سرخط خبرها
خانه / صراط عشق / معرفت / انقلاب اسلامی / بزودی لشگر شهدا / یادی از حسین املاکی شهیدی که قهرمان نامیده شده است +فیلم

یادی از حسین املاکی شهیدی که قهرمان نامیده شده است +فیلم

 سرداراملاكي همانند ساير مردم ايران جذب قيام بنيانگذار جمهوري اسلامي بر ضد رژيم پهلوي شد و پس از پيروزي انقلاب اسلامي نيز با مدرك ديپلم بهداشت محيط جذب سپاه پاسداران انقلاب اسلامي شهرستان لنگرود شد و همزمان با شروع جنگ تحميلي با اولين گروه از نيروهاي اعزام استان گيلان به منطقه سرپل ذهاب و قصر شيرين اعزام شد.

زندگینامه شهید املاکی قائم مقام لشکر ۱۶ قدس گیلان

سردار شهید حسین املاکی قائم مقام لشکر ۱۶ گیلان در شب عاشورا سال ۱۳۴۰ در روستای کولاک محله شهرستان لنگرود در این استان متولد شد و در سال ۶۷ براثر حمله شیمیایی رژیم بعث در حلبچه به شهادت رسید.

شناسه:نام:حسین

نام خانوادگی:املاکی خوشتمی

نام پدر:رحمت الله

تاریخ تولد:۱۳۴۰

محل تولد:استان گیلان/شهرستان لنگرود/روستای کومله

همسر:زهرامحرمی،فرزندان:دودختربه نام های مرضیه وراضیه املاکی ویک پسربه نام سلمان املاکی

سال۱۳۵۹:عضویت درسپاه پاسداران شهرستان لنگرود

سال۱۳۶۰:مامور رسمی سپاه در تيپ کربلا

سمت ها:مسئول محور يکم اطلاعات-عمليات لشگر۲۵کربلابعدازمدتی مسئولیت همین پست در لشگر۲۵کربلاوفرماندهی تیپ گردان پیاده لشگرویژه قدس گیلان

سال۱۳۶۴:جدایی ازلشگر۲۵کربلاوملحق شدن به لشگرقدس گیلان

فرماندهی:فرمانده تیپ یکم،قائم مقامی لشگرقدس بعداز مدتی فرماندهی لشگرقدس گیلان

موفقیت ها:تصرف مقتدرانه ارتفاعات زازلیه وتصرف شهرماووت عراق طراحی عملیات والفجر۹

شرکت در عملیاتهای:ثامن الائمه،فتح المبین،بیت المقدس،رمضان،محرم،والفجر۹،کربلای۵،۴،۲ نصر۴،بیت المقدس۶والفجر۸و.والفجر۱۰

مجروحیت ها:۱-درعملیات کربلای۵ازناحیه فک۲-درعملیات نصر۴ازناحیه دست راست بااثابت ترکش ومجروحیت های متعدد دیگر

درجه:سرلشگرپاسدار

رسته نظامی:سپاه پاسداران

مدت عمر:۲۷سال

تاریخ شهادت:۱۰/فروردین/1367

محل شهادت:عملیات والفجر۱۰،ارتفاعات باني نبوك

علت شهادت:مسمومیت بر اثرسلاح شیمیایی

مزار نمادین شهید جاویدالاثر حسین املاکیمزارشهید:مفقودالاثر،مزارشهیدبصورت نمادین درزادگاهش موجوداست

حضور مداوم درعمليات هاي جنگي

رشادت هاي شهيد املاكي در اين منطقه باعث شد تا پس از پيوستن به تيپ 25 كربلا در واحد اطلاعات و عمليات فرماندهي محور يكم اين تيپ را بر عهده گيرد و در عمليات هاي ثامن الائمه (ع)، فتح المبين، بيت المقدس و رمضان،والفجر مقدماتي ، والفجر 1 ، والفجر4 ، والفجر6 ، والفجر 8 ، والفجر9 و عمليات بدرشركت كرد.

اين شهيد در سال 64 بنا به نياز منطقه و توصيه فرماندهي سپاه به تيپ قدس گيلان رفت و با تقويت واحد اطلاعات و عمليات تيپ ، طراحي عمليات والفجر 9 را انجام داد و توانست موفقيت هاي زيادي را در اين نبرد تقديم ايران اسلامي كند.

سردار املاكي پس از اين در عمليات والفجر هشت در منطقه فاو نيز با بر عهده گرفتن فرماندهي گردان هاي پياده تيپ قدس به همراه همرزمانش چون سردار مهدي خوش سيرت و حسن رضوانخواه و سردار حاج محمود قلي پور كه رياست ستاد تيپ قدس گيلان را برعهده داشتندفداكاريهاي فراواني انجام داد. وي در عمليات هاي كربلاي 2 ، 4، 5 با حفظ سمت قبلي ، فرماندهي محور عملياتي را در جزيره بوارين عهده دار شد و با اين عمليات نيروهاي ايراني تا شهرك دوئيجي عراق پيش رفتند.

شهید املاکیدوران نقاهت و مسووليت جديد

سردار املاكي، پس از طي رشادت و رزم بي امان مجروح شدند و پس از گذراندن دوران نقاهت ، بار ديگر به جبهه و جنگ رفت و اين بار به عنوان فرمانده تيپ يكم قدس گيلان با همكاري گردان هاي رزمي فرماندهي درعمليات نصر 4 موفق شد تا اين بار ارتفاعات ژاژيه شهر ماووت عراق را فتح كند و اين كار نيز باعث پيشروي رزمندگان اسلام و پيروزي مستمرشان در نبردهاي بعدي شد.

حضور در جبهه ۱۲ روز بعد از ازدواج

شهید املاکی در سال ۱۳۶۱ تصمیم به ازدواج گرفت و مراسم عقد وازدواج او باخانم زهرا محرمی، بسیار ساده و مختصر، در مسجد محله بر پا شد. اما بیش از دوازده روز از ازدواج او نگذشته بود که عازم جبهه‌های جنگ شد. در ۱۹ آبان ۱۳۶۲ اولین فرزندش- مرضیه- متولد شد و او حدود پنج ماه پس از تولد دخترش موفق به دیدن او شد.

نحوه شهادت

با شکستن مقاومت نيروهای عراقی در 9  فروردين 1367 دشمن بعثی ، برای پيشگيری از تداوم عمليات رزمندگان اسلام ، با انواع سلاح های شيميايی منطقه را مورد حمله قرار داد که بر اثر آن تعدادی از رزمندگان به شهادت رسيدند. در اين هنگام ، حسين متوجه رزمنده ای شد که ماسک ضدّ شيميايی نداشت به سرعت ماسک خود را به او داد. اما خود به همراه ديگر ياران ، همچون محمّد اصغري خواه -فرمانده گردان کميل- دکتر محمّد جيبی پور و سيّد عباس موسوی و … پس از حدود هفتاد و پنج ماه حضور در جبهه به شهادت رسيد.

سخن رهبری معظم انقلاب درباره شهید حسین املاکی

سخن رهبری درباره شهید املاکیسخنان رهبر معظم انقلاب درموردشهیدحسین املاکی:.

شهیداملاکی شما ؛ (جانشین لشکر قدس گیلان) ، که توی میدان جنگ شیمیایی زدند وخودش هم آنجا در معرض شیمیایی بود.

بسیجی بغل دست اش ماسک نداشت ، شهیداملاکی ماسک خودش رابرداشت بست به صورت بسیجی همراهش، قهرمان یعنی این! ، البته هر دو شهید شدند.

هم املاکی شهید شد و هم آن بسیجی شهید شد امااین قهرمانی مانند اینها که از بین نمی روند.

زنده اند ، هم پیش خدا زنده اندهم دردل ما زنده اند و هم در فضای زندگی و ذهنیت ما زنده اند.

خاطرات شهید:.

یکی از همرزمان شهید املاکی :

1- اينجانب در زمستان سال 64 در عمليات والفجر 9 در ارتفاعات هزار قله سليمانيه كردستان عراق در واحد تعاون لشكر قدس گيلان بودم و مسئوليت سه راس جهت انتقال مجروحين و پيكر هاي مطهر شهدا از خط مقدم به عقبه را داشتم. روزي سردار قهرمان گيلان شهيد حسين املاكي تا با گرفتن يك راس قاط به حاشيه رودخانه شيله كه محل استقرار قبضه هاي خمپاره گردان ادوات بود بروند و لوازم خود را بياوردند كه بنده در پاسخ گفتم : از فرماندمان آقاي مصطفي نوري اجازه بگيريد و بنده بدون اجازه معزورم و ايشان گفتند: اگر آقاي نوري اينجا بود مي گفتم ولي ايشان تشريف ندارند.

چون بنده ايشان را نمي شناختم لين كار را نكردم( در اين لحظه پيكر مطهر شهيد رنجبر از بچه هاي اطلاعات عمليات را جابجا مي كردم) بعد ها روزي ايشان را در ساختمان ستاد شهري سپاه لنگرود ديدم كه با خنده و شوخي گفتند:خاطره هايت را چه كردي؟ و كمي با هم خنديدم در حين خداحافظي يكي از برادران كه از راه رسيده بود گفت : سلام آقاي املاكي! بنده با تعجب به فكر فرو رفتم كه آيا اين همان مرد با سابقه جبهه هاست؟ در حالي كه از وي فاصله گرفته بودم، به سرعت خود را به او رساندم و گفتم:آيا شما املاكي هستيد؟ چرا آنروز خودت را معرفي نكردي؟آخه سردار!فرمانده من فرمانبر تو بود.با خنده گفت : اشكال ندارد.بعدها تا زمان شهادتش در هر ديداري آن خاطره را به ياد داشت.

بیشتر بخوانید:نهم فرودین سالگرد شهادت سردار املاکی

نامه شهید قهرمان حسین املاکی به همسرش

نامه شهید به همسرش

سردار همیشه قهرمان، شهید حسین املاکی در نامه ای به همسرش در تاریخ ۲۵ اسفند ۶۶ قبل از عملیات والفجر ۱۰ نوشت:

” همسر عزیزم سلام

سلامی به گرمی دوست داشتن از یک قلب تپنده که تو را دوست دارد و جز تو به سمت دیگر نمی پوید.

سلامی به گرمی آفتاب تفتیده جنوب و سرمای کوه های زیبای کردستان که هر مشت آن با خون شهیدی به چله نشسته است.

سلامی به دوست داشتن، که خدا هم با آیه”یحبهم و یحبونه”به این گروه دوست دار ارزش‌ها اعتماد کرده است.

سلام به واژه همسر که در تنهایی و صبوری به داد من می رسد و مرا تنها نمی گذارد.

سلام بر پاکدامنی عشق که زیبایی را در پی خود، چونان خورشید پشت ابر حفظ می کند.

سلام بر دست های ترک خورده که در تنهایی و سرمای غرب از هیچ کاری برای گذران زندگی، کوتاه نمی آید و سلام به تو عزیزم که دوستت دارم و دوست داشتن را با تمام وجودم تقدیم تو می کنم، تو می دانی که چقدر خسته و دلشکسته ام.

دوستان همه رفتند و ما ماندیم و باز دلشکسته که حق همسری تو را به جا نیاوردم و حق فرزندی را برای پدر و مادر مهربانم! به خدا حق داری هر چه که بگویی.

تو را به پاکی عشق سوگند می دهم که حلالم کنی، چون من نمی دانم که از پس امروز برای من فردایی هست یا نه.

و زمان آنقدر زود می گذرد که دل بستن به آن، جز شرمندگی حاصلی ندارد.

شهید املاکیمن در این تنهایی و بی کسی، دست به دعا بر می دارم که بارخدایا! همسر و فرزندانم را به تو میسپارم که تو بهترین نگهدارنده ای! والله خیر حافظا و هو ارحم الراحمین! و می دانم که این دست های خسته را رو نخواهی کرد.

همسر من! هوا سرد است اما خاک از هوا سردتر! اگر من اسیر خاک شدم، از تو میخواهم که مرا به خاطر سستی ای که در وظیفه همسرداری کردن، عفو کنی که در شرایط جنگ هستم و جنگ، اینگونه ما را از هم جدا کرده است!

شاید اگر ما متولد زمان دیگری بودیم، آسوده در کنار هم می زیستیم ولی وقتی مرگ، حق است و انسانها در هیچ جا نمی توانند از دست آن بگریزند، پس چه بهتر به قول امام حسین (ع) که مرگ با عزت و شرف بهتر از زندگی با ننگ و خواری است،شرافتمندانه بمیرند!

اکنون که بر ما جنگ حادث شده و بر ما واجب شده که جهاد کنیم، پس برمی خیزیم و به یاری پیرمان، آن قلب عاشق، گام بر میداریم و پشت به دشمن نمی کنیم!

اما در این میانه، آنانی که از اکنون پشت سر ما حرف میزنند، آیا بعد از ما حق زن و فرزندانمان را نگاه می دارند؟ آیا حرمت فرزندانمان محفوظ می ماند ؟

تو را تا ابد، سلام می فرستم و فرزندانم را به خدا می سپارم، آنان را که در حاصل زندگی ما و نورچشمی های ما هستند و خیلی دوست شان دارم!

هر بار که به یادشان می افتم، پاهایم سست می شوند، چون دلم میخواهد بار دیگر صدای خنده هایشان را بشنوم و بار دیگر روی دوش من بنشینند و بازی کنند.

اما چه می شود کرد! دستم بند است و پایم در غلاف زمان گرفتار است!

ان شاءالله اگر زنده ماندم، از خجالت شما در می آیم و اگر فیض شهادتی بود، حلالم کنید!

همه شما را عاشقانه دوست دارم.

حسین املاکی ۲۵ اسفند ۶۶ “

فیلمی از حضور شهید املاکی و گفت و گو با رزمندگان

ایتابلهسروشآپارات

همچنین ببینید

شهیداحمد پلارک / راز شهادت «شهید عطری» چه بود؟

شهید سید احمد پلارک از مزار این شهید بوی گلاب به مشام می‌رسد

90 ثانیه با یکی از نوابغ پرواز در جهان، خلبان شهید علی اکبر شیرودی

ويدئو/ شهید علی اکبر شیرودی

یک دیدگاه

  1. خداوند اجرفراوان به همسر وفرزندانش بدهد

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.