خیلی خوشحالم و بیشتر از همه بهخاطر این خوشحالم که برای نخستین بار این مدال بهدست آمده و راه برای بقیه دختران باز شده است.
من انتظارات را کنار میگذارم و خود واقعیام را میبینم. باید ببینم ناهید کیانی چه تواناییهایی دارد. اگر انتظارات را ببینم باید برای برآوردن آنها بجنگم و این فشار روانی را روی من زیاد میکند و عملکردم را پایین میآورد.
قبل از اینکه به مسابقات جهانی بروید، برای طلا هدفگذاری و برنامهریزی کرده بودید یا اینکه تمرین میکردید و فقط آرزو داشتید که این مدال را بگیرید؟
قطعا هدفگذاری داشتیم و فقط آرزو نبود. قبل از اینکه پا به مسابقات بگذارم، قهرمان جهان شده بودم. من در ذهنم و در تمریناتم ایمان پیدا کرده بودم که میتوانم به این مدال برسم. در اردوهای تیم ملی و بالای تختم نوشته بودم که طلای جهان برای ناهید است و هیچکس جز او لایق این مدال نیست. انرژی این جمله و خودباوری من به ثمر نشست. چند روز پیش مصاحبه سال گذشتهام را میدیدم. در کمتر از یک سال به نیمی از حرفهایی که زده بودم، رسیدهام. هیچچیز نشدنی نیست. باید بخواهی و تلاش کنی.
تغییرات در کادر فنی بهخصوص در ورزشهای انفرادی، هم میتواند تأثیرات مثبت روی ورزشکاران بگذارد هم تأثیرات منفی. بهنظر میرسد این تغییرات به نفع شما شد.
هر کسی که حتی یک لحظه چیزی به من یاد داده و از کنارم عبور کرده، من قدردان او هستم چه برسد به مربیان تیم ملی. فکر میکردم بعد از حضور استاد مداح در کادر فنی به زمان زیادی نیاز داشته باشم تا با او هماهنگ شوم اما خیلی زود این اتفاق افتاد. استاد روانشناس خیلی خوبی هم هستند. مرا خیلی زود آماده کردند و این اطمینان را دادند که توانایی رسیدن به قهرمانی جهان را دارم.
در مسابقات قهرمانی جهان بزرگترین مانع را چه چیزی میدیدید، اسم حریفان یا خود مسابقه؟
مسابقات جهانی میدان خیلی بزرگی است. باید این مسابقات را تجربه کرده باشید تا متوجه شوید که من چه میگویم. ما در مسابقات دیگر هم با همین ورزشکاران مبارزه میکنیم ولی اسم این مسابقات بار روانی دیگری دارد و من این مسابقه را برای خودم بزرگ نکرده بودم. طوری رفتار میکردم انگار مسابقهای است که قبلا آنجا بودهام. به هرحال ما زنان قبلا هیچ طلایی نگرفته بودیم و کلا هم تکواندو 9سال مدال طلای جهانی نداشت. به همین دلیل فشار روانی بیشتر هم بود.
وقتی روی سکو رفتید به چه چیزهایی فکر میکردید؟
به سختیها، مشکلات و چالشهایی که داشتم. همه اینها از جلوی چشمانم رد میشد. حس آن لحظه حس خاصی بود. روی سکو به این جمله معروف رسیدم که به مو میرسد ولی پاره نمیشود.
به المپیک هم فکر کردید؟
فکر کردم. اصلا فکر نمیکردم بتوانم از طریق رنکینگ سهمیه بگیرم. اتفاق خوشایندی بود و خیلی خوشحالم کرد.
به اتفاقات المپیک قبلی و تلخیهایش چطور؟
نه. المپیک قبلی را فراموش کردهام. بیرون آمدن از آن جو کار خیلی سختی برایم بود. ورزشکارانی که در این بازیها مدال نمیگیرند، خیلی آسیب میبینند. من خیلی روی خودم کار کردم تا با اتفاقات توکیو کنار بیایم.
به پاریس و مدالش هم فکر میکنید؟ از حالا بالای تخت چه چیزی برای المپیک نوشتهاید؟
من قدم به قدم پیش میروم و بهخاطر همین است که نتیجه میگیرم. اگر قرار باشد به یک تورنمنتی اعزام شوم به آن فکر میکنم نه به مسابقات جهانی، هر چند آن مسابقات برای اطرافیان اهمیت نداشته باشد.
مدال طلای المپیک.
چند روز پیش مسئولان ورزش استان تهران با 5میلیون تومان از شما تقدیر کردند. از میزان پاداشی که دادند، دلخور شدید؟
بیشتر تعجب کردم. من به کشورم تعصب دارم و همه تلاشم این است که حالم خوب باشد و مدال بگیرم. توقع دارم که مسئولان ما ورزشکاران المپیکی را حمایت و رفاه نسبی را برایمان فراهم کنند.
مجموعهای از اتفاقات است که باعث موفقیت میشود. تمرین و آرامش روانی باید داشته باشی. در یک سال گذشته من اینستاگرام و فضای مجازی را کنار گذاشتم که حتی یک خبر بد هم ناخواسته مرا به هم نریزد.