واقع خط خبری-رسانهای بخشی از اطرافیان رییس مجلس با رویکرد رسانهای برخی از چهرههای جریان ضدانقلاب همچون علی افشاری همراستا بود!
این چهرههای رسانهای نواصولگرا سعی کردند «مخالفت تاجیکستان» را دلیل عدم توفیق ایران در پیوستن به شانگهای جا بیاندازند؛ مخالفتی که با روی کار آمدن طالبان در افغانستان کنار رفت! درحالیکه دلیل اصلی عدم توفیق ایران «مخالفت روسیه بهعلت رویکرد غربگرایانهی دولت روحانی» بود. همچنین بعد از روی کار آمدن دولت رییسی طرف روسی از کانالهای مختلف پیام داد که بخاطر آیتالله رییسی [رویکردهای و نوع نگاه رییسجمهور منتخب] مشکل پیوستن حل شده است.
البته این اولینباری نیست که نواصولگرایان از موفقیت دولت رییسی در سیاستخارجی ناراحت میشوند؛ بعد از توافق راهبردی ایران با عربستان اصولگرایان همراه با جریان رسانهای اصلاحات تلاش کردند تا این موفقیت را از دولت سیزدهم تمییز دهند؛ البته چندی بعد این جماعت از رهبر معظم انقلاب تودهنی سختی خوردند. ایشان در دیدار با سلطان عمان فرمودند که «از سرگیری مجدد روابط با عربستان نتیجه سیاست خوب دولت آقای رئیسی است». همچنین فارغ از این مسائل اما دلیل ناراحتی نواصولگرایان از دستاوردهایی که به اسم دولت سیزدهم تمام میشوند هم مشخص نیست؟